خودرو حمل پول بانک چگونه سرقت شد؟
طراح اصلی سرقت پولهای بانک پاسارگاد: همیشه دوست داشتم ثروتمند زندگی کنم اما ماهانه یکمیلیون و دویستهزار تومان حقوق میگرفتم
کد خبر :
۳۴۶۶۶
بازدید :
۵۵۲۹
به گزارش شهروند، شش سارق خودرو حمل پول بانک پاسارگاد، درست ٥ روز بعد از سرقتشان، از سوی ماموران پلیس پایتخت بازداشت شدند. طراح اصلی این سرقت به همراه یکی دیگر از متهمان، مامور حفاظت بانک پاسارگاد بودند که از روزها قبل نقشه این سرقت را با اعضای گروهشان برنامهریزی کردند.
اعضای این باند هر پنجشنبه دور هم جمع میشدند و با هم نقشه سرقت خودرو حمل پول را مرور میکردند تا آن را بدون نقص انجام دهند. در عملیات دستگیری این متهمان، همسر یکی از آنها در تیراندازی پلیس زخمی شد که هنوز مشخص نيست در سرقت نقش داشته يا نه.
سرقت خودرو پر از پول
ساعت ٤٥: ٠٧ صبح پنجشنبه پنجم اسفندماه این سرقت رخ داد. آن روز خودرو حمل پول بانک پاسارگاد درحالیکه با ٩٠٠میلیون تومان پول نقد فرسوده به سمت بانک مرکزی در حرکت بود، هدف سرقت قرار گرفت. سارقان با استفاده از دو خودرو پراید، سد راه خودرو حمل پول شدند و آن را متوقف کردند.
دزدان با تهدید اسلحه خودرو را به همراه پولهای داخلش دزدیدند و متواری شدند. با اینکه این سرقت در یکی از پرترددترین بزرگراههای پایتخت رخ داد اما در این حادثه به کسی آسیبی نرسید. ساعتی پس از این حادثه ماموران پلیس در محل حادثه حاضر شدند و تیمی از پلیس آگاهی رسیدگی به پرونده و دستگیری سارقان را در دستور کار خود قرار داد. در ادامه تحقیقات مشخص شد همه پولهای به سرقت رفته ارزش نقدی داشت و تفاوتی با پولهای دیگر نداشت.
پلیس با انتقاد از کوتاهی مسئولان بانک پاسارگاد در تأمین امنیت خودروهای حمل پول در اینباره گفت: «با وجود تذكرات پليس و حتي شرايط تامين امنيت خودروهاي حمل پول، مسئولان مربوطه هيچگونه تامين امنيتي براي خودرو از قبل پيشبيني نكردند و همراه اين خودرو فرد مسلح براي تامين امنيت نبود.»
همچنین رئیس مرکز اطلاعرسانی پلیس آگاهی تهران در اینباره اعلام کرد: «این پولها برای امحا به بانک مرکزی درحال انتقال بود که دو خودرو پراید آن را متوقف کردند و پولها را به سرقت بردند.»
بازداشت ٦ سارق مسلح
تجسسها در اینباره ادامه یافت تا اینکه درنهایت سهشنبهشب گذشته، ٦ سارق مسلح دستگیر شدند و به سرقت خودرو حمل پول بانک پاسارگاد اعتراف کردند.
سردار حسین ساجدینیا، رئیس پلیس تهران جزییات عملیات دستگیری این ٦ سارق را تشریح کرد و در اینباره گفت: «پس از وقوع سرقت بلافاصله رسیدگی به این پرونده در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. سارقان بسیار زیرکانه عمل و سعی کردند هیچ ردپایی از خود برجای نگذارند، به همین دلیل سرقت و صحنه فرار آنها توسط هیچ دوربینی در سطح شهر ثبت نشده بود. با این حال همان شب با تلاش پلیس، دو نفر از سارقان اصلی شناسایی شدند و در مجموع پلیس موفق شد ٦ نفر از عوامل این سرقت را شناسایی کند. گویا سارقان پس از سرقت رهسپار غرب، استان شمالی و یکی از استانهای شمال شرقی شده بودند که بلافاصله با شناسایی مخفیگاه این افراد سهشنبهشب گذشته در عملیاتی همزمان و هماهنگ هر ٦ نفر در استانهای مختلف ازجمله تهران و جنوب غرب تهران شناسایی و دستگیر شدند.»
قرار آخر هر هفته
سردار ساجدینیا در ادامه صحبتهایش گفت: «با دستگیری متهمان بود که مشخص شد دو نفر از سارقان مامور حفاظت بانک بودند. در ادامه تحقيقات مشخص شد كه اعضاي اين باند خانهاي در منطقه كهريزك برای برنامهريزي سرقتها اجاره كرده بودند كه ماموران در بازرسي از آنجا ٥٥٠ ميليون تومان پول كشف كردند. مشخص شد كه ٣٥٠میلیون پول باقیمانده بین آنها تقسیم و خرج شده است. عوامل اصلی سرقت اعتراف کردند که مدت زیادی در روزهای پنجشنبه نقشه خود را تمرین کردند و قصد داشتند دومین سرقت را از خودرو حمل پول دیگر این بانک بهزودی انجام دهند.»
وی در مورد تیر خوردن یک زن در عملیات دستگیری سارقان در استان گیلان گفت: «فردی که از سوی ماموران در عملیات دستگیری مورد اصابت گلوله قرار گرفت همسر یکی از متهمان بود.»
رئیس پلیس تهران با بیان اینکه بانک پاسارگاد پنجشنبهها مامور مسلح همراه خودرواش ندارد، ادامه داد: «باید همراه تمامی خودروهای حمل پول نیروی مسلح وجود داشته باشد. این درحالی است که در روزی که این سرقت رخ داد، دوربین داخل خودرو از سوی خود بانک قطع شده بود. اینکه گفته میشود پولها مستعمل بوده و قابل استفاده نیست، دروغ است و پولها قابل استفاده و خرج کردن است.»
مرخصی از محل کار برای سرقت
امیر، طراح اصلی نقشه این سرقت است. خودش مامور حفاظت بانک پاسارگاد است و میگوید به خاطر حقوق کمی که دارد، تصمیم به اجرای این نقشه گرفته است. امیر که همیشه حسرت پولدار شدن و زندگی مرفه را داشته؛ درنهایت سناریویی را طراحی کرد که به گفته خودش مو لای درزش نمیرفت. آنقدر نقشهاش حسابشده بود که حتی تصورش را هم نمیکرد که به این زودی دستگیر شود. سردسته ٣٢ ساله این باند در گفتوگو با «شهروند» جزییات این سرقت را تشریح کرد.
چه شد که به فکر سرقت افتادی؟
به پول احتیاج داشتم. خودم مامور حفاظت بانک بودم، ولی مگر میشود با حقوق یکمیلیون و دویستهزار تومان یک زندگی را چرخاند. من همیشه دوست داشتم پولدار زندگی کنم. عاشق ثروت و یک زندگی مرفه بودم، اما همیشه مشکلات مالی مرا عذاب میداد. هیچوقت زندگیام در رفاه نبود. آنقدر بدبختی کشیدم که درنهایت تصمیم گرفتم با دزدی به پول زیادی برسم تا شاید بتوانم کمی مرفه زندگی کنم.
همدستانت را خودت انتخاب کردی؟
آنها دوستانم بودند. همگی مشکل مالی داشتند. حتی یکی از آنها ورزشکار بود و یک باشگاه هم داشت، ولی بهخاطر موضوعی بدهکار شده بود. برای همین همهشان با پیشنهاد من موافقت کردند و با هم یک تیم شدیم.
نقشه سرقت را هم تو طراحی کردی؟
همهاش نقشه خودم بود. من کارمند همان بانک بودم و در جریان همه کارها قرار داشتم. برای همین میدانستم که خودرو حمل پول روزهای پنجشنبه محافظ مسلح ندارد و میشود آن را به راحتی سرقت کرد. به همین دلیل نقشه دزدی را طراحی کردم و اعضای تیم، هر کاری که من میگفتم، انجام میدادند.
همهاش نقشه خودم بود. من کارمند همان بانک بودم و در جریان همه کارها قرار داشتم. برای همین میدانستم که خودرو حمل پول روزهای پنجشنبه محافظ مسلح ندارد و میشود آن را به راحتی سرقت کرد. به همین دلیل نقشه دزدی را طراحی کردم و اعضای تیم، هر کاری که من میگفتم، انجام میدادند.
برای سرقت تمرین هم کرده بودید؟
تقریبا ماهها، روزهای پنجشنبه برای اجرای نقشهمان تمرین میکردیم. هر بار خودرو حمل پول را میدیدیم آن را تعقیب میکردیم و مسیرها را یاد میگرفتیم. چندینبار نقشه را مو به مو تمرین کردیم و وقتی حسابی حرفهای شدیم آن را اجرا کردیم.
روز سرقت، به محل کارت نرفتی؟
آن روز و دو روز بعدش مرخصی گرفتم. به همکارانم گفتم که به شهرستان میروم. وقتی هم برگشتم خودم را به آن راه زدم و از خبر سرقت در این بانک کلی شوکه شدم.
اسلحه و خودروهای پراید را از کجا آورده بودید؟
اسلحه را یکی از همدستانم خریده بود. خودروهای پراید را هم یکی دیگر از همدستانم از یک سارق خریده بود. خودروهای پراید هم سرقتی بود.
نقشه این سرقت را چطور اجرا کردید؟
آن روز درحالیکه خیلی تمرین کرده بودیم، به بانک رفتیم. همهمان نقاب داشتیم. خودرو حمل پول را تعقیب کردیم و بعد از آن در اتوبان حقانی سد راه خودرو شدیم. با تهدید اسلحه، خودرو را سرقت کردیم.
اسلحه دست تو بود؟
بله، یک تیر هوایی هم شلیک کردم. تنها بهخاطر اینکه آنها را بترسانم.
بعد از سرقت چهکار کردید؟
در راه یک خودرو ال ٩٠ را سرقت کردیم. پول را داخل آن گذاشتیم و خودرو حمل پول بانک را در اتوبان آزادگان رها کردیم. بعد از آن پولها را به خانهای که در کهریزک اجاره کرده بودیم، بردیم.
میدانستی خودرو حامل چقدر پول است؟
نه اصلا. وقتی پولها را شمردم شوکه شدم. من تصورم این بود که داخل خودرو تنها ٢٠٠میلیون تومان یا شاید هم کمتر باشد. وقتی دیدم ٩٠٠میلیون تومان است خیلی تعجب کردم.
با پولهای سرقتی چهکار کردید؟
نفری ٥٠میلیون تومان به همدستانم دادم. خودم هم ٥٠میلیون تومان پول برداشتم. قرار بود بعدا وقتی اوضاع کمی آرامتر شد بقیه پولها را هم تقسیم کنیم، اما دستگیر شدیم.
فکر نمیکردی دستگیر شوی؟
نه اصلا. نقشه من مو به مو برنامهریزی شده بود. نه محافظ مسلحی بود و نه دوربین مداربسته؛ خودم هم که سر کار رفتم و فیلم بازی کردم. اصلا فکر نمیکردم دستگیر شوم. میخواستم با این پول، ثروتمند شوم و زندگیام از اینرو به آنرو شود، ولی نشد. هنوز هم شوکهام که بعد از ٥ روز دستگیر شدم.
قرار بود دومین سرقت را هم انجام دهید؟
نه اصلا. این سرقت نخستین و آخرین خلافمان بود. حتی به سرقت دوم فکر هم نکرده بودیم. نمیدانم چرا میگویند که برای دومین سرقت برنامهریزی میکردیم. شاید یکی از همدستانم گفته باشد، ولی ما هیچ برنامهریزی برای سرقت نداشتیم. اتفاقا چون پولها بیشتر از تصورمان بود، دیگر دلیلی برای سرقتهای بعدی وجود نداشت.
۰