دلایلی که باید عشق را بر ترس ترجیح دهید

عشق و ترس دو انتخاب هستند که یکی به خوشبختی و دیگری به نگون بختی ختم می شود. زندگی، گردابی غیرقابل پیش‌بینی از رویدادها، آدم‌ها، اندیشه‌ها، و احساسات است. روزگار برای هر آدمی در بعضی مواقع سخت و دشوار می‌شود، و می‌تواند او را بسیار وسوسه کند که تسلیم ترس‌های دروغین بشود. ما موانع پیش‌رویمان را از پیش می‌دانیم و فکر می‌کنیم، “هرگز از پسش بر نمیام.”

کد خبر : ۱۷۳۷۱
بازدید : ۴۹۸۶
عشق و ترس دو انتخاب هستند که یکی به خوشبختی و دیگری به نگون‌بختی ختم می‌شود. زندگی، گردابی غیرقابل پیش‌بینی از رویدادها، آدم‌ها، اندیشه‌ها، و احساسات است. روزگار برای هر آدمی در بعضی مواقع سخت و دشوار می‌شود، و می‌تواند او را بسیار وسوسه کند که تسلیم ترس‌های دروغین بشود. ما موانع پیش‌رویمان را از پیش می‌دانیم و فکر می‌کنیم، "هرگز از پسش بر نمیام."

همه‌ی افراد این شانس را دارند که در زندگی بین دو راه با تقاطع پرشمار دست به انتخاب بزنند: ترس یا عشق. راه زندگی در وفور و آزادی از طریق عشق می‌گذرد.

در زیر ۱۲ دلیل آورده شده است که چرا شما باید همیشه عشق را به ترس ترجیح دهید.

۱.شما اغلب اوقات با چیزی برانگیخته می‌شوید که می‌توانید آن را به دست آورید و بخشی از آن باشید. عشق مسیر طبیعی برای سفر به سوی چیزی است که می‌توانید به‌دست آورید.
اگر از فرصتی که پیش‌روی‌تان هست هیجان‌زده هستید نشان می‌دهد دریافته‌اید چیزی از آن به دست خواهید آورد. این فرصت به دست آوردن چه یک شغل جدید باشد، چه یک شریک تجاری با ارزش باشد، یا یک مکان جدید که خانه بنامیدش، یا یک رابطه‌ی عاشقانه، آن زمان کاملا شناخته خواهد شد که با عشق عمل کنید. از فداکاری‌ها یا قربانی‌های لازم برای رسیدن به هدف‌تان استقبال کنید و هر ترسی را که داشته‌اید فراموش کنید.

وینچه لمباردی، مربی فوتبال مشهور به ما یادآوری می‌کند که برای موفق بودن باید آن نوع کار سخت را بپذیریم که عاشق‌اش هستیم. او می‌گوید: " قیمت موفقیت، کار سخت، فداکاری برای کار در دست، و تعیین برندگی یا بازندگی است، ما باید بهترینِ(توان و کار) خودمان را به وظیفه‌ی محوله اختصاص دهیم"

۲.اگر حقیقتا عاشق چیزی یا شخصی باشید، به طور مستمر برای رسیدن به موفقیت کار خواهید کرد، و عشق تان به شما انگیزه خواهدداد.
به رغم این که ظاهرا بعضی آدم‌ها همه ی موفقیت ها را یک‌جا دارند، ولی زندگی برای هیچ‌کس آسان نیست. حقیقت این است هر کس که موفقیت بادوامی را در زندگی ساخته است مجبور بوده است دائما برای آن بجنگد تا به آن برسد. دقیقا همین برای شما صدق می‌کند. هیچ‌چیز بادوامی به آسانی به‌دست نمی‌آید، و هیچ‌چیز آسانی دوام نخواهد داشت. به عشق‌تان اجازه دهید خواسته‌های شما را در مواقع مواجهه با آزمایش‌های سخت و شدید تقویت کند و تازه نگه دارد. دکتر مارتین لوترکینگ، روزی اظهار کرد نیاز است برای رسیدن به موفقیت کماکان جمعی کار کنیم. وی گفته است: "پیشرفت انسان نه خودکار و نه بدیهی است، … هر گامی به سوی هدف عدالت مستلزم قربانی و فداکاری، تحمل شدائد، و مبارزه است؛ مستلزم تقلا و اشتیاق خستگی‌ناپذیر آدم‌های فداکار است".

۳.عشق مستلزم فداکاری است، و اگر بخواهید برای آن‌چه عاشق‌اش هستید فداکاری کنید، آن گاه به صورت نمایی رشد خواهید کرد.
وقتی در زندگی چیزی پیدا می‌کنیم که عاشق‌اش می‌شویم، نیازمند فداکاری است. رویدادها، آدم‌ها، و موقعیت‌های عالی که به زندگی ما می‌آیند بیشتر اوقات نتیجه‌ی فداکاری عامدانه هستند. ما نیاز داریم چیزی را بدهیم تا چیزی باشکوه‌تر را بگیریم. هنری فورد گفته است: "یکی از بزرگ‌ترین اکتشافاتی که یک مرد انجام می‌دهد، یکی از بزرگ‌ترین سورپرایزهای‌اش، این است که پی می برد می‌تواند چیزی را انجام دهد که می‌ترسیده است نتواند انجام دهد." اجازه دهید در سفر شما قدرت عشق بر هر ترسی که مدعی است قادر نیستید فداکاری لازم را انجام دهید غلبه کند.

۴. وقتی کاری باابهت را شروع می‌کنید، به این دلیل است که "عاشق" پروژه‌تان شده اید. این ذهنیت را سرلوحه‌ی همه‌ی اعمالتان قرار دهید.
مغز ما قدرتی باورنکردنی دارد که وقتی تقلا می‌کنیم برای چیزی که عاشق‌اش هستیم موفق باشیم بیدار و زنده است. وقتی برای رسیدن به چیزی که واقعا خواسته‌تان هست متعهد باشید، کارها بسیار آسان‌تر خواهد شد- و عملا یک کار پیش‌پا افتاده می‌شوند.

اهداف شما به دلیلی وجود دارند. آنها به عشق شدید و آتشین به کارتان انگیزه می‌دهند. نویسنده‌ی مشهور جک کن‌فیلد می‌گوید: "آدم‌های موفق در زندگی صرف نظر از این که در اطراف شان چه می گذرد تمرکزی مثبت دارند. آنها روی موفقیت گذشته‌شان متمرکز هستند تا شکست‌های گذشته‌شان، آنها هم چنین روی گام‌های عملی بعدی متمرکز هستند که نیاز دارند برای نزدیک‌تر شدن به تحقق اهدافشان بردارند و نه همه ی رنج و محنتی را که زندگی به آنها نشان داده است." این حقیقت که شما "عاشق" هدف یا پروژه‌تان شده اید گام‌های شما را به سوی موفقیت هدایت خواهد کرد.

۵. به لحاظ زیست‌شناسی، مغز انسان به احتمال بیش‌تری به چیزهای مثبت پاسخ می‌دهد تا منفی. انتخاب عشق، مغز شما را به طور مثبت هدایت خواهد کرد.
در یک سطح زیست‌شناسی ساده، مغز شما وقتی می‌تواند با وضوح و دید بهتری پاسخ ‌دهد که به چیزی مثبت فکر کنید نه منفی. به همین علت است که یک خوی انسانی بنیادین برای گوش دادن به آدم‌هایی وجود دارد که با ما موافق هستند، تا آدم‌هایی که کاملا از دیدگاه مخالف صحبت می‌کنند. یک لحظه درنگ برای بازتاب دادن چگونگی اندیشیدن شما برای اولین بار به پروژه‌ای که عاشق آن هستید مغزتان را روی عمل مثبت متمرکز خواهد کرد.

کنفسیوس درباره‌ی این عمل مثبت، توصیه‌ای حکیمانه برای مواقعی دارد که شما برای رسیدن به اهداف‌تان با موانع غیرمنتظره روبه رو می‌شوید: "وقتی بدیهی است که اهداف تحقق نمی‌یابند، اهداف را اصلاح نکنید، گام‌های عمل یا اقدام را اصلاح کنید." بهتر است مسیرتان انعطاف‌پذیر باشد تا تسلیم ترس شوید و کاملا آن را رها کنید.

۶.ترس مسیرتان را تیره و ابری می‌کند، ولی عشق آن را فراخ و روشن می‌کند.
پذیرفتن ترس‌های‌تان برای یک پروژه یا هدف فقط مانع توانایی‌تان برای حرکت رو به جلو می‌شود. تمرکز بر عشق، اگر به قدر کافی وقوع آن برایتان اهمیت داشته باشد، به شما نشان خواهد داد هر چیزی شدنی است. فرانکلین دی. روزولت گفته است، "هیچ‌چیز برای ترسیدن، جز خود ترس وجود ندارد." اجازه ندهید ترس جایی در مسیرتان برای رسیدن به هدف داشته باشد.

۷.بدانید ترس یک هیجان است و وقتی احساس می‌شود که چیزی سهمگین سر راهتان قرار داشته باشد، و بدانید عشق است که به شما اجازه خواهدداد از آن موانع بگذرید.
ترس یک هیجان انسانی طبیعی است، و باید فهمید هر کس بارها در زمان‌های متفاوت در زندگی ترسیده است.اگر همواره با ترس‌تان روبه‌رو شوید شما عادی و سالم هستید. ولی حرکت به رو به جلو زیر سایه و چهره‌ی عشق نشان می‌دهد ترس فقط از طریق انتخاب‌های خودتان می تواند موانع را ایجاد ‌کند. شما ظرفیت دارید وقتی عشق را کنترل می‌کنید به موانع گذشته نگاه کنید.

بازیگر مشهور بسکتبال، مایکل جوردن، اندیشه‌هایش را درباره‌ی غلبه بر موانع با ما به اشتراک می‌گذارد: "اگر تلاش کنید به موفقیت برسید، حتما موانع وجود خواهند داشت. من هم آنها را داشته‌ام، همه‌ آنها را داشته‌اند. ولی موانع نباید شما را متوقف کنند. اگر به سمت یک دیوار می‌دوید، هرگز برنگردید و تسلیم نشوید. بدانید که چطور از آن بالا بروید، از آن بگذرید، یا آن را خرد کنید."

۸.به گفته جیم کری، "شما ممکن است برای چیزی که نمی خواهید شکست بخورید، در این صورت به فال نیک بگیرید، ممکن است شانس خوبی برای انجام کاری داشته باشید که عاشق آن هستید."
یکی از دوست داشتنی‌ترین کمدین‌های جهان جیم کری یک نکته‌ی جالب از جنگ بین عشق و ترس می‌گوید. ترس می‌تواند شما را به این باور محدود کند که بسیاری از چیزها یا کارها "ناممکن" است. عشق کلیدی است که قفل قفس را باز می‌کند، و به شما نشان می‌دهد گیجی و سرگشتگی خوب است، به ویژه وقتی دنبال چیزی می روید که عاشق‌اش هستید.
۹.عشق شما را آزاد می‌گذارد با اعتماد به نفس و جرات عمل کنید.

عشق نیرویی را به حرکت در خواهد آورد که جرات و اعتماد به نفس را در سفرتان فعال می‌کند. این دو صفت وقتی با ترس عمل می‌کنید تجربه نمی شوند یا بروز نمی‌کنند. حتی هلن‌کلر که جرات و اعتماد به نفس مثال زدنی داشت، همواره برای این دو صفت تقلا می‌کرد، و به این نتیجه‌گیری رسید: "خوش‌بینی آن باور است که شما را به موفقیت برساند. هیچ‌چیز را نمی‌توان بدون امید و اعتماد به نفس انجام داد."

ترس به دنبال قرار دادن حدود روی چیزی است که شما باور دارید می‌توانید به آن دست یابید؛ ولی عشق، یادآوری‌کننده‌ی صبوری است کهبرای ریسک‌ها اعتماد به نفس می دهد و نیز جرات می دهد به خاطر نیازتان برای رسیدن به نتایج برسید با شکست بجنگید.

۱۰.ترس می‌گوید، "من نمی‌توانم کافی باشم، " عشق می‌گوید، "من همیشه کافی‌ام".
ترس می‌کوشد شما را از رشد باز دارد و به شما دروغ بفروشد؛ عشق هر روز به در خانه‌ی شما برخواهد گشت و در می‌زند تا آن را باز کنید. روان‌شناس مشهور، آلبرت الیس، به ما یادآوری می‌کند که "هنر عشق عموما هنر مقاومت است". برای آن چه مدت مدیدی عاشق‌اش بوده‌اید مقاومت کنید، آن گاه به موفقیت و سرانجام خواهید رسید.

۱۱.عشق فرصت‌های جدید از مشکلات خلق می‌کند.
حتی با یک طرح تفصیلی دقیق، بعضی اوقات زندگی یک مانع عملی عظیم( یا کِرو بال) به سوی ما پرتاب می‌کند و ما مجبوریم تحت شرایط کم‌تر از ایده‌آل کاری بکنیم. ترس می‌کوشد به شما بگوید این پایان کار است؛ ولی عشق، مطمئن و امن از توانایی‌اش برای یافتن فرصت‌های تر و تازه از رویدادهای غیرمنتظره است. خواستن یک چیز با اشتیاق خیلی قوی می‌تواند ما را در مسیر عشق و موفقیت حفظ کند.

نویسنده‌ی کتاب "موفقیت شخصی"، ناپلئون هیل در دوره‌ی خودش نکات خردمندانه‌‌ای را با ما به اشتراک گذاشت، او می‌گوید: "نقطه‌ی شروع همه‌ی موفقیت‌ها میل و خواسته است." اجازه دهید میل به تحصیلات یا شغل فرصت‌های جدید برایتان را ایجاد کند که با قدرت تمام، چهره‌ی دنیا را عوض کنید.

۱۲.عشق از دیگران حمایت می‌کند و یک جهان زیباتر را با هم‌بستگی خلق می‌کند.
نهایتا لازم است همه‌ی افراد تقلا کنند با عشق زندگی کنند تا دنیایی زیباتر خلق شود. ترس می‌کوشد آدم‌ها را از هم جدا کند، و همکاری سودمند و باورنکردنی را به یاس و دلسرد تبدیلکند. ولی عشق نیروی فناناپذیر است که تیمی از افراد بی‌ادعا را خلق می‌کند که در آن هر شخص به بهترین نحو کار خواهدکرد. سخنران و نویسنده‌ی مشهور جان مکس‌ول به بیان دیگر می‌گوید: "کار تیمی اجازه می‌دهد رویاها تحقق یابند."

منبع: لایف‌هک
ترجمه: سایت بازده
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید