بورس در برزخ رکود

بورس در برزخ رکود

بعید به‌نظر می‌آید که در صورت ثبات تمامی شرایط در‌ هفته‌های پیش‌رو، بورسی‌ها بتوانند بازاری سبزپوش و کم ریسک را پیش‌روی داشته باشند.

کد خبر : ۱۰۸۳۴۶
بازدید : ۴۷۷

محمد‌امین خدابخش | افت قیمت‌ها در بازار سهام همچنان ادامه دارد و روز شنبه نیز شاخص کل بورس تهران با کاهش ارتفاع ۸/ ۰درصدی بار دیگر در معرض سقوط به ابرکانال ۴/ ۱میلیون واحد قرار گرفت.

عدم اطمینان خاصه در مسائل اقتصادی کشور و همزمانی آن با چشم‌انداز منفی اقتصاد جهانی که بر قیمت کامودیتی‌ها سایه افکنده، از مهم‌ترین موضوعات تعمیق‌کننده رکود در تالار شیشه‌ای است.

دمای بورس در تنور تابستانه

در ‌ماه‌های اخیر بازار سهام در اغلب کشورها به‌جز چین و روسیه عملکردی ضعیف داشته‌اند. بورس تهران هم که در مدار صعود بوده، چند هفته می‌شود که دیگر میلی به افزایش ندارد.

روز گذشته بازار سهام برای دومین‌بار در هفته‌های اخیر در یک قدمی عقبگرد از ابرکانال ۵/ ۱میلیون واحدی قرار گرفت تا احتمال سقوط قیمت در نمادهای شاخص‌ساز بازار به محدوده‌های پایین‌تر را بار دیگر به نمایش بگذارد. در آنسوی مرزها نیز شاخص S&P۵۰۰ در عملکرد نیم‌سال نخست خود بدترین وضعیت از سال‌۱۹۷۰ را به نمایش گذاشته است.

این مساله که تحت‌تاثیر افت قیمت در بازارهای کالایی جهان رخ داده روز جمعه نیز با قدرت ادامه داشت و سبب شد تا در بسیاری از کامودیتی‌ها شاهد ریزش قیمت باشیم. بازار سهام ایران به‌رغم تمامی محدودیت‌‌‌‌‌‌‌ها و مشکلات ارتباط ملموسی با قیمت‌های جهانی دارد و در شرایطی که عدم‌اطمینان در داخل کشور، خاصه در مسائل اقتصادی بسیار بالا است، به‌نظر می‌رسد نگاه بورسی‌‌‌‌‌‌‌ها به بازار کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها و البته تا حدودی نوسان قیمتی دلار در بازار ارز تهران معطوف شده است.

اینطور که به‌نظر می‌آید با توجه به انتظارات تورمی در داخل هیچ عاملی به‌جز رهایی از بند این مذاکرات (توافق یا عدم‌توافق) نمی‌تواند خیال بازار را نسبت به یک رشد تورمی یا رکودی ناشی از آرامش خاطر در بازارهای موازی، خوشبین کند، اما در صورتی‌که این وضعیت در داخل تداوم داشته باشد با توجه به احتمال بالای افزایش نرخ بهره در اقتصاد جهانی نمی‌توان به آینده بورس در روزهای گرم تابستان چندان خوشبین بود.

در لبه کانال

بورس تهران روز گذشته عقبگردی ۸/ ۰درصدی را در میانگین وزنی قیمت‌ها شاهد بود. در این روز شاخص‌کل به میزان ۱۲‌هزار واحد افت کرد تا در نخستین روز از دومین هفته تیرماه سال‌۱۴۰۱ سطح نماگر یادشده به محدوده یک‌میلیون و ۵۰۱‌هزار واحد برسد. اینطور که به‌نظر می‌آید رشد درآمد شرکت‌ها نسبت به سال‌های قبل هم نتوانسته بسیاری از فعالان بازار را برای بازگشت به طرف تقاضا مجاب کند.

همین امر سبب‌شده تا برای دومین‌بار طی هفته‌های اخیر خطر از دست‌رفتن کانال ۵/ ۱‌میلیون واحدی برای شاخص بورس تهران درمیان فعالان بازار سهام بیش از گذشته احساس شود. در حال‌حاضر بررسی تکنیکالی نمودار شاخص‌کل بورس تهران نشان می‌دهد که ناتوانی شاخص‌کل برای ارائه شواهدی قوی از رشد در روزهای پایانی هفته سبب‌شده تا سرمایه‌گذاران آمادگی خود برای افت قیمت در روزهای پیش‌رو را افزایش دهند.

نگاهی دقیق‌تر به داده‌های نموداری حکایت از آن دارد که شاخص نامبرده در مدت یادشده از محدوده مقاومت ۲۳/ ۰درصد فیبوناچی عبور نکرده است. همین امر این احتمال را افزایش داده تا این نماگر راه خود را به سمت مقادیر پایین‌تری در محدوده یک‌میلیون و ۴۵۰‌هزار واحدی هموار کند.

در روزهای اخیر آنچه که سبب‌شده تا بار دیگر از میزان تقاضا درمیان صنایع بورسی کاسته شود، عدم‌اطمینانی بوده که از جانب مذاکرات به بازار سهام تحمیل شد. همین امر توانسته اذهان عمومی را نسبت به تداوم صعود قیمت‌ها در بورس بیش از پیش منفی کند. البته نمی‌توان گفت که این نخستین عامل منفی پیش‌روی افزایش قیمت‌ها در بازار سهام است.

نخستین عامل که در گزارش‌های پیشین نیز بارها مورد‌توجه قرار گرفته است چیزی نیست به‌جز قیمت‌های جهانی کالاهای پایه. بررسی‌ها نشان می‌دهد بازار در روزهای اخیر بیش از هر چیز از افزایش نرخ بهره در آمریکا که توانسته فعالان بازارهای کالایی را بترساند، تاثیر پذیرفته است.

از آنجایی که در حدود دو‌سوم نمادهای بورس تهران هر کدام به‌نحوی از انحا از قیمت‌های جهانی اثر می‌پذیرند، این عامل مهم‌ترین عاملی است که توانسته روند صعودی بازار در‌ ماه‌های اخیر را با ابهام روبه‌رو کند.

نگاهی به معاملات روز شنبه نشان می‌دهد که به موازات افول قیمت در نمادهای شاخص‌ساز، سایر نمادها نیز افت قیمت تقریبا مشابهی را تجربه کرده‌اند (نماگر هموزن نیز همانند شاخص‌کل کاهشی بود). البته این کاهش اندکی بیش از چیزی بود که دماسنج اصلی بازار به نمایش گذاشت.

بر این اساس معاملات روز شنبه در حالی خاتمه یافت که بورسی‌ها در کل بدون در نظر گرفتن وزن هریک از نمادها نسبت به کلیت بازار افتی یک‌درصدی را پدید آوردند. همین امر سبب شد تا برخلاف بسیاری از روزهای معاملاتی اخیر فضا در هر دو گروه نمادهای سنگین وزن و سبک وزن بازار یکسان ارزیابی شود.

در برزخ رکود

بررسی عملکرد روزهای اخیر بازار سهام حکایت از آن دارد که این بازار اگرچه در یک اقتصاد تقریبا جزیره‌ای و بدون ارتباط مستقیم با سایر کشورها گذران عمر می‌کند اما دورافتادن آن از اقتصاد جهانی و اثرات سریع که آمارهای اقتصادی بر بازارهای دیگر به‌جا می‌گذارند، نتوانسته مانع از واکنش این بازار به تحولات رخ‌داده در سایر کشورهای جهان شود.

بررسی‌ها حکایت از آن دارد که به‌جز بورس‌های چینی و بازار سهام روسیه، طی‌ ماه ژوئن هیچ بازار مطرحی در جهان دارای رشد میانگین قیمت‌ها نبوده است.

همین امر حکایت از آن دارد که اوضاع بازار سهام در یک نگاه کلی چندان غیرمعمول نیست. نگاهی دقیق‌تر به ‌عملکرد بازارهایی که در یک‌ماه میلادی اخیر عقبگرد نداشته‌اند حکایت از آن دارد که چین به‌عنوان مهم‌ترین بازار پیشرو در یک‌ماه قبل رشد قیمت سهام را مدیون تورم پایین و اوضاع به مراتب بهتری است که بخشی از آن در گرو کاهش قرنطینه‌های کرونایی حاصل شده است.

روسیه نیز که شوک اقتصادی جنگ را تقریبا با موفقیت پشت‌سر گذاشته، به سبب آنکه تولیدکننده بسیاری از کالاهای اساسی به‌خصوص انرژی، محصولات کشاورزی و پتروشیمی است اثری منفی از جهش قیمت کامودیتی نپذیرفته است، اما ایران به دلیل آنکه همواره وابستگی زیادی به بازارهای کامودیتی داشته، دقیقا به مانند سایر کشورها نظیر همانند اقتصادهای حوزه خلیج‌فارس و اتحادیه اروپا و آمریکا وضعیتی مشابه با این کشورها را دارد، از این‌رو می‌توان اینطور قلمداد کرد که به‌رغم همه مسائل موجود داخل، نامشخص بودن نتیجه مذاکرات خارجی و پابرجا ماندن بی‌اعتمادی به بازار سهام، بخش مهمی از افت قیمت‌ها در بورس و فرابورس طی روزهای گذشته کاملا منطقی و طبیعی است.

مثلث برجام، دلار و اعتماد

همان‌طور که در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد بازار سهام در‌ ماه‌های اخیر اثرپذیری زیادی از وضعیت مذاکرات اتمی داشته است. این عامل سبب‌شده تا انتظارات تورمی به واسطه ترس از افت یکباره قیمت دلار، بسیاری را دست‌به‌عصا نگهدارد تا با سرمایه‌گذاری نکردن در بازارهای دارایی به‌ویژه سهام به نوعی امنیت سرمایه خود را در شرایط فعلی حفظ کنند.

با نگاهی به تحولات بازارها در طول دو سال‌گذشته می‌توان دریافت که برجام اگرچه در صدر و ذیل اخبار تحولات گوناگونی را پشت‌سر گذاشته، اما در عمل بسیاری را معطل خود کرده است.

این موضوع از همان ابتدای روی کارآمدن بایدن تا هم‌اکنون که به‌تدریج به پایان سال‌دوم دولت او نزدیک می‌شویم، توانسته به مهم‌ترین عامل سرکوب انتظارات تورمی بدل شود. این سرکوب تا حدی قوی بوده که حالا در کنار رکود بازارهای جهانی، صرفا با تقویت احتمال به ثمر نشستن این مذاکرات (که در اذهان عمومی به اندازه شکست آن محتمل است) در فصل مجامع نیز جنب و جوشی در بازار نمی‌بینیم.

اما بعد دیگر ماجرا این است که قیمت دلار در هفته‌های اخیر باوجود نوسان‌های مقطعی اما توانست رکورد تاریخی خود را بشکند و هرچند ناپایدار به سمت کانال ۳۳‌هزار‌تومانی نوسان کند.

دلار نیز خود عاملی است که اگرچه به‌شدت از سرکوب انتظارات تورمی اثر می‌پذیرد اما به تنهایی هم می‌تواند بر اقتصاد و بورس اثر بگذارد. در حال‌حاضر رشد تورم در وضعیت فعلی بسیاری را مجاب کرده که کسری‌بودجه بازهم با افزایش میزان نقدینگی قابل‌گذران خواهد بود و همین امر قیمت تحلیلی و بالقوه دلار را افزایش می‌دهد، از این‌رو هر عاملی که بتواند بهای دلار را به‌طور جدی تغییر دهد خواهد توانست تا بورس را نیز با تغییر مواجه کند.

این عامل مخصوصا در شرایط فعلی که اعتماد به بازار سهام کاهش یافته و کسی دیگر دل و دماغی برای ریسک‌کردن ندارد، می‌تواند به شکلی آرام و خزنده سایه خود را بر سر بازار سهام حفظ کند. با توجه به مسائلی که مطرح شد می‌توان اینطور قلمداد کرد که بازار سهام هم‌اکنون زیر سنگینی مجموعه‌ای از احتمالات در حال غرق‌شدن است.

از سویی نگرانی از افت شدید قیمت دلار به واسطه رسیدن به یک توافق، جان بازارها را گرفته است و از سویی دیگر بازارهای جهانی نیز با افت خود از اعتمادبه‌نفس خریداران می‌‌‌‌‌‌‌کاهند.

همین امر باعث می‌شود تا در شرایط کنونی که بی‌اعتمادی مردم به بازار سهام ادامه یافته و در عمل هیچ‌کس قادر به فراموش کردن تراژدی رخ داده در سال‌۹۹ و ۱۴۰۰ نیست، و در نتیجه نمی‌تواند با خیال راحت دارایی خود را وارد بازار سهام کند.

مردم در شرایطی این روزها را سپری می‌کنند که هم رشد قیمت‌ها در بازار ارزاق کاملا هویدا است و هم بازارهای دارایی روندی قابل‌اتکا از افزایش را نمایان نمی‌کنند.

در این شرایط بورس نیز به واسطه پیچیدگی‌های معمول خود نمی‌تواند مامن خوبی برای جذب سرمایه‌ها باشد، از این‌رو طبیعی است که فرض را بر این بگذاریم که افول قیمت‌ها در بازارهای جهانی که ناشی از افزایش نرخ بهره است می‌تواند مهم‌ترین عاملی باشد که در شرایط کنونی به آن اتکا کرد و انتظار افت بیشتر قیمت‌ها به واسطه آن را داشت، به‌همین‌دلیل می‌توان گفت که بعید به‌نظر می‌آید که در صورت ثبات تمامی شرایط در‌ هفته‌های پیش‌رو، بورسی‌ها بتوانند بازاری سبزپوش و کم ریسک را پیش‌روی داشته باشند.

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید