تفاوت‌ آدم‌های مثبت و منفی

همان‌طور که می‌دانید، بودن کنار آدم های مثبت و منفی تجربه‌هایی به‌غایت متفاوت است. اگر می‌خواهید مثبت‌تر باشید، در اینجا ۱۵ شیوه برای این کار آورده‌شده‌اند:

کد خبر : ۱۸۱۹۰
بازدید : ۲۴۱۷
همان‌طور که می‌دانید، بودن کنار آدم‌های مثبت و منفی تجربه‌هایی به‌غایت متفاوت است. اگر می‌خواهید مثبت‌تر باشید، در اینجا ۱۵ شیوه برای این کار آورده‌شده‌اند:

۱. "شکست بخشی از یادگیری است"
انسان‌های مثبت شکست را به‌منزله‌ي فرصتی برای یادگیری و بهتر شدن می‌بینند. آن‌ها می‌دانند شکست صرفا یک رویداد است و ماهیت وجودی‌شان را تعریف نمی‌کند. در مقابل، شکست، آدم‌های منفی را به‌لحاظ احساسی فلج می‌کند، چرا که آن‌ها می‌گذارند شکست ماهیت وجودی‌شان را تعریف‌کند. این آدم‌ها متوجه نمی‌شوند که شکست بخشی از یادگیری و رشد کردن است.

۲. "می‌توانم کارهای دشوار انجام‌دهم"
آدم های مثبت دوست‌دارند با چالش روبرو شوند. آن‌ها می‌دانند بدون تلاش و کوشش، رشد هم در کار نخواهد بود. آدم‌های مثبت از سختی‌ها استقبال می‌کنند و به‌دنبال راه‌هایی برای فائق‌آمدن بر آن‌ها می‌گردند. در مقابل آدم‌های منفی مسیر آسان را ترجیح می‌دهند. چون موانع، احتمال شکست را افزایش می‌دهند، آدم‌های مثبت سعی می‌کنند چنان‌که از طاعون دوری می‌کنند، از آن ها نیز دوری کنند. به‌دید آدم‌های منفی، روزگار سخت کسی را نمی‌سازد، بلکه ویران می‌کند.

۳. "به بهترین شکلی که می‌توانم کارم را انجام می‌دهم"
آدم های مثبت سعی می‌کنند فارغ از شرایط به بهترین شکلی که می‌توانند کارشان را انجام دهند. آن‌ها می‌دانند چیزهای بسیاری خارج از حیطه‌ی کنترل‌شان وجود دارد، اما تلاش و کوشش در این حیطه نمی‌گنجد. آدم‌های مثبت فارغ از نوع کار، آن را به بهترین شکلی که می‌توانند انجام می‌دهند، حتی اگر این بهترین شکل چندان هم فوق‌العاده نباشد. در مقابل، آدم‌های منفی دوست‌دارند همه‌چیز برایشان آسان باشد. آن‌ها معتقدند اگر بنا باشد برای کاری سخت تلاش‌کنند، آن کار در حد توان‌شان نیست و در نتیجه از انجام‌دادن آن صرف‌نظر می‌کنند. این آدم‌های تنها اگر بدانند کسی نگاه‌شان می‌کند، تمام توان‌شان را به‌کار می‌گیرند.

۴. "چه آدم الهام‌بخشی!"
آدم های مثبت از موفقیت دیگران الهام می‌گیرند، به کسانی که از خودشان بهتر هستند نگاه می‌کنند و از خودشان می‌پرسند: "از او چه می‌توانم یاد بگیرم؟" اما آدم‌های منفی به سایر آدم‌ها حسودی می‌کنند و از موفقیت‌شان می‌ترسند. در نظر آدم‌های منفی، موفقیت دیگران به‌منزله‌ی شکست خودشان است.

۵. "چه کاری را می‌توانم بهتر انجام‌دهم؟"
آدم های مثبت از بازخوردهای دیگران استقبال می‌کنند. چون این آدم‌های برای بهتر شدن تلاش می‌کنند، ازهر چیزی که مهارت‌شان را افزایش‌دهد استقبال می‌کنند. آدم‌های منفی بازخوردها و پیشنهادهای اصلاحی دیگران را توهین‌آمیز می‌دانند و آن‌ها را نه ابزاری برای دستیابی به پیشرفت، که نشانه‌ای برای خامدستی خودشان تلقی می‌کنند.

۶. "من به چیزی که روی آن تمرکز دارم قدرت می‌بخشم"
آدم های مثبت روی چیزهایی که می‌توانند کنترل کنند تمرکز می‌کنند. آن‌ها می‌دانند شادی‌شان به واکنش‌شان به اتفاقات پیرامون‌ خود بستگی دارد. آدم‌های مثبت باور دارند به چیزهایی که بر آن‌ها تمرکز می‌کنند قدرت می‌بخشند، پس از قدرت تمرکزشان هوشمندانه استفاده می‌کنند. اما آدم‌های منفی تمرکزشان را بر روی چیزهایی می‌گذارند که نمی‌توانند کنترل‌کنند. برای نمونه آن‌ها راجع‌به مکالمات گذشته‌شان بسیار فکر می‌کنند، خودشان را به‌خاطر اشتباه‌های گذشته سخت سرزنش می‌کنند و می‌گذارند ترس از آینده آن‌ها را از حرکت در مسیر امروز باز بدارد.

۷. "آدم‌ها می‌توانند تغییر کنند"
آدم های مثبت می‌دانند تنها چیزی که تغییر نمی‌کند همانا مفهوم تغییر است. آن‌ها باور دارند می‌توانند تغییر کنند و دیگران را تغییر دهند. اما آدم‌های منفی باور دارند آدم‌ها تغییرناپذیر هستند و بنابر این برای پیشرفت تلاشی نمی‌کنند، چرا که باور دارند: "فایده‌اش چه است؟"به‌علاوه، آدم‌های منفی نمی‌گذارند سایرین نیز تغییر کنند. منفیها به مجرد این‌که هویت کسی را به شکل خاصی در نظر بگیرند، سخت می‌توانند دید خود را نسبت به او تغییر دهند.

۸. "چیزهای زیادی هست که هنوز یاد نگرفته‌ام"
آدم های مثبت عاشق یادگیری هستند. آنها می‌دانند اطلاعات روز به روز بیشتر می‌شود و چیزی که ۱۰ سال پیش استفاده می‌شد، شاید امروز دیگر چندان اثربخش نباشد. اما آدم‌های منفی فکر می‌کنند همه‌چیز را می‌دانند و اگر اطلاعات جدید با دانسته‌های پیشین‌شان تناقض داشته‌باشد، کم‌تر از آن استقبال می‌کنند. آن‌ها کمتر به آن‌چه درست است اهمیت می‌دهند و بیشتر برایشان مهم است که چه کسی درست می‌گوید.

۹. "به رویاهای بزرگ فکر می‌کنم."
آدم های مثبت هراسی نسبت به گذر از مرزهای فرضی پیشین و کسب استقلال ندارند. در مقابل،‌ آدم‌های منفی نه‌تنها در حد و اندازه‌های کوچک فکر می‌کنند، بلکه سعی می‌کنند به دیگران هم بقبولانند رویاها و آرمان‌هایشان بیش از حد بزرگ است.

۱۰. "تابه‌حال راجع به (فلانی) شنیده‌اید؟"
آدم‌های مثبت در غیاب دیگران از آن‌ها تعریف می‌کنند، اما آدم‌های منفی دیگران را در هم می‌شکنند تا خودشان احساس خوبی داشته‌باشند.

۱۱. "من یا بدترین دشمن خودم هستم، یا بهترین دوست خودم."
آدم های مثبت گفتگوی موثری با خودشان دارند. آن‌ها از چیزهایی که به خودشان می‌گویند آگاه هستند و نمی‌گذارند افکار دیگران ناامیدشان کنند. به‌علاوه، انتظارات این آدم‌ها هم معقول است. آدم‌های مثبت به خودشان راجع‌به ضعف‌هایشان یا دشواری شرایطی که در آن قرار دارند دروغ نمی‌گویند. در مقابل، آن‌ها به خودشان چیزهایی می‌گویند که برای رسیدن به موفقیت نیازشان دارند. آدم‌های منفی بدترین دشمن خودشان هستند. آن‌ها همیشه نیمه‌ی خالی لیوان را می‌بینند، حتی اگر آدم‌های موفقی باشند. آن‌ها مهارت عجیبی در تمرکز کردن بر جنبه‌های منفی همه‌چیز و کاستن از اعتماد به‌نفس خود دارند.

۱۲. "بدن من چه می‌گوید؟"
آدم های مثبت مانند قهرمان‌ها با خودشان رفتار می‌کنند. آن‌ها با مردم به‌صورت هدف‌دار تعامل دارند و حالات چهره‌شان مثبت‌گرایی‌شان را بازتاب می‌دهد. اما آدم‌های منفی خود را کوچک می‌پندارند، سرشان را بین دست‌هایشان می‌گیرند و به پایین نگاه می‌کنند. اگر صرفا نگاهی به این آدم‌ها بیندازید خواهید گفت دیوانه، غمگین یا بی‌تفاوت هستند، اما به‌هیچ وجه خوشحال نیستند.

۱۳. "کار رویایی از دل کار تیمی برمی‌آید"
چون آدم‌های مثبت تیم‌دوست هستند،‌ ایده‌هایی را پشتیبانی می‌کنند که به خودشان تعلق ندارد - حتی اگر با آن‌ها مخالف باشند. اما آدم‌های منفی سخت می‌توانند ایده‌هایی را پشتیبانی‌کنند که حس می‌کنند موفق نمی‌شوند. وقتی ایده‌ای که به خودشان تعلق نداشته به موفقیت نمی‌رسد، حتما در صحبت با هم‌تیمی‌هایشان از عبارت "من که گفته‌بودم" استفاده می‌کنند.

۱۴.'نیمه‌ پر لیوان چیست؟"
آدم های مثبت حس قدردانی دارند. آن‌ها خوبی‌های هر موقعیتی را درمی‌یابند و همه‌چیز را تمام‌شده نمی‌پندارند. اما آدم‌های منفی سخت می‌توانند در موقعیت‌های دشوار، نکات مثبت ببینند. آن‌ها اغلب به دیدن جنبه‌های مثبت موقعیت‌ها فکر نمی‌کنند.

۱۵."تو خیلی خوب کارت رو انجام می‌دی!"
آدم‌های مثبت دوست دارند مثبتی را گسترش دهند. آن‌ها خوب توجه دارند سایرین چه‌موقع کارشان را خوب انجام می‌دهند و به‌سرعت این نکته را به آن‌ها می‌گویند. اما آدم‌های منفی گرا می‌گویند: "چرا باید سایرین را به‌خاطر کارهایی که وظیفه‌شان است تشویق‌کنم؟" چیزی که این آدم‌ها نمی‌فهمند این است که مساله تشویق‌کردن نیست، بلکه نشان‌دادن توجه شما به دیگران است. یک تشویق ساده می‌تواند روابط را مستحکم‌تر کند و به آدم‌ها برای بهتر انجام‌دادن کارشان انگیزه بدهد. آدم‌های مثبت هیچ‌گاه قدرت کلمات دلگرم‌کننده را دست‌کم نمی‌گیرند.

منبع: لایف هک
منبع: سایت بازده
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید