قتل خواستگار سمج به دست داماد و برادرزن

قتل خواستگار سمج به دست داماد و برادرزن

همچنان اصرار بر ازدواج داشت. تااینکه فریاد زد و همسایه‌ها را خبر کرد. ما هم دستمان را روی دهان او گذاشتیم تا ساکت شود. خیلی تقلا کرد. تااینکه ناگهان متوجه شدیم دیگر نفس نمی‌کشد. خیلی زود با اورژانس تماس گرفتیم. اما او جان باخته بود

کد خبر : ۱۰۰۵۳۶
بازدید : ۴۲۵۱

بیست سال انتظار کشنده رو به پایان است. اگر بتوانند پول دیه را جور کنند، رنگ آزادی را هم می‌بینند. برادرزن و دامادی که سال‌هاست با کابوس اعدام پشت میله‌های زندان زندگی کرده‌اند. هر لحظه مرگ را جلوی چشمان خود دیده‌اند و هر روز امید خود را بیشتر از دست داده‌اند.

حالا ٢٠ سال گذشته است از آن روز تلخ جنایت. همان روزی که این دو به سراغ خواستگار سمج رفتند تا او را از ازدواج منصرف کنند. ولی این انصراف از خواستگاری با مرگ خواستگار تمام شد. پرونده این جنایت حالا ٢٠ سال است که در دستگاه قضائی باز است.

برادرزن و داماد به اعدام محکوم شده‌اند، ولی هر بار اجرای این حکم به تعویق افتاد، تا اینکه بالاخره رضایت تنها پسر مقتول جلب شد، اما باید هر دو پول دیه را پرداخت کنند تا بتوانند بعد از گذشت این همه سال طعم آزادی را بچشند.

ماجرای این پرونده مربوط به روز ١٢ دی سال ٨٠ است. روزی که پسر جوان به همراه شوهرخواهرش به سراغ مرد همسایه رفت. قرار بود داماد و برادرزن با این مرد صحبت کنند تا دست از سر خواهرشان بردارد، اما در آن خانه جنایت تلخی رخ داد.

مرد میانسال از سوی این دو مرد خفه شد. بلافاصله پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت. همسایه‌ها که صدای این درگیری مرگبار را شنیده بودند، با پلیس تماس گرفتند و تحقیقات در این خصوص آغاز شد.

همزمان نیز یکی از دو عامل قتل، با اورژانس تماس گرفته بود. با ورود ماموران به خانه، آن‌ها با جسم بی‌جان مردی میانسال مواجه شدند. بلافاصله جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در خصوص این پرونده نیز آغاز شد. همزمان دو مردی که در خانه مقتول بودند نیز بازداشت شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند.

درگیری مرگبار

یکی از آن‌ها که پسر جوانی بود، در تحقیقات به پلیس گفت: «مقتول همسایه ما بود. او همسر سابقش را از دست داده بود و همراه تنها پسرش زندگی می‌کرد. این مرد از خواهرم خواستگاری کرده بود، اما خواهرم به او جواب رد داد. چند روز پیش از حادثه، خواهرم به من گفت که این مرد برایش مزاحمت ایجاد کرده و همچنان دست از سرش برنمی‌دارد.

وقتی این موضوع را شنیدم خیلی عصبانی شدم. از دامادمان کمک خواستم. قرار شد با هم به سراغ این مرد برویم و از او بخواهیم که دست از سر الناز بردارد.»

او ادامه داد: «آن روز با دامادمان به خانه این مرد رفتیم. اصلا قصد و نیت درگیری و دعوا یا قتل نداشتیم. وقتی به آنجا رفتیم و با هم صحبت کردیم، او با ما درگیر شد. همزمان نیز شروع کرد به دادوفریاد؛ نمی‌دانستیم چطور او را کنترل کنیم. هرچه با او صحبت کردیم فایده‌ای نداشت.

همچنان اصرار بر ازدواج داشت. تااینکه فریاد زد و همسایه‌ها را خبر کرد. ما هم دستمان را روی دهان او گذاشتیم تا ساکت شود. خیلی تقلا کرد. تااینکه ناگهان متوجه شدیم دیگر نفس نمی‌کشد. خیلی زود با اورژانس تماس گرفتیم. اما او جان باخته بود.»

اعترافات دختر جوان

با اعترافات این پسر، شوهر خواهر او نیز به جرم خود اعتراف کرد و گفت که قصد کشتن مقتول را نداشته‌اند و همه چیز به‌صورت اتفاقی رخ داده است.

همزمان دختر جوان نیز بازداشت شد و تحت تحقیق و بازجویی قرار گرفت. او نیز در بازجویی‌ها گفت: «مدت زیادی بود که مقتول مزاحم من می‌شد. می‌گفت باید با هم ازدواج کنیم. هرچه به او جواب رد می‌دادم فایده‌ای نداشت. چون سنش از من بالاتر بود و یک فرزند هم داشت، دوست نداشتم با او ازدواج کنم، اما او دست‌بردار نبود. تا اینکه از برادر و شوهرخواهرم کمک خواستم.»

با این اعترافات، پرونده آن‌ها به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. هیأت قضائی جلسه محاکمه را برگزار کرده و پس از بررسی‌های نهایی، حکم متهمان را صادر کردند. در جلسه دادگاه، اولیای دم درخواست قصاص دادند.

هیأت قضائی نیز، دو مرد جوان را به جرم قتل عمد به قصاص و دختر جوان را به جرم معاونت در قتل به زندان محکوم کردند. حکم دادگاه پس از تایید در یکی از شعبه‌های دیوان‌عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه سوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی فرستاده شد.

درخواست دیه

اما اجرای این حکم به تعویق افتاد. متهم یا پای چوبه دار می‌رفت و مهلت می‌گرفت یا اولیای دم برای اجرای حکم نمی‌آمدند. این دو مرد ٢٠ سال در زندان ماندند تا اینکه در نهایت تکلیف این پرونده طولانی مشخص شد. هیأت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران با تشکیل جلساتی با حضور اولیای دم و خانواده دو متهم تلاش کردند رضایت اولیای دم را جلب کنند. تلاش‌های تیم صلح و سازش نتیجه داد.

پسر مقتول به عنوان تنها اولیای دم این پرونده نظر خود را اعلام کرد. او گفت که در صورتی که دو متهم مبلغ ٥٠٠ میلیون تومان را پرداخت کنند حاضر به رضایت می‌شود. این مرد گفت که این پول قرار است صرف انجام امور خیریه شود؛ بنابراین از آنجایی‌که دو متهم پولی برای پرداخت دیه ندارند، برای تامین هزینه دیه از خیرین درخواست دیه کردند. اگر این پول جور شود، آن‌ها می‌توانند دوباره به زندگی بازگردند.

۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    واقعا باید قانونی نوشته بشه که به چنین افرادی که ابروی یک خانواده رو و سماجت نسبت به یک خانواده و خواستگاری به هم می زنند به شدت برخورد بشود

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید