مغز گوگل چگونه کار می‌کند؟

مغز گوگل چگونه کار می‌کند؟
کد خبر : ۲۱۷۵۳
بازدید : ۲۸۵۹
چند هفته پیش، در کنفرانس سالانه I/ O گوگل که در آمفی‏تئاتر شورلاین (Shoreline) منطقه سیلیکون ولی برگزار شد، سوندار پیچای (Sundar Pichai)، مدیرعامل گوگل بسیار آرام و منطقی به نظر می‏رسید. در این کنفرانس، مدیر 43 ساله گوگل مثل یک هنرمند ستاره بود و وقتی با استقبال و شادمانی جمعیت حاضر که عمدتا تولیدکنندگان نرم‏افزار بودند مواجه شد، لبخندی به صورتش نشست و با لهجه مخصوص جنوب هندی خود گفت: «ما در دورانی بسیار بسیار هیجان‏انگیز زندگی می‏کنیم. کامپیوتر سیر تکاملی حیرت‏انگیزی دارد.»

درست است! پیچای نمی‏تواند با استیو جابز یا حتی مارک زوکربرگ یا جف بزوس یا تیم کوک مقایسه شود. او مدیرعاملی کلاسیک، منظم و نه چندان جذاب است که از داخل شرکت انتخاب شده و ترجیح می‏دهد به جای اینکه جمعیتی از تولیدکنندگان نرم‏افزار را به هیجان بیاورد، درگیر آینده علم کامپیوتر شود. و این دقیقا همان چیزی است که لری پیج، موسس شرکت گوگل، زمانی که پیچای را سال گذشته برای مدیریت یکی از بزرگ‌ترین فرانشیزهای تکنولوژی شرکت انتخاب کرد، مدنظر داشت.

وظیفه‏ای که او دارد بسیار مهم است. گوگل یا شرکت مادر آن به نام الفبت، با ظرفیت بازار حدود نیم تریلیون دلاری، دومین شرکت ارزشمند دنیا محسوب می‏شود که گستره‏های زیادی از صنعت تکنولوژی را، ازجمله جست‏وجوی اینترنتی، تبلیغات دیجیتالی، موبایل و فیلم، تحت تسلط دارد. اما لری پیج و پیچای به‌خوبی می‏دانند که بزرگان تکنولوژی وقتی قوی‏ترند، اغلب شکست می‏خورند. و درحالی‌که غول‏های اولیه تکنولوژی مانند IBM و بلک‏بری تنها با یک دشمن سرنگون شدند، گوگل با جنگی در چند جبهه مواجه است که طرف‏های او چهار ابرقدرت دنیای تکنولوژی هستند. این چهار ابرقدرت عبارت است از: اپل در صنعت موبایل؛ فیس‌بوک در تبلیغات، فیلم و ارتباطات؛ آمازون در تجارت الکترونیک و مایکروسافت در نرم‏افزار و خدمات ابری.

پیچای همه این نزاع‏ها را در میان تحولات تکنولوژیک اساسی به راه می‏اندازد. همان‏طور که گوگل به هدایت تحول از کامپیوترهای رومیزی به موبایل ادامه می‏دهد، صنعت کامپیوتر نیز در حال حرکت به سوی صفحات چندگانه است و در برخی نمونه‏ها - مانند اسپیکر هوشمند اکو شرکت آمازون - حتی هیچ تصویری وجود ندارد. تعاملات با ابزارها و اپلیکیشن‏ها به سرعت به مکالمات دوسویه تبدیل می‏شود و گاهی اوقات «بات‏های» هوشمند را که مایکروسافت، فیس‌بوک و دیگر شرکت‌ها ایجاد کرده‏اند، به‌کار می‏گیرد. این بات‏ها برخلاف اپلیکیشن‏ها خدمات ارتباطی برتر مانند مسنجر فیس‌بوک (با 900 میلیون کاربر) یا اسکایپ مایکروسافت (با 300 میلیون کاربر) را اداره می‏کنند. گوگل هم Gmail بسیار محبوب را دارد، اما این سرویس عاری از سیستم‏ پیام‏رسانی مدرن است.

به هر حال، پیچای معتقد است این دنیای تکنولوژی جدید به خاطر یک چیز برای گوگل متناسب‏سازی شده است: هوش مصنوعی. این روزها تقریبا همه می‏توانند مکالمات ساده و ابتدایی را برنامه‏ریزی کنند (برنامه سیری اپل جزو اولین‏ها بود)، اما برای اینکه از نمایش‏های پر زرق و برق اولیه فراتر رویم، به الگوریتم‏های پیچیده‏تری نیاز داریم. هوش مصنوعی سال‏ها در اتاق فرماندهی شرکت گوگل قرار داشته است. این شرکت مدت‏ها قبل از رقبای خود در سازه‏های بنیادینی مانند اپلیکیشن‏های تشخیص صدا، درک زبان و ترجمه ماشینی سرمایه‏گذاری کرده است. پیچای می‏گوید سال‏ها بعد از مهیاسازی این کارها، این شرکت آماده است همه آنها را در محصولات جذابی که گوگل را پیشتاز رقابت نگه می‏دارد، ترکیب کند. به گفته او: «بینش ما این است که از پیشتاز بودن در موبایل به پیشتاز بودن در هوش مصنوعی در دنیا تبدیل شویم.»

لیست انجام کارهای پیچای با پولی کردن یک امپراتوری دیجیتال پراکنده شروع می‏شود که جست‏وجوی اینترنتی، سیستم عامل اندروید، نقشه‏ها، یوتیوب، بازی و غیره را پوشش می‏دهد. این امپراتوری عبارت است از: حفظ انسجام ائتلاف ناهمگونی از شرکت‌های رقیب که دنیای اندروید را شکل می‏دهند؛ یکی کردن دو سیستم عامل گوگل، یعنی اندروید و کروم؛ مقابله با تحقیقات مالیاتی و ضد تشکیل اتحادیه در اروپا و جاهای دیگر. پیچای می‏گوید آماده است این دگرگونی عظیم گوگل را هدایت کند و می‏گوید: «برای تحول شرکت با استفاده از یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی، شخصا حسی نو شده از تمرکز بر ماموریت‏مان دارم.»

از فقر تا مدیریت گوگل
اگر زمان را به مدت سه دهه یا بیشتر به عقب برگردانید، پیچای را می‏بینید که جلوی یک موتور ایستاده، پدرش دسته‏های فرمان را گرفته و مادرش درحالی‌که برادر کوچکش را به پشتش بسته، ترک موتور نشسته و آنها در حال عبور از ترافیک پرهرج و مرج چنای هستند. پیچای در چنین فضایی بزرگ شده است؛ در خانه‏ای کوچک و ساده. طبق استانداردهای غربی و با توجه به اینکه پدر پیچای یک مهندس برق بود، آنها یک خانواده متوسط رو به پایین بودند. سال‏ها آنها تلویزیون، تلفن یا خودرو نداشتند.

اما خانواده پیچای تاکید فراوانی بر تحصیلات داشتند و پیچای توانست در یک موسسه هندی معتبر برای تحصیل اقدام کند. بعد از فارغ‏التحصیلی با مدرک مهندسی بورسیه دانشگاه استفورد را گرفت و به تحصیل در رشته مهندسی با هدف دریافت مدرک PhD و داشتن شغلی آکادمیک، مطابق رویای والدینش پرداخت.

پیچای در سال 2004 و زمانی که گوگل به‌عنوان یک موتور جست‏وجو به سرعت رشد می‏کرد و هنوز فقط مایکروسافت را سخت‏ترین دشمن خود می‏دانست، وارد گوگل شد و در میانه بلوای جنگ این شرکت با غول نرم‏افزاری دنیا قرار گرفت. او از همان ابتدا رویکردی منظم و استراتژیک را برای تصمیم‏گیری از خود نشان داد که باعث شد در رده‏های مدیریتی شرکت گوگل مسیری رو به بالا را طی کند. او مسوولیت یک بخش نرم‏افزاری نه‌چندان دهان پرکن، اما مهم به نام Google Toolbar را بر عهده گرفت که به افراد امکان می‏داد به‌طور مستقیم در مرورگرهای خود جست‏وجو کنند، بدون اینکه نیاز باشد به صفحه اصلی گوگل بروند.

اقدامات استراتژیک پیچای در این بخش او را به مرحله پرریسک بعدی فرستاد: مرورگر کروم. این پروژه در داخل شرکت گوگل بسیار جنجالی بود چراکه برخی می‏ترسیدند باعث شود دشمنی با مایکروسافت که مرورگر Internet Explorer آن بر بازار مسلط بود، وخیم‏تر شود. پیچای معتقد بود گوگل می‏تواند مرورگر بهتری بسازد و این نگرانی هم وجود داشت که مایکروسافت با ایجاد تغییری در Explorer دسترسی کاربران به گوگل را دشوارتر کند. پیچای که در آن زمان برای ماریسا میر، مدیرعامل فعلی یاهو کار می‏کرد، با یک تیم کوچک توانست بی‌سر و صدا این محصول را تولید کند. در سال 2012 کروم به مرورگر شماره یک کامپیوترهای شخصی تبدیل شد و به یمن رشد اندروید، توانست در ابزارهای موبایل نیز به محبوبیت برسد.

پیروزی غیرقابل پیش‏بینی کروم، شهرت پیچای را با اینکه در نقش یک کارآفرین شرکتی تاسیس نکرده بود، به‌عنوان یک نابغه در تولید محصول افزایش داد و جایگاه او را در نردبان شرکتی گوگل بالا برد. به گفته یکی از مدیران سابق گوگل، «بخشی از شرکت گوگل سبک حرفه‏ای دارد که سوندار کاملا برای آن ساخته شده است اما دیگران مهارت فنی و کارآفرینی او را دست کم می‏گیرند. او در این نقش خیلی خیلی خوب عمل می‏کند.»

با از میدان به‌در شدن تعدادی از رقبای احتمالی، مسوولیت‏های پیچای افزایش یافت. ماریسا میر که در آن زمان رئیسش بود، گوگل را ترک کرد و به یاهو رفت. در سال 2013 پیچای که تولید یک سیستم‌عامل و مجموعه لپ‏تاپ‏هایی بر اساس کروم را آغاز کرده بود، مسوول کنترل اندروید شد که مهم‏ترین محصول گوگل بود و اندی رابین، خالق آن، کنار گذاشته شده بود. یک‌سال بعد، ویک گوندوترا، از مدیران ارشد شرکت که هدایت گوگل پلاس را بر عهده داشت نیز کنار گذاشته شد.

در طول همه این اتفاقات، پیچای ساکت و بی‏حاشیه به‌کار خود ادامه می‏داد و شهرت و اعتبار خود را به‌عنوان یک مدیر دانشگاهی صیقل می‏داد و مهم‏تر از آن، اعتماد لری پیج را به‌دست می‏آورد. در یک برنامه‏ریزی برای تجدیدنظر امور گوگل، مقامات ارشد شرکت سال گذشته از پیچای خواستند چشم‏اندازی برای کارآیی و رشد اپلیکیشن‏ها در دنیای چندرسانه‏ای آینده طراحی کند. وقتی او این کار را انجام داد، لری‌پیج با خوشحالی اعلام کرد که هیچ تصویری از آینده واضح‏تر از این نمی‏توانست باشد. چند ماه بعد، وقتی پیج سازماندهی گوگل را تغییر داده و آن را به یک شرکت هلدینگ به نام الفبت تبدیل کرد، پیچای را به مدیرعاملی گوگل که 99 درصد درآمد الفبت و کل سود آن را تشکیل می‏دهد، برگزید.


مغز گوگل برای دنیای هوش مصنوعی
نقطه صفر سوق یافتن پیچای به سوی اولین بودن در هوش مصنوعی دنیا، یک ساختمان دو طبقه غیرقابل توصیف، در طرف مقابل ساختمان مرکزی مجموعه گوگل در کالیفرنیا است؛ لابراتواری تخصصی که «مغز گوگل» نامیده می‏شود و ایده بیشتر محصولات آینده گوگل در آنجا شکل می‏گیرد.

این گروه حدود چهار سال پیش، به عنوان چیزی شبیه یک آزمایشگاه تحقیقاتی شکل گرفت که مجموعه‏ای از تکنیک‏های برنامه‏ریزی هوش مصنوعی تحت عناوین یادگیری عمیق و شبکه‏های عصبی را دربرمی‏گیرد. دانشمندان علوم کامپیوتر، چند سال پیش این تکنیک‏ها را توسعه داده بودند، اما به درستی آنها را تست نکرده بودند چون به حجم عظیمی از قدرت کامپیوتری نیاز داشتند. گوگل از این قدرت برخوردار بود و بنابراین جف دین (Jeff Dean)، یکی از رهبران خود در سیستم‏های کامپیوتری مقیاس بزرگ را به همراه کارشناسان هوش مصنوعی به‌کار گمارد. آنها این سیستم‏ها را برای انجام کار تشخیص تصاویر پروراندند و نتایجی که به‌دست آوردند، دلگرم‏کننده بود و پیشرفت‏های بزرگی در متدهای موجود گوگل حاصل شد.

سرویس Google Photos که برای ذخیره‏سازی و به اشتراک‏گذاری عکس‏های خود کاربران کاربرد دارد و حدود یک‌سال پیش معرفی شد، این پیشرفت‏ها را به بار نشاند و با قابلیت خود برای شناسایی و جست‏وجوی تصاویر و سازماندهی اتوماتیک آنها، دنیای تکنولوژی را متحیر کرد. با این سرویس می‏توانید نام اشخاص، انواع حیوانات و غیره را با جزئیات جست‏وجو کنید. با وجود رقابت تنگاتنگ محصولات دیگر، سرویس Google Photos در حال حاضر 200 میلیون کاربر دارد. برای پیچای، این یک نمونه کلاسیک از کمک‏رسانی بهتر هوش مصنوعی در پیروزی گوگل است.

همان شیوه‏ای که در این سرویس برای تشخیص تصویر به‌کار رفت، در برنامه‏های تشخیص صدا، ترجمه و دیگر وظایف مشابه نیز کاربرد داشت. وقتی سیستم‏های جف دین برای تشخیص صدا پرورانده می‏شدند، دقت کار به‌طور چشمگیری بالا رفت. این یعنی ایجاد امکان شناسایی آنچه در رستورانی شلوغ گفته می‏شود و سپس ترجمه آن به بیش از 55 زبان مختلف.

به‌طور مشابه، تکنیک‏هایی که برای شناسایی تصاویر در Google Photos مورد استفاده قرار گرفت، برای افزایش قابلیت‏های تکنولوژی StreetView که عکس‏های پانوراما را از طریق نقشه گوگل قابل رویت می‏کند و امکان خواندن تابلوها و علائم را در خیابان‌ها فراهم می‏کند نیز به‌کار می‏رود. همچنین باعث توانمندسازی تیم آزمایشگاهی کوچکی در گوگل می‏شود که بتواند مشکل اختلال شبکیه دیابتی را که می‏تواند به نابینایی منجر شود، به‌طور موثری تشخیص دهند. جف دین با اشاره به تکنیک‏های هوش مصنوعی می‏گوید: «این تحولی بسیار بزرگ است. اطلاعات از درون شرکتی که قابلیتی جدید برای حل مشکلات به این شیوه را ایجاد کرده، در حال گسترش است.»

چیزی که به عنوان یک پروژه تحقیقاتی با چند نفر شروع شد، امروز صدها نفر را در شرکت گوگل درگیر کرده که به توسعه الگوریتم‏ها، سیستم‏های کامپیوتری و حتی اخیرا تولید تراشه‏های مخصوص گوگل مشغول هستند و همه اینها در راستای همین رویکردهای هوش مصنوعی است. در نتیجه، در حال حاضر بیش از 2 هزار پروژه داخل این شرکت وجود دارد که قابلیت‏های «مغز گوگل» را در تولید محصولات جدید به‌کار می‏گیرند.

رقبای گوگل نیز در حال جهش به سوی دنیای هوش مصنوعی هستند. مایکروسافت مکانی مشابه «مغز گوگل» راه‏‌انداخته که وظیفه انتقال تکنیک‏های یادگیری ماشینی به محصولات را دارد. فیس‌بوک به سرعت تیمی از صدها محقق هوش مصنوعی ایجاد کرده که به پیشرفت‏های قابل‌توجهی در تشخیص تصویر و زبان رسیده‏اند. آمازون بیش از هزار نفر را برای کار روی خانواده محصولات مرتبط با شرکت تابعه خود موسوم به آلکسا (Alexa) که داده‏ها و تجزیه و تحلیل ترافیک اینترنتی تجاری ارائه می‏کند، به‌کار گرفته است. اپل نیز مشغول توسعه قابلیت‏های سرویس سیری (Siri) است.

پیچای متقاعد شده که گوگل در این زمینه از رقبای خود بسیار جلوتر است. او به برنامه AlphaGo اشاره می‏کند که اخیرا بهترین بازیکن بازی «گو» در دنیا را شکست داده و ممکن است روزی در مشکلات عملی‏تر مثل سرمایه‏گذاری به‌کار رود. پیچای در این زمینه می‏گوید: «وقتی به یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی می‏نگرید، کارهایی وجود دارند که ظرف دو تا سه سال می‏توانند انجام شوند و کارهای عمیق‏تری هم هستند که زمان بیشتری می‏برند.» کارشناسانی مانند یوفی (Yoffie)، استاد دانشگاه هاروارد، با این موضوع موافقند که گوگل می‏تواند تحول به سوی دنیای هوش مصنوعی را هدایت کند. یوفی می‏گوید: «سوندار وارد دسته‏بندی‏های درستی شده و تصمیم‏های بسیار خوبی می‏گیرد» و می‏افزاید: «البته او هنوز به‌طور واقعی مورد آزمایش قرار نگرفته است.»

نویسنده: Miguel Helft
مترجم: مریم رضایی
منبع: Forbes


۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید