محمدعلی بهمنی؛ از شاعران موفق غزل نئوکلاسیک
اشتیاق بهمنی به قالب غزل، بیش از آن است که بتواند تنها به شیوه نیمایی بسنده کند. او حتی در شعر موج نو و سپید خود دلبستگی خویش را به غزل نشان میدهد.
کد خبر :
۸۶۳۷۳
بازدید :
۸۰۵۱
محمدعلی بهمنی یکی از برجستهترین غزل سرایان معاصر به شمار میرود که با زبان عاطفی و گیرایش مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است. این شاعر نامآور با مهارتی کم نظیر، زبان زنده و جاری مردم را به خدمت غزل درآورده و از قابلیتهای چندگانه تصویری و موسیقایی نهایت استفاده را برده است.
در میان انواع هنر، شعر هنری کلامی است و به لحاظ آنکه در قالب زبان ارایه میشود، خیلی بیشتر از هنرهای دیگر با مخاطب ارتباط برقرار میکند و در صورتی که زیبا و دلنشین باشد، میتواند مخاطب را اقناع کند. به بیان دیگر میتوان گفت شعر آفرینش زیبایی با زبان است، به طوری که میتوان سبک و زیبایی را در زبان جست وجو کرد.
در میان انواع هنر، شعر هنری کلامی است و به لحاظ آنکه در قالب زبان ارایه میشود، خیلی بیشتر از هنرهای دیگر با مخاطب ارتباط برقرار میکند و در صورتی که زیبا و دلنشین باشد، میتواند مخاطب را اقناع کند. به بیان دیگر میتوان گفت شعر آفرینش زیبایی با زبان است، به طوری که میتوان سبک و زیبایی را در زبان جست وجو کرد.
بی شک هر مضمون و عاطفه ای، زبانی خاص طلب میکند و نیز برحسب حال و شخصیت مخاطب، لحن و کیفیت سخن چه از نظر مفردات و ترکیبات و چه از لحاظ بافت نحوی باید تغییر کند.
در شعر فارسی، غزل به لحاظ قابلیتهای ویژه اش همواره از جایگاهی رفیع و موقعیتی درخشان برخوردار بوده و قالبی زنده، پویا و پرتپش به شمار آمده است. غزل همواره بر تارک ادبیات ایران درخشیده است و در طول زمان در رودخانه خروشان شعر فارسی، زلال و مواج به جریان دل انگیز خویش ادامه داده است. در دوران معاصر شاید بتوان از میان نخستین شخصیتهای سرشناس غزل نو به محمدعلی بهمنی اشاره کرد.
کشور ما در اعصار تاریخ همواره در شعر و ادب زبانزد خاص و عام بوده که این مسأله ناشی از وجود افراد مطرح و برجسته در حوزه ادب و زبان فارسی است. از این رو پاسداشت و بزرگداشت مشاهیر بزرگ عرصه فرهنگ و ادب فارسی امری ضروری به نظر میرسد.
در شعر فارسی، غزل به لحاظ قابلیتهای ویژه اش همواره از جایگاهی رفیع و موقعیتی درخشان برخوردار بوده و قالبی زنده، پویا و پرتپش به شمار آمده است. غزل همواره بر تارک ادبیات ایران درخشیده است و در طول زمان در رودخانه خروشان شعر فارسی، زلال و مواج به جریان دل انگیز خویش ادامه داده است. در دوران معاصر شاید بتوان از میان نخستین شخصیتهای سرشناس غزل نو به محمدعلی بهمنی اشاره کرد.
کشور ما در اعصار تاریخ همواره در شعر و ادب زبانزد خاص و عام بوده که این مسأله ناشی از وجود افراد مطرح و برجسته در حوزه ادب و زبان فارسی است. از این رو پاسداشت و بزرگداشت مشاهیر بزرگ عرصه فرهنگ و ادب فارسی امری ضروری به نظر میرسد.
بدون شک سپاس از توانمندی بی نظیر محمدعلی بهمنی در وادی شعر و شاعری که این طلیعه دلنشین را ارج نهاد و در جهت گسترش و کمال آن تلاشهای ارزندهای ورزید و با نوآوری ذهنی و زبانی آثار ماندگاری را در عرصه غزل نو برجای گذاشت، رویکردی ارزشمند و ارزنده به شمار میآید.
محمدعلی بهمنی از نام آورترین غزل سرایان معاصر است. زبان عاطفی و گیرای او مخاطبان زیادی را جلب کرده است. دستورمندی جملات بهمنی بسامد بالای واژههای امروزی و زنده اجتماع و موسیقی غنی و فزاینده در غزلهای بهمنی از جمله دلایلی به شمار میرود که باعث زیبایی و دلنشین شدن شعر او میشود.
محمدعلی بهمنی از نام آورترین غزل سرایان معاصر است. زبان عاطفی و گیرای او مخاطبان زیادی را جلب کرده است. دستورمندی جملات بهمنی بسامد بالای واژههای امروزی و زنده اجتماع و موسیقی غنی و فزاینده در غزلهای بهمنی از جمله دلایلی به شمار میرود که باعث زیبایی و دلنشین شدن شعر او میشود.
بهمنی با مهارتی در خور، زبان زنده و جاری مردم را به خدمت غزل درآورده و از قابلیتهای چندگانه تصویری عاطفی و موسیقایی این گونه زبان نهایت استفاده را برده است. (۱)
زندگی ادبی محمدعلی بهمنی
بهمنی نخستین شعرش را در ۹ سالگی سرود و در همان سال یعنی در ۱۳۳۱ خورشیدی این شعر را در مجله روشنگر به چاپ رساند. او بعدها در جست وجوی کار سر از انتشارات بامداد در آورد. وی نخستین مجموعه شعرش را در ۱۳۵۰ خورشیدی با عنوان باغ لال که مجموعهای از شعرهای نیمایی است در انتشارات بامداد به چاپ رساند.
زندگی ادبی محمدعلی بهمنی
بهمنی نخستین شعرش را در ۹ سالگی سرود و در همان سال یعنی در ۱۳۳۱ خورشیدی این شعر را در مجله روشنگر به چاپ رساند. او بعدها در جست وجوی کار سر از انتشارات بامداد در آورد. وی نخستین مجموعه شعرش را در ۱۳۵۰ خورشیدی با عنوان باغ لال که مجموعهای از شعرهای نیمایی است در انتشارات بامداد به چاپ رساند.
مجموعه در بی وزنی را که در برگیرنده شعرهای بی وزن اوست در ۱۳۵۱ خورشیدی به چاپ رساند و چهار سال بعد مجموعهای از شعر کودک را با عنوان گیسو، کلاه، کفتر چاپ کرد. او به مدت ۱۳ سال در سکوت و بی خبری به سر میبرد تا اینکه در ۱۳۶۹ خورشیدی با انتشار مجموعه غزل گاهی دلم برای خودم تنگ میشود خوش درخشید و با موج بزرگی از اشتیاق و استقبال روبرو شد و فصل تازهای را در زندگی ادبی اش رقم زد.
از همین سال بود که فعالیت ادبی اش را به صورت جدی آغاز کرد. این مجموعه با چنان استقبالی روبرو شد که هنوز سه سال از زمان چاپش نگذشته بود که سه بار تجدید چاپ شد و این استقبال هنوز هم ادامه دارد.
بهمنی در ۱۳۷۴ خورشیدی همکاری خود را با هفته نامه ندای هرمزگان آغاز کرد و صفحهای با عنوان تنفس در هوای شعر را هر هفته در پیشگاه مشتاقان خود قرار داد. او در ۱۳۷۷ خورشیدی مجموعه شعر شاعر شندیدنی است را به چاپ رساند و یک سال بعد مجموعه عشق است او به همراه سی دی و کاست روانه بازار شد. این مجموعه نیز به شدت از سوی جوانان مورد استقبال قرار گرفت. (۲)
در ۱۳۷۸ خورشیدی تندیس خورشید مهر را به عنوان برترین غزل سرای ایران دریافت کرد و در ۱۳۸۲ خورشیدی با همت اداره فرهنگ و ارشاد استان هرمزگان همزمان با برگزاری ششمین کنگره سراسری شعر و داستان جوان نکوداشت بهمنی برگزار شد.
در ۱۳۸۵ خورشیدی مقام نخست شعر کلاسیک را به دست آورد و تندیس سرو را دریافت کرد. او مجموعههای شعری امانم بده را در ۱۳۸۰ خورشیدی، این خانه واژههای نسوزی دارد را در ۱۳۸۲ خورشیدی، چتر برای چه؟ خیال که خیس نمیشود را در ۱۳۸۶ خورشیدی، من زنده ام هنوز و غزل فکر میکنم را در ۱۳۸۸ خورشیدی و آخرین مجموعه شعری با عنوان تنفس آزاد را نیز در ۱۳۸۹ خورشیدی به چاپ رساند. (۳)
بهمنی در قالبهای مختلفی از قبیل کلاسیک، نیمایی و سفید طبع آزمایی کرده است، اما غالب شعرهای او غزل است.
بهمنی در قالبهای مختلفی از قبیل کلاسیک، نیمایی و سفید طبع آزمایی کرده است، اما غالب شعرهای او غزل است.
او یکی از غزل سرایان مطرح کشور به شمار میرود، اما هیچ گاه خود را در زمره اساتید کشور نمیداند. وی نه تنها شاعری توانمند محسوب میشود، بلکه به عنوان سخنران، منتقد و داور در بیشتر همایشهای ادبی، فرهنگی و هنری حضوری فعال و گسترده دارد. او افزون بر فعالیت در حوزه شعر و ادب در عرصه فرهنگ و هنر نیز صاحب نظر است.
نوآوریهای بهمنی در قالبهای شعری
شاعران نوپرداز هر یک به میزان توانمندی و استعداد خویش میکوشند به نوآوریهایی در عرصه سنتهای شعری و ادبی دست یابند و از این طریق اقتدارشان را بر قلمرو گسترده کلام اثبات کنند. آنچه با عنوان سنت ادبی شناخته میشود در واقع آمیزهای است از افکار و عقاید، شکلها و ویژگیهای سبکی که در آثار متعدد ادبی در طول دورانی طولانی مرسوم شده و به کار رفته است. همه آثار ادبی به گونهای از سنت گذشته تاثیر پذیرفته اند.
نوآوریهای بهمنی در قالبهای شعری
شاعران نوپرداز هر یک به میزان توانمندی و استعداد خویش میکوشند به نوآوریهایی در عرصه سنتهای شعری و ادبی دست یابند و از این طریق اقتدارشان را بر قلمرو گسترده کلام اثبات کنند. آنچه با عنوان سنت ادبی شناخته میشود در واقع آمیزهای است از افکار و عقاید، شکلها و ویژگیهای سبکی که در آثار متعدد ادبی در طول دورانی طولانی مرسوم شده و به کار رفته است. همه آثار ادبی به گونهای از سنت گذشته تاثیر پذیرفته اند.
در میان شاعران سنت گرای نوپرداز، بهمنی جایگاه ویژهای دارد. وی نه یکباره از سنتهای کهن ادبی بریده است و نه لزوم تجدد ادبی را منکر شده، بلکه شیوهای میانه در پیش گرفته است. بهروز ثروتیان درباره توفیق او در شعر مینویسد: شعر بهمنی شعار نیست، بلکه همچون سعدی و حافظ حرفی برای گفتن دارد و هر بار پیام خود را به شکلی موثر بیان میکند.
گاه به شکل غزل سنتی، گاه به شکل روایی یا شعر نو یا سپید و گاه با جملههای کوتاه، پیغامی بلند را در نقطه چینهای ذهن جای میدهد. در هر حال بهمنی با هر شکل و ساختاری همیشه برای گفتن حرفی دارد و حتی در سادهترین کلام موزون و بی قافیه اش با خواننده شعرش رابطه برقرار میکند.
بهمنی همراه با حسین منزوی و سیمین بهبهانی از شاعران موفق غزل نئوکلاسیک به شمار میآیند، زیرا با زبان و بیانی امروزین در قالب قدیمی غزل به سرودن شعر پرداختند و غزلی نو آفریدند. بهمنی با تلفیق و ترکیب سنتهای ادبی پیشینیان و زبان و اندیشههای نوآورانه که زاییده ذهن خلاق و نواندیش اوست، توانسته پیوندی عمیق میان شعر سنتی و نو به وجود آورد و به جایگاه مقبولی در میان غزل سرایان موفق دست یابد.
بهمنی همراه با حسین منزوی و سیمین بهبهانی از شاعران موفق غزل نئوکلاسیک به شمار میآیند، زیرا با زبان و بیانی امروزین در قالب قدیمی غزل به سرودن شعر پرداختند و غزلی نو آفریدند. بهمنی با تلفیق و ترکیب سنتهای ادبی پیشینیان و زبان و اندیشههای نوآورانه که زاییده ذهن خلاق و نواندیش اوست، توانسته پیوندی عمیق میان شعر سنتی و نو به وجود آورد و به جایگاه مقبولی در میان غزل سرایان موفق دست یابد.
بهمنی در مجموعه اشعار خود در زمینههای مختلف شعری طبع آزمایی کرده است، از قالبهای سنتی گرفته تا شعر نو نیمایی، در آثار او دیده میشود. مجموعه باغ لال و برخی از اشعار در فصل عطسههای پیاپی در قالب نیمایی سروده شده است. مجموعه تنفس آزاد شعر سپید است.
در مجموعه امانم بده شعر به غزل گفتار نزدیک شده و بیشتر حالت ترانه دارد، کوتاهی و پرمفهومی برخی اشعار که سه جمله بیشتر نیست، هایکوی ژاپنی را در ذهن تداعی میکند. با این همه دلبستگی خاص بهمنی به قالب غزل موضوعی است که انکار کردنی نیست.
اشتیاق بهمنی به قالب غزل، بیش از آن است که بتواند تنها به شیوه نیمایی بسنده کند. او حتی در شعر موج نو و سپید خود دلبستگی خویش را به غزل نشان میدهد. (۴)
جسمم غزل است، اما روحم همه نیمایی است / در آینه تلفیق این چهره تماشایی است
بسامد بالای واژه غزل در شعر بهمنی مهر تاییدی بر دلبستگی وافر او به این قالب شعری به شمار میآید، به طوری که در اشعار وی حتی در میان شعرهای سپید دهها بار واژه غزل به کار رفته است. بهمنی غزل گذشته را برای بیان احساسات اندیشههای امروزین ناتوان میبیند، بنابراین در جنبههای مختلف غزل دست به تغییر میزند و فرم تازه و خاصی را ایجاد میکند تا فرم جدید دست او را بیان دغدغه امروز باز گذارد.
جسمم غزل است، اما روحم همه نیمایی است / در آینه تلفیق این چهره تماشایی است
بسامد بالای واژه غزل در شعر بهمنی مهر تاییدی بر دلبستگی وافر او به این قالب شعری به شمار میآید، به طوری که در اشعار وی حتی در میان شعرهای سپید دهها بار واژه غزل به کار رفته است. بهمنی غزل گذشته را برای بیان احساسات اندیشههای امروزین ناتوان میبیند، بنابراین در جنبههای مختلف غزل دست به تغییر میزند و فرم تازه و خاصی را ایجاد میکند تا فرم جدید دست او را بیان دغدغه امروز باز گذارد.
او افزون بر دگرگون کردن غزل در زمینه تصویر زبان و موسیقی در شکل ظاهری غزل نیز تغییراتی ایجاد کرده است. به طور کلی غزلهای بهمنی از جمله غزلهای متحول امروز است.
غزل گفتار او به ویژه در مجموعه امانم بده فاصله خود را با زبان رسمی و فاخر ادبی بیشتر کرده و از امکانات زبان روزمره مردم و نیز از امکانات شعر نو فارسی بهره برده است. وی در نخستین غزل خویش در مجموعه گاهی دلم برای خودم تنگ میشود همانند طفلی گریزپای غریبانه به دامان غزل باز میگردد و در حالی که با افتخار چتر نیما را بر سر گرفته است، عطش خویش را با باران غزل سیراب میکند:
اینک آن طفل دبستان غزل / بازگشته است غریبانه به دامان غزل
چتر نیماست به سر دارد و میبالد لیک/ عطشی میکشدش از پی باران غزل
زبان ساده و عامیانه در اشعار بهمنی
مهمترین شگرد بهمنی در شعر، استفاده او از زبان ساده و شفاف و در برخی موارد محاوره و عامیانه اوست، او به طور صریح بدین امر اشاره میکند:
من با زبان خانه/ من با زبان کوچه و بازار/ من با زبان همشهری هایم/ ساده و رک حرف میزنم/
شعر بهمنی آنقدر ساده و روان است که اصلا در معدود مواردی، نمیتوان پشتوانه و سنت فرهنگی یا تاریخ فرهنگی را در آن دید، هر چه هست، فرهنگ شاعر است و فرهنگ شاعر، چیزی نیست جز احوال و تجربیات شخصی شاعر به زبان ساده و محاوره و به همین جهت شاید آن عمق که در شعر شاعران بزرگ صاحب سبک است در شعر او وجود ندارد و زلالی و شفافی را در هاله کلمات شفاف شعر او میتوان دید و خواند.
اینک آن طفل دبستان غزل / بازگشته است غریبانه به دامان غزل
چتر نیماست به سر دارد و میبالد لیک/ عطشی میکشدش از پی باران غزل
زبان ساده و عامیانه در اشعار بهمنی
مهمترین شگرد بهمنی در شعر، استفاده او از زبان ساده و شفاف و در برخی موارد محاوره و عامیانه اوست، او به طور صریح بدین امر اشاره میکند:
من با زبان خانه/ من با زبان کوچه و بازار/ من با زبان همشهری هایم/ ساده و رک حرف میزنم/
شعر بهمنی آنقدر ساده و روان است که اصلا در معدود مواردی، نمیتوان پشتوانه و سنت فرهنگی یا تاریخ فرهنگی را در آن دید، هر چه هست، فرهنگ شاعر است و فرهنگ شاعر، چیزی نیست جز احوال و تجربیات شخصی شاعر به زبان ساده و محاوره و به همین جهت شاید آن عمق که در شعر شاعران بزرگ صاحب سبک است در شعر او وجود ندارد و زلالی و شفافی را در هاله کلمات شفاف شعر او میتوان دید و خواند.
به همین جهت برقراری حس همدلی با شاعر به دقت و درنگ و تامل چندانی نیاز ندارد و اصلا شعر بهمنی چنان اقتضا میکند که شعری از دل ساده توده مردم در دل ساده نفوذ میکند و رواج و استقبال برخی از شعرهای او در فرهنگ و موسیقی مردم خود گواه عدلی بر اثبات این مدعا است. (۵)
عنصر غالب بیانی در شعر بهمنی استفاده از زبان محاوره و تعبیرات و فرهنگ عامیانه و روز است. چنانکه میتوان فهرست آنها را در خلال چندین صفحه ذکر کرد.
دریا و انعکاس آن در اشعار بهمنی
یکی از موتیفهای (درون مایه) اصلی در شعر بهمنی، لحظات شیرین و جذابی است که این شاعر با دریا و پدیدههای پیرامون آن دارد. او با اقامت در سواحل شاعرانه خلیج فارس با دریا پیوندی ناگسستنی بست و روح و روانی دریاگون از دریای درون خویش ساحل نشینان را دُر و مرجان ارمغان آورد.
عنصر غالب بیانی در شعر بهمنی استفاده از زبان محاوره و تعبیرات و فرهنگ عامیانه و روز است. چنانکه میتوان فهرست آنها را در خلال چندین صفحه ذکر کرد.
دریا و انعکاس آن در اشعار بهمنی
یکی از موتیفهای (درون مایه) اصلی در شعر بهمنی، لحظات شیرین و جذابی است که این شاعر با دریا و پدیدههای پیرامون آن دارد. او با اقامت در سواحل شاعرانه خلیج فارس با دریا پیوندی ناگسستنی بست و روح و روانی دریاگون از دریای درون خویش ساحل نشینان را دُر و مرجان ارمغان آورد.
دریا در شعر بهمنی همین دریای جنوب کشور است. اگر او برای خلق اشعار خویش از دریا و پدیدههای پیرامون آن بهره میگیرد، هدفش استفاده نمادین از این پدیده نیست، بلکه نجواهای روح انسانی اندیشمند است که با یکی از مظاهر طبیعت که هر گاه در مقابل آن مینشیند، لحظههایی خاص و سرشار از ابهام و دلتنگی را تداعی میکند که او در اشعارش به توصیف آنها میپردازد. (۶)
پی نوشت:
۱. احمدنژاد، کامل و کمالی، شیوا، عروض و قافیه، چاپ اول، تهران: علمی
۲. پورسیفی ساسان سرا، فاطمه، زندگی، نقد و تحلیل سبک تغزلی اشعار محمدعلی بهمنی
۳. ثروتیان، بهروز، لذت بهت زدگی در شعر محمدعلی بهمنی، تهران، ناشر فصل پنجم
۴. خواجات، بهزاد، منازعه در پیرهن، تهران: رسش
۵. رویایی، یدالله، هلاک عقل به وقت اندیشیدن، تهران: مروارید
۶. آشوری، داریوش، شعر و اندیشه، چاپ دوم. تهران: مرکز
پی نوشت:
۱. احمدنژاد، کامل و کمالی، شیوا، عروض و قافیه، چاپ اول، تهران: علمی
۲. پورسیفی ساسان سرا، فاطمه، زندگی، نقد و تحلیل سبک تغزلی اشعار محمدعلی بهمنی
۳. ثروتیان، بهروز، لذت بهت زدگی در شعر محمدعلی بهمنی، تهران، ناشر فصل پنجم
۴. خواجات، بهزاد، منازعه در پیرهن، تهران: رسش
۵. رویایی، یدالله، هلاک عقل به وقت اندیشیدن، تهران: مروارید
۶. آشوری، داریوش، شعر و اندیشه، چاپ دوم. تهران: مرکز
۰