پلیموت باراکودا؛ خودرویی که جاده را خراش میدهد!
پلیموت باراکودا از جمله خودروهای آمریکایی است که هواداران خاص خود را دارد و از مدلهای محبوب برای پروژههای بروزرسانی محسوب میشود.
تمایل به در اختیار داشتن نیروی بیشتر پیشرانه بین علاقمندان خودرو و به ویژه مسابقات درگ موضوع عجیبی نیست. اما تصمیم گیری درباره این که چه سطحی از قدرت برای شما کافی است، موضوع دیگری محسوب میشود. ۵۰۰ اسب بخار ممکن است برای بیشتر مردم بیش از حد نیز باشد.
این در شرایطی است که برخی افراد خروجی اسب بخار چهار رقمی را هدف قرار میدهند. اما برای برخی محدوده ۱۰۰۰ اسب بخار نیز کفایت نکرده و همه چیز در محدوده ۲۰۰۰ اسب بخار را جذابتر در نظر میگیرند.
البته در این سطوح، شما باید رانندهای فوق العاده ماهر و بسیار شجاع باشید. خودروهایی که به صورت یک پروژه بروزرسانی با چنین قدرت خروجی ساخته میشوند به اندازه مدلهای کارخانهای مانند بوگاتی شیرون با راننده مهربان نخواهند بود.
پلیموت باراکودا از جمله خودروهای آمریکایی است که هواداران خاص خود را دارد و از مدلهای محبوب برای پروژههای بروزرسانی محسوب میشود. خودرویی که در این مطلب به آن اشاره شده است بر اساس پلیموت کودا ۱۹۷۴ شکل گرفته است.
نسل سوم پلیموت باراکودا در سال ۱۹۷۰ معرفی شد و تولید آن و در کل این مدل در سال ۱۹۷۴ به پایان رسید. مشتریان میتوانستند از بین پیشرانههای مختلف یکی را انتخاب کنند که از مدل ۳.۲ لیتری شش سیلندر خطی تا یک پیشرانه ۷.۲ لیتری هشت سیلندر خورجینی را شامل میشد.
پیشرانه شش سیلندر خطی چندان قابل توجه نبود، اما رانندگی با خودرو مجهز به پیشرانه هِمی ۷ لیتری هشت سیلندر خورجینی هنوز هم هیجان انگیز است.
با نگاهی به این پلیموت کودا احتمالا برچسب ۵۴۰ در نمای جانبی، تایرهای بسیار بزرگ عقب و ویلی بار جلب توجه میکنند. مالک ایلینویی، این خودرو را در سال ۲۰۰۷ خریداری کرد که در آن زمان به پیشرانه ۷.۲ لیتری هشت سیلندر مجهز بود.
پس از بازسازی پیشرانه در سال ۲۰۰۸، این خودرو موفق شد تا مسافت ۴۰۰ متری پیست مسابقه را در ۹.۶ ثانیه طی کند. اما این روزها بسیاری از علاقمندان به خودرو و مسابقات درگ میتوانند به چنین سطحی دست یابند. از این رو، خودرو بروزرسانی شاسی برای کسب گواهینامه ۲۵.۲ را پشت سر گذاشت.
این گواهینامه برای خودروهایی که مسافت ۴۰۰ متر را بین ۶ تا ۷.۴۹ ثانیه طی میکنند، الزامی است. البته دستیابی به چنین سطحی فقط از طریق بروزرسانی شاسی ممکن نبود و به پیشرانهای جدید نیز نیاز بود تا یک پلیموت کودای منحصر به فرد شکل بگیرد.
پیشرانه ۸.۸ لیتری هشت سیلندر خورجینی تمام آلومینیومی استیو موریس انجینز که با سوپرشارژر اف ۳ پروشارژر جفت میشود در کنار انبوهی از بروزرسانیهای مسابقهای دیگر، این پلیموت کودا را به یک هیولای ۲۴۰۰ اسب بخاری تبدیل کرده است.
برچسب قیمت فعلی برای این خودرو در وب سایت شیکاگو موتور کارز برابر با ۱۹۹ هزار و ۸۰۰ دلار است.
تاریخچه افسانهای به نام "باراکودا"
ظهور پونی کار به سال ۱۹۶۴ و عرضه مدل "باراکودا" از سوی شرکت خودروسازی پلیموت باز میگردد. این شرکت در آن زمان یکی از زیر شاخههای شرکت کرایسلر محسوب میشد.
طی سالیان متمادی خودروهای تولید شده در شرکتهای خودروسازی آمریکا مانند کادیلاک، بیوک (با تلفظ صحیح بیوایک)، شورلت و ... به عنوان محصولاتی لوکس، جادار و در عین حال پرمصرف شناخته میشدند. این مسئله حتی تا قبل از تغییر نگرش مردم و کاهش خرید این قبیل خودروها به واسطه عوامل مختلف، به یکی از نمادهای کشور آمریکا تبدیل شده بود.
اما در این میان شرکتهای دیگری همچون فورد، پلیموت، پونتیاک، دوج و ... ردههایی جدید و انحصاری در این صنعت معرفی کرده و متعاقب آن طرفداران بسیاری را در سراسر جهان شیفته خود ساختند. دو رده "ماسل کار" (Muscle Car) یا خودروهای عضلانی و "پونی کار" (Pony Car) که به خودروهای اسپرت کوچک اطلاق میشود، از مطرحترین نمونهها در این رده و سبک طراحی هستند.
این دو رده از محبوبیت بسیاری در آمریکا برخوردار بوده، اما شاید در کشور ما نام پونی به اندازه ماسل چندان شناخته شده نباشد. این در حالی است که در اکثر مواقع بیشتر خودروهای قدیمی آمریکائی نیز به اشتباه و بطور کلی در رده ماسل کارها قرار داده میشوند.
به عنوان مثال پونتیاک "فایربرد" در رده پونی کار و مدل "جی تی اُ (GTO) " این شرکت در رده ماسل کارها قرار میگیرد.
از مشخصات پونی کارها میتوان به ابعاد کوچک، قابلیتهای اسپرت، کاپوت کشیده و صندوق بار کوتاه اشاره کرد. اما ظهور پونی کار به سال ۱۹۶۴ و عرضه مدل "باراکودا" از سوی شرکت خودروسازی پلیموت باز میگردد. این شرکت در آن زمان یکی از زیر شاخههای شرکت کرایسلر محسوب میشد.
در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ با توجه به خارج شدن نسل اول فورد تاندربرد از خط تولید و تبدیل شدن نسل دوم آن به خودروئی کشیده و لوکس تر، کمبود محصولی کوچک و اسپرت در بازارهای آمریکا محسوس بود.
اگرچه تا قبل از سال ۶۴ شرکتهای خودروسازی مختلف این کشور تلاش کردند تا با عرضه مدلهای مختلف این جای خالی را پر نمایند، اما توفیق چندانی در این زمینه کسب نکردند. اما سال ۱۹۶۴ را باید دوران شکوفائی محصولاتی بی نظیر و تولد پونی کارها دانست.
فورد و پلیموت دو خودروساز مطرح آن زمان با عرضه مدلهای ماستنگ و باراکودا به خوبی بازار این رده را به تسخیر خود درآوردند.
اگرچه باراکودا در سایه فروش خیره کننده ماستنگ قرار گرفت، اما این خودرو اولین محصول و پرچم دار رده پونی کارها بوده و به اعتقاد برخی از کارشناسان صنعت خودرو اگر عرضه ماستنگ با باراکودا تقریبا همزمان نمیشد- ماستنگ دو هفته بعد از عرضه باراکودا، عرضه شد- اکنون به جای واژه "پونی کار" از "فیش کار" برای معرفی این رده استفاده میشد. این نامگذاری به شیوه طراحی و نام این دو خودرو باز میگردد.
پلیموت به مدت یک دهه به تولید باراکودا پرداخت. اما از سال ۱۹۷۰ و مدلهای عرضه شده در این سال به عنوان دوران طلائی باراکودا یاد میشود.
در این سال انواع مختلف موتور از نمونه پایه ۳۴۰ به قدرت ۲۷۵ اسب بخار تا نمونه فوق العاده پرقدرت ۴۲۶ اسب بخاری "همی" برای این محصول قابل سفارش بود. مشکلاتی نیز که در مدلهای قبلی این محصول وجود داشت اصلاح شده و پلیموت مدل به یاد ماندنی را خلق کرده بود.
مدل همی باراکودا به هواکش هائی مجهز شده بود که مستقیما به موتور خودرو متصل بوده و در زمان فشار پدال گاز باعث لرزش خودرو میشد.
در سال ۱۹۷۱ نیز باراکودا با تغییراتی اندک در ظاهر خودرو که شامل جلو پنجره چند بخشی، چراغهای دوتائی جلو و سه قسمتی عقب میشد، به بازار آمد. همچنان انواع مختلف موتور برای این محصول قابل سفارش بود، اما با وضع قوانین جدید از سوی دولت آمریکا قدرت موتورهای این خودرو کاهش یافته بود.
در سال ۱۹۷۲ و با توجه به خارج شدن موتورهای همی از خط تولید پلیموت، آینده تولید و موفقیت باراکودا نیز در هالهای از ابهام قرار گرفت. از این رو طرفداران این شرکت نیز سال امیدوار کنندهای را پشت سر نگذاشتند
در سال ۱۹۷۳ نیز روند کاهش فروش محصولات پلیموت ادامه یافته و موتورهای ۶ سیلندر نیز از خط تولید این شرکت کنار گذاشته شد. سال ۱۹۷۴ آخرین سال تولید مدل جاودانه باراکودا بود. در این سال باراکودای پلیموت، خودروئی که ردهای جدید در صنعت خودروسازی آمریکا را پایه گذاری کرد، برای همیشه در اقیانوس ذهن طرفدارانش به افسانهها پیوست.