امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) در گذشت
یلدا ابتهاج در صفحه اینستاگرام خود خبر درگذشت پدرش را تائید کرده است.
فرادید | امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه، شاعر و نویسنده سرشناس ایرانی در گذشت.
یلدا ابتهاج در صفحه اینستاگرام خود خبر درگذشت پدرش را تائید کرده است.
یلدا ابتهاج در پستی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
«بگردید، بگردید، درین خانه بگردید
درین خانه غریبید، غریبانه بگردید
سایه
سایه ما با هفتهزارسالگان سربهسر شد»
درباره سایه
امیر هوشنگ ابتهاج روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ شمسی در رشت متولد شد. پدرش «آقاخان ابتهاج» از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود.
پدربزرگ او یعنی «ابراهیم ابتهاج الملک» گرگانی و مادربزرگش اهل رشت بود.پدربزرگش مسئول گمرک بود و در زمان تسلط جنگلیها بر جنگل توسط یکی از آنها، یا به روایتی توسط یکی از کشاورزانش، کشتهشد. برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج، ابوالحسن ابتهاج و احمدعلی ابتهاج، عموهای امیرهوشنگ هستند.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را با نام نخستین نغمهها منتشر کرد.
او عضو کانون نویسندگان ایران بود، اما در سال ۱۳۵۸ بهدلیل نقض مرامنامه و اساسنامه کانون، با رای هیئت دبیران کانون، ابتدا تعلیق و سپس بههمراه چند تن دیگر از اعضا، اخراج شد. ابتهاج همچنین مدتی مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران بود.
منزل شخصی ابتهاج در تهران در سال ۱۳۸۷ توسط سازمان میراث فرهنگی، با نام «خانه ارغوان» ثبت شد. این نام برگرفته از درخت ارغوان حیاط خانه است که سایه شعر معروف خود «ارغوان» را برای آن سروده است.
او در سال ۱۳۳۷ با «آلما مایکیال» ازدواج کرد و دارای چهار فرزند به نامهای یلدا، کیوان، آسیا و کاوه بود.
ماجرای مهاجرت به آلمان هوشنگ ابتهاج
سایه درباره مهاجرت به آلمان گفت: رفتن من به آلمان اجبار نبود، اول یکی از بچههایم رفت آلمان، بعد زنم رفت که بچه ام تنها نباشد، بعد بچههای دیگر رفتند، یک مدتی هم من ممنوع الخروج بودم، بالاخره من هم سال ۶۴ رفتم. مهاجرت نکردم و گاهی تهران هستم
زندگی در آلمان
هوشنگ ابتهاج درباره زندگیاش در آلمان میگوید: در طول روز دو سه ساعت بیشتر نمیخوابم، صبح خیلی زود بیدار میشوم، چایی درست میکنم و با کمی نان خشک صبحانه میخورم. روزها مینشینم تلویزیون تماشا میکنم و میبینم دنیا روز به روز دیوانهتر میشود، بعد ناهار میخورم و دوباره دیوانگی دنیا را تماشا میکنم که بدانم آخر این دیوانگی دنیا به کجا خواهد کشید.
بعد شب هم کمی میروم و میخوابم، ویروس شعر گفتن هم همیشه هست و هر از گاهی چیزهایی مینویسم.
تخلص هوشنگ ابتهاج
تخلص شعری ابتهاج، «ه. ا. سایه» است به همین سبب او در میان مردم و شعردوستان به نام سایه نیز مشهور است. ابتهاج در مورد دلیل انتخاب این تخلص میگوید:
حروف و کلمات برای من رنگ دارند. «ر» خاکستری، «گ» نارنجی و «ج» سیاه است. «ی» کلمات برایم سرد و گرماند. سایه کلمهای سرد است. گلابی کلمهای گرم. بهگمان من، در کلمه سایه یک مقدار آرامش و خجالتیبودن و فروتنی و بیآزار بودن هست.
اینها برای من جالب بود و با طبیعت من میساخت. خود کلمه سایه از نظر حروف الفبا حرف نرم بدون ادعایی است. در آن نوعی افسوس است و ذات معنای این کلمه، نوعی افتادگی دارد در مقابل خشونت و حتی میشود گفت وقاحت.
آثار هوشنگ ابتهاج
این مجموعهها بر این پایهاند:
نخستین نغمهها، ۱۳۲۵
سراب، ۱۳۳۰
سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
زمین، دی ۱۳۳۴
چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)
تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
تاسیان مهر ۱۳۸۵ (اشعار ابتهاج در قالب نو)
بانگ نی
ویژگیهای شعر هوشنگ ابتهاج
غلامحسین یوسفی دربارهٔ شعر سایه میگوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوهٔ دلپذیر حافظ است. از جمله غزلهای برجستهٔ اوست: دوزخ روح، شبیخون، خونبها، گریهٔ لیلی، چشمی کنار پنجرهٔ انتظار و نقش دیگر.»
اشعار نو او نیز دارای درونمایهای تازه و ابتکاری است؛ و، چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درونمایهٔ ابتکاری همگام شده، نتیجهٔ مطلوبی به بار آوردهاست.
در شعر پس از نیما در حوزهٔ غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشتهاند انجام دادهاند که در این بین نامهایی، چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و سیمین بهبهانی به چشم میخورد.
توصیف تعدادی از مجموعههای شعر هوشنگ ابتهاج به اختصار
اولین نغمهها / نخستین نغمهها: سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعه «نخستین نغمهها» را، که شامل اشعاری به شیوه کهن است، منتشر کرد.
در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. اولین نغمهها در غزل از حیث زبان به حافظ بسیار نزدیک شده است. غزلهای عاشقانهی او همراه با مضامین اجتماعی نهفته در آن، غزل وی را به بهترین غزلهای معاصر بدل ساخته است.
سراب: سراب نخستین مجموعه او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی.
سیاه مشق: مجموعه «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمیگیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد و شهریار پیش گفتاری در مورد غزل دربار آن مینویسد.
شبگیر: سایه در مجموعههای بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با مردم همگام شد. مجموعه «شبگیر» پاسخگوی این اندیشه تازه اوست که در این رابطه اشعار اجتماعی با ارزشی پدید میآورد. مجموعه شبگیر و زمین نشان میدهد.
چند برگ از یلدا: مجموعه «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازهای در شعر معاصر گشود.
جایزه صلح سایه
در روز ۱۲ مهر سال ۱۳۹۷ در مراسم پایانی «ششمین جشنواره بینالمللی هنر برای صلح»، نشان عالی با عنوان «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و سه هنرمند دیگر اهدا شد.
درگذشت
امیر هوشنگ ابتهاج جمعه، ۱۷ تیر ۱۴۰۱ در بیمارستانی در آلمان (محل زندگیاش) بستری شد و تحت مداوا از سوی پزشکان قرار گرفت و روند درمان خود را طی کرد. در ۲۵ تیر ماه بنا به گفته دخترش، یلدا ابتهاج به درخواست خود سایه او را به خانه منتقل کردند و سرانجام در ۱۹ مردادماه دار فانی را وداع گفت.