محسن ولیحی و پرترههای مینیمال از هنرمندان ایرانی
محسن ولیحی تحصیلاتش گرافیک است و شغلش طراحی لوگو. او مدتی است که در کنار کارهای سفارشی پروژهای شخصی برای خود تعریف کرده و آن طراحی پرترههای چهرههای سرشناس ایرانی است.
کد خبر :
۸۱۲۲۹
بازدید :
۱۱۸۷۷
ولیحی؛ از طراحی لوگو تا پرتره سازی نامآوران فرهنگ و ادب ایران
پرترههای محسن ولیحی از نویسندگان و هنرمندان ایرانی برای گروهی از مخاطبانش یک جور بازی تصویری است. یک نوع سرگرمی که از لابهلای سادهترین خطوط و اشکال، صاحب چهره را تشخیص دهند. اهل هنر، اما نگاهشان به تلاش ولیحی برای حفظ توازن بین گرافیک و صورتگری است.
محسن ولیحی تحصیلاتش گرافیک است و شغلش طراحی لوگو. او مدتی است که در کنار کارهای سفارشی پروژهای شخصی برای خود تعریف کرده و آن طراحی پرترههای چهرههای سرشناس ایرانی است. او در این پروژه با تکیه بر اصول گرافیک سعی کرده کاری را بکند که بیشتر در حیطه کاری نقاشان، طراحان و عکاسان است. کارهای او را میتوانید در صفحه اینستاگرامی او تماشا کنید.
طراحان گرافیک از عناصری که به چشم مردم آشناست وام میگیرند و با سادهترین خط و شکلها پیامشان را ارائه میکنند. ولیحی در ساخت صورت مشاهیر ایران همین دو اصل را به کار میبرد.
سالها طراحی لوگو، به گفته خود او، مشقی بوده که کمکش کرده صورت هندسی چهره آدمها را خیلی زود پیدا کند.
ملاک انتخاب سوژه: چهرههایی با ویژگی خاص
عینک تیره عباس کیارستمی ویژگی چهره این فیلمساز است که محسن ولیحی آن را برجسته کرده است
او کسانی را برای ساخت پرتره انتخاب میکند که ویژگیهای صورتشان به شیوه کاری او بیاید. مثلا «آناتومی خاص صورتشان. یا شکل خاص آرایش موها و ریش و سبیل یا چشمها.» و گاهی هم افرادی را به عنوان سوژه انتخاب میکند که پوشش مخصوصی دارند.
پوشش مخصوص «مثل عینک تیرهای که آقای [عباس]کیارستمی اغلب به چشم داشت.» ویژگی خاصی چهره سوژهها به او کمک میکند که طراحیهایش با کمترین نشانه انجام شده و مینیمال باشند.
این ویژگیها اساس شکل و شمایل پرترهها میشود.
خطها و سطحهای صورتها
بعد از پیدا کردن ویژگی سوژههایش، او این ویژگی را در دو گروه خلاصه میکند: «اگر در چهرهای عناصر خطی مهمتر بودند. مثل مدل ابرو یا خط خنده.» ولیحی هم در طراحیاش خطوط بیشتری استفاده میکند. مثلا پرترهای که او از چهره محمد نوری، موسیقیدان و خواننده، ساخته با استفاده از همین ویژگی صورت آقای نوری است.
این ویژگیها اساس شکل و شمایل پرترهها میشود.
خطها و سطحهای صورتها
بعد از پیدا کردن ویژگی سوژههایش، او این ویژگی را در دو گروه خلاصه میکند: «اگر در چهرهای عناصر خطی مهمتر بودند. مثل مدل ابرو یا خط خنده.» ولیحی هم در طراحیاش خطوط بیشتری استفاده میکند. مثلا پرترهای که او از چهره محمد نوری، موسیقیدان و خواننده، ساخته با استفاده از همین ویژگی صورت آقای نوری است.
ریش انبوه هوشنگ ابتهاج، شاعر، عنصری است که ولیحی با تکرار شکل آن را ساخته است
گروه دوم کسانی هستند که در صورتشان یک «سطح» شاخص بوده است. این چهرهها را ولیحی با استفاده از «سطوح هندسی» ساخته است. مثلا مدل موهای محمدرضا شجریان، خواننده موسیقی سنتی ایران.
با این که او در هر پرترهای از تعداد محدودی سطح و شکل استفاده میکند، اما در بعضی از کارهایش این اختصار حتی به یک هم میرسد. مثلا پرترهای که او از چهره مرتضی ممیز، طراح گرافیک، ساخته فقط با یک شکل درست شده است. او این شکل را که شبیه برشی از یک دایره است، در اندازهها و زوایای مختلف کنار هم چیده و در نهایت به چهره مرتضی ممیز رسیده است.
نمونه دیگر پرتره پروین اعتصامی، شاعر، است که هر کدام از آنها هم با تکرار یک شکل هندسی ساخته شدهاند.
نمونه دیگر پرتره پروین اعتصامی، شاعر، است که هر کدام از آنها هم با تکرار یک شکل هندسی ساخته شدهاند.
طرح پروین اعتصامی، شاعر، که با تکرار یک فرم هندسی ساخته شده یکی از طرحهای محبوب ولیحی است
«خیلی در قید اینکه از کدامیک از این حالتها باید استفاده کنم، نبودم.» ولیحی میگوید که قانون طراحی برایش این بوده که از حداقلها استفاده کند: «یا حداقل تکرار، یا حداقل فرمها. یا ابتداییترین فرمها و شکلهای هندسی. یا حداقل اشاره به اجزای صورت.»
در بیشتر طرحهای او، شما یک یا دو عنصر صورت را میبینید که ولیحی در پرترههایش استفاده میکند. اگر در پرترههای محمد ابراهیم جعفری، نقاش، و فرهاد مهراد، خواننده، مو و سبیل مطرح است، در پرتره فروغ فرخزاد، مو و ابرو دیده میشود و در پرتره توران میرهادی مو و عینک.
جلوه هنر افراد در پرترههایشان
ولیحی میگوید که برای ساخت بعضی از پرترههایش الگوی مشخصی نداشته است. یعنی «عکسهای مختلفی را تماشا کردهام»، اما در نهایت سعی کردم که طرح یادآور تصویری باشد که از آن هنرمند یا نویسنده در یاد دارد.
بسیاری از نقاشان، عکاسان و طراحان تلاش میکنند که خصوصیت هنری سوژههایشان را در پرترههایشان نشان دهند. یا دست کم این طور میگویند که چنین قصدی داشتهاند. محسن ولیحی، اما خیلی رو راست میگوید که چنین قصدی نداشته است. «ظاهرا کار راحتی است که بگویم بله من هم همین قصد را داشتم. ولی واقعاً کار راحتی نیست.»
او میگوید که تمام سعی و تلاشش این است که چهرهای مینیمال طراحی کند: «یادم نمیآید تلاش کرده باشم مفهوم اضافهای به طرحهایم اضافه کنم.»
تصویری از شیرین نشاط - ولیحی میگوید که قصدی برای نشان دادن جلوههای هنری سوژههایش نداشته است
اما به گفته او این ویژگی مینیمالیسم است که جا برای تخیل مخاطبان هم میگذارد: «چون هرچقدر جزییات کمتر است، به ما بیشتر امکان تخیل میدهند.»
کم گویی و گزیده گویی
محسن ولیحی میگوید که ایرانیها از قبل با مفهوم مینیمالیسم آشنا بودند. دلیل او هم این دو مصرع شعر است که اولی از نظامی گنجوی است و دومی از عمان سامانی.
کم گوی و گزیده گوی، چون در
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
«این ابیات از فرط تکرار در فرهنگ ما به ضربالمثل تبدیل شدهاند.» ولیحی از اینجا نتیجه میگیرد که مینیمالیسم بین ایرانیها سابقه داشته: «ما نه تنها با این مفهوم آشنا بودیم، که زندگیاش هم کردهایم.»
کارهای او ادعای این را ندارد که برای نخستین بار است که چنین مفهومی را وارد هنر ایران میکند: «من فقط دوباره به این موضوع اشاره کردم. همان طور که به آدمهایی که سوژه طراحیهای من بودند اشاره کردم.»
فروغ فرخزاد و سهراب سپهری، دو شاعری که محسن ولیحی صورت آنها را به صورت مینیمال طراحی کرده است
۰