گذار از وضعیت کارمندی به وضعیت مدیریتی

کد خبر : ۱۶۸۶۱
بازدید : ۸۹۰
بخش دوم
در بخش اول این مطلب گفتیم که در دوران گذار از وضعیت کارمندی به وضعیت مدیریتی، توجه به پاره‌ای ظرایف و نکات دارای اهمیت بسیاری است که موفقیت یا ناکامی مدیران تازه کار در ادامه مسیر مدیریتی شان را تا حد زیادی تعیین می‌کند.

علاوه‌بر این تاکید شد که توجه کافی و به‌کار بستن رهنمون‌ها و توصیه‌هایی چند می‌تواند کمک شایانی به مدیران تازه کار در مسیر پرتلاطم و دشواری که باید در ماه‌های نخست تصدی پست مدیریتی شان بپیمایند،کند.

در مطلب یکشنبه هفته گذشته به پنج توصیه از 10 توصیه کاربردی در این زمینه اشاره شد که شامل مواردی چون گوش فرا دادن به کارکنان در روزهای نخست، ایجاد صندوق پیشنهادها و نظرات، در پیش گرفتن سیاست درهای باز و لزوم عضویت شخص مدیر در تیم‌های کاری و اجتناب او از دستور دهنده صرف بودن می‌شد.در بخش دوم این مطلب به پنج توصیه ارزشمند دیگر اشاره خواهد شد.

توصیه شماره 6: شغل جدیدتان را با شغل قبلی تان مقایسه نکنید
شما باید بدانید که شغل قبلی‌تان به‌عنوان یک کارمند معمولی به تاریخ پیوسته و حالا شما به عنوان یک مدیر یا رهبر گروه شناخته می‌شوید. بنابراین حتی اگر شما در همان سازمانی که سال‌ها در آن مشغول به‌کار بوده‌اید به‌عنوان مدیر فعالیت می‌کنید نباید شغل کنونی و قبلی تان را با هم مقایسه کنید. همیشه به یاد داشته باشید که نگاه همکاران سابق و زیردستان کنونی‌تان در مورد شما تغییر کرده و شما باید الگوهای رفتاری متفاوتی را با آنها در پیش بگیرید.

در این میان اگر تیم تحت رهبری تان نیز تغییر کرده باشد باز هم نباید آنها را با هم مقایسه کنید و همیشه و در همه حال به یاد داشته باشید که شما وارد دنیایی جدید با نقش‌آفرینان جدیدی شده‌اید.

توصیه شماره 7: همیشه به خود یادآور شوید که باید یادگیرنده باشید و نه فقط یاد دهنده.
تجربه ثابت کرده که چه شما مدیری با چند روز سابقه مدیریتی باشید یا مدیری با چند سال سابقه مدیریتی، در هر صورت به آموختن چیزهای جدید نیاز مبرمی دارید و چیزهای بسیاری وجود دارند که شما آنها را نمی‌دانید اما لازم است برای موفقیت در عرصه مدیریت آنها را بیاموزید.

پس یک مدیر تازه کار نیز مانند سایر مدیران باید روحیه یادگیرنده بودن را در خود ایجاد و تقویت کند. بنابراین هیچ گاه از پرسیدن سوال حتی از زیردستان خود و یاد گرفتن از آنها ابایی نداشته باشید.

البته باید به یاد داشت که در این میان نباید به گونه‌ای رفتار کنید که از نظر زیردستانتان به‌عنوان فردی متزلزل، نا مطمئن و ضعیف جلوه کنید، چرا که هم می‌توان مقتدر بود و هم از دیگران سوال پرسید و ایده گرفت و این همان هنر مدیران بزرگ و لایق است که می‌توانند بین آموختن و اقتدار یک حالت توازن و تعادل به وجود آورند.

توصیه شماره 8: قوانین انعطاف پذیری را وضع کنید
یکی از اشتباهاتی که اغلب مدیران تازه کار مرتکب می‌شوند از آنجا سرچشمه می‌گیرد که آنها فکر می‌کنند قوانین و مقررات موجود را مو به مو و بدون هیچ اغماضی به مرحله اجرا درآورند در حالی که همین مدیران پس از مدتی به این نتیجه می‌رسند که باید در اجرای قوانین و مقررات انعطاف پذیری کافی به خرج داد تا زمینه اجرای درست و کامل آنها توسط افراد سازمان فراهم شود. پس بر مدیران تازه کار واجب است که مقررات انعطاف‌پذیر و بازی را وضع کنند که اجرای آنها با استقبال و میل قلبی کارکنان روبه‌رو شود و از مقاومت کارکنان در برابر اجرای قانون تا حد زیادی کاسته شود.

توصیه شماره 9: با گوش کردن به افرادتان آنها را بشناسید
یک مدیر هنگامی می‌تواند افرادش را بشناسد که به‌خوبی به آنها گوش فرا دهد و از طریق گوش دادن به ویژگی‌ها، نظرات و ایده‌های آنها واقف شود. پس در جریان گفت‌وگوها و مذاکراتی که با کارمندانتان و اعضای تیم تحت رهبری‌تان دارید بیشتر شنونده باشید تا گوینده.

هنر یک مدیر زبردست این است که با مطرح ساختن پرسش‌های هوشمندانه و هدفمند و گوش کردن دقیق به پاسخ‌های افراد هم آنها را بهتر بشناسد و هم از ایده‌ها و پیشنهادهای آنها برای پیشبرد اهداف سازمان استفاده کند. ایجاد محیطی مملو از هم اندیشی و هم افزایی در درون یک سازمان توسط مدیر می‌تواند آن سازمان را به سازمانی یادگیرنده و یاد‌دهنده تبدیل کند.

توصیه شماره 10: هیچ گاه در امانت خیانت نکنید
یکی از وسوسه‌هایی که معمولا سراغ مدیران تازه کار می‌آید وسوسه خودنمایی در برابر مالکان شرکت یا سهامداران به هر قیمت ممکن است. بارها پیش آمده که مدیرانی که به تازگی بر صندلی مدیریت تکیه زده‌اند در جریان گفت‌وگوها و تبادل نظر با زیردستان خود، ایده‌ها و پیشنهادهایی را از آنها دریافت کرده‌اند که بسیار جالب و جذاب بوده و وسوسه شده‌اند تا با هدف خودنمایی در برابر مافوق‌ها آن ایده‌ها و پیشنهادها را به نام خود به آنها عرضه کنند در حالی‌که چنین کاری چیزی غیر از خیانت در امانت نیست و در صورت بر ملا شدن، اعتماد کلیه کارکنان نسبت به مدیر را از میان برده و راه را روی ارائه پیشنهادها و ایده‌های جدید از سوی کارکنان می‌بندد.

مدیران باید به یاد داشته باشند که اگر موفقیتی در شرکت یا سازمان تحت رهبری شان کسب می‌شود در سایه کار گروهی و مشارکت تمام افراد به دست آمده و اعتبار ناشی از آن موفقیت متعلق به تمام اعضای تیم است و نه شخص مدیر.

لذا مدیران بلند نظر و دوراندیش به‌طور جدی در برابر وسوسه خودنمایی فردی در برابر هیات مدیره، مالکان و سهامداران شرکت مقاومت می‌کنند و در بلند مدت می‌توانند به موفقیت‌های چشمگیر جمعی دست یابند.

در مجموع با پیاده کردن این توصیه‌ها و اجرای دقیق آنها، هر مدیر تازه کاری خواهد توانست بر چالش‌ها و دشواری‌هایی که در روز‌های نخست تصدی پست مدیریتی انتظار او را می‌کشد غلبه کند و طرحی نو در سازمان یا شرکت تحت امرش دراندازد.

منبع: کتاب New Manager Transition Guide
ترجمه روزنامه دنیای اقتصاد
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید