ناسا ویلیام سنیور؛ اقتصاددان سیاست‌ساز

ناسا ویلیام سنیور؛ اقتصاددان سیاست‌ساز

سنیور در کمیسیون تحقیق قانون فقرا در سال ۱۸۳۴ موفق شد قانون حمایت از افراد توانمند جسمی را لغو و به جای آن نظام جدید حمایت از بیماران و سالمندان را جایگزین کند که مهم‌ترین موفقیت وی به‌عنوان سیاست‌ساز بود.

کد خبر : ۹۵۱۳۹
بازدید : ۴۴۸۲
ناسا ویلیام سنیور
ماهرخ ابراهیم‌پور | ناسا ویلیام سنیور (Nassau William ,Senior) عضو «کمیسیون تحقیق قانون فقرا» در سال۱۸۳۴ موفق شد قانون حمایت از افراد توانمند جسمی را لغو و به‌جای آن نظام جدید حمایت از بیماران و سالمندان را جایگزین کند که این اقدام، مهم‌ترین موفقیت وی به‌عنوان سیاست‌ساز بود.

او علاوه بر اینکه تمام گزارش پرآوازه کمیسیون را نوشت، کمیته بررسی را برای حمایت از گزارش سازماندهی کرد و برای متقاعد کردن پارلمان به تصویب پیشنهادهایش، تبلیغات لازم را انجام داد.

ناسا ویلیام سنیور، اقتصاددان انگلیسی و عضو کمیسیون‌های مهم دولتی بود که در آن‌ها قوانین کمک به فقرا را بررسی می‌کردند. در نتیجه پژوهش‌های او، دولت اصلاحیه قانون۱۸۳۴ کمک به فقرا را تصویب کرد. سنیور را یکی از نخستین نظریه‌پردازان علم اقتصاد می‌دانند.


او در سال ۱۷۹۰ متولد شد و در ایتون، کالج مک‌دالن و آکسفورد تحصیل کرد. در سال ۱۸۱۷ دفتردار رسمی و در سال ۱۸۱۹ وارد شغل وکالت شد. او طی دهه۱۸۲۰ کار وکالت را با تدریس و تالیف در اقتصاد ترکیب کرد. سپس در دهه۱۸۳۰ به‌عنوان سیاست‌ساز هم شروع به فعالیت کرد.

با سقوط کابینه ویگ در سال۱۸۴۱، سنیور به اقتصاد نظری بازگشت. در سال۱۸۴۸ برای دومین‌بار به مقام استادی آکسفورد برگزیده شد. او مقالاتی نیز درباره اقتصاد سیاسی نوشت که هیچ‌گاه چاپ نشدند. سنیور به‌طور گسترده سفر می‌کرد و یک رشته گزارش‌های سفر نوشت که برخی از آن‌ها را خود منتشر کرد، اما بسیاری از آن‌ها پس از مرگش در سال ۱۸۶۴ منتشر شدند.

او نظریه‌های بدیعی در مورد ارزش، اجاره، جمعیت، پول و بازرگانی بین‌المللی در مقالاتی که به‌طور خلاصه منتشر شدند، ارائه کرد. مهم‌ترین نظریه‌اش «ریاضت سود» بود مبنی بر اینکه سود پاداشی برای سرمایه‌دار است تا از مصرف حال سرمایه خود خودداری کند.

نظریه سنیور به‌شدت با انتقاد مارکس مواجه شد، به‌طوری‌که آن را «ماهیت پوزش‌آمیز اقتصاد بورژوازی» لقب داد، اما دیگر نظریه‌هایش، از جمله نظریه «اصل نزولی‌بودن مطلوبیت نهایی» که با نظریه تقاضا بی‌ارتباط بود و تعمیم آن از مفهوم اجاره ریکاردو به هر عاملی با عرضه ثابت و نمایش او از تعادل در تراز پرداخت‌ها که مستلزم نابرابری قابل پیش‌بینی در دستمزد‌ها و قیمت‌های بین‌المللی است بیش از نظریه سود، ارزش تحسین دارد.
او همچنین بین «علم» و «هنر» اقتصاد سیاسی تمایز اساسی قائل بوده؛ تفاوتی که امروزه بین اقتصاددانان اثباتی و هنجاری وجود دارد. سنیور اگرچه از جمله اقتصاددانان عمده نیست، اما یکی از اقتصاددانان کلاسیک بسیار مبتکر در فاصله سال‌های بین انتشار کتاب «اصول» (۱۸۱۷، ریکاردو) و کتاب «اصول» (۱۸۴۸، جان استوارت میل) است.

او کتاب خود را با عنوان «خلاصه‌ای از علم اقتصاد سیاسی» در سال ۱۸۳۶ منتشر کرد. این کتاب مجموعه‌ای از سخنرانی‌های سنیور در دانشگاه آکسفورد است؛ دانشگاهی که در آنجا دارای کرسی تدریس اقتصاد سیاسی بود. تمایز بین علم و هنر اقتصاد سیاسی اهمیت زیادی برای ناسا ویلیام سنیور داشت؛ زیرا او نخسین اقتصاددانی بود که سال‌ها به‌عنوان مشاور اقتصادی سیاستمداران از جمله حزب ویگ انجام وظیفه کرد.

سنیور روی قوانین مربوط به اتحادیه‌های تجاری، اصلاح شرکت‌های شهرداری و اداره بهبود وضع فقرا در ایرلند کار کرد و در کمیسیون سلطنتی وضع قوانین فقرا در سال ۱۸۳۴، قوانین کارخانه‌ها در سال ۱۸۳۷، پریشانی بافندگان صنایع‌دستی در سال ۱۸۴۱ و آموزش عمومی در سال۱۸۵۷ خدمت کرد. در هر مورد تمام یا بخش‌های زیادی از گزارش‌های کمیسیون را به رشته تحریر درآورد.

سنیور در «کمیسیون تحقیق قانون فقرا» در سال ۱۸۳۴ موفق شد قانون حمایت از افراد توانمند جسمی را لغو و به جای آن نظام جدید حمایت از بیماران و سالمندان را جایگزین کند که مهم‌ترین موفقیت وی به‌عنوان سیاست‌ساز بود.
او نه‌تن‌ها تمام گزارش پرآوازه کمیسیون را نوشت، بلکه کمیته بررسی را برای حمایت از گزارش سازماندهی کرد و برای متقاعد کردن پارلمان به تصویب پیشنهادهایش، تبلیغات لازم را انجام داد.

ناسا با محور قانون قدیمی فقرا موافق بود، اما در سایر موارد با نظریه جمعیتی مالتوس هم‌نوا نبود. در واقع کتاب «دو مقاله درباره جمعیت» (two lectures on population) در سال ۱۸۲۹ یکی از نخستین انتقاداتش از نظریه مالتوس بود، با این استدلال که براساس شواهد تجربی که نشان می‌دهد سطح زندگی به‌رغم رشد جمعیت بالا رفته است، نظریه مالتوس اعتبار ندارد.

«ژیدوریست» از مورخان اندیشه اقتصادى، سنیور را جزو اولین اقتصاددانانى مى‌داند که تمایز بین پوزیتیو و نرماتیو را در علم اقتصاد ایجاد کرد. سنیور اعتقاد داشت که اقتصاددان نباید توصیه‌اى ارائه دهد، بلکه باید قوانین عام را شناسایى و بیان کند.

سنیوردر یادداشت‌هاى خود تحت عنوان «خلاصه‌اى از علم اقتصاد سیاسى» اقتصاد را در چهار اصل حداکثر کردن مطلوبیت و حداقل تلاش، افزایش جمعیت، بازدهى فزاینده صنعت و اصل بازدهى نزولى کشاورزى خلاصه کرد و معتقد بود که این اصول اساسى تزلزل‌ناپذیر بوده و مسائل دیگر خودبه‌خود جزو متفرعات طبیعى آن‌ها محسوب مى‌شوند.

او اعتقاد داشت که این اصول اقتصاد را «از هر نوع خطر آلودگى با مسلک‌ها و طریقه‌ها، آمیختگى با اصلاحات اجتماعى یا اندیشه‌هاى عاطفى و اخلاقى برکنار داشته است». ناسا ویلیام سنیور به اندازه‌اى اصول چهارگانه خود را مهم مى‌دانست که تصور می‌کرد مى‌توان با این چهار اصل به علم اقتصاد اثباتى خالص دست‌یافت.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید