انتشار غیرقانونی فیلم علفزار؛ اتفاقی تلخ و جبران ناپذیر

انتشار غیرقانونی فیلم علفزار؛ اتفاقی تلخ و جبران ناپذیر

نسخه دیده‌نشده از فیلم تازه ساخته‌شده «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی به راحتی آب خوردن در فضای مجازی تکثیر می‌شد آن‌هم درست زمانی که کارگردان و عوامل فیلم روی سن جشنواره تقدیر و تحسین می‌شدند و درحال دریافت جوایز بودند. خشک‌مان زده بود.

کد خبر : ۱۰۳۶۰۳
بازدید : ۶۷۰۸

تینا جلالی | تراژدی یا غم‌نامه به نمایش یک ناآرامی بزرگ گویند، درست همان‌جایی که حس ترس و ترحم در انسان‌ها برانگیخته می‌شود همان لحظه‌ای که انسان‌ها دچار شوک می‌شوند و زبان‌شان از ترس بند می‌آید نه آن ترسی که ناشی از صحنه‌آرایی و آرایش نمایش باشد، اصلا و ابدا، منظور آن ترس و وهمی است که برآمده از ترکیب رویداد‌ها به صورت واقعی باشد که حتی اگر کسی نتوانست آن لحظه را ببیند، فقط با شنیدن آن بلرزد و انگشت حیرت به دهان بگیرد.

در سینما، اما این حالت به دو صورت نمود پیدا می‌کند یا به واسطه داستان‌هایی که برای‌مان تعریف می‌شود و در جریان روایت‌ها قرار می‌گیریم (اشک می‌ریزیم و نسبت به کاراکتر‌ها حس همدلی پیدا می‌کنیم) یا صورت دوم این است که اتفاق تراژیک و هولناک، خود سینماگران را درگیر کند.

حالا از بد روزگار چهلمین جشنواره فیلم فجر این روز‌ها غم‌انگیزترین دوران خود را پشت سر می‌گذارد و آماج حملات از سوی جناح‌ها و تفکرات مختلف قرار می‌گیرد، اما تلخ‌تر، اتفاقی است که همین چند روز پیش و شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر شاهد بودیم به‌طوری‌که از فرط تعجب تا چند ثانیه نمی‌دانستیم چه بگوییم و چه واکنشی نشان دهیم همان لحظه‌ای که نسخه دیده‌نشده از فیلم تازه ساخته‌شده «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی به راحتی آب خوردن در فضای مجازی تکثیر می‌شد آن‌هم درست زمانی که کارگردان و عوامل فیلم روی سن جشنواره تقدیر و تحسین می‌شدند و درحال دریافت جوایز بودند. خشک‌مان زده بود.

آخر مگر می‌شود؟ ناامنی در سینما تا این حد؟ داستان ترسناک‌تر از آن‌چیزی است که حتی به حرف بیاید و به کلام نوشته شود یک تراژدی تمام‌عیار برای صاحبان فیلم که سرمایه‌شان به هولناک‌ترین شکل ممکن به هدر رفت و ماحصل دسترنج‌شان به آسانی در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

در روز‌های گذشته، چگونگی روند برگزاری جشنواره فیلم فجر با انتقادات زیادی مواجه شده و در این نوشتار قطعا قرار نیست به ایراد‌های مطرح‌شده دامن زده شود، اما معضل قاچاق فیلم از خطا‌های جبران‌ناپذیر در سینمای ایران است و از هر زاویه‌ای و به هرشکلی که به آن نگاه شود اصلا قابل درک نیست و از اشتباهات و گاف‌های بزرگ به شمار می‌رود آن‌هم درست در شبی که عوامل فیلم موفقیت‌شان را جشن می‌گیرند.

واقعا چه عواملی دست به دست هم می‌دهد تا شاهد چنین اتفاق تلخی آن هم در جشنواره مهمی همچون فیلم فجر باشیم؟ (اگر اشتباه نکنیم در تاریخ چهل‌ساله برگزاری جشنواره چنین گافی وجود نداشته) ماجرا وقتی دردناک ترمی شود که بدانیم مسعود نقاش‌زاده و محمدخزاعی خود از اهالی سینما هستند اگر برای فیلم تازه ساخته و دیده‌نشده آن‌ها در شب اختتامیه فجر چنین اتفاقی رخ می‌داد واکنش آن‌ها به این اتفاق هولناک چه بود و با مسوولان جشنواره چه برخوردی می‌کردند؟

اظهارنظر مسعود نقاش‌زاده دبیر جشنواره که با خبرگزاری مهر درمیان گذاشته را مرور کنیم وقتی او درباره لو رفتن نسخه‌ای از فیلم سینمایی «علفزار» از فیلم‌های حاضر در این دوره از جشنواره تنها ساعتی پس از برگزاری آیین اختتامیه می‌گوید:

«فیلم «علفزار» در طول جشنواره در ۶۰ سینما اکران شده و مردم هم داخل سالن سینما رفته‌اند و فیلم را تماشا کرده‌اند. همه مردم هم مانند شما گوشی موبایل در اختیار دارند. امروزه تلفن‌های همراه امکان فیلمبرداری بالایی را هم دارند. اگر فردی این اخلاق حرفه‌ای و اجتماعی را نداشته باشد و از فیلم در حال اکران فیلمبرداری کند و بعد آن را منتشر کند، چه می‌توان کرد؟

درست است که در سینما ماموران نظارتی حضور دارند، اما بالاخره همیشه راه‌هایی برای گریز هست. آنچه ما می‌دانیم و در جشنواره دنبال می‌کنیم، معرفی سینما‌های خاطی به اداره نظارت و ارزشیابی است. چه این تخلف در زمینه فروش بلیت و احترام به مخاطب باشد، چه در مسائل دیگر. این‌ها در تنظیم مناسبات آن‌ها در آینده موثر خواهد بود.

اگر سینمایی حقوق صاحبان آثار را رعایت نکند، گزارش‌های آن را به سازمان سینمایی اعلام می‌کنیم و قطعا اداره نظارت و ارزشیابی به‌صورت جدی آن را پیگیری خواهند کرد.»

از صحبت‌های دبیر جشنواره فیلم فجر که می‌گوید امروز همه مردم گوشی موبایل در اختیار دارند و تلفن همراه هم قابلیت فیلمبرداری بالایی دارد چه برداشتی می‌توان کرد؟ آیا واقعا این صحبت‌ها دلیل موجهی بر قاچاق فیلم در یک سالن شلوغ و پرجمعیت است؟

آقای نقاش‌زاده همچنین گفتند که سینمای خاطی به اداره نظارت و ارزشیابی معرفی می‌شود، ازصحبت‌های ایشان تا امروز هشت روز می‌گذرد نه تنها هیچ سینمایی مسوولیت این اشتباه و سهل‌انگاری را بر عهده نگرفته که هیچ مقام مسوولی در این باره سخن هم نگفته است. پاسخگو کیست؟

البته که شیوه جدید مقابله با تکثیر فیلم‌های غیرقانونی سکوت سینماگران است تا از پخش بیش از حد فیلم‌شان جلوگیری کنند و خبر قاچاق فیلم دهان به دهان نپیچد و قطع به یقین عوامل فیلم «علفزار» از نگرانی بابت انتشار و پخش بیشتر خبر قاچاق از هرگونه واکنشی خودداری کرده‌اند ولی واقعا سکوت تا به کی؟ چه کسی در این میان مقصر است و باید پاسخگو باشد؟ آیا سکوت کردن و حرف نزدن راه قاچاق را برای فیلم‌های دیگر هموار نمی‌کند؟

این نکته را از نظر دور نداشته باشیم که پدیده قاچاق در سینمای ایران داستان غم‌انگیزی دارد و این معضل همیشه و همواره با فیلم‌های ایرانی بوده به‌طوری‌که همزمان با فیلم «علفزار» نسخه با کیفیت، اما غیرقانونی فیلم «قصیده گاو سفید» به کارگردانی بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم به محض نمایش در پلتفرم‌های خارجی و مهم‌تر به دلیل تاخیر در پروانه نمایش از سوی وزارت ارشاد، در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود یا ماه پیش فیلم «جنایت بی‌دقت» شهرام مکری، چند ماه قبل‌تر «گورکن» کاظم ملایی و... از جمله فیلم‌هایی بودند که قبل از اکران نسخه قاچاق آن‌ها منتشر شد، ولی بپذیریم انتشار غیرقانونی فیلم دیده‌نشده «علفزار» از آن دست اتفاقات تلخ و شوکه‌کننده و غیرقابل جبران در سینمای ایران است.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید