جکی چان؛ از هنگ کنگ تا هالیوود

جکی چان؛ از هنگ کنگ تا هالیوود

آنان همه ایده‌ها و پیشنهاد‌های او را رد می‌کردند و کوچک‌ترین تغییری در فیلمنامه و شیوه اجرای آن را نمی‌پذیرفتند. چان به ناچار تابع آنان شد، در چارچوب قواعد تحمیلی‌شان بازی کرد و نتیجه‌اش افتضاح بود.

کد خبر : ۱۱۰۶۴۱
بازدید : ۹۶۳

مرتضی میرحسینی | جکی چان با فیلم «ساعت شلوغی» که سال ۱۹۹۸ در چنین روزی اکران شد به صنعت فیلمسازی امریکا راه یافت و در جمع آنان پذیرفته شد. اما این فیلم نخستین تجربه او در هالیوود نبود.

سال ۱۹۸۰ در پروژه سینمایی «نزاع بزرگ» حضور داشت و تقریبا بدون فاصله در فیلم «شلیک آتشین» بازی کرد. هر دو فیلم، فیلم‌های بدی از آب درآمدند و در گیشه شکست خوردند. اما چان از این شکست‌ها، درس‌هایی آموخت. او آن زمان در آسیا - حتی در ایران ما هم - بازیگر مشهوری بود، اما در مقایسه با ستارگان هالیوود چندان جدی گرفته نمی‌شد.

خودش در خاطراتش تعریف می‌کند که آنها، یعنی ستارگان هالیوود که با تعدادی از آنان در این دو پروژه سینمایی همکاری داشت «نمی‌دانستند من چه کسی هستم و به چه موفقیت‌هایی رسیده‌ام. همان زمان بود که فهمیدم واقعا ستاره بزرگی نیستم. به قول یک ضرب‌المثل چینی همیشه کوه بلندتری هم هست.

شاید در هنگ‌کنگ برای خودم آدم بزرگی بودم ولی در هالیوود کسی نبودم. وقتی به هنگ‌کنگ برگشتم به همه افراد معروفی که می‌شناختم گفتم باید به کشور‌های مختلف بروید تا بفهمید ابرستاره واقعا چیست. با چک دستمزدی که مبلغش حدود ۶۰۰ هزار دلار بود فکر می‌کردم آدم خیلی مهم و تاثیرگذاری هستم، ولی بعد دیدم که ستاره‌های امریکایی برای هر فیلم ۵ میلیون دلار دستمزد می‌گیرند.»

حتی تعدادی از آن بازیگرها، او را هنرپیشه‌ای ژاپنی می‌پنداشتند و گاهی به بهانه‌هایی مثل ابراز علاقه برای سفر به ژاپن با او هم‌صحبت می‌شدند. چان سعی می‌کرد اشتباه‌شان را تصحیح کند، اما برای آن‌ها چندان اهمیتی نداشت که ژاپن و چین دو کشور مجزا هستند و تازه هنگ‌کنگ هم رابطه‌ای خاص و پیچیده با چین دارد.

می‌گوید در تمام مدتی که در هالیوود بودم وقتی با کت‌وشلوار جایی می‌رفتم همه از من می‌پرسیدند «اهل کجایی؟» و می‌گفتم هنگ‌کنگ و باز می‌پرسیدند «هنگ‌کنگ بخشی از ژاپن است؟» و بار‌ها تکرار می‌کردم «نه، هنگ‌کنگ، هنگ‌کنگ است و ژاپن، ژاپن.»

خلاصه بعد از شکست تجاری این دو فیلم، دست از پا درازتر به هنگ‌کنگ برگشت. می‌گفت هنوز آنقدر بزرگ و معتبر نبودم که بتوانم سبک خودم را به هالیوودی‌ها تحمیل کنم. آنان همه ایده‌ها و پیشنهاد‌های او را رد می‌کردند و کوچک‌ترین تغییری در فیلمنامه و شیوه اجرای آن را نمی‌پذیرفتند. چان به ناچار تابع آنان شد، در چارچوب قواعد تحمیلی‌شان بازی کرد و نتیجه‌اش افتضاح بود.

آنقدر افتضاح که اکنون کسی آن دو فیلم را به یاد نمی‌آورد. اما او بعد از نزدیک به دو دهه، این‌بار با اسمی بزرگ‌تر و کارنامه‌ای سنگین‌تر به هالیوود برگشت و با «ساعت شلوغی» موفقیتی را که سال ۱۹۸۰ به آن نرسیده بود، کسب کرد. پیش از آن چند فیلم از فیلم‌های هنگ‌کنگی او - مثل «صاعقه» (۱۹۹۵) و «داستان پلیس ۴: اولین برخورد» (۱۹۹۶) و «آقای نازنین» (۱۹۹۷) به انگلیسی دوبله و - در سینما‌های امریکا اکران شده بودند و تماشاگران امریکایی او را می‌شناختند.

همین شناخت در فروش بیشتر «ساعت شلوغی» تاثیر گذاشت. برای «ساعت شلوغی» دو دنباله هم ساخته شد که اولی سال ۲۰۰۱ و دومی ۲۰۰۷ اکران شد. موفقیت این فیلم با فیلم‌های «ظهر شانگهای» (۲۰۰۰)، «تاکسیدو» (۲۰۰۲) و «شوالیه‌های شانگهای» (۲۰۰۳) تکرار شد و به هالیوودی‌ها اثبات کرد که کامیابی «ساعت شلوغی» اتفاقی نبوده است. چرا این فیلم‌ها، برخلاف فیلم‌های قبلی او در هالیوود موفق بودند؟

خودش معتقد است «چون این فیلم‌ها، فیلم‌های جکی چانی واقعی بودند و همه مولفه‌های کلیدی فیلم‌های من در آن‌ها به کار گرفته شده بودند.»

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید