۷ راه کنار آمدن با دردِ جدایی

۷ راه کنار آمدن با دردِ جدایی

شور و نشاط روانی و گشودگی در برابر آسیب‌پذیری دو روی یک سکه هستند. اگر نتوانید خطر فقدان را بپذیرید، یعنی نمی‌توانید یک زندگی پرشور و نشاط را تجربه کنید. اگر برای آسیب دیدن مشتاق نباشید، نمی‌توانید عشق بورزید.

کد خبر : ۱۰۵۹۳۸
بازدید : ۵۹۳

فرادید | واکنشِ مرسومی برای پاسخ‌گویی به فقدان وجود ندارد؛ هر تجربه فقدان، یک تجربه منحصر‌به‌فرد است. پس هیچ راهِ «درستی» برای سوگواری نیست. با‌این‌حال، بی‌شمار راهِ مفید برای کنار آمدن با فقدان وجود دارد. درمان زمان می‌برد و با شتاب و عجله میانه‌ای ندارد.


۱. فقدان را به رسمت بشناسید
قبل از آنکه درمان رخ دهد، باید وجود زخمی که نیاز به شفا یافتن دارد را به رسمیت بشناسیم. باید بپذیرید که کسی یا چیزی را از دست داده‌اید و این آزاردهنده است. شما درد دارید و این درد ناراحت‌کننده و برخی اوقات تحمل‌ناشدنی است. برای آنکه فقدان را بشناسید، باید بدانید اوضاع قبل از فقدان چگونه بود. می‌توانید با به خاطر آوردنِ تجربه‌های مثبتی آغاز کنید که هرگز دیگر تکرار نخواهند شد.


۲. به سوی حسِ فقدان آغوش بگشایید
درد به معنای واقعی کلمه ناراحت‌کننده است. ما اغلب می‌خواهیم درد را پس بزنیم و از خودمان دور کنیم یا با کار‌هایی مثل غذا خوردن، مصرف مواد مخدر، تلویزیون دیدن یا کار کردن، ذهن‌مان را از درد منحرف کنیم.


اما بی‌حس شدن نسبت به درد، ما را نسبت به کل هستی بی‌حس می‌کند. ما همه تمرکز و توجه‌مان را صرفِ کنترل درد می‌کنیم. اما خیلی زود درد دوباره بازمی‌گردد و ما باید بیش‌تر نسبت به آن بی‌حس شویم. به‌جای اینکه خودتان را بی‌حس کنید، یک کار متفاوت انجام دهید: حس فقدان را در آغوش بگیرید. ممکن است آزار، غم، شوک، عصبانیت، عذاب وجدان، اضطراب، تلخی، استیصال، افسردگی یا همه را با هم تجربه کنید. آغوش‌تان را به سمتِ همه این حس‌ها باز کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا همه حس‌ها را فهرست کنید و ببنید با گذشت زمان چگونه می‌توانید با شکنجه و آزار این حس‌ها کنار بیایید.


۳. دیدتان را وسیع‌تر کنید
همان‌طور که انواعی از حس‌های تلخ را تجربه می‌کنید، ممکن است اشکال دیگری از احساسات، افکار یا خاطرات وجود داشته باشند که در مواقع فقدان انتظارشان را ندارید. برای مثال در میانه غم ممکن است حسِ مثبت و خوشایندی مثل حس آزادی، رهایی، غرور یا حتی خندیدن را تجربه کنید. همه این حس‌ها طبیعی هستند.


۴. برای فروپاشی آماده باشید
برخی اوقات، احساسات مانند موجی بلند از راه می‌رسند و ممکن است شما را خرد کنند و درهم بکوبند. این فرایند، به‌خصوص در اوایل غم، طبیعی و عادی است. برخی اوقات به کل بی‌حس می‌شوید و برخی اوقات کوچک‌ترین چیز‌ها تحریک‌تان می‌کنند. احساسات شما حالت رفت‌وبرگشتی پیدا می‌کنند، اما آسیبی به شما نمی‌زنند. در طول روز‌ها و هفته‌ها، و نه بعد از یک ساعت یا یک روز سخت، بهبود پیدا خواهید کرد.


۵. به دنبال افکار مفید باشید
این روزا تموم میشه. دوباره همه چیز مثل قبل می‌شه. زندگی خیلی بی‌انصافه.‌ای کاش این کارو نکرده بودم.‌ای کاش اون کارو کرده بودم. همش تقصیره منه. دیگه هیچ‌چیز مثه قبل نمیشه!


این افکار بخشی از فرایند سالمِ سوگواری است، اما مهم است که با یک فاصله سالم به آن‌ها توجه کنید. اغلب اوقات، این نوع اندیشه‌ها فقط در حد اندیشه باقی نمی‌مانند بلکه تبدیل به حقایق درستی درباره جهان می‌شوند که مجبورید سرسپرده‌شان شوید. به‌جای آنکه با این اندیشه‌ها به عنوان حقایق رفتار کنید، تمرین کنید آن‌ها را به مثابه واکنش در نظر بگیرید، نه به عنوان دستور‌هایی که باید از آن‌ها پیروی کنید.


این افکار را آرام به شکلِ یک آواز با خودتان زمزمه کنید. حواس‌تان باشد که این افکار بدونِ آنکه کنترلی بر اعمال و رفتارتان داشته باشند، حضور داشته باشند.


۶. با آنچه که مهم است پیوند برقرار کنید
به‌رغم چیزی که ذهن‌تان ممکن است به شما دیکته کند، هنوز زندگی معنی دارد. هنوز آدم‌ها و فعالیت‌هایی هستند که برای‌تان اهمیت دارند. در حقیقت، درد شما، ثابت می‌کند که شما هنوز زنده هستید. متوجه باشید که احساس فقدان آنچه برای‌تان عزیز و به قلب‌تان نزدیک است را به شما نشان می‌دهد. سعی کنید آنچه مهم است را شناسایی کنید. از این اطلاعات برای تبدیل شدن به آدمی که دوست دارید بشوید، استفاده کنید. فقدان شما فرصتی است برای آنکه بااهمیت‌ترین چیزی که در زندگی ارزش زیستن دارد را بشناسید. قدم‌های محکم و ملموس بردارید تا آن کیفیت‌ها و ویژگی‌هایی که در زندگی می‌خواهید را به واقعیت تبدیل کنید.


۷. متعهد شوید
بعد از آنکه متوجه شدید چه چیزی در زندگی برای‌تان ارزش زیستن دارد، بر اساس آن رفتار و عمل کنید؛ بنابراین رفتار شما را اهداف و ارزش‌های‌تان در زندگی تعیین می‌کنند. ممکن است بخواهید به آدم‌های دیگر در زندگی‌تان نزدیک شوید. ممکن است به محل کار برگردید یا برای کمک به خیریه‌ها داوطلب شوید. شما هستید که آنچه که مهم است را برای خودتان معنی می‌کنید؛ و همان‌طور که بر اساس ارزش‌های‌تان رفتار می‌کنید، متوجه باشید که نسبت به خودتان مهربان و شفیق باشید.


منبع: The Psychology Today
نویسنده: Steven C. Hayes
مترجم: عاطفه رضوان‌نیا- سایت فرادید

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید