فیلم «خاکسپاری»؛ داستان جسد هیتلر و ارتش گرگینه‌ها

فیلم «خاکسپاری»؛ داستان جسد هیتلر و ارتش گرگینه‌ها

فیلم «خاکسپاری» (Burial) داستان گروهی از نیرو‌های روسی است که باید از دل جنگل‌هایی پر از خطر و وحشت عبور کنند و محموله‌ای مهم را از آلمان به روسیه برسانند.

کد خبر : ۱۰۹۹۹۰
بازدید : ۱۷۰۰

فرادید | فیلم «خاکسپاری» حال و هوایی رازآلود و وهم‌آور دارد و در عین حال یک اکشن مهیج هم هست. این فیلم واقعا خلاقانه است و ایدۀ تازه و جذاب خودش را به شکلی پرانرژی و منسجم به مخاطب ارائه کرده است. شاید بشود گفت این فیلم ترسناک هم هست؛ اما ترس و وحشت این فیلم از جنس فیلم‌های معمول ژانر ترسناک نیست بلکه ترس از واقعیت خشن و بی‌رحم جنگ است.

به گزارش فرارو؛ داستان فیلم در سال ۱۹۹۱ شروع می‌شود. زنی نسبتا مسن در خانه‌اش نشسته و تلویزیون تماشا می‌کند. ناگهان یک مرد وارد خانه می‌شود و به او حمله می‌کند. اما پیرزن مرد را شکست می‌دهد و دست و پای او را می‌بندد. این سکانس غیرمنتظره و عجیب، شروع جالبی برای داستان فیلم است. وقتی پیرزن شروع به تعریف کردن داستانش برای مرد مهاجم می‌کند، ما هم همراه با داستان او به گذشته می‌رویم؛ به سال ۱۹۴۵ و روز‌های پایانی جنگ جهانی دوم.

فیلم «خاکسپاری»؛ داستان جسد هیتلر و ارتش گرگینه‌ها

این زن که برانا نام دارد در این سال عضو گروهی از نیرو‌های روسیه است که یک ماموریت بسیار مهم و سری را به عهده دارند. آن‌ها مامورند که بقایای جسد هیتلر را از آلمان به روسیه برسانند. فقط سه نفر در این گروه می‌دانند که دارند چه چیزی را حمل می‌کنند و برانا یکی از این سه نفر است. این ماموریت قواعد خیلی سختی دارد. مثلا آن‌ها باید هر شب موقع اتراق کردن، بقایا را که در یک صندوق چوبی قرار دارد زیر خاک دفن کنند. این قواعد سفت و سخت باعث اعتراض بعضی از اعضای گروه شده.

اما تنش‌ها و اضطراب‌ها زمانی به اوج می‌رسد که این گروه یک شب در کنار روستایی کوچک اقامت می‌کنند و در آنجا مورد حملۀ «گرگینه‌ها» قرار می‌گیرند؛ البته این‌ها گرگینه‌های واقعی نیستند بلکه گروه‌هایی از کماندو‌های بسیار ماهر آلمانی هستند که وحشت حضورشان کمتر از وحشت گرگینه‌ها نیست. در این اوضاع برانا باید با تمام توانش برای موفقیت ماموریتی که دارند تلاش کند.

یکی از نکات درخشان فیلم «خاکسپاری» این است که به مخاطبش نشان می‌دهد در زمان جنگ، آدم‌های واقعی حتی از گرگینه‌های افسانه‌ای هم ترسناک‌ترند. این فیلم به درون میدان‌های بزرگ نبرد قدم نمی‌گذارد اما در همین تصویری که از حاشیۀ جنگ نشان می‌دهد، هول و هراس عمیق آن را خیلی خوب به تصویر می‌کشد.

فیلم «خاکسپاری»؛ داستان جسد هیتلر و ارتش گرگینه‌ها

حرکات و زوایای دوربین بی‌نقص و حرفه‌ای هستند؛ نورپردازی صحنه‌ها بسیار جذاب است و منظره‌های جنگلی فیلم هم عمیقا رازآلود و تاثیرگذار جلوه می‌کنند؛ در کل، جلوۀ بصری فیلم واقعا تحسین‌برانگیز و تماشایی است. ریتم فیلم هم شتاب بسیار مناسب و گیرایی دارد و هرگز بیننده را خسته نمی‌کند. به همۀ این نکات مثبت باید درخشش بازیگران فیلم و خصوصا شارلوت وگا را هم اضافه کرد که با حضور جدی و با اعتماد به نفسش، مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

فیلم «خاکسپاری» شاید خیال‌انگیز و فانتزی نباشد و بر خلاف میل خیلی از ما، گرگینه‌ها واقعی نداشته باشد؛ اما فیلم قوی و پرکششی است که ما را به عمق یکی از واقعی‌ترین ترس‌های این دنیا می‌برد؛ ترس از جنگ و کشتار.

  • کارگردان : بن پارکر (Ben Parker)
  • بازیگران : شارلوت وگا (Charlotte Vega)، تام فلتون (Tom Felton) و دیگران
  • تاریخ انتشار : ۱۱ شهریور
۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    ندیدمش ولی میرم می بینمش

تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید