بحران سلبریتی بودن
امروز، با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی، سلبریتیها گاهی در اوج محبوبیت و لایک گرفتن هستند و گاه، آنچنان منفور و تمام شده به نظر میرسند که پذیرش این موقعیت تازه برای خودشان هم غیرممکن است.
محدثه واعظیپور | واژه سلبریتی در فرهنگ امروز جامعه ما، با توجه به اوضاع و احوال روحی مردم، میتواند به دشنام تبدیل شود تا در سایه آن خشم فرو خورده خود را نثار دیگران کنند. بعضی رسانهها، بخشی از جامعه سینما، تئاتر، موسیقی و ورزش اصرار دارند با سلبریتی خواندن اغلب چهرههای مشهور و نه لزوماً محبوب، بهانهای برای انتقاد از آنها به دست بیاورند.
گویی «سلبریتی بودن» به بسیاری از ما اجازه میدهد انتقام بگیریم و شمشیر را از رو ببندیم. این یک سوی داستان عجیب و گاه غیرمنطقی و حتی غیرعادلانه زندگی سلبریتیهاست. سوی دیگر ماجرا به خود آنها مربوط میشود. قانونی برای محبوبیت و شهرت وجود دارد که معمولاً نادیده گرفته میشود، هیچ شهرت و محبوبیتی پایدار و ماندگار نیست. تضمینی برای حفظ موقعیت وجود ندارد و همه چیز متزلزل و شکننده است.
در جامعه طوفانزده این روزهای ما، ناپایداری مواضع و احساسات نسبت به هر شخصیت و ماجرایی به یک رویه تبدیل شده است. دوقطبی شدن جامعه باعث شده معیار اغلب داوریها و اظهارنظرها منافع شخصی یا منفعت باند و دار و دسته ما باشد، پس هر کسی با ماست و حرفها و نظرش با مواضع ما همخوانی دارد، شایسته ستایش است و هر که علیه ما، افکار و سلایق ما موضعگیری کرد، سزاوار تهمت و دشنام است.
مهران مدیری، نوید محمدزاده، پرویز پرستویی، شهاب حسینی، ترانه علیدوستی و... را نخست باید با معیارهای حرفهای و در چهارچوب شخصیت هنری آنها شناخت. سپس، به چشم مصلح اجتماعی یا لیدر جریانهای سیاسی از آنها انتظار و توقع داشت.
نمیشود یک روز از حمایت بعضی بازیگران و چهرههای ورزشی از سیاستمداران محبوبمان خوشمان بیاید و در انتخابات بعدی یا در مواقع دیگر، از آنها بخواهیم سکوت کرده و نسبت به مسائل اجتماعی واکنش نشان ندهند. برخورد متناقض و دوگانه با سلبریتیها (از هر جنس و جایگاهی باشند) به این فضای متشنج دامن زده است.
وظیفه چهرههای مشهور و محبوب این است که نسبت به حفظ جایگاهشان حساس باشند، اما نمیتوان به چشم «قهرمان» به آنها نگاه کرد و انتظار عملکرد سلحشورانه و البته متناسب با خواست و مطالبه گروهها و مراجع مختلف از آنها داشت. اغلب این چهرهها، بر اساس سلایق، منافع مالی و مصالح فردی خود، گاهی به راست و گاه به چپ متمایل میشوند، برخی بیحاشیه و دور از قدرتاند و بعضی دیگر ترجیح میدهند هوشمندانه معامله کنند. اما زمان، عیار همه آنها را مشخص میکند.
طبیعی است در روزگار تندروی و پرهیز از خردورزی در موضعگیریها و اظهارنظرها، سلبریتیهایی که در چشم بوده و حمایت شدهاند، بیشتر آماج انتقاد و حملهاند. فشار روی آنها آنقدر زیاد است که گاهی مجبورند در فاصله زمانی کوتاه، اظهارنظرهایی متناقض داشته باشند تا از موقعیت بحرانی نجات یابند. همانهایی که بارها شعار ایستادن کنار مردم را دادهاند، از سوی همان مردم، بازخواست شده و کنار گذاشته میشوند. سلبریتی بودن مثل اغلب پدیدهها، در جامعه ما به یک بحران تبدیل شده است.
در روزگار فقدان شبکههای اجتماعی، دسترسی به چهرههای محبوب و مشهور، بسیار دشوار بود و دیدن و شنیدن نظر آنها دشوارتر و بعیدتر. امروز، با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی، سلبریتیها گاهی در اوج محبوبیت و لایک گرفتن هستند و گاه، آنچنان منفور و تمام شده به نظر میرسند که پذیرش این موقعیت تازه برای خودشان هم غیرممکن است.
منبع: روزنامه ایران