زندگی پس از مرگ
زندگی پس از مرگ همواره موضوع مورد علاقهی همهی انسانها است. بسیاری از ما احساس میکنیم که حقایقی در رابطه با تجربیات نزدیک به مرگ وجود دارد و اینکه شاید هشیاری ما میتواند بعد از مرگ مغزی ادامه داشتهباشد. مشکل این است که تا کنون هیچ مطالعهی علمی عظیمی در رابطه با این موضوع صورت نگرفتهاست.
کد خبر :
۱۵۳۸۹
بازدید :
۲۰۸۶
زندگی پس از مرگ همواره موضوع مورد علاقهی همهی انسانها است. بسیاری از ما احساس میکنیم که حقایقی در رابطه با تجربیات نزدیک به مرگ وجود دارد و اینکه شاید هشیاری ما میتواند بعد از مرگ مغزی ادامه داشتهباشد. مشکل این است که تا کنون هیچ مطالعهی علمی عظیمی در رابطه با این موضوع صورت نگرفتهاست.
پژوهش اَوِر (آگاهی در زمان احیا) که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد، نگاهی عمیق داشت بر بیش از ۲۰۰۰ بیمار از ۱۵ بیمارستان در بریتانیا، ایالات متحده و اتریش که ایست قلبی را تجربه کردهبودند و متعاقبا احیا شدهبودند. چیزی که پژوهشگران متوجه شدند این بود که حدود ۴۰% از این بیماران نوعی از هشیاری را در زمانی که احیا میشدند تجربه کردند، در حالی که به لحاظ بالینی مردهبودند.
این پژوهش که به سرپرستی دکتر سَم پارنیا از دانشگاه ایالتی نیویورک، "استونی بروک" انجام شد، ۴ سال طول کشید. نتایج در دسامبر سال گذشته منتشر شد. این دانشمند شیوهی انجام این تحقیق را توضیح میدهد:
"بر عکس آنچه تصور میکنیم، مرگ یک لحظهی خاص نیست بلکه فرآیندی به طور بالقوه برگشتپذیر است که بعد از هر بیماری سخت یا تصادف رخ میدهد و باعث میشود که قلب، ریهها و مغز از کار بیفتند. اگر برای معکوسکردن این روند تلاشی صورت بگیرد، آن را "ایست قلبی" مینامیم؛ هرچند اگر تلاشها موفقیتآمیز نباشد، این روند مرگ نامیده میشود. در این پژوهش ما میخواستیم پا را فراتر از تجربهی نزدیک به مرگ بگذاریم، تجربهای که به لحاظ عاطفی بسیار پرتنش است اما هنوز به خوبی تعریف نشدهاست؛ هدف از این کار کشف عینی آنچه پس از مرگ برای ما رخ میدهد، است."
بسیاری از بیماران به دلیل خستگی، مصاحبهی ناقص، و مرگ از این پژوهش حذف شدند. هرچند، به نظر میرسد که دو مورد برجسته در این مطالعه وجود دارد.
یکی از بیمارانی که دچار ایست قلبی شدهبود، میگوید "من از آن بالا خودم، پرستار و مرد دیگری را که کلهای تاس داشت، نگاه میکردم…نمیتوانستم صورتاش را ببینم اما پشت بدناش را میدیدم. او تقربیا چاق بود… گان (لباس جراحی-م) آبی پوشیدهبود و کلاه آبی بر سر داشت، اما به خاطر جایی که کلاه قرار گرفتهبود، میتوانم بگویم که اصلا مو نداشت."
توضیحات قید شده در این پژوهش تایید کردند که: " بازبینیِ اسناد پزشکی … تیم پزشکی حاضر در زمان ایست قلبی و نقشی که را مرد شناسایی شده در پاسخ به ایست قلبی ایفا کردهاست تأیید کرد."
پارنیا یک بیمار دیگر را نیز به یاد داشت. او از قول این بیمار گفت: "در آغاز، فکر میکنم صدای پرستار را شنیدم که گفت"۴۴۴ را بگیرید، ایست قلبی، " و گزارش داد که صدای بیپ بیپ کردن ماشین را در فواصل سه دقیقهای میشنود.
پارینا گفت: "در این مورد، هشیاری و آگاهی ظاهرا در طول یک دورهی سه دقیقهای یعنی زمانی که ضربان قلب قطع میشد، رخ میداد."
"بخش متناقض موضوع همین جا است، زیرا به طور معمول ۲۰ تا ۳۰ ثانیه پس از آنکه قلب از کار بیفتد، مغز متوقف میشود و تا زمانی که قلب تپیدن را از سر نگیرد، شروع به کار نمیکند. به علاوه، خاطرات دقیق هشیاری دیداری در این مورد سازگار با رخدادهای بازبینیشده بود."
دانشگاه ساوتهمپتون بریتانیا، که هزینههای این پژوهش را تامین کردهبود، برخی از نتایج مهم آن را در وبگاه خود منتشر کرد:
۱. موضوعات مرتبط با تجربهی مرگ ظاهرا بسیار گستردهتر هستند از آنچه تا کنون فهمیدهایم، یا آنچه به عنوان تجربیات نزدیک به مرگ توصیف شدهاست.
۲. در برخی از بیمارانی که ایست قلبی داشتند، خاطرات هشیاری دیداری که سازگار با تجربیاتِ به اصطلاح "خارج از بدن" هستند، ممکن است با رخدادهای واقعی مطابقت داشته باشند.
۳. آدمهای زیادی میتوانند تجربهی واضحی از مرگ داشته باشند، اما به دلیل اثرات آسیب مغزی یا داروهای آرامبخش روی مدارهای حافظه، نمیتوانند آن را به خاطر بیاورند.
۴. عباراتی که بسیار استفاده میشوند اما هنوز به لحاظ علمی مبهم هستند مثل تجربیات نزدیک به مرگ و خروج از بدن، ممکن است برای توصیف تجربهی واقعی مرگ کافی نباشند. پژوهشهای آتی باید روی ایست قلبی که به لحاظ بیولوژیکی مترادف با مرگ است، تمرکز کنند نه روی حالتهای پزشکیِ بد تعریف شده که گاهی به عنوان حالتهای "نزدیک به مرگ" از آنها یاد میشود.
۵. تجربهای که شخص از مرگ به یاد میآورد، استحقاق یک تحقیق واقعی و بدون تعصب را دارد.
ترجمه از مجله د اسپریت ساینس
منبع بازده
منبع بازده
۰