کرونا و دورهمی زیر آسمان شهر

کرونا و دورهمی زیر آسمان شهر

در این میان تفریح در فضا‌های روباز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، چون می ­شود با خیالی راحت ­تر ساعتی را به خوشی سپری کرد.

کد خبر : ۱۰۰۶۸۸
بازدید : ۴۴۸۸

مریم طالشی | بچه‌ها دور میز دنبال هم می ­دوند و شادمانه می ­خندند. صدای خنده و شادی­شان فضا را پر کرده و تصویری دلنشین از حضورشان در چشم بینندگان ترسیم شده است. مادر‌ها گرم گپ و گفت هستند و به نظر می ­رسد آنقدر حرف برای گفتن دارند که می ­توانند ساعت­‌ها همان جا، پشت میز مربعی، زیر آسمان نیمه ابری بنشینند و با هم حرف بزنند.

میز‌های فایبرگلاس مربع شکل با فاصله از هم روی تکه زمینی که با چمن مصنوعی فرش شده، چیده شده­ اند. کمی آنسوتر چند رستوران وَن خیابانی کنار هم قرار گرفته­ اند و بوی خوشی در فضا پیچیده است. زنی جوان سرش را از پنجره یکی از ون­‌ها بیرون می ­آورد و خطاب به میزِ مادر‌ها می­ گوید: «سفارش شما آماده است.»

دو نفر از مادر‌ها می ­روند تا سفارش را تحویل بگیرند. وقتی سینی­‌های پر از همبرگر روی میز گذاشته می­ شود، بچه­‌ها شادمانه جیغ می­ کشند و به سر و کول هم می ­پرند تا زودتر ساندویچ­ هایشان را بردارند.

خیلی وقت بود در خیابان­‌های شهر شاهد چنین صحنه­‌هایی نبودیم؛ کرونا شکل زندگی را عوض کرده بود و حالا به نظر می‌­رسد آدم ­ها دیگر از لاک خودشان درمی آیند و به زندگی عادی برمی­ گردند، گرچه همچنان با احتیاط، اما اثری هم از آن ترس و نگرانی گذشته نیست.

در این میان تفریح در فضا‌های روباز بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، چون می ­شود با خیالی راحت ­تر ساعتی را به خوشی سپری کرد.

«برای من خیلی خوشحال کننده است که بعد از مدت­‌ها به قصد تفریح با فرزندم بیرون آمده­ ام. در تمام این مدت دو سال هربار، صرفاً برای کار‌های ضروری مثل خرید و دکتر رفتن و ... از خانه بیرون آمده بودم. دخترم هم که مهدکودک نمی ­رفت و تمام مدت با هم در خانه بودیم. امروز اولین بار است که با دوستانم بیرون قرار گذاشته ­ام.

همگی بچه­‌های تقریباً همسن و سال داریم و شرایط مشابهی را در این مدت سپری کرده­ ایم. فکر می­ کنم دیگر طاقت همه­ مان تمام شده بود و نیاز به این دورهمی داشتیم.» زن جوان این را می­ گوید و ادامه می ­دهد: «اینجا چند وقت است دایر شده و، چون نزدیک منزل مان است آن را می ­دیدم و خیلی خوشم آمد. فضای دلنشینی دارد و مهم‌تر آنکه روباز است و خیال آدم نسبتاً راحت.

همه نیاز دارند مواقعی را به تفریح و آرام سازی ذهن اختصاص دهند و اینطور فضا‌ها کمک بزرگی است خصوصاً برای ما مادرانی که امکان رفت و آمدمان به خیلی فضا‌ها محدود است. طبعاً با بچه سه چهار ساله نمی ­شود راحت سینما رفت.

حتی میهمانی رفتن هم گاهی سخت می ­شود، چون اولاً باید به فکر رعایت پروتکل­‌ها بود و در ثانی شرایط خاصی دارد، مثلا ترجیح این است که با خانواده­‌های بچه ­دار رفت و آمد کنیم تا بچه­‌ها هم از بازی و معاشرت با هم لذت ببرند، اما به هرحال در این مدت کرونا چنین شرایطی فراهم نشده است، برای همین من شخصاً از چنین فضا‌هایی استقبال می­ کنم و امیدوارم در جا‌های دیگر شهر هم شاهد فراهم شدن شرایط آن باشیم.»

چند میز آن طرف‌تر زن و مردی مسن با دو فنجان قهوه در دست مشغول صحبت هستند. پسر جوان برایشان یک برش کیک در پیش­دستی می­ آورد و زن لبخند می­ زند. اگر ماسک را بردارید می ­شود بوی قهوه تازه را که در فضا پیچیده استشمام کرد. کافه سیار خیابانی برای خیلی ­ها فرصتی است که شاید در جا‌های دیگر دست ندهد.

«آدم گاهی دلش می­ خواهد از خانه بیرون بیاید و بنشیند جایی یک چای یا قهوه بخورد. برای کسانی در سن و سال ما قضیه کمی فرق می ­کند. مثل جوان­‌ها نیستیم که کافی ­شاپ برویم، البته الان می ­بینم که دوستان همسن و سال من قرار می­ گذارند و کافی­ شاپ می ­روند، اما خودم تا به حال نرفته­ ام.»

خانم مسن این را می­ گوید و ادامه می ­دهد: «اینجا را دیدم و به همسرم گفتم بیاییم یک قهوه با هم بخوریم. فضای خوبی است و پیاده می ­توانیم بیاییم. مگر ما دل نداریم؟» این را به شوخی می­ گوید و می­ خندد.

شوهرش در ادامه حرف­‌های او می­ گوید: «همه فکر می­ کنند آدم­‌ها که پیر می ­شوند باید گوشه خانه بنشینند و نهایتاً به پارک سر خیابان شان بروند. گاهی همین جا هم که می ­آییم جوان‌ها با تعجب نگاه می­ کنند و لابد دارند پیش خودشان فکر می­ کنند که این­ها چه دل خوشی دارند یا اینکه چه خوب که اینقدر در این سن و سال روحیه­ شان خوب است.

من حرفم این است که باید روحیه را تقویت کرد. الان که شرایط بهتر شده و خیلی ­ها دو دوز واکسن زده­ اند، می ­شود بیشتر تفریح کرد و تفریح هم، سن و سال نمی­ شناسد. اتفاقاً آدم­‌های مسن بیشتر نیاز به تفریح دارند، چون مشغله­ شان کم است. ما یک عمر کار کرده­ ایم و بازنشسته شده­ ایم که حالا فراغت داشته باشیم.

درست است که ناتوانی و بیماری­‌های مختلف دست و بالمان را می ­بندد، اما باز هم می ­توانیم تفریحات کوچکی برای خودمان داشته باشیم.»

خیلی از رستوران­‌ها و کافه­‌ها که تا پیش از این فقط در فضای بسته فعالیت داشتند، در این روز‌ها تلاش کرده­ اند برای خودشان فضایی روباز تدارک ببینند تا سهم بیشتری از جذب مشتریان نگران کرونا داشته باشند. نمونه­ اش غذاخوری کوچکی در یکی از محلات مرکزی تهران است که دو سه ماهی است به کل شیشه­‌ها را برداشته و فضا را باز کرده است.

مشتری­‌ها غذایشان را که معمولاً شامل غذا‌های خانگی و لقمه است می­ گیرند و همان جا آن را صرف می­ کنند. با توجه به اینکه هوا کمی سرد شده به نظر می­ رسد شاید رونق چنین فضا‌هایی کمتر شود، اما مدیر رستوران معتقد است مردم یاد گرفته­ اند چطور خودشان را با شرایط وفق دهند. او می­ گوید: «من می ­بینم مردم می ­آیند و با کاپشن و لباس گرم می ­نشینند و غذایشان را می‌خورند.

بالاخره چه بخواهیم و چه نخواهیم شرایطی را پشت سر گذاشته­ ایم که به ما یاد داده مهارت­‌های بیشتری پیدا کنیم. همین که هر روز از خانه خارج می­ شویم و سراغ کار و فعالیت­ هایمان می­ رویم و پروتکل ­ها را هم رعایت می‌کنیم، خودش نشان می ­دهد چقدر نسبت به شرایط جدید خودمان را تغییر داده­ ایم و در واقع آموخته­ ایم با کرونا زندگی کنیم.

به هرحال نمی ­شود که همیشه در قرنطینه ماند و باید به زندگی برگشت. غذا خوردن در بیرون از منزل هم همیشه جزو تفریحات ما بوده و هرکس به تناسب شرایط خود از این امکان تفریحی استفاده می­ کرده است.

کرونا به این صنف خیلی ضرر وارد کرد و خیلی­‌ها اصلاً کسب و کارشان را تعطیل کردند، اما نمی ­شود برای همیشه رستوران رفتن و غذا خوردن بیرون از خانه را کنار گذاشت، پس باید خود را با شرایط جدید وفق داد و هرکس خودش را زودتر با شرایط هماهنگ کند، موفق ­تر خواهد بود.»

تاریکی غروب پاییز چراغ­‌های شهر را یکی یکی روشن می­ کند. جنب و جوش روز، وقتی شب از راه می‌رسد، شکل و شمایلی دیگر به خود می­ گیرد. شب حضور آدم ­ها را انگار بیشتر به رخ می­ کشد. گام­‌های سریع برای رسیدن به خانه و گام­‌های آهسته و بی عجله که می ­تواند به تفرجگاهی کوچک و دلچسب ختم شود؛ فراغتی زیر آسمان شهر.

منبع: روزنامه ایران

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید