سودهای میلیونی بورس چه بر سر اقتصاد میآورد؟
بخشی از اقتصاددانان کشور معتقدند که سیر صعودی شاخص کل بازار سرمایه در آینده به رشدی میرسد که ریسک آن بسیار بالاست و سرمایهگذار وقتی احساس خطر کرده و میبیند که فاصله قابلتوجهی بین بازار سرمایه و چهار بازار موازی وجود دارد، نقدینگی خود را از بازار سرمایه خارج کرده و به بازارهای دیگر منتقل میکند. در واقع هر بازاری که نسبت به دیگر بازارها از نظر رشد، جا مانده باشد، نقدینگی به سمت آن حرکت میکند.
کد خبر :
۸۲۲۱۶
بازدید :
۵۸۶۸
فرادید | بازدهی بازار بورس از ابتدای سال جاری تاکنون به بیش از ۲۲۵ درصد رسیده است، سودی که در طول ۱۱۰ روز به دارایی سهامداران افزوده شد. این در حالی است که رشد بازارهای موازی بسیار کمتر بوده است. از طرفی وضعیت صنعت با سیر نزولی همراه بوده است. با این وجود از نظر کارشناسان اقتصادی سودهای هنگفتی که در حال حاضر به جیب سهامداران میرود در صورت خروج پولها از بازار بورس پیامدهای منفی برای اقتصاد کشور به همراه خواهد داشت.
به گزارش فرادید، بررسی وضعیت افزایش نرخ طلا، دلار، خودرو، مسکن و بورس در طول دو سال اخیر نشان میدهد که بازار سرمایه بیش از ۳ برابر نسبت به سایر بازارها برای سرمایه گذاران خود سوددهی داشته است.
در فروردین ماه سال ۱۳۹۷، قیمت طلای ۱۸عیار گرمی، ۱۵۰هزار تومان بود و اکنون به ۹۳۰هزار تومان در هر گرم رسیده و رشد ششبرابری را تجربه کرده است.
میانگین نرخ دلار نیز در سال ۱۳۹۶، سههزارو ۵۰۰ تومان بود که اکنون به بیش ۲۱هزارو ۵۰۰ تومان رسیده است. با این اوصاف دلار اکنون، پنج برابر شده است.
همچنین خودرو و مسکن نیز در بازه زمانی فروردین ۹۷ تاکنون، بهترتیب چهار برابر و پنجبرابر شده است. با این اوصاف میتوان گفت: هر چهار بازار بهطور میانگین پنجبرابر رشد کردهاند.
در طرف مقابل شاخص کل بازار سرمایه در فروردین ۱۳۹۷، ۹۶ هزار واحد بود. این شاخص امروز حدودا یک میلیون و ۱۵۰هزار واحد است. در واقع حدودا شاخص کل بازار سرمایه در این بازه زمانی ۱۷.۵ برابر شده است.
در توجیه بازدهی بالای بازار سرمایه که روز به روز هم در حال افزایش است، میتوان به حمایت تمام قد دولت از بازار بورس اشاره کرد. سیاستی که برای دولت برد-برد است. از یک سو نقدینگی جذب بورس میشود و از طرف دیگر دولت کسری بودجه را از طریق فروش باقیمانده سهم خود از شرکتهای بزرگ در قالب صندوقهای ETF جبران میکند.
به گزارش فرادید، بررسی وضعیت افزایش نرخ طلا، دلار، خودرو، مسکن و بورس در طول دو سال اخیر نشان میدهد که بازار سرمایه بیش از ۳ برابر نسبت به سایر بازارها برای سرمایه گذاران خود سوددهی داشته است.
در فروردین ماه سال ۱۳۹۷، قیمت طلای ۱۸عیار گرمی، ۱۵۰هزار تومان بود و اکنون به ۹۳۰هزار تومان در هر گرم رسیده و رشد ششبرابری را تجربه کرده است.
میانگین نرخ دلار نیز در سال ۱۳۹۶، سههزارو ۵۰۰ تومان بود که اکنون به بیش ۲۱هزارو ۵۰۰ تومان رسیده است. با این اوصاف دلار اکنون، پنج برابر شده است.
همچنین خودرو و مسکن نیز در بازه زمانی فروردین ۹۷ تاکنون، بهترتیب چهار برابر و پنجبرابر شده است. با این اوصاف میتوان گفت: هر چهار بازار بهطور میانگین پنجبرابر رشد کردهاند.
در طرف مقابل شاخص کل بازار سرمایه در فروردین ۱۳۹۷، ۹۶ هزار واحد بود. این شاخص امروز حدودا یک میلیون و ۱۵۰هزار واحد است. در واقع حدودا شاخص کل بازار سرمایه در این بازه زمانی ۱۷.۵ برابر شده است.
در توجیه بازدهی بالای بازار سرمایه که روز به روز هم در حال افزایش است، میتوان به حمایت تمام قد دولت از بازار بورس اشاره کرد. سیاستی که برای دولت برد-برد است. از یک سو نقدینگی جذب بورس میشود و از طرف دیگر دولت کسری بودجه را از طریق فروش باقیمانده سهم خود از شرکتهای بزرگ در قالب صندوقهای ETF جبران میکند.
البته علاوه بر آن دولت از طریق مالیات معاملات روزانه سود هنگفتی به دست میآورد، براساس گزارش روزنامه هفت صبح سود دولت از معاملات روزانه بازار بورس به اندازه فروش ۳۰۰ هزار بشکه نفت است.
از طرف دیگر بانک مرکزی سال گذشته به دولت اعلام کرد که اگر نقدینگی به سمت بازار سرمایه حرکت کند، نقدینگی بلوکه شده و ما میتوانیم جلوی هجوم نقدینگی را بهسوی بازارهای چهارگانه (طلا، دلار، خودرو، مسکن) موازی بگیریم.
از طرف دیگر بانک مرکزی سال گذشته به دولت اعلام کرد که اگر نقدینگی به سمت بازار سرمایه حرکت کند، نقدینگی بلوکه شده و ما میتوانیم جلوی هجوم نقدینگی را بهسوی بازارهای چهارگانه (طلا، دلار، خودرو، مسکن) موازی بگیریم.
همین امر باعث شد تا در سه ماه ابتدایی سال جاری بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی به بازار سرمایه تزریق شود که چیزی نزدیک به دو برابر نقدینگی وارد شده به بازار بورس در سال ۹۸ بود.
دولت نیز از ابتدای سال با تبلیغات گسترده و با سینگالهای مختلف سعی در کم ریسک جلوه دادن بازار سرمایه کرد، که همین امر موجب افزایش چشمگیر صدور کدهای بورسی شد و در کنار آن پولهای خرد نیز به بازار سهام آمد تا میزان معاملات روزانه به بیش از ۲۰ هزار میلیارد در روز برسد.
با این حال حمایت همه جانبه دولت از بازار بورس در طول ماههای گذشته باعث شد تا اسب سرکش شاخص کل تنها ۱۴ روز استراحت کند و باقی سه ماه و چند روز دیگر را بی وقفه بتازد. حالا مسئلهای که بخش اعظم اقتصاددان را نگران کرده، احتمال خروج سودهای میلیونی از بازار سرمایه و تاثیر آن بر اقتصاد کشور است.
نگرانی اقتصاددانان تا جایی پیش رفت که طی روزهای گذشته ۲۵ اقتصاددان برجسته کشور طی نامهای به دولت و بانک مرکزی نسبت به وضعیت فعلی بورس هشدار دادند. نامهای که از ابتدا تا انتها خبر از بحرانی میدهد که دیر یا زود گریبان بورس و دولت را خواهد گرفت. البته برخی از کارشناسان اقتصادی چنین برداشتهایی را عاملی برای تخریب بورس میدانند.
دولت نیز از ابتدای سال با تبلیغات گسترده و با سینگالهای مختلف سعی در کم ریسک جلوه دادن بازار سرمایه کرد، که همین امر موجب افزایش چشمگیر صدور کدهای بورسی شد و در کنار آن پولهای خرد نیز به بازار سهام آمد تا میزان معاملات روزانه به بیش از ۲۰ هزار میلیارد در روز برسد.
با این حال حمایت همه جانبه دولت از بازار بورس در طول ماههای گذشته باعث شد تا اسب سرکش شاخص کل تنها ۱۴ روز استراحت کند و باقی سه ماه و چند روز دیگر را بی وقفه بتازد. حالا مسئلهای که بخش اعظم اقتصاددان را نگران کرده، احتمال خروج سودهای میلیونی از بازار سرمایه و تاثیر آن بر اقتصاد کشور است.
نگرانی اقتصاددانان تا جایی پیش رفت که طی روزهای گذشته ۲۵ اقتصاددان برجسته کشور طی نامهای به دولت و بانک مرکزی نسبت به وضعیت فعلی بورس هشدار دادند. نامهای که از ابتدا تا انتها خبر از بحرانی میدهد که دیر یا زود گریبان بورس و دولت را خواهد گرفت. البته برخی از کارشناسان اقتصادی چنین برداشتهایی را عاملی برای تخریب بورس میدانند.
سودهای میلیونی بورس با اقتصاد چه میکند؟
بخشی از اقتصاددانان کشور معتقدند که سیر صعودی شاخص کل بازار سرمایه در آینده به رشدی میرسد که ریسک آن بسیار بالاست و سرمایهگذار وقتی احساس خطر کرده و میبیند که فاصله قابلتوجهی بین بازار سرمایه و چهار بازار موازی وجود دارد، نقدینگی خود را از بازار سرمایه خارج کرده و به بازارهای دیگر منتقل میکند. در واقع هر بازاری که نسبت به دیگر بازارها از نظر رشد، جا مانده باشد، نقدینگی به سمت آن حرکت میکند.
آنها پیشبینی میکنند که ریسک بالای این بازار، احتمالا نقدینگی دو هزار و ۶۵۱ هزار میلیارد تومانی بورس را به سمت چهار بازار دیگر بازخواهد گرداند.
این گروه از اقتصاددانان میگویند که رشد بیسابقه ارزش بورس و مبادلات مالی نتوانسته به رشد واقعی سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه ثابت به شکل معنیداری کمک کند، وضعیت فعلی بورس و ادامه آن به شدت بحرانخیز و همراه با تخریب احتمالی وضعیت اقتصاد کلان خواهد بود و رهایی از آن بدون هزینه نخواهد بود.
در واقع حرف اقتصاددانان این است زمانی که به هر علتی داراییهای مردم حجیم میشود، اثر آن روی مصرف هم مشاهده میشود، به بیان دیگر وقتی که داراییهای اشخاص ایجاد درآمد میکند، آنها احساس ثروتمند شدن میکنند و سپس بخشی از نقدینگی خود را برای افزایش مصرف استفاده میکنند؛ بنابراین میتوان گفت این دو متغیر یک اثر متقابل ایجاد میکنند، یعنی از یکسو رشد نقدینگی موجب حرکت منابع مالی به سمت بازارهای دارایی میشود.
آنها پیشبینی میکنند که ریسک بالای این بازار، احتمالا نقدینگی دو هزار و ۶۵۱ هزار میلیارد تومانی بورس را به سمت چهار بازار دیگر بازخواهد گرداند.
این گروه از اقتصاددانان میگویند که رشد بیسابقه ارزش بورس و مبادلات مالی نتوانسته به رشد واقعی سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه ثابت به شکل معنیداری کمک کند، وضعیت فعلی بورس و ادامه آن به شدت بحرانخیز و همراه با تخریب احتمالی وضعیت اقتصاد کلان خواهد بود و رهایی از آن بدون هزینه نخواهد بود.
در واقع حرف اقتصاددانان این است زمانی که به هر علتی داراییهای مردم حجیم میشود، اثر آن روی مصرف هم مشاهده میشود، به بیان دیگر وقتی که داراییهای اشخاص ایجاد درآمد میکند، آنها احساس ثروتمند شدن میکنند و سپس بخشی از نقدینگی خود را برای افزایش مصرف استفاده میکنند؛ بنابراین میتوان گفت این دو متغیر یک اثر متقابل ایجاد میکنند، یعنی از یکسو رشد نقدینگی موجب حرکت منابع مالی به سمت بازارهای دارایی میشود.
از سوی دیگر وقتی مردم احساس کردند ثروتمندتر شدند، این منابع مالیای که چاقتر هم شده است، وارد بازار مصرف میشود.
به بیان دیگر این مناسبات با یک وقفه میتواند نقدینگی در بازارهای کالاها و خدمات را افزایش دهد و زمینهساز تورم شود. این دو متغیر ناقض یکدیگر نیستند. قبل از التهاب در بازارهای دارایی، یعنی در دورههایی که تورم هم پایین بود، پیشبینی میشد اثر رشد نقدینگی بالا حتما به زودی در بازارها بروز خواهد کرد که با شروع تحریمهای جدید ماشه آن یکباره کشیده شد. این اتفاق و ایجاد نگرانی از آینده موجب شد پولها به سمت بازارهای دارایی هجوم بیاورند.
این اقتصاددانان همچنین درباره انتظارات تورمی هم میگویند که این انتظارات سبب امیدوار شدن افراد به رشد بازار سرمایه به همان میزان افزایش قیمت کالاها خواهد شد، یعنی اینجا انتظارات تورمی باعث تغذیه بازار میشود و، اما اینکه خود هم باعث ایجاد انتظارات تورمی شود دقیقا مانند همان بحث قبلی است، یعنی از یکسو با رشد ذهینت ثروتمند شدن و به تبع آن بالا رفتن مصرف و از سوی دیگر با توجه به اینکه اقتصاد نمیتواند عرضه را همزمان با رشد نقدینگی بالا ببرد، همه انتظار دارند نقدینگی همواره افزایش یابد.
به بیان دیگر این مناسبات با یک وقفه میتواند نقدینگی در بازارهای کالاها و خدمات را افزایش دهد و زمینهساز تورم شود. این دو متغیر ناقض یکدیگر نیستند. قبل از التهاب در بازارهای دارایی، یعنی در دورههایی که تورم هم پایین بود، پیشبینی میشد اثر رشد نقدینگی بالا حتما به زودی در بازارها بروز خواهد کرد که با شروع تحریمهای جدید ماشه آن یکباره کشیده شد. این اتفاق و ایجاد نگرانی از آینده موجب شد پولها به سمت بازارهای دارایی هجوم بیاورند.
این اقتصاددانان همچنین درباره انتظارات تورمی هم میگویند که این انتظارات سبب امیدوار شدن افراد به رشد بازار سرمایه به همان میزان افزایش قیمت کالاها خواهد شد، یعنی اینجا انتظارات تورمی باعث تغذیه بازار میشود و، اما اینکه خود هم باعث ایجاد انتظارات تورمی شود دقیقا مانند همان بحث قبلی است، یعنی از یکسو با رشد ذهینت ثروتمند شدن و به تبع آن بالا رفتن مصرف و از سوی دیگر با توجه به اینکه اقتصاد نمیتواند عرضه را همزمان با رشد نقدینگی بالا ببرد، همه انتظار دارند نقدینگی همواره افزایش یابد.
بنابراین رشد بازار سرمایه بر انتظارات تورمی بدون اثر نمیتواند باشد، یعنی اگر اثر داراییها را از یکسو روی مصرف و از سوی دیگر محدودیت عرضه درنظر بگیریم، میتوان گفت بازار بورس در عین حال که مجرایی برای جمع کردن نقدینگی مازاد است، خود عامل رشدهای جدید قیمتی شود.
موافقان حمایت از بازار بورس چه میگویند؟
در طرف مقابل، اما گروه دیگری از اقتصاددانان معتقدند که بورس به خودی خود نمیتواند نقدینگی ایجاد کند، و زمانی که سهمی رشد میکند، بالذات پول نمیزاید.
این دسته از اقتصاددانان میگویند که بازار سرمایه در واقع در سیستمهای اقتصادی نقش یک آزمایشگاه را ایفا میکند که در آن نتایج فعل و انفعالات اقتصاد تجسم مییابد، از همین رو نمیتوان برای آن عاملیتی در نظر گرفت. اصلا چطور میتوان انتظار داشت که یک شرکت یا بنگاه اقتصادی همزمان با افزایش قیمت دلار، سهم خود را ارزانتر بفروشد؟ به بیان دیگر رشد سهام شرکتها روی دیگر افزایش قیمت دلار است که خود را در قیمت کالاها به نمایش میگذارد.
آنها همچنین میگویند طرح چنین مسائلی و مقصرانگاشتن بازار سرمایه تنها به معنای این است که متقاضیان جدید بازار یا کدهای جدید موجب این تورم شدهاند که نتیجه اش این میشود که به مردم بگویند دیگر در بازار سرمایه وارد نشوند؛ موضوعی که پشتوانه منطقی و علمی ندارد، ضمن اینکه روند موفقیتآمیز ورود نقدینگی به بازار سرمایه که به تازگی در فرهنگ مالی ایرانیان شکل گرفته با این صحبتها تضعیف خواهد شد.
این دسته از اقتصاددانان میگویند که بازار سرمایه در واقع در سیستمهای اقتصادی نقش یک آزمایشگاه را ایفا میکند که در آن نتایج فعل و انفعالات اقتصاد تجسم مییابد، از همین رو نمیتوان برای آن عاملیتی در نظر گرفت. اصلا چطور میتوان انتظار داشت که یک شرکت یا بنگاه اقتصادی همزمان با افزایش قیمت دلار، سهم خود را ارزانتر بفروشد؟ به بیان دیگر رشد سهام شرکتها روی دیگر افزایش قیمت دلار است که خود را در قیمت کالاها به نمایش میگذارد.
آنها همچنین میگویند طرح چنین مسائلی و مقصرانگاشتن بازار سرمایه تنها به معنای این است که متقاضیان جدید بازار یا کدهای جدید موجب این تورم شدهاند که نتیجه اش این میشود که به مردم بگویند دیگر در بازار سرمایه وارد نشوند؛ موضوعی که پشتوانه منطقی و علمی ندارد، ضمن اینکه روند موفقیتآمیز ورود نقدینگی به بازار سرمایه که به تازگی در فرهنگ مالی ایرانیان شکل گرفته با این صحبتها تضعیف خواهد شد.
۰