جین دیچ؛ خالق شخصیتهای معروف کارتونی
تام و جری هیچ وقت دیالوگی با همدیگر ندارند و حرف نمیزنند و همیشه دلیلی برای اینکه همدیگر را اذیت کنند، دارند. باید خاطر نشان کرد که این چهره محبوب در روزهایی که کمونیسم بر شرق اروپا تسلط داشت، توانست ۱۳ قسمت از تام و جری را کارگردانی کند.
کد خبر :
۷۹۴۹۹
بازدید :
۵۶۳۰
جین دیچ یکی از انیماتورهای مطرح جهان به شمارمیرود که در عرصه تصویرگری، کارگردانی و تهیهکنندگی آثار بیبدیلی از خود به یادگار گذاشت و با خلق آثار شاخصی مانند تام و جری و ملوان زبل خود را در جهان پرآوازه کرد. وی بارها نامزد دریافت جوایز اسکار شد و توانست در ۱۹۶۰میلادی به خاطر انیمیشن مونرو جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه را به دست آورد.
جین دیچ در ۸ اوت ۱۹۲۴ میلادی در شیکاگو دیده به جهان گشود. وی تا ۱۹۵۹ میلادی در آمریکا زندگی میکرد، اما در این سال به پراگ سفر کرد و در آن شهر با همسر آینده خود یعنی زدینکا آشنا شد و این ازدواج سبب شد، دیچ تا آخر عمر در پراگ بماند. او زندگی در چکسلواکی کمونیست و بعد از آن جمهوری چک بعد از انقلاب مخملین در ۱۹۸۹میلادی را در کتاب خاطرات خود با نام عشق پراگ به تصویر کشیده است.
وی در این سالها در عرصه هنری فعالیت زیادی کرد و آثار بیبدیلی از خود بر جای گذاشت و بارها جوایز بینالمللی را از آن خود کرد، برای نمونه این انیماتور مطرح در جهان توانست به خاطر کارگردانی فیلم انیمیشنی مونرو در ۱۹۶۰میلادی جایزه بهترین انیمیشن کوتاه آکادمی اسکار را دریافت کند، او همچنین در ۱۹۶۴ میلادی در بخش مشابه توانست ۲ نامزدی دیگر برای نودنیک اینجاست و چگونه از دوستی دوری کنیم به دست آورد.
همچنین این پویانمای مطرح آمریکایی کارگردان قسمتهایی از کارتون محبوب تام و جری بود. مجموعه کارتون تام و جری که گاهی به آن موش و گربه هم میگویند، جزو قدیمیترین و محبوبترین کارتونهای جهان به شمار میرود. این مجموعه از دهه ۱۹۴۰میلادی شروع شده و تا الان هم ادامه دارد و قسمتهای جدیدی از آن ساخته میشود، تقریباً همه بچههای دیروز و امروز خاطراتی از این موش و گربه دارند.
جین دیچ در ۸ اوت ۱۹۲۴ میلادی در شیکاگو دیده به جهان گشود. وی تا ۱۹۵۹ میلادی در آمریکا زندگی میکرد، اما در این سال به پراگ سفر کرد و در آن شهر با همسر آینده خود یعنی زدینکا آشنا شد و این ازدواج سبب شد، دیچ تا آخر عمر در پراگ بماند. او زندگی در چکسلواکی کمونیست و بعد از آن جمهوری چک بعد از انقلاب مخملین در ۱۹۸۹میلادی را در کتاب خاطرات خود با نام عشق پراگ به تصویر کشیده است.
وی در این سالها در عرصه هنری فعالیت زیادی کرد و آثار بیبدیلی از خود بر جای گذاشت و بارها جوایز بینالمللی را از آن خود کرد، برای نمونه این انیماتور مطرح در جهان توانست به خاطر کارگردانی فیلم انیمیشنی مونرو در ۱۹۶۰میلادی جایزه بهترین انیمیشن کوتاه آکادمی اسکار را دریافت کند، او همچنین در ۱۹۶۴ میلادی در بخش مشابه توانست ۲ نامزدی دیگر برای نودنیک اینجاست و چگونه از دوستی دوری کنیم به دست آورد.
همچنین این پویانمای مطرح آمریکایی کارگردان قسمتهایی از کارتون محبوب تام و جری بود. مجموعه کارتون تام و جری که گاهی به آن موش و گربه هم میگویند، جزو قدیمیترین و محبوبترین کارتونهای جهان به شمار میرود. این مجموعه از دهه ۱۹۴۰میلادی شروع شده و تا الان هم ادامه دارد و قسمتهای جدیدی از آن ساخته میشود، تقریباً همه بچههای دیروز و امروز خاطراتی از این موش و گربه دارند.
تقریباً داستان اصلی همه قسمتها به این شکل ساخته شده است که تام به دنبال گرفتن جری است، بیشتر مواقع هم به خاطر اینکه جری خوش شانستر است یا اینکه باهوشتر از تام است، دست گربه داستان به آن نمیرسد. البته همیشه هم اینطوری نیست که این ۲ با هم دعوا داشته باشند و قسمتهایی هم هست که با هم رفاقت میکنند و نگران هم میشوند.
تام و جری هیچ وقت دیالوگی با همدیگر ندارند و حرف نمیزنند و همیشه دلیلی برای اینکه همدیگر را اذیت کنند، دارند. باید خاطر نشان کرد که این چهره محبوب در روزهایی که کمونیسم بر شرق اروپا تسلط داشت، توانست ۱۳ قسمت از تام و جری را کارگردانی کند.
جریان از این قرار بود که در ۱۹۵۷ میلادی کمپانی «مترو گلدن مایر» تهیه کننده مجموعه کارتون «تام و جری» تولید این کارتون را متوقف کرد و در ۱۹۶۱میلادی تصمیم گرفت، بدون سازندگان اصلی تام و جری یعنی «بیل هانا» و «جو باربرا» برای صرفهجویی در مخارج خود استودیویی را در پراگ راهاندازی کند و ادامه تام و جری را بسازد.
در این زمان جین دیتچ این کار را به عهده گرفت و به صورت مخفیانه ساخت تام و جری را در چکسلواکی آغاز کرد. البته او مشکلات زیادی برای ساخت این کارتون در پراگ داشت. مشکلات مالی شدید و نداشتن نیروی انسانی کافی و اشخاصی که درک درستی از نمونه اصلی تام و جری داشته باشند، فقط بخشی از مشکلات دیچ بود.
استودیوی دیچ برای حفظ امنیت همکاران اهل چکسلواکی خود، اسم هیچکدام از آنها را در کارتونهای تام و جری نمیآورد. دیچ معتقد بود، برای ساختن ادامه تام و جری باید از خط قرمزهای این کارتون عبور نکرد و مثل نسخه اصلی آن را ساخت، اما قسمتهایی که دیچ تولید کرد، مورد انتقاد قرار گرفت و مردم تا مدتها او را بهخاطر ساخت تام و جری تهدید به قتل میکردند.
حتی خود دیچ معتقد بود با اینکه جایزه اسکار را برای دیگر کارهایش برده است، اما ساختن تام و جری باعث شد تا به شدت در میان مردم بدنام و منفور شود.
این پویانمای محبوب برخی از اپیزودهای ملوان زبل را هم ساخت. ملوان زبل همیشه پیپی به دهان دارد و خلقیات او شبیه ملوانها است و با خوردن اسفناج قدرت میگیرد. سازندگان کارتون ملوان زبل با بهرهبرداری از این واقعیت که اسفناج آهن زیادی دارد از آن برای افزایش قدرت این شخصیت کارتونی استفاده کردند در واقع وی ملوانی بود که با اسفناج فرهنگسازی کرد!
این شخصیت کارتونی ظاهر زیبایی نداشت، اما جای خودش را در دل خیلی از دهه شصتی و هفتادیها باز کرده بود با آن جثه کوچک و هیکل نامتناسبش کابوس دوستداشتنی کودکان شده بود. قیافه عبوس ملوان زبل و آن پیپ به دهانش، با آن بازوهای بیش از اندازه بزرگی که طرح خالکوبی لنگری را داشتند، در حافظه تاریخی خیلی از کودکان در جهان گره خورده است!
در واقع ملوان زبل با نام اصلی پاپای از محصولات شرکت انیمیشن کینگ فیچرز بود. پاپای در کتابهای کمیک بود و داستانهایش را روایت میکرد. کتابچههای مصور روزانه تیمبل تیتر محل تولد این کاراکتر بود و داستانهای او تا جایی جذابیت داشت که ۱۰ سال بعد «پاپای» به یکی از شخصیتهای مشهور و دوست داشتنی در دهه ۳۰ بدل شده بود. در ۱۹۳۳ میلادی ماکس فلیشر او را به تلویزیون برد و انیمیشنهای کوتاهی را از ماجراهای آنها حاضر کرد.
این پویانمای محبوب برخی از اپیزودهای ملوان زبل را هم ساخت. ملوان زبل همیشه پیپی به دهان دارد و خلقیات او شبیه ملوانها است و با خوردن اسفناج قدرت میگیرد. سازندگان کارتون ملوان زبل با بهرهبرداری از این واقعیت که اسفناج آهن زیادی دارد از آن برای افزایش قدرت این شخصیت کارتونی استفاده کردند در واقع وی ملوانی بود که با اسفناج فرهنگسازی کرد!
این شخصیت کارتونی ظاهر زیبایی نداشت، اما جای خودش را در دل خیلی از دهه شصتی و هفتادیها باز کرده بود با آن جثه کوچک و هیکل نامتناسبش کابوس دوستداشتنی کودکان شده بود. قیافه عبوس ملوان زبل و آن پیپ به دهانش، با آن بازوهای بیش از اندازه بزرگی که طرح خالکوبی لنگری را داشتند، در حافظه تاریخی خیلی از کودکان در جهان گره خورده است!
در واقع ملوان زبل با نام اصلی پاپای از محصولات شرکت انیمیشن کینگ فیچرز بود. پاپای در کتابهای کمیک بود و داستانهایش را روایت میکرد. کتابچههای مصور روزانه تیمبل تیتر محل تولد این کاراکتر بود و داستانهای او تا جایی جذابیت داشت که ۱۰ سال بعد «پاپای» به یکی از شخصیتهای مشهور و دوست داشتنی در دهه ۳۰ بدل شده بود. در ۱۹۳۳ میلادی ماکس فلیشر او را به تلویزیون برد و انیمیشنهای کوتاهی را از ماجراهای آنها حاضر کرد.
محبوبیت «پاپای» به حدی شده بود که استودیو پارامونت به کمک فلیشر آمد و تا ۱۹۵۷ میلادی قسمتهای متعددی از این انیمیشن را تولید کردند. در همه این سالها «پاپای» در کتابهای مصور، برنامههای تلویزیونی، بازیهای ویدئویی و هزاران آگهی و محصولات دیگر دیده شد و در نهایت هم در ۱۹۸۰ میلادی فیلم سینمایی او ساخته شد که رابین ویلیامز بازیگر نقش پاپای بود.
جین دیچ علاوه بر این موارد، همچنین خالق سریال تام شگفت انگیز بود و تهیه کنندگی انیمیشن درخت خانواده سیدنی را که در ۱۹۵۸ میلادی برای جایزه اسکار نامزد شده بود، انجام داده است.
جین دیچ علاوه بر این موارد، همچنین خالق سریال تام شگفت انگیز بود و تهیه کنندگی انیمیشن درخت خانواده سیدنی را که در ۱۹۵۸ میلادی برای جایزه اسکار نامزد شده بود، انجام داده است.
به دنبال کسب جوایز مهم این پویانمای سرشناس در جهان توانست در ۱۹۶۰ میلادی به خاطر خلق انیمیشن کوتاه مونرو جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه را به دست آورد او همچنین در ۱۹۶۴ میلادی برای انیمیشنهای اینجا نادنیک و چگونه از دوستی پرهیز کنیم به طور همزمان ۲ بار نامزد دریافت این جایزه شد.
یکی دیگر از مهمترین جوایز وی در ۲۰۰۴ میلادی بود که توانست جایزه وینزر مک کی را برای فعالیت طولانی مدت خود در عرصه انیمیشن به دست آورد؛ جایزهای که توسط انجمن بین المللی فیلمهای انیمیشن هر سال در طول برگزاری، جوایز آن اهدا میشود.
سرانجام این هنرمند در ۱۶ آوریل ۲۰۲۰ میلادی در حالی که ۹۵ سال داشت در خانه خود واقع در محله لیتل کوارتر شهر پراگ دیده از جهان فروبست.
سرانجام این هنرمند در ۱۶ آوریل ۲۰۲۰ میلادی در حالی که ۹۵ سال داشت در خانه خود واقع در محله لیتل کوارتر شهر پراگ دیده از جهان فروبست.
۰