۳ گام کلیدی در گفتگوهای دشوارِ کاری
این نوع گفتگوها با وجود تعداد و سهم اندکی که از زندگی ما دارند، معمولاً کیفیت زندگی ما را رقم میزنند. در این مطلب ۳ گام کلیدیِ موفقیت در گفتگوهای دشوارِ کاری را میخوانید.
فرادید | گفتگوهای دشوار در محیط کار یکی از چالشبرانگیزترین کارهای کارفرمایان و کارمندان است. تقریباً همه از آن میترسند، مشتاقانه منتظر آن نیستند و تنها عدهی کمی به خوبی از پس آن برمیآیند. اما این گفتگوها اهمیت دارند، چون صرفنظر از جایگاه یا نقشی که در تیم داریم بخش مهمی از عضویت ما در تیم همین گفتگوهاست.
به گزارش فرادید؛ این گفتگوهای دشوار معمولاً در تصورات ما بسیار بدتر از واقعیت هستند، چون مغز ما برای محافظت از ما مسائل را افراطی میبیند.
«ما از تخیلاتمان بیشتر رنج میبریم تا از واقعیت.» سِنِکا
۳ گام کلیدیِ موفقیت در گفتگوهای دشوارِ کاری
تحقیقات نشان میدهد روابط بهتر کارمندان معادلِ افزایش بهرهمندی از عملکردِ کاری و تندرستیِ است. افزون بر این، روابط مثبت کاری بر رفتار و منشِ کارمندان اثر مثبت میگذارد. بنابراین، یادگیریِ نحوهی آغازِ گفتگوهای دشوار کاری به منظور تقویتِ روابط کاری یا بازسازی روابط قدیمی برای کارمندان حیاتی است.
۱. شخصاً گفتگو کنید : ایدهی این مرحله از «احترام» نشات میگیرد. پنهان شدن پشتِ صفحهی نمایش آسان است، چون خودتان را از فردی که با او در حالِ گفتگو هستید جدا میکنید. اگر میخواهید بنشینید و رو در رو با کسی دربارهی یک موضوعِ چالشبرانگیزِ احساسی یا نقطهی تنش گفتگو کنید، احترامِ متقابل برای عملی کردن این خواسته ضروریست.
اگر به عقیدهی کسی احترام نگذارید، حرفها یا اَعمال او برایتان اهمیتی ندارد، چون از پیش تصمیمتان را درباره او گرفتهاید. غیب شدنِ ناگهانی (بدون توضیح) یا سرکار گذاشتن کسی نشانهی معنادارِ بیاحترامی و عدمِ بلوغِ کامل است. اگر واقعاً میخواهید یک گفتگوی دشوار و معنادار را در یک رابطهی شخصی یا حرفهای پیش ببرید باید به صورت حضوری آن را انجام دهید. بنا به گفتهی مارگارت شوییر «روابط با همکاران با چهرهی آنها آغاز میشود».
لازمست برای به اشتراک گذاشتنِ دیدگاهتان هم حضور فیزیکی داشته باشید و هم مایل به شنیدنِ دیدگاه فرد مقابل باشید. علاوه بر این، زبان بدن در قیاس با شنیدنِ محض معمولاً اطلاعات بیشتری دربارهی فرد مقابل به ما میدهد؛ بنابراین حضور داشتن چیزی بیش از حضورِ فیزیکی است و دربرگیرندهی حضور شناختی و احساسی هم میشود.
۲. گوش کنید تا درک کنید نه اینکه پاسخ دهید : یک گفتگوی دشوار بر سرِ یک کممحلی یا سهلانگاری جزئی پیش نمیآید. در موارد بسیاری، گفتگوهای دشوار ناشی از مشکلات مکرری است که از یک سو هیچوقت به خودی خود حل نمیشوند و از سوی دیگر اگر حل نشوند نگرانیها و استرسهای احساسیِ بیشتری به وجود میآورند.
ذهنیت شما در هر گفتگویی خواه بد و خواه خوب باید اطمینان از این باشد که در مهارتهای ارتباطی خودتان تسلط یابید. گفتگو به معنایِ سنتی آن چیزیست که میتوانید آن را با نوعِ واژگان و حرکات تان کنترل کنید و شامل گوش دادنِ فعال و درکِ منظور طرف مقابل (به رغم مخالفت) میشود.
هوشِ هیجانی یک ویژگی بسیار باارزش است که بسیاری از رهبران در جستجوی تسلط یافتن در آن هستند، چون به آنها تواناییِ درکِ بهتر فردی را میدهد که با او در حال گفتگو هستند. همچنین به آنها اجازه میدهد خودشان را جایِ شخص دیگری بگذارند و با او همدردی کنند.
ما بیشتر نگرانِ حفظِ تصویر خودمان هستیم در نتیجه حینِ گفتگو نسبت به احساس طرف مقابل بیتفاوت میشویم در حالیکه اگر بطور فعال در جستجوی فرصت برای درک گفتههای طرف مقابل نباشیم، نمیتوانیم برای دیدگاه او ارزش قائل شویم.
۳. درخواست بازخورد کنید : درخواست بازخورد نباید به اندازهی خودِ گفتگو کارِ سختی باشد. وقتی توانستید بر ترس خود غلبه کنید و گفتگو را آغاز کنید، میفهمید تا قبل از آن فقدانِ ارتباط وجود داشته و هر دو طرف فرضیات خودشان را داشتهاند. فرضیات و دیالوگِ ضعیف معمولاً ما را به دردسر میاندازد، چون اوضاع را بدتر میکند و دیدگاه ما را نسبت به فرد مقابل کاملاً تغییر میدهد.
عقاید یا فرضیات ما دربارهی یک فرد میتواند جلویِ شناخت کامل و واقعی ما از او را بگیرد، چون تصورات ازپیش تعیینشدهی ما راهِ پذیرشِ اطلاعاتِ مغایر با تصور پیشین ما از آن فرد را مسدود میکند. با این حال، وقتی پذیرایِ بازخورد میشوید، میتوانید نظراتِ طرف مقابل را بشنوید. به عبارت دیگر، دربهای گفتگوهای آتی را به روی خودتان باز میکنید، به همکارانتان اجازهی به اشتراک گذاشتنِ دیدگاههایشان را میدهید و در نتیجه شاهدِ اعتمادسازی، ارتباط و پیوندِ میان افرادِ داخل شرکت خواهید بود و به خودتان فرصتِ آموختن از اشتباهاتتان را میدهید. همهی ما مرتکب اشتباه میشویم، اما تکرار اشتباهات با گذشت زمان عادتهای بد و تضعیف روابط با همکاران را به دنبال دارد.
اقدام کردن دوای مشکل است
در بیشتر موقعیتها، منشا گفتگوهایِ دشوار اشتباهاتِ مکرر در قضاوت یا اشتباهاتی است که هرگز از آغاز اصلاح نشدهاند؛ بنابراین اگر میخواهید تغییر ایجاد کنید و در یک رابطهی کاری از نو اعتمادسازی کنید باید دست به کار شوید و مسئولیت اعمالتان را بپذیرید تا گفتگو دربارهی آنها برای شما آسان شود. گفتگوهای دشوار تاریخ انقضا ندارند بنابراین هرقدر مهارتهایتان را در این گفتگوها بالا ببرید، کارایی شما در کارتان بیشتر خواهد شد.
منبع: Lifehack