شش خطای رایج در نخستین برخورد اجتماعی

بسیاری از ما در برخورد اول با رفتار خود فرد مقابل را دچار شک و شبهه می‌کنیم. کاترین راجرز و جرمی بیزانس روانشناسان دانشگاه بریتیش کلمبیا دو فرایند را در نخستین برخورد تشخیص داده‌اند: "شناخت" در مقابل "میل".

کد خبر : ۲۴۳۶۵
بازدید : ۳۴۸۵۷
تاثیرگذاری و به‌جا گذاشتن برداشت مثبت در تعاملات اجتماعی و به‌ویژه در نخستین برخورد از اهمیت بسیاری برخوردار است. شناخت ۶ خطای رایج که باید در نخستین برخورد مد نظر داشت، ما را در موقعیت‌های گوناگون اجتماعی یاری می‌کند.

به گزارش دویچه وله، تصور کنید دو فرد را برای نخستین بار ملاقات می‌کنید. یکی از آنها سراپاگوش است، پیش از پاسخ به شما مکث می‌کند، متفکرانه و جدی به شما گوش سپرده و علاقه خود را به شما نشان می‌دهد. چهره او بیانگر این است که ارزش شناخت بیشتر را دارد و تمام تلاش خود را برای شادکردن شما خواهد کرد. حتی اگر احساس ‌کنید در بیان افکار خود ملاحظه می‌کند ناراحت نمی‌شوید، چون این امر در نخستین برخورد طبیعی است.

شخص دوم شوخ طبع و سرگرم کننده و پرانرژی است. به نظر می‌رسد که از چیزی که می‌خواهید بگویید خبر دارد و برای شما چند داستان از زندگی شخصی خود نقل می‌‌کند. برخی حاکی از موفقیت‌های او و برخی دیگر در مورد تجربیات ناخوشایندی هستند که در ارتباط با دیگران داشته و یا موقعیت‌هایی که در زندگی از دست داده است. پس از چند دقیقه شما شیفته نفر اول می‌‌شوید ولی حوصله وصبرتان را در مقابل نفر دوم از دست می‌دهید.

تحقیقات جدید دلیل این برداشت‌های متفاوت را روشن می‌کنند. بسیاری از ما در برخورد اول با رفتار خود فرد مقابل را دچار شک و شبهه می‌کنیم. کاترین راجرز و جرمی بیزانس روانشناسان دانشگاه بریتیش کلمبیا دو فرایند را در نخستین برخورد تشخیص داده‌اند: "شناخت" در مقابل "میل".

آنها معتقدند که ما هنگام نخستین برخورد از قضاوت‌های شخصی استفاده می‌کنیم. برای مثال ممکن است نظر مثبتی نسبت به خود داشته باشید و در نتیجه قضاوتی مثبت در ارزیابی افراد دیگر داشته باشید. از سویی دیگر ممکن است افراد دیگر را بر اساس برداشت خود از ویژگی‌های یک انسان معمولی قضاوت کنید. عوامل دیگری نیز در این فرایند دخالت دارند، نظیر نوع پوشش افراد، حالات چهره و میزان جذابیت آنها.

با این مقدمه می‌پردازیم به ۶ خطای رایجی که افراد در نخستین برخورد اجتماعی مرتکب می‌شوند:

۱- تلاش بیش از حد در ایجاد یک برداشت به‌یاد‌‌ماندنی: این‌که تلاش کنیم تصویری بسیار متفاوت‌تر از خود از یک انسان معمولی ارائه دهیم. تا زمانی که اطمینان حاصل نکرده‌اید که آیا مخاطب آماده پذیرش خود واقعی شماست، از قالب یک انسان معمولی خارج نشوید.

۲- برقراری ارتباط با مردم از طریق فاش کردن تجربیات شخصی: شما از واقعیت زندگی دیگران آگاهی ندارید. بنابراین اگر بیش از اندازه از زندگی شخصی خود بدون آگاهی متقابل از زندگی مخاطب صحبت کنید، ممکن است خود را در شرایط ناخوشایندی قرار دهید که منجر به گسستگی ارتباط شود.

۳- پرحرفی: در مثالی که در ابتدا ذکر شد، به نظر می‌رسد که نفر دوم هیچ فضای خالی برای این‌‌که شما سررشته سخن را در دست گیرید باقی نمی‌گذارد. گفت‌وگو با افرادی که انتظار دارند هر آنچه که می‌گویند گوش دهید، خسته‌کننده و کسالت‌آور است.

۴- اصرار بر جلب توافق دیگران: تحمیل عقاید خود بر افرادی که شناخت کاملی ازآنها ندارید. این‌که مخاطب اهل نقطه‌ای خاص از کشور است دلیل بر آن نمی‌شود که آزادیخواه، محافظه‌کار و یا گرایشی مابین این دو داشته باشد.

۵- طرح پرسش‌های کنجکاوانه: ممکن است با مردی برخورد کنید که همراه با فرزند خود به تعطیلات آمده است و شما از کودک خانواده سوال کنید که آیا خواهر و برادری دارد و او پاسخ دهد: "خیر"؛ سپس سوال کنید که آیا تمایل دارد که پدرش تنها به او تعلق داشته باشد، در این صورت ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. احتمال دارد این خانواده فرزندی را از دست داده باشد، یا این‌که در حال جدایی باشند و یا بدتر از آن مادر فوت کرده باشد. فردی که مایل است برداشتی مثبت از خود به جای بگذارد مبادی آداب و مراقب کلام خود است.

۶- اطمینان از قابل اعتماد بودن مخاطب: ممکن است به افراد ویژگی‌های مثبتی را نسبت دهیم که شایسته آن نباشند. آگر جزئیات زندگی شخصی خود را فاش کنیم ممکن است در نظر افرادی که سعی بر تاثیرگذاری بر روی آنها داریم ساده‌لوح و ناپخته جلوه کنیم.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید