ترامپ "مشکل ساز" می شود!

ترامپ "مشکل ساز" می شود!

گمان نمی‌کنم دونالد ترامپ برای پوتین چیزی فراتر از یک "احمق مفید" {اصطلاحی در سیاست است و به افرادی گفته می‌شود که در نقش تبلیغات‌چی جناحی عمل می‌کنند که از اهداف آن به‌خوبی آگاه نیستند } باشد.

کد خبر : ۳۰۶۳۱
بازدید : ۱۰۴۰۸
ترامپ میلیون‌ها نفر را شدیداً ناامید خواهد کرد

فرادید | اشپیگل با سردبیر نیویورکر درباره خطرات فاشیسم در دولت دونالد ترامپ، واکنش رهبران بین‌المللی به انتخابات و نقش مطبوعات و رسانه‌ها در گزارش امور دولت بعدی سخن می‌گوید.

اشپیگل: شما در شب برگزاری انتخابات یک هشدار درباره نتیجه انتخابات منتشر کردید و آن را "راه آغاز فاشیسم" دانستید. اکنون سه هفته از انتخابات می‌گذرد. آیا فاشیسم شروع‌شده است؟

رمنیک: نه نشده، و می‌خواهم درباره چیزی که نوشتم شفاف‌سازی کنم. تمام چیزی که سعی داشتم بگویم این است: فکر نمی‌کنم در آمریکا فاشیسم به وجود بیاید، اما باید هر چه در توان داریم برای مبارزه با آن به کار ببریم. همان‌طور که آلمانی‌ها بهتر از ما می‌دانند، فاجعه می‌تواند به‌راحتی یک ملت را غافلگیر کند؛ در ابتدا به‌آرامی و سپس ناگهانی. نگرانی عمیقی که در من وجود دارد از عدم وفاداری و بی‌توجهی ترامپ به قانون اساسی ریشه می‌گیرد. انگار حق خود می‌داند که متمم اول قانون اساسی را پایمال، مطبوعات را تحقیر، معترضان را مجازات و ورود مهاجران به کشور را ممنوع کند. او شخصیت بی‌ثباتی دارد. از افراد بی‌کیفیت و بی‌لیاقت کمک می‌گیرد. به‌کرات و به میزان تعجب‌آوری دروغ می‌گوید. شخصیت و خلق‌وخویش دقیقاً همانی است که دوست ندارید در کودکانتان ببینید، چه برسد به رئیس‌جمهور کشورتان. می‌توانیم امیدوار باشیم تمام این خصوصیات زمانی که به کاخ سفید رفت از بین بروند؛ اما آیا ممکن است؟

من در دوران رئیس‌جمهورهای بدی زندگی کرده‌ام؛ همه ما این‌گونه بودیم. من دوران ریاست جمهوری نیکسون را دیدم که جنگی وحشتناک را سال‌ها ادامه داد و خارج از کاخ سفید مرتکب جرم شد. در دوران جورج دبلیو بوش زندگی کردم. همچنین سال‌ها در اتحاد جماهیر شوروی زندگی کردم و دیدم وعده‌ی یک دولت دموکرات، توسط پوتین به یک دولت استبدادی تبدیل شد. بنابراین بله، فکر می‌کنیم باید هوشیار و خبرنگارانی دقیق و بی‌باک باشیم.

اشپیگل: تحولات مشابهی در کشورهای دیگر هم صورت گرفته است.

رمنیک: ریاست جمهوری ترامپ بخشی از یک‌روند بین‌المللی است که به همین میزان برای بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتریش هشداردهنده و خطرناک است. پوتین همان‌قدر که خواهان پیروزی ملی‌گرایان و ضد-اروپایی ها در فرانسه است، برای ریاست جمهوری ترامپ لحظه‌شماری می‌کرد. او می‌خواهد به رهبر بالقوه روندی متعصب و مخالف اصول آزادی، بیگانه و شدید ملی‌گرا در دنیا تبدیل شود. او اهداف دیگری مانند پایان دادن به تحریم‌های اقتصادی را نیز دارد، اما همچنین خواستار نوسان بسیار بیشتر در اروپا و در روند کلی ایدئولوژیک در دنیا است. بنابراین ترامپ نه‌تنها در آمریکا، بلکه در سطح بین‌المللی مشکل‌ساز است.

اشپیگل: دونالد ترامپ پیام‌های ضدونقیضی دارد. ادعا می‌کند قصد متحد کردن کشور را دارد، اما فردی مانند "استیو بانن" ( طرفدار برتری نژاد سفیدپوستان) را به‌عنوان استراتژیست ارشد خود انتخاب کرد. تمام این‌ها در جهت‌گیری‌های دولت ترامپ چه معنایی خواهند داشت؟

رمنیک: در ایدئولوژی او تناقض وجود دارد. باید به خاطر داشت که این باتجربه ریگان بسیار متفاوت است. زمانی که رونالد ریگان رئیس‌جمهور شد، فرماندار کالیفرنیا و یک سیاستمدار باتجربه بود که ایده‌ها و ایدئولوژی‌اش، نسبتاً منسجم بودند. دونالد ترامپ یک اپراتور تجاری املاک و مستغلات و یک ستاره برنامه‌های تلویزیونی است که ورود و پیروزی‌اش در عرصه سیاست، مانند همه برای خودش نیز غافلگیرکننده بود. من فکر می‌کنیم برای تبلیغ و ارتقای برند تجاری‌اش وارد رقابت‌ها شد و می‌خواست بعضی افراد را با توانایی‌هایش غافلگیر کند و سپس در رقابت‌ها شکست بخورد. او امیدوار بود با شکست خوردن در انتخابات هم از نظر مالی و هم قدر و منزلت، ارتقا پیدا کند. اما پیروز شد.

ناگهان به خود آمد و دید رئیس‌جمهور آمریکا شده. ناگهان می‌بیند که تنها با مشکلات و رقابت‌های مربوط به خودش سروکار ندارد، بلکه با شوک یک مسئولیت سنگین روبرو است. بازهم می‌توانیم امیدوار باشیم بار مسئولیت‌ها و حقایق بر شانه‌اش سنگینی کند و آن رئیس‌جمهوری که از آن هراس داریم نباشد و رفتار باثبات‌تری نشان دهد.


ترامپ
اشپیگل: ترامپ اقتصاد را مرکز توجه ستاد انتخاباتی‌اش قرار داد و قول داد مشاغل را به آمریکا بازگرداند. این وعده چه ایرادی دارد؟

رمنیک: اشتغال‌زایی هیچ مشکلی ندارد. اما اشتباه است که توهم بازگرداندن اقتصاد سال 1970 و بازگشایی معادن زغال‌سنگ را میان مردم شیوع دهیم. این تصور که به نحوی از طریق جنگ تجاری و یا حمایت از تولیدات داخلی به دوران رمانتیک اقتصادِ گذشته بر می‌گردیدم، تنها یک توهم است. این موضوع میلیون‌ها نفر از مردم سخت‌کوش را ناامید خواهد کرد.

اشپیگل: ترامپ سیاست‌های ضد دموکراتیک را با طرح‌های غیرمتعارف ترکیب می‌کند. ممکن است ارتباط با پوتین فرصت‌های جدیدی در سیاست خارجی آمریکا به وجود آورد....

رمنیک: ... و شاید بابانوئل هم واقعی باشد. مشکل اینجاست: واقعیت. من به‌شخصه دوست دارم رابطه باثبات و سازنده‌ای با روسیه داشته باشیم. همچنین دوست دارم روسیه در انتخابات ما دخالت نکند. دوست دارم روسیه به خاک اوکراین تجاوز نکند و بر کشورهای حوزه بالتیک فشار نیاورد. اما در دنیایی واقعی زندگی می‌کنیم. و اکنون دونالد ترامپ، باوجود مبارزات انتخاباتی طولانی، باید با دنیای واقعی روبرو شود که در آن ولادیمیر پوتین دقیقاً همان کسی است که می‌گوید؛ و پوتین بسیار ماهر است. او کار را برای آمریکا و آلمان آسان نمی‌کند و ترامپ را آزمایش خواهد کرد.

اشپیگل: کسی نمی‌داند چه سیاستی در قبال هم خواهند داشت. شاید پوتین جفت سیاسی خود را در دونالد ترامپ پیدا کند.

رمنیک: گمان نمی‌کنم دونالد ترامپ برای پوتین چیزی فراتر از یک "احمق مفید" {اصطلاحی در سیاست است و به افرادی گفته می‌شود که در نقش تبلیغات‌چی جناحی عمل می‌کنند که از اهداف آن به‌خوبی آگاه نیستند } باشد. می‌خواهم یک مسئله را روشن کنم. ترامپ در انتخابات پیروز شد و باید این مسئله را قبول کنیم. می‌دانم که میلیون‌ها نفر از مردم آمریکا به خاطر نژادپرستی به ترامپ رأی ندادند؛ بسیاری از آن‌ها ترامپ را انتخاب کردند زیرا به دلایل مختلف هیلاری کلینتون را دوست نداشتند و عمیقاً از شرایط اقتصادی و اجتماعی ناراضی بودند. فکر می‌کنیم هک شدن سرور دموکرات‌ها، رفتار اف. بی. آی، دخالت روسیه همگی بسیار ظالمانه بود؛ اما قانون وجود دارد. و فکر می‌کنیم هیئت انتخاباتی یک ساختار پوچ به‌جای مانده از قرن 18 است. اما تمام این حرف‌ها را به خاطر حس میهن‌پرستی می‌گویم؛ زیرا احساس خطر می‌کنیم و برای کشورم نگرانم.

اشپیگل: خیلی جالب است که بسیاری از مخالفان ترامپ پس از پیروزی او با این مسئله کنار آمدند. چرا این‌طور است؟

رمنیک: قسمت زیادی از این رفتار در فرصت‌طلبی، عکس‌العمل غیرارادی و ناامیدی ریشه دارد.

اشپیگل: حتی پرزیدنت اوباما هم به او پیشنهاد کمک و مشاور بیشتر داد. چرا این کار را کرد؟

رمنیک: اوباما بیشتر از حد معمول به او کمک و مشاوره نداد. دقیقاً به میزانی به ترامپ کمک کرد که برای یک انتقال قدرت صلح‌آمیز در آمریکا لازم است. اوباما امیدوار است بتواند تا 20 ژانویه بر او تأثیر بگذارد و وی را متقاعد کند که هیچ‌چیز آن‌قدر که فکر می‌کند ساده نیست. اوباما ترامپ را " کاملاً نالایق" و دارای "خلق‌وخوی نامناسب" خواند و مطمئن باشید نظرش دراین‌باره تغییر نکرده است. من از مصاحبه با افراد در کابینه دولت فهمیدم تمام رهبران جهان که اوباما با آن‌ها در برلین، پرو و آتن ملاقات کرده، از پیروزی ترامپ نگران‌اند. یکی از این افراد آنگلا مرکل است.

اشپیگل: بیایید درباره اشتباهات جناح چپ صحبت کنیم. از ایمیل‌های هک شده فهمیدیم که کمیته ملی دموکرات‌ها از همان مراحل اول حامیِ هیلاری کلینتون بود و می‌خواستند نامزد حزب باشد. آیا حمایت تمام‌قد آن‌ها از کلینتون کار اشتباهی بود؟

رمنیک: آیا همه حامیان کلینتون از کینه‌توزی که گریبانشان را گرفت آگاه بودند؟ نه، این‌طور فکر نمی‌کنم. آیا در تبلیغات انتخاباتی و رفتن به نقاطی خاص از کشور اشتباه کردند؟ بله. ایالات میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا.

اشپیگل: اما آیا انتخاب کلینتون به‌عنوان نامزد حزب اشتباه بود؟

رمنیک: می‌توان این‌طور گفت. کسی که نقاط ضعف کلینتون را نداشت "جو بایدن" بود.

اشپیگل: کلینتون در مراحل ابتدایی به بایدن اخطار داد که از مسیرش کنار رود.

رمنیک: جو بایدن در ایالاتی مانند پنسیلوانیا، میشیگان، اوهایو و در سفیدپوستان طبقه کارگر نفوذ داشت که هیلاری کلینتون از این مزیت برخوردار نبود. من به این مسئله انتقاد دارم که کلینتون‌ها باید درک می‌کردند که قرار است هیلاری رئیس‌جمهور شود. چرا تصمیم گرفتند با سخنرانی و حرف زدن ده‌ها میلیون دلار پول جمع کنند؟ باید می‌فهمیدند که این کار عجیب است. من این کار آن‌ها را درک نمی‌کنم.

اشپیگل: شاید غرق دنیای خود در سرور ایمیل‌های خصوصی و درآمدهای میلیونی شده‌اند. شاید در دنیای متفاوتی زندگی می‌کنند.

رمنیک: سرور ایمیل خصوصی یک اشتباه بود؛ یک اشتباه جدی. هیلاری باید ماه‌ها قبل به خاطرش عذرخواهی می‌کرد، اما مدام برایش بهانه‌تراشی کرد.

اشپیگل: در حال حاضر بحثی داغ در جناح چپ شکل‌گرفته که چگونه منافع گروه‌های اجتماعی مختلف را با هم ادغام کنند. آیا تکیه بر رأی اقلیت‌ها اشتباه بود؟

رمنیک: رأی دموکرات‌ها شامل اقلیت‌ها و سفیدپوستان تحصیل‌کرده می‌شود. رأی اقلیت‌ها در حال رشد است که سبب نگرانی بسیاری از جمهوری خواهان شده و ترامپ نگرانی آن‌ها را با اظهارات نژادپرستانه بیشتر می‌کرد. اما باید به خاطر داشت که یک حوزه انتخاباتی بزرگ مانند اسپانیایی‌ها، تماماً دموکرات نیستند. مسئله بسیار پیچیده‌تر است.

اشپیگل: آیا با افرادی مانند برنی سندرز موافقید که جناح چپ باید تمرکز بیشتری بر طبقه کارگر سفیدپوست داشته باشد؟

رمنیک: تا حدی بله. نارضایتی‌های عمیقی در این دسته وجود دارد که باید ازلحاظ سیاسی موردتوجه قرار بگیرند. اما باید همزمان در نظر داشته باشید که بسیاری از افراد در طبقه کارگر سفیدپوست نیستند.


ترامپ
اشپیگل: اما ترس و بیکاریِ بسیاری از مردم کاملاً واقعی است.

رمنیک: البته. البته باید اشاره کرد که بیکاری در سال 2009 داشت به سطح فاجعه باری نزدیک می‌شد و اکنون زیر پنج درصد است. نگرانی بسیاری از افراد درباره کیفیت کار و آینده آن تحت جهانی‌شدن و صنعت زدایی است. یک مثال ساده فردی است که در کارخانه‌ای کار می‌کند و 80 هزار دلار درآمد و بیمه درمانی دارد و احتمالاً می‌تواند فرزندانش را به دانشگاه بفرستد، اکنون فرض کنید کارخانه بسته و این فرد بیکار شود. اکنون این فرد شغلی در یک فروشگاه با درآمد 35 هزار دلار در سال پیدا می‌کند. این فرد مقدار زیادی از درامد و حس غرور خود را ازدست‌داده است. و اکنون با حضور فردی مانند ترامپ، این خطر وجود دارد که این فکر کند سیاستمداران تمام موقعیت خوب را به آدم‌های سودجو یا مهاجران غیرقانونی می‌دهند و به این دلیل وی شغلش را ازدست‌داده است. بدین شکل خشم و نفرت ریشه می‌گیرد.

اشپیگل: در طول مبارزات انتخاباتی فردی وجود داشت که دیگر افراد را تحت‌الشعاع قرار می‌داد: میشل اوباما. آیا در آینده او را در سطح ملی خواهیم دید، مثلاً برای به چالش کشیدن ترامپ؟

رمنیک: شک دارم. هرگز با کسی برخورد نکردم که به‌اندازه میشل اوباما نسبت به این کار بی‌میل باشد.

اشپیگل: این انتخابات چالش بی‌سابقه‌ای برای خبرنگاران بود. خود ترامپ بارها دروغ گفت و جعل اخبار کرد که همانند ویروس منتشر شدند که تقریباً تمامشان به نفعش بود.

رمنیک: ترامپ مجبور نبود چیزی از خود بسازد. رسانه‌های خبری جعلی در سراسر دنیا همه‌چیز را برایش فراهم می‌کردند که منبع بعضی از آن‌ها در مقدونیه و گرجستان بود.

اشپیگل: رسانه‌ها چه درسی از این انتخابات می‌گیرند؟

رمنیک: باید کارمان را بهتر انجام دهیم. باید خستگی‌ناپذیر باشیم و ناله نکنیم. باید همواره دنبال فرصت برای توسعه کارمان باشیم تا هر روز نفوذ بیشتری پیدا کنیم. باید بر قدرت فشار آوریم و حقیقت را بدون خستگی و بدون ترس بیان کنیم. وظیفه ما این است.

ترامپ
اشپیگل: درنتیجه تلاش‌های جیل استاین نامزد حزب سبز، آرای ایالت ویسکانسین باز شماری می‌شوند. شاید هم در میشیگان و پنسیلوانیا. در پاسخ، ترامپ ادعا کرد در انتخابات تقلب شده است. این مسئله چه تأثیری بر وضعیت دموکراسی در آمریکا دارد که توسط هر دو حزب زیر سؤال رفته است؟

رمنیک: من در کشوری زندگی می‌کنیم که حداقل ازنظر من، "ال گور" باید رئیس‌جمهور می‌شد، نه جورج دبلیو بوش. تا امروز، احتمالاً جان کری فکر می‌کند در سال 2004 در ایالت اوهایو پیروز شد، زیرا به آرای این ایالت مشکوک بود. در سال 1960، ریچارد نیکسون نیز درباره آرای شیکاگو تردید داشت. نهادهای دموکراتیک، حتی قدیمی‌ترین آن‌ها در جهان، به‌هیچ‌وجه کامل و بی‌نقص نیستند.

اشپیگل: پس تنها باوجود بی‌نظمی‌ها، نتیجه تغییر نخواهد کرد؟

رمنیک: نمی‌دانم. پیش‌بینی خیلی با حرفه خبرنگاری جور در‌ نمی‌آید.

اشپیگل: با نگاه به چهار سال آینده، آیا مطمئنید ترامپ را ریگان دوم نخواهیم دانست؟

رمنیک: من آرزو ندارم که او رئیس‌جمهوری وحشتناک شود. می‌خواهم امیدوار باشم. اما من یک بزرگ‌سالم؛ می‌دانم ساده‌لوحی و خوش‌بینی بی‌مورد برای یک بزرگ‌سال مسئولیت‌پذیر، مناسب نیست. به‌عنوان یک شهروند و خبرنگار، وظیفه دارم آن‌قدر بر افراد دولت فشار آورم تا از این اوضاع جلوگیری شود.

اشپیگل: از وقتی‌که برای این مصاحبه گذاشتید متشکرم.

منبع: اشپیگل
ترجمه: وب‌سایت فرادید


۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید