فرمان حمله به دولت صادر شد
روز پنجشنبه اعضاي اصلي شبكه محمود احمدينژاد از سراسر كشور به دعوت حلقه اطرافيانش به تهران آمدند تا در همايشي به نام «نشست سراسري تبيين مباني و انديشههاي انقلاب اسلامي و امام(ره)» شركت كنند؛ همايشي كه آغاز رسمي فعاليت انتخاباتي او و مبناي شعارهاي آنان در انتخابات مجلس خواهد بود.
کد خبر :
۱۷۲۹
بازدید :
۲۶۶۰
فرادید | روز پنجشنبه اعضاي اصلي شبكه محمود احمدينژاد از سراسر كشور به دعوت حلقه اطرافيانش به تهران آمدند تا در همايشي به نام «نشست سراسري تبيين مباني و انديشههاي انقلاب اسلامي و امام(ره)» شركت كنند؛ همايشي كه آغاز رسمي فعاليت انتخاباتي او و مبناي شعارهاي آنان در انتخابات مجلس خواهد بود.
آنچه روز پنجشنبه گذشت جز سخنان احمدينژاد نكته ديگري هم داشت. در همايشي كه به نام تبيين آرمان انقلاب و امام بود، وزراي اقتصادي دولتش را به خط كرد تا هركدام علاوه بر گزارش عملكرد خود به انتقاد از دولت روحاني بپردازند تا نشان دهد مقصودش از خط انقلاب هماني است كه در دولتهاي نهم و دهم پي ميگرفت. او اينبار ميخواهد با شعار «بازگشت به خط امام» وارد شود و موج فرهنگياش همانطور كه خود گفت دليل بر بيتوجهي به مسائل سياسي نيست. شبكه سراسري احمدينژاد از روز پنجشنبه فعاليت رسمي خود را آغاز كرد و به خواست او در تمام كشور همين محورها را پي خواهد گرفت.
آنچه روز پنجشنبه گذشت جز سخنان احمدينژاد نكته ديگري هم داشت. در همايشي كه به نام تبيين آرمان انقلاب و امام بود، وزراي اقتصادي دولتش را به خط كرد تا هركدام علاوه بر گزارش عملكرد خود به انتقاد از دولت روحاني بپردازند تا نشان دهد مقصودش از خط انقلاب هماني است كه در دولتهاي نهم و دهم پي ميگرفت. او اينبار ميخواهد با شعار «بازگشت به خط امام» وارد شود و موج فرهنگياش همانطور كه خود گفت دليل بر بيتوجهي به مسائل سياسي نيست. شبكه سراسري احمدينژاد از روز پنجشنبه فعاليت رسمي خود را آغاز كرد و به خواست او در تمام كشور همين محورها را پي خواهد گرفت.
محمدحسن نجمی خبرنگار شرق در گزارشی از گردهمایی احمدی نژادی در دانشگاه ایرانیان نوشت که در بخشی از آن میخوانیم:
اواسط سالن نشسته بودم تا مراسم در نوبت عصر آغاز شود. «محمود احمدینژاد» پیش از ورود به سالن نگاهی به داخل میکند؛ من هم نگاهی به او. چشم تو چشم شدیم و به رسم همیشگیاش دستی تکان داد و من هم برایش دست بلند کردم. احمدینژاد از در کناری وارد سالن میشود و به سمت جایگاه خود در ردیف اول میرود، اما پیش از نشستن، رو به جمعیت میایستد و دو نفر را صدا میزند. با انگشت به سمت جایی که نشستهام، اشاره میکند.
فکر کردم که اشاره به پشت سر من است ولی پشت سرم هنوز کسی ننشسته بود. باز هم دستی برایش تکان دادم. چند دقیقه بعد از نشستن در جایش، یک نفر بالای سرم ظاهر شد. از من و نفر کنار دستیام کارت ورود خواست. شخص کناردستی، میگوید که من را فلانی معرفی کرده ولی من نه معرفی شده بودم و نه کارت داشتم. از من خواستند که به بیرون جلسه بیایم. به طبقه همکف رفتیم. در مسیر سؤال و جواب شدم که چگونه وارد شدی و... .
درنهایت بهدلیل نداشتن کارت ورود به بیرون از ساختمان هدایت شدم. موقع ورود کسی از من کارت دعوت نخواسته بود، همین را به آنها گفتم. نمیدانم ظاهرشدن حراست بالای سرم ربط دقیقی به اشارات احمدینژاد دارد یا اتفاقی بوده. شاید هم آنقدر جلسات خصوصی برگزار کردهاند که چهره یک غریبه برایش آشکار میشود. شاید هم چهرهام از دفعه قبل که در مراسم تقدیر هم محلیهایش در مسجد جامع سمنگان حاضر شدم و سؤال و جواب کردیم در ذهنش باقی مانده بودم... بههرحال به بیرون «هدایت» شدم.
ورود برای عموم ممنوع؛ قرار است در این مکان «نشست سراسری تبیین اندیشههای امام و انقلاب»، برگزار شود؛ نشستی که روز پنجشنبه در دانشگاه خود خوانده احمدینژاد برگزار شد، ولی صبح تا عصر به انتقاد و حمله به دولت یازدهم گذشت؛ نشستی سراسری با حضور کسانی که «نیروهای دلسوز انقلاب» از سراسر کشور میخواندند.
ولی بیشتر مدیران و وزیران احمدینژاد خودنمایی میکردند. میتوان گفت این نشست آغاز فعالیتهای «علنی» انتخاباتی رئیس دولت نهم و دهم بود؛ چراکه او روز پنجشنبه از برنامهریزی برای «سخنرانی»های استانی خبر داد. البته در غیاب مردی که شایعه بازداشتش تکذیب شده بود؛ «اسفندیار رحیممشایی». «احمدینژاد» در دانشگاه ایرانیان، از تشکیل کارگروههایش در استانها خبر داد؛ آن هم از یک سال و نیم پیش. حالا دیگر وقت عملیاتیکردن است. برای همین، آخر هفته برخی از اعضای شورای مرکزی استانها را بههمراه وزرا و مدیرانش به تهران فراخواند، تا پشت درهای بسته، پیشنهادها درباره کارگروهها شنیده شده و کار بهصورت جدی آغاز شود.
این همایش را باید بهنوعی اعلام موجودیت جمعیت «احمدینژادیها» قلمداد کرد؛ جمعیتی که به سبب برگزاری پشت درهای بسته و کنترل امنیتی شدید نمیتوان اسم «حزب» بر آن گذاشت، هرچند که کسی از آنها ناراحت نخواهد شد، چون افتخار «احمدینژاد»، عضویتنداشتن در حزب است! شاید واژه برازنده این جمعیت، «تشکیلات احمدینژاد» باشد؛ چراکه معمولا در کنگره احزاب، درها به روی خبرنگاران باز است.
البته گفته میشد که قرار است حدود ٧٠٠ نفر در این همایش حاضر شوند ولی با ارفاق میتوان گفت که ٢٠٠ نفر آمده بودند. محل برگزاری این همایش، ساختمان دانشگاهی بود که حاشیههای زیادی را درست کرده است.
«محمود احمدینژاد» که در جمع افراد تشکیلات خود سخنرانی میکرد، در قسمتی از سخنانش گفته «اینجا قرار نیست پاسخ هجمههای گسترده به دولتهای نهم و دهم را بدهیم». او افزود «علت اصلی این هجمهها این بود که ایستادگی بر آرمان و ارزشها انجام شد. نمیگویم صددرصد و کامل، اما در حد توان این اتفاق افتاد. برگ سبزی تحفه درویش! ما کسی نیستیم، بنده کسی نیستیم».
«احمدینژاد» درعینحال گفت: «ما اهل دعوا و فحاشی نیستیم، این اعمال متعلق به عقبافتادههای تاریخ است. ما به کسی جز آمریکا هجمه نمیکنیم. امام و رهبری فرمودند حواستان باشد با چه کسی طرفید. معلوم است خیلیها را دشمن جلو میاندازد و برخیها هم به انگیزهها و بهانههای مختلف وارد میشوند؛ اما نباید فراموش کرد که دشمن ما آمریکاست».
او در سخنانی حیرتانگیز برای بیان آنچه هجمه به دولتهایش مینامید، از تعابیر عجیبی استفاده کرد: «امروز هرکس در وجودش انگیزه نادرستی دارد، بهانهای پیدا میکند برای هجمه و توهین به دولتهای نهم و دهم. هرکس هرچه در دست دارد، میزند، یک نفر سنگ و دیگری لگد میزند، شمشیردار با شمشیر و نیزهدار با نیزه میزند. درواقع از شش جهت هجوم آوردهاند».
او ادامه داد: «در دنیا خیلیها از عدالت و آزادی سخن گفتند، اما در عمل پوست مردم را کندند. امروز میبینیم چه خفقانی در جهان وجود دارد. با وجود این، آینده بسیار روشن است و پیروزی انتظار ما را میکشد».
او افزود: «هربار شبکههای استکباری را باز میکنیم و میبینیم مشغول فحاشی به ما هستند، خدا را شکر میکنیم. آنها تصور میکنند ما از این مسئله ناراحتیم درحالیکه خدا را به سبب دشمنی آنان سپاسگزاریم».
«احمدینژاد» به دیدار خود با مقام معظم رهبری برای پیگیری بازخوانی و تبیین آرمانهای امام(ره) و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: «زمانی خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و برنامه بازخوانی آرمانهای امام(ره) و انقلاب را خدمت ایشان عرض کردم. ایشان راهنماییها و رهنمودهایی را بیان فرمودند و در نتیجه، این بازخوانی تکلیف بنده شد؛ اما وقتی رهبر معظم انقلاب، در یک سخنرانی عمومی مسئله بازخوانی آرمانهای امام را مطرح کردند، این مسئله برای هرکسی که سخنان مقام معظم رهبری را شنیده است، تکلیفآور است».
در طبقه همکف ساختمان، پس از میزهایی که بعد از ورودی قرار گرفته بود، محیطی از آن با موکت پوشیده شده بود و محلی شده بود برای استراحت شرکتکنندگانی که از شهرها و شهرستانها آمده بودند. خوبی این مکان که بالاتر از حیاط قرار داشت، باز بودن یک طرف آن بود که باعث میشد هوا جریان داشته باشد. در کنار دیوارها و میزها، چند دستگاه سماور بزرگ برقی قرار گرفته بود تا برای حضار، چای آماده باشد. تعدادی از شرکتکنندگان روی زمین، کتهایشان را به شکل بالشت درآورده بودند و مشغول استراحت بودند. تعدادی هم دور هم نشسته بودند و موز و خیار و کیک یزدی که در ظروف یکبارمصرف برای میانوعده تهیه شده بود، تناول میکردند؛ البته در این طبقه هم یک بلندگو نصب شده بود تا کسانی که مشغول استراحت هستند هم از شنیدن سخنان افرادی که در پارکینگ سخنرانی میکردند، محروم نشوند. علاوهبر محرومنشدن افراد داخل ساختمان، همسایگان هم از سخنرانیهای صبح محروم نشدند، چون صدای این بلندگو بهقدری بلند بود که حتی از داخل کوچه هم شنیده میشد.
حولوحوش ساعت ١٢ ظهر، بر تعداد خستگان از سفر یا سخنرانیها، اضافه میشد و سخنان «علی نیکزاد» هم تندتر. او که آخرین سخنران پیش از ناهار و نماز بود، به تندی به سیاستهای دولت یازدهم در حوزه مسکن میتاخت. او که تنها وزیر احمدینژاد در کاروان ثبتنام «اسفندیار رحیممشایی» برای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بود، مانند رئیسش ادعایی جهانی کرد: «من تمام تجربیات ساخت مسکن در دنیا را خواندهام». او در سخنان خود چپ و راست به دولت حمله میکرد: «ما در بیابان مسکن ساختیم، شما لطف کنید شیر آب آن را وصل کنید»؛ «اگر نمیتوانید پروژهها را جمع کنید، خب یکی را که بلد است بیاورید جمع کند»؛ «تمام راهحلها را بررسی میکنند آخرش میرسند به راهحلهای دولت نهم و دهم، بعد عصبانی میشوند و زیرمیز میزنند». او از شغل اینروزهایش در «ستاد اجرائیات فرمان امام(ره)» گفت که مشغول آپارتمانسازی است.
پیش از او وزرای صنعت و اقتصاد احمدینژاد هم مانند نیکزاد به انتقاد از دولت روحانی پرداختند. اما قبل از آنها، «خسرو معتضد»، فردی که سالها در گُل ساعات پخش برنامههای صداوسیما یکربع آنتن در اختیار داشت، پشت تریبون رفت و گفت: «آقای دکتر احمدینژاد آمد و رفت و انصافا زحمت کشید که در تاریخ ماندگار شد».
او که لقب تاریخنگار را یدک میکشد، در سخنانش از خانم خبرنگار ایتالیایی که به منزلش آمده بود هم خاطرهای گفت: «چندروز پیش یک خانم خبرنگار ایتالیایی در منزل من بود، میگفت سختگیری دکتر احمدینژاد باعث شد اینها الان بیایند بنشینند و مذاکره کنند. اگر آن سختگیری نبود، اینها نمیآمدند و مذاکره به هیچ نتیجهای نمیرسید».
مجری مراسم هم شخصی بود که «احمدینژاد» بهخاطر او یکشنبه سیاه را در مجلس رقم زد: «عبدالرضا شیخالاسلامی».
پس از این سخنرانیها اعلام شد که به دلیل کمبود وقت، «ثمرههاشمی» در نوبت صبح سخنرانی نمیکند و جمعیتی که برای شرکت در همایش، در پارکینگ ساختمان جمع شده بودند، برای صرف ناهار و اقامه نماز به طبقه همکف آمدند.
شاید بتوان گفت مهمترین بخش همایش، بعد از ناهار و نماز آغاز شد. البته برنامه و محل تشکیل آنها، پس از سخنرانی «نیکزاد» توسط مجری برنامه اعلام شد؛ «کمیسیونها» یا همان «کارگروهها» که آغازی بودند بر شروع کارهای تشکیلاتی احمدینژاد.
در این همایش شرکتکنندگان در شش کارگروه اصلی دستهبندی شده بودند که هرکدام از این گعدهها پس از استراحت، در محلهای گفتهشده جمع شدند تا راهبرد و خط مشی اجرائیشان به آنها اعلام شود: کارگروههای «سیاسی و بینالملل»، «رسانه»، «استانها»، «پشتیبانی»، «اقتصاد» و «اندیشه».
شکل تشکیلاتی کارگروهها اینطور است که کارگروه اصلی در تهران و کارگروه استانها ذیل مرکز اداره میشوند. هر کدام هم در مراکز استانها شاخههای شهرستانهای خود را دارند. این شکل از کار تشکیلاتی نشاندهنده عزم جدی «احمدینژاد» و طیف وابسته به او برای ورود به عرصه سیاست است.
او در این تشکیلات دست روی موارد مهمی گذاشته که هرکدام برای خودش میتواند پاشنهآشیل باشد؛ چند کارگروه در سالن همایش، چندتای دیگر در طبقه سوم غربی و کارگروه «سیاسی و بینالملل» در طبقه همکف یا همان نمازخانه. اعلام خط مشی و آییننامه این کارگروه را «مجتبی ثمرههاشمی» برعهده داشت.
شاید طبقه همکف از بقیه مکانهای کارگروهها بهتر بود؛ رو به حیاط که باعث میشد نسیم بعدازظهری این روزهای غرب تهران، هوای آنجا را عوض کند و کمی هم خنک. البته طبقه همکف، مشکلی هم داشت؛ دیگر شرکتکنندگان در کنار میزها مشغول صحبت با صدای بلند بودند و صدای آنها اجازه نمیداد افرادی که در کارگروه سیاسی و بینالملل روبهروی «ثمره» نشسته بودند، صدای او را بشنوند. البته یکی، دو نفری هم بودند که بیسروصدا به دیوار نمازخانه تکیه داده و بهکار خودشان مشغول بودند؛ «استراحت بعد از ناهار».
نرسیدن صدای «ثمرههاشمی» باعث شد تا برای او یک صندلی بیاورند و روی آن بنشیند و حرفهایش را بزند. او مقداری در مورد نفس تشکیل این کارگروه صحبت و منابع اصلی آن را به سه قسمت تقسیم کرد: «قانون اساسی»، «سخنان امام خمینی(ره)» و «بیانات مقام معظم رهبری».
در ابتدای جلسه «ثمرههاشمی» قصد داشت آییننامه کارگروه را قرائت کند که برای شنیدن همه حضار که روی زمین بهصورت حلقه نشسته بودند، یکی از افراد حاضر در جمع، آن را با صدایی بلندتر از صدای «ثمره» خواند. ابتدای آییننامه چند اصل از قانون اساسی را یادآوری میکرد که بر «مبارزه با استکبار»، «حمایت از جنبشهای آزادیخواه در سراسر جهان»، «تلاش برای اتحاد جهان اسلام» و «تلاش در جهت کرامت انسانی» تأکید میکند. در بین قرائت آن، «ثمره» توضیحاتی هم ارائه میکرد.
به گفته او، کار این کارگروه، ارزیابی اتفاقات روز براساس مبانی قرائتشده است. هفت سرفصل مانند «سیاست خارجی در بین تودههای مردم سراسر جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین نخبگان جهان»، «نقش سیاست خارجی در بین علما و اندیشمندان»، «سیاست خارجی و مسلمانان»، «سیاست خارجی و مللی که ادیان غیرابراهیمی دارند» و همچنین «سیاست خارجی و رسانه با تأکید بر دیپلماسی عمومی» برای این کارگروه تعریف شده است. برخی برنامهها هم برای اجرا در کارگروههای استانها اینگونه ذکر شده: «بررسی معیارهای دشمن و دوست با تأکید بر عدالت، ایستادگی بر مواضع، ظلمستیزی و همچنین نحوه برخورد با دشمن»، «دشمنان اصلی، اعم از آمریکا و صهیونیسم با تأکید بر بررسی روند ایستایی یا افول قدرتهای بزرگ»، «شناخت سازمانهای بینالمللی و منطقهای مانند تعامل با پیمان شانگهای، D٨ و...».
دو مورد آخر دستور کار را میتوان گفت برای تشکیلات احمدینژاد مهمتر از بقیه است، چراکه آنها تقریبا در یک راستا هستند ولی برای تأکید بیشتر، آنها را به قسمتهای مجزا و ریزتر تقسیم کردهاند: «مسائل روز اعم از نحوه تعامل با همسایگان، آمریکا و غرب، بررسی اتفاقات حوزه هستهای و نگرانیهای موجود از بهخطرافتادن استقلال و استکبارستیزی». مورد بعدی هم «مردم و سیاست خارجی و نحوه پیشبرد توسط مردم و مخاطرات بیتوجهی به آنها» بود.
«ثمرههاشمی» پس از قرائت این بندها، مقداری درباره آنها و نحوه اجرای آنها هم توضیح داد. اما شاهبیت صحبتهای او مسئلهای غیر از «تبیین مبانی و آرمانهای امام و انقلاب اسلامی» بود؛ شاهبیتی که ایجاد این تشکیلات در آن خلاصه میشد: «نقد سیاست خارجی دولت فعلی باید در دستور کار دائمی کارگروههای سیاست در استانها باشد».
این به آن معناست که احمدینژاد یکی از پاشنهآشیلهای دولت خود را پیدا کرده و سعی دارد آن را از طریق نقد وضع موجود ترمیم کند تا با چهرهای بندزدهشده، بتواند وارد گود انتخابات شود.
۰