بیژن دفتری؛ پدر امداد و نجات ایران

بیژن دفتری؛ پدر امداد و نجات ایران

زلزله بم که اتفاق افتاد، دفتری فرماندهی میدانی جمعیت را در فاجعه بم عهده دار شد. حجم و فشار کاری سبب بستری شدن او در یکی از چادر‌های صحرایی شد.

کد خبر : ۸۷۷۷۸
بازدید : ۵۵۲۰
بیژن دفتری؛ پدر امداد و نجات ایران
بیژن دفتری، یکی از برجسته‌ترین افراد در حوزه امداد و نجات بود که به دلیل برخورداری از تجربه حضور در عملیات‌ها، مدیریت در زلزله، سیلاب و حوادث مختلف در طول سه دهه گذشته ایران و جهان و سرشناسی در جوامع بین‌المللی صلیب سرخ به عنوان چهره‌ای ماندگار و پدر امداد و نجات ایران شناخته شد.

هفت سال از درگذشت پدر امداد و نجات ایران می‌گذرد، بزرگمردی با کوله باری از سه دهه تجربه در موقعیت‌های بحرانی، زلزله، سیل، بهمن و حوادث بین المللی راهگشای امدادگران برای خدمت به حادثه دیدگان بوده است.
استاد دفتری یکی از بزرگترین افتخارات مردم استان مازندران، جمعیت هلال احمر مازندران و جمعیت هلال احمر کشور محسوب می‌شد که نام او همچنان در تمام تلخی و سختی خدمت در حوادث، مایه دلگرمی امدادگران است و همواره تکرار می‌شود.

زندگینامه و فعالیت‌های اجرایی بیژن دفتری
بیژن دفتری در ۱۳۲۷ خورشیدی در یکی از شهرستان‌های مازندران چشم به جهان گشود. او پس از گذراندن تحصیلات متوسطه وارد کادر نظامی شد. در مقطعی دفتری به بیماری سختی مبتلا شد و به همین دلیل تصمیم گرفت به تهران برود.
در همان زمان او به دانشگاه تهران رفت و در رشته علوم اجتماعی و تعاون به ادامه تحصیل پرداخت. همزمان با تحصیل دفتری دوره مدیریت بیمارستانی را هم گذراند و به استخدام جمعیت شیر و خورشید سرخ قائم شهر در آمد. با پیروزی انقلاب اسلامی، دفتری معاون امداد جمعیت هلال احمر مازندران شد
چندی پس از آن باز هم دفتری تصمیم گرفت تا به تهران بیاید و اینگونه قائم مقام امداد و نجات شد و بعد از مدتی نیز به معاونت این سازمان درآمد، اما پس از گذشت مدتی ریاست جمعیت تهران را عهده دار شد. دفتری، چندی پس از آن باز به سازمان امداد و نجات رفت و به مدت ۱۶ سال ریاست این سازمان را بر عهده گرفت.

اوج فعالیت‌های او در برنامه آمادگی تهران در حوادث احتمالی بود. زمانی که مدیرعامل هلال‌احمر تهران شد، با کمک چند تن از همکاران برنامه جامع آمادگی تهران برای زلزله احتمالی را نوشتند. از همان سال، دولت برای ٦ پایگاه اقماری در اطراف و ٢٢ پایگاه درون‌شهری بودجه تخصیص داد.
در همان درگیری‌های مدیریت هلال احمر تهران، زلزله آوج قزوین اتفاق افتاد و دفتری عازم منطقه شد. در همان زمان بود که واژه خودامدادی را دفتری برای نخستین‌بار مطرح کرد. زلزله آوج که در قزوین اتفاق افتاد، بیژن دفتری به سازمان امداد و نجات برگشت و مسوول سر و سامان دادن به آوج شد.

زلزله بم که اتفاق افتاد، دفتری فرماندهی میدانی جمعیت را در فاجعه بم عهده دار شد. حجم و فشار کاری سبب بستری شدن او در یکی از چادر‌های صحرایی شد.
سابقه حضورش در ژاندارمری و روحیه نظامی‌اش به روحیات مدیریتی‌اش کمک می‌کرد. داریوش جواهری، از پزشکان داوطلب و همکارانش می‌گوید: «او منحصربه‌فرد بود و شخصی همتای او به‌زودی در هلال نخواهد آمد. همیشه خاطره می‌گفت، خاطراتی برای تبیین آموزه‌های علمی.»

دفتری، شکل و اندازه حوادث متنوع را به خوبی می‌شناخت و براساس شکل هر حادثه، برخورد ویژه‌ای با آن داشت و بزرگترین خدمت او افزایش آمادگی و دانش مدیران بود.
زلزله تهران برایش مسأله بود، چون اعتقاد داشت اگر این زلزله اتفاق بیفتد، زمان زیادی طول می‌کشد تا نیرو‌های امدادی برسند و خود مردم باید به داد هم برسند. رویای دیگر او طراحی شبکه امداد و نجات کشور بود که گام‌هایی برای آن برداشته شد و بعد از بازنشستگی او بقیه دوستانش پیگیری کردند.

دفتری در ۱۳۸۰ خورشیدی طرح جامع امداد و نجات را به همراه فرشید توفیقی تدوین و تجربیات خودش را به استناد قانون برنامه سوم توسعه وارد کرد. ١٧ فروردین همان سال برای نخستین‌بار قانون طرح امداد و نجات کشور در ۵۷ ماده به تصویب هیأت وزیران رسید.
او بحث شبکه امداد و نجات را مطرح کرد، انبار‌های امدادی، توسعه امداد جاده‌ای و شبکه امدادی کشور و تصویب آیین‌نامه امداد و نجات کشور با پیگیری‌های او انجام شد. نخستین قانون داخلی هلال‌احمر که با آموزه‌های روز هماهنگ بود با وجود پیگیری دفتری انجام شد، به طوری که هنوز هم بعد از ۱۸ سال رویکرد علمی و نوین دارد.

بنیانگذار طرح شبکه امداد و نجات جمعیت هلال احمر، مدیر دانشگاه علمی کاربردی سوانح طبیعی کشور، محقق و نخستین مدرس مدیریت بحران و سوانح کشور، مدیر بیمارستان شهرستان قائم شهر، معاون امداد استان مازندران، مدیر عامل جمعیت هلال احمر استان مازندان معاونت خدمات امدادی هلال احمر کل کشور قایم مقام معاونت اداره و مالی هلال احمر ایران از جمله فعالیت‌های پیشکسوت صلیب سرخ جهانی به شمار می‌رود.

اثر برجای مانده از بیژن دفتری
پدر امداد و نجات ایران، خاطرات خود را در قالب کتابی با عنوان «مدیریت بحران از نگاه بیژن دفتری» منتشر کرد. این اثر در چهار فصل با عناوین مدیریت بحران، نمونه‌پژوهی، امدادرسانی، بلا‌های طبیعی ایران و پیش‌بینی‌های ایمنی و تجارت کلان عملیاتی توسط موسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال احمر چاپ و روانه بازار نشر شد.

دفتری در فصل «تجارب کلان عملیاتی» خاطرات مربوط به زلزله بم را نوشته است که در بخشی از آن می‌خوانیم: زلزله بم به سرعت توسط کشیک سازمان امداد و نجات به همگان اطلاع داده شد، اما در این زمان مدیرعامل هلال احمر استان سیستان و بلوچستان هم وقوع زمین‌لرزه‌ای را در قسمت شمالی این استان اطلاع داد و گزارش‌های تلفنی نیز از زمین‌لرزه‌هایی در شمال استان هرمزگان، جنوب استان یزد و شرق استان فارس می‌رسید که وقوع زمین‌لرزه‌ای در مقیاس بسیار وسیع را نشان می‌داد؛ چرا که چندین استان با آن مواجه شده بودند. به مدیران عامل استان‌های مذکور اعلام شد ضمن جست‌وجو در استان‌های خود به حالت آماده‌باش باشند.

معمولا موسسه ژئوفیزیک دو یا سه ساعت پس از حادثه محل زلزله را در آن زمان اعلام می‌کرد؛ بر همین اساس با موسسه ژئوفیزیک تماس گرفته و به صورت غیررسمی اعلام کردند که زمین‌لرزه در حوالی جازموریان بوده است، اما از آنجا که اطلاع داشتم این ناحیه سکنه زیادی ندارد به نظر می‌رسید نمی‌بایست زلزله مخربی باشد، اما تجربه نشان می‌داد با این لرزش وسیع حتما یک جای کار مشکل دارد.
به همین دلیل به دکتر نوربالا، رئیس وقت جمعیت هلال احمر تماس گرفتم تا تمهیدات لازم پیش‌بینی شود. در همین زمان مدیرعامل یکی از استان‌ها تماس گرفت و گفت که به دلیل قطع برق نمی‌تواند با شهرستان‌های کهنوج و بم تماس حاصل کند که این امر نشان می‌داد زلزله در یکی از این دو شهر واقع شده است.
بیژن دفتری؛ پدر امداد و نجات ایران
به همین دلیل به مدیرعامل جمعیت هلال احمر کرمان اطلاع دادم تا عوامل امدادی خود را به سمت بم اعزام کند و همین طور به مدیرعامل سیستان و بلوچستان و کهنوج نیز اعلام شد که بلافاصله نیرو‌های خود را به سمت کهنوج، جیرفت و بم اعزام کنند.

او در ادامه خاطرات خود می‌نویسد: در فرودگاه معاون امداد و نجات وقت استان کرمان اطلاع داد که اتومبیل‌هایی که از بم به سمت کرمان در حرکت‌اند مجروحان زیادی همراه دارند و این خبر ما را مطمئن کرد که حادثه بزرگی را پیش رو خواهیم داشت! وارد شهر بم که شدم حوالی ظهر بود.
از همان بدو ورود تخریب شهر قابل مشاهده بود. ساختمان جمعیت هلال احمر بم ویران شده بود و امدادگران باقیمانده در مرکز جوانان جمعیت که تقریبا ساختمانش سالم بود، جمع شده و مشغول امدادرسانی بودند. اما ساختمان مملو از مجروحان بود و ما نیز شروع به شناسایی افراد جانباخته و انتقال اجساد به محل دفن کردیم.

دفتری با بیان اینکه آغاز عملیات جست‌وجو و نجات از همان لحظات اولیه به وسیله بازماندگان و تعدادی از کارکنان هلال احمر و سایر ارگان‌ها آغاز شد و اعزام مجروحان با وسیله نقلیه تا پایان روز نخست ادامه داشت، نوشته است: پس از انتشار خبر از طریق رسانه‌ها هجوم افراد به بم به قدری افزایش یافت که سبب ایجاد ترافیکی سنگین شد که راه دو ساعت و نیمه را باید ۱۰ ساعته می‌پیمودیم.

دفتری در ادامه خاطراتش، وجود فرودگاه را نقطه قوت امدادرسانی در بم دانسته و افزوده است: هر چند فرودگاه در ابتدا دچار خساراتی شده بود، ولی به سرعت ترمیم و قابل بهره‌برداری شد؛ به گونه‌ای که از روز دوم مصدومان از طریق هواپیما جابه جا می‌شدند.
اما در شب نخست برای مجروحان و مصدومانی که تعدادشان به حدود ۱۴ هزار تن می‌رسید هیچ دارویی وجود نداشت و ما مجبور بودیم با همکاری استانداری برای تامین دارو به روش‌های سنتی عمل کنیم، اما از صبح روز دوم با مساعدت نیرو‌های امدادی حمل مصدودمان به وسیله بالگرد‌های هلال احمر و هواپیما‌های ارتش، سپاه و سازمان هواپیمایی کشور آغاز شد، طی دو روز ۱۴ هزار مسدوم از منطقه خارج شدند.
اما خروج حجم زیاد مجروحان و انتقال آن‌ها به مراکز درمانی شهر‌های دیگر مشکلات جدیدی به وجود آورد که قابل پیش‌بینی نبود، زیرا انتقال مجروحان بدون هماهنگی با بیمارستان‌های شهر‌های دیگر بود و مسوولان بیمارستان‌ها دچار غافلگیری و بحران شدند!
حتی خیلی از مجروحان که زخم‌های سطحی داشتند پس از بهبودی برای بازگشت دچار مشکل می‌شدند! بازماندگانی هم که عزیزانشان انتقال یافتند نگران شده و مرتب سوال می‌کردند.
باید عنوان کرد، اگر نیرو‌های درمانی به سرعت در منطقه مستقر می‌شدند، احتیاج به خروج این تعداد از مصدومان و مجروحان نبود و بررسی‌های بعدی نشان داد که فقط حدود ۲ هزار تن از این مصدومان نیاز به خروج از منطقه داشته‌اند.

دفتری همچنین با بیان اینکه در روز دوم سالن ورزشگاه هلال احمر تجهیز و به یک مرکز درمانی تبدیل شد گفته است: از روز چهارم نیرو‌های درمانی خارجی در بم مستقر شدند که عملا نقش مهمی در کمک‌رسانی به مصدومان پس از حادثه نداشتند!
اما بعد‌ها که یک بیمارستان صحرایی توسط فدراسیون بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر در منطقه ایجاد شد توانست تا مدت‌ها به مصدومان و بازماندگان خدمات پزشکی ارایه کند.

دفتری در بخش دیگری از کتاب خود با اشاره به برخی مشکلات حاشیه‌ای که در صحنه فجایع این چنینی رخ می‌دهد، نوشته است: تا نیرو‌های کمکی به بم رسیدند، آشفتگی‌های زیادی به وجود آمد. ازدحام و شلوغی در جاده‌های اطراف بم به حدی بود که بسیاری از کمک‌ها به بم نمی‌رسید و به وسیله برخی افراد متفرقه غارت می‌شد!
در این میان یک کامیون حامل البسه امدادی در بین راه ربوده شد و بعد‌ها از این لباس‌ها سوء‌استفاده‌های فراوانی به عمل آمد، زیرا با همین لباس‌ها اجناس اهدایی را از بالای کامیون‌ها به سمت مردم پرتاب می‌کردند و این عمل موجب رنجش افراد آسیب‌دیده شد. به همین دلیل سریعا کارت‌های شناسایی برای نیرو‌های هلال احمر صادر شد تا قابل شناسایی باشند.

وی همچنین نوشته است: هجوم بی‌رویه و غیرضروری نیرو‌های امدادی از ارگان‌های مختلف مشکلات زیادی را به وجود آورد و این در حالی بود که نهاد‌های دولتی نیز با اوج‌گرفتن احساسات انسان‌دوستانه مردم شروع به دعوت از آن‌ها برای کمک‌رسانی می‌کردند.

در پنج روز اول پس از زمین‌لرزه وجود آشفتگی‌ها، کار جست‌وجو و نجات با دستگاه‌های ظریف زنده‌یاب و سگ‌های تجسس را با مشکلاتی رو به رو کرد. همچنین نبود، نقشه جامع شهر نیز این کار را با تاخیر مواجه کرد.

در روز ششم، شناسایی خانواده‌های آسیب‌دیده و توزیع دفترچه خواربار آغاز شد. طبق آمار در بم ۱۱۰ هزار تن تحت تاثیر زلزله قرار گرفته بودند که حدود ۳۵ هزار تن کشته و ۱۴ هزار تن مجروح شده بودند و ۱۵ هزار تن از منطقه کوچ کرده و تحت حمایت جمعیت‌های هلال احمر شهر‌های اطراف قرار گرفتند که با این حساب و با کسر تعداد کشتگان زلزله، ما باید با ۵۰ هزار تن مواجه می‌بودیم، اما متاسفانه با هجوم افراد از مناطق دیگر که خود را بومی معرفی می‌کردند ناچار به توزیع ۲۴۸ هزار دفترچه شدیم که این رقم یک رقم واقعی برای کمک‌رسانی نبود.

هرچند تلاش زیادی انجام شد که آسیب‌دیدگان پالایش شوند، اما این عمل بسیار سخت بود و نهایتا از مقامات بالا دستور داده شد که به این افراد نیز کمک کنید که کار ما را بسیار مشکل‌تر کرد.

پدر امداد و نجات ایران که در زمان وقوع زمین‌لرزه ریاست سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر بود در ادامه خاطرات خود با اشاره به مشکل شناسایی اجساد افزوده است: شناسایی اجساد به علت اینکه در بیشتر موارد کل خانواده فوت شده بودند، ما را با مشکلاتی مواجه کرد.

وی همچنین به دیگر مشکلات اشاره کرده و نوشته است: یکی دیگر از مواردی که برای نخستین بار در زلزله بم رخ داد، صدور مجوز ورود به آسمان ایران از هر کشور و هر جایی برای کمک به آسیب‌دیدگان بود. اعلام فضای باز برای مشتاقانی که می‌خواستند به هر دلیل از جمله کمک‌رسانی بیایند خوب بود، اما برای ما مشکلات بسیاری را به وجود آورد؛ زیرا بیشتر این تیم‌ها وسایل کافی و کارآمدی لازم را نداشتند!
البته این موارد به حل یک مساله بین‌المللی نیز کمک کرد، زیرا سازمان ملل در تلاش بود مجوزی به دولت‌ها بدهد که نیرو‌های امدادی اجازه داشته باشند در امدادرسانی‌ها بدون مجوز کشور آسیب‌دیده وارد شوند که بسیاری از کشور‌های بزرگ مخالف بودند. تجربه زلزله بم نشان داد که این روش مناسبی نیست و از این تصمیم منصرف شدند.

در بخش دیگری از این کتاب می‌خوانیم: مرتبا اعلام کردیم که برای ارسال این کمک‌ها با جمعیت هلال احمر هماهنگ شوند، اما کمک‌ها بدون تفکیک به منطقه ارسال می‌شد؛
به گونه‌ای که تعداد کامیون‌هایی که کمک‌های اهدایی را به بم می‌آوردند به قدری بود که صف‌های طویلی برای تخلیه بار ایجاد و گاهی رانندگان کامیون‌ها سهوا یا عمدا این وسایل را روی خاک‌ها تخلیه می‌کردند که از این موارد عکس و فیلم تهیه و منتشر شد و بعد‌ها نیز گلایه کردند که چرا جمعیت هلال احمر در خصوص کمک‌های مردمی کوتاهی کرده است!
این مساله دردسر‌هایی را نیز به وجود آورد؛ چرا که عدم تخلیه این اجناس نیز موضوع را سیاسی می‌کرد و ما مجبور به تحویل این محموله‌ها شدیم. حتی در کنفرانسی که به منظور اهدای کمک از طریق سازمان‌های بین المللی در ژنو تشکیل شد، من معایب و محاسن کمک‌های بین‌المللی را گوشزد کردم.

دفتری در بخش دیگری از کتاب خود با برشمردن نقاط ضعف و قوت امدادرسانی در بم افزوده است: تونی فریش هماهنگ کننده اتحادیه اروپا بعد از ۱۴ روز که منطقه را ترک کرد در مصاحبه خود گفت جمهوری اسلامی ایران با استفاده از تجربیات دفاع مقدس و حوادث دیگر توانست به صورت شایسته کار عملیات امداد و نجات را انجام دهد.

او همچنین ارایه الگوی بازسازی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را یکی دیگر از نقاط روشن امدادرسانی آسیب‌دیدگان بم برشمرده و افزود: جمعیت هلال احمر و سازمان امداد و نجات با تکیه بر تجربیات امدادرسانی در زمان جنگ توانستند از پس امدادرسانی بزرگترین زمین‌لرزه ایران برآیند.

سرانجام بیژن دفتری
سرانجام بیژن دفتری، پس از سال‌ها تلاش در راه امداد و نجات در ۱۳ آذر ۱۳۹۲ خورشیدی و در ۶۶سالگی، پس از تحمل یک دوره بیماری، چشم از جهان فروبست. پس از درگذشت دفتری، اداره‌کل پست مازندران، تمبر یادبودی را به مناسبت قدردانی از تلاش‌های وی رونمایی کرد.

پی‌نوشت:
۱- کتاب مدیریت بحران از نگاه بیژن دفتری
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید