سونامی اختلالات روانی؛ پیامد‌ ۱۴ ماه کرونا

سونامی اختلالات روانی؛ پیامد‌ ۱۴ ماه کرونا

در این اوضاع نامعمول کرونا، به نظر می‌رسد از همین امروز باید چاره‌ای اندیشید تا اوضاع روانی جامعه از کنترل خارج نشده است.

کد خبر : ۹۳۶۷۴
بازدید : ۳۱۳۵
پیامدهای روانی کرونا
دکتر محمدرضا رئیسی | در روز‌های اخیر برخی کارشناسان از پیدایش و گسترش اختلال‌های روانی حاصل از همه‌گیری ویروس کرونا، ابراز نگرانی کرده و در مورد سونامی اختلال‌های روانی هشدار داده‌اند.

ناصر قاسم‌زاده دبیر انجمن حمایت از سلامت روان جامعه از رشد اختلاف‌های زناشویی، افسردگی، اضطراب و وسواس خبر داده و دکتر محمد حاتمی رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره نیز هشدار داده است که مردم و مسئولان باید «سونامی اختلالات روانی» را جدی بگیرند.

واقعیت این است که از نخستین هفته‌های اعلام ورود ویروس کرونا به کشور، بسیاری از متخصصان داخلی و خارجی، جنبه‌های روان‌شناختی همه‌گیری بیماری و قرنطینه‌های طولانی را گوشزد کرده بودند؛ چند ماه پیش در همین رسانه، درخواست کردیم در ستاد ملی مقابله با کرونا، به مشکلات روان‌شناختی دامنگیر مردم توجه و کمیته‌ای مختص این موضوع با حضور روان‌شناسان و روان‌پزشکان تشکیل شود که هنوز خبری نشده است.
اکنون با مرور زمینه‌های روان‌شناختی آنچه در بیش از ۱۴ ماه گذشته بر روح و روان مردم رفته است، چند راهکار اجرایی فوری پیشنهاد می‌شود؛ با امید به آنکه شنیده شود:

۱۴ ماه استرس و اخبار ناگوار

۱. از نخستین ساعات اعلام رسمی ورود ویروس کرونا، موجی از نگرانی و دلهره جامعه را فراگرفت؛ هشدار‌های ۲۴ ساعته رسانه‌ها و مسئولان درباره خطرات ویروس، پیامد‌های سهل‌انگاری بهداشتی، عدم رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و مواجهه روزانه با آمار مرگ و بیماریو و بستری، بسیاری از روان‌ها را آزرده و خسته کرد.

۲. در کنار آن بویژه در روز‌های نخست، استرس کمبود ماسک و الکل، دغدغه ضدعفونی کردن دست‌ها و اجسام، حضور در مکان‌های شلوغ و پرجمعیت، روش درست تعاملات اجتماعی و فردی نیز بر وحشت خبر اولیه افزود.

۳. موجی بزرگ از نگرانی و نداشتن تجربه مشابه قبلی (از جمله در مورد کلاس‌های مدارس و دانشگاه‌ها، حضور در محیط‌های کاری) پدیدار شد و عموم مردم را با این پرسش‌ها مواجه کرد که چه می‌شود؟ چه باید کرد؟ چه خواهد شد؟ چقدر طول می‌کشد؟

۴. چند ماهی طول کشید که مردم تا حدی به «فاصله‌گذاری اجتماعی» خو گرفتند؛ اما به دنبال آن آثار روانی مخرب تنهایی، نداشتن تفریح، گوشه‌نشینی، میهمانی نرفتن، ندیدن عزیزان و دلنگرانی‌هایی از این دست، به دغدغه‌های پیشین اضافه کرد و روز به روز که آمار مرگ‌ومیر از رسانه‌ها پخش می‌شد، هر کسی بیشتر نگران خود و عزیرانش می‌شد.

۵. در کنار آثار ناگوار تعطیلی برخی مشاغل و کسادی کسب‌وکارها، غم نان جدی‌تر و در اوضاع دشوار اقتصادی کشور که با تحریم گسترده مواجه است، معضلات نوینی ظاهر شد؛ ناگفته پیداست که حذف هر فرصت شغلی، چه آثار و پیامد‌های معیشتی و روانی برای فرد شاغل و بستگانش ایجاد کرد.

۶. با اعلام خبر کشف و تولید واکسن، بسیاری از مردم امیدوارانه منتظر پایان قرنطینه‌ها و محدودیت‌ها بودند که متاسفانه با موج‌های جدید اوج‌گیری بیماری مواجه شدند؛ این وضعیت که چندین بار تکرار شد، همراه با نارضایتی از کمبود واکسن، سیستم عصبی جامعه را بار‌ها فرسود و در این میان برخی رسانه‌های معاند، تلاش داشتند با القای پیچیدگی اوضاع کرونا در ایران، جامعه را وارد فضای جدیدی از تقابل، کشمکش، استرس، ناامیدی، افسوس و خشم کنند.
کرونا و افسردگی

چه باید کرد؟

این وضعیت تا امروز ادامه داشته و اگرچه دولت با همه توان تلاش کرد کمک‌های معیشتی را دنبال و بخشی از گروه‌های هدف را واکسینه کند، اما همچنان معضل کرونا در کنار مصائب معیشتی، اولویت نخست کشور است که احتمالا تا ماه‌ها ادامه خواهد داشت؛ متاسفانه باید به صراحت و با صدایی رسا اعلام کرد که حتی اگر، تا پایان سال جاری، همه جمعیت کشور واکسینه شوند، تازه باید فکری برای «سونامی» بیماری‌های روان کرد که هم اضافه شده و هم تشدید.

در این اوضاع نامعمول، به نظر می‌رسد از همین امروز باید چاره‌ای اندیشید تا اوضاع روانی جامعه از کنترل خارج نشده است:

۱. در غفلت برخی مدیران بهداشتی که البته شبانه‌روز درگیر مداوا و بستری بیماران هستند، لازم است «کمیته اضطرار اختلالات روان» در ستاد ملی مقابله با کرونا یا ذیل دولت و زیر نظر مستقیم رئیس جمهوری تشکیل شود؛ می‌توان از ظرفیت علمی معاونت علمی ریاست جمهوری و شخصیت دلسوزی همچون دکتر ستاری استفاده کرد و بخشی از هماهنگی‌ها را به ایشان و نهاد زیرمجموعه‌شان سپرد و در کنار آن از تخصص و ظرفیت سازمان بهزیستی بهره برد؛ حضور چند شخصیت ملی متخصص در حوزه روان‌شناسی، روانپزشکی، جامعه‌شناسی و مددکاری در این «کمیته اضطرار» ضروری است.

۲. همه نهاد‌ها و انجمن‌های علمی و تخصصی روان‌شناسی و روان‌پزشکی شامل دانشکده‌های روان‌شناسی، سازمان نظام پزشکی، سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره، انجمن روان‌شناسی ایران، انجمن روان‌پزشکان ایران و ده‌ها «سمن» و نهاد دیگر باید با احساس مسئولیتی مضاعف وارد عرصه شوند و راهکار‌های فوریتی خود را برای درمان و کاهش آلام روانی جامعه ارائه دهند.

۳. نهاد‌های دینی و مراجع معظم، خطبا و سخنرانان مذهبی می‌توانند از فرصت منابر و مناسبت‌ها استفاده کرده و بر رسیدگی اورژانسی به وضعیت روانی آحاد جامعه تاکید کنند و بخشی از خطابه‌های خود را به لزوم توجه به سلامت روان اختصاص داده و آن را به طور جدی مطالبه کنند.

۴. صداوسیما با انبوهی از شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی می‌تواند با دعوت از روان‌شناسان و دیگر متخصصان، سطح آگاهی مردم را نسبت به موضوع مهم بهداشت روان، ارتقا داده و مشاوره‌های اولیه (و نه نهایی) را به عموم مردم ارائه داده و آن‌ها را برای پیگیری ادامه درمان، راهنمایی کند. زیرنویس کردن شماره‌های اورژانس اجتماعی و برخی دیگر از نهاد‌های خدمات روان نیز بسیار ضروری است.

۵. رسانه‌های آنلاین و حتی شبکه نمایش خانگی می‌توانند بخشی از محتوای تولیدات خود را به موضوع‌های متنوع افسردگی، اضطراب، فوبیا، وسواس و ... اختصاص دهند و در قالب‌های کوتاه و جاذب، آگاهی مردم را بالا ببرند.
اپراتور‌های تلفن همراه و برخی برنامک (اپلیکیشن)‌ها نیز می‌توانند همانند تجربه قرنطینه و فاصله‌گذاری اجتماعی، بخشی از پیامک‌ها را به آموزش‌های کوتاه و کاربردی روان‌شناختی و نیز هشدار به خانواده‌ها برای توجه ویژه به وضعیت روان افراد، اختصاص دهند.

۶. در کنار مسئولان و نهاد‌های رسمی کشور، روان‌شناسان، روان‌پزشکان و مشاوران دلسوزی که خوشبختانه تعدادشان کم نیست، لازم است پویشی گسترده را برای ارائه مشاوره‌های رایگان یا کم‌هزینه راه انداخته و به سهم خود در این وضعیت ویژه، به همنوعان خود یاری رسانند.

۷. تجربه کمک‌های مومنانه و پویش‌هایی همچون افطاری ساده یا کمک‌های معیشتی، نشان می‌دهد جامعه ما ظرفیت بالایی در «پویش» سازی و «کارزار» آفرینی دارد؛ می‌توان از هشتک #سلامت_روان یا عباراتی مشابه آن بهره برد و آن را در شبکه‌های اجتماعی داغ (ترند) کرد.

یادمان باشد توجه ویژه به سلامت روان جامعه، نه تنها سرمایه‌گذاری «بیهوده و شیک» نیست، بلکه فواید آن مستقیم به خود جامعه برمی‌گردد؛ اگر کسی ذره‌ای در این مورد تردید دارد، می‌تواند نگاهی داشته باشد به گستره­ خشونت‌ها، پرخاشگری‌ها، اختلاف‌های زناشویی، طلاق‌ها، بستری‌ها، آسیب‌ها به خود، آمار جرم و جنایت و ....
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید