زنان نیکوکار در سپیده‌دم تاریخ

زنان نیکوکار در سپیده‌دم تاریخ
کد خبر : ۴۰۶۱۵
بازدید : ۳۲۵۷
زنان نیکوکار در سپیده‌دم تاریخ
حوزه وقف، یکی از گستره‌های تکاپوهای اجتماعی این قشر در گذر زمان بوده است. زنان نوع‌دوست ایرانی از راه این سنت عام‌المنفعه، نام نیک‌شان را در تاریخ به یادگار نهادند.
به گزارش شهروند، زنان ایرانی از گذشته‌های دور تاکنون در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فعالیت داشته‌اند.

تجلی سنت‌های نیکوی باستانی در واژگان اسلامی
زنان ایرانی از گذشته‌های دور تاکنون در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فعالیت داشته‌اند. حوزه وقف، یکی از گستره‌های تکاپوهای اجتماعی این قشر در گذر زمان بوده است. زنان نوع‌دوست ایرانی از راه این سنت عام‌المنفعه، نام نیک‌شان را در تاریخ به یادگار نهادند.
موقوفه‌های آنان مواردی گوناگون مانند زمین کشاورزی، دکان، تکیه، مسجد، خانه مسکونی، دارالایتام، مدرسه و درمانگاه را دربرمی‌گرفته که درآمدها و کاربرد هریک بر اساس خواسته واقفان هزینه می‌شده است. واژه وقف، ایستادن یا ایستاده‌ماندن و آرام‌گرفتن را معنا می‌داده است. وقف در اصطلاح فقهی، عقدی به شمار می‌آید که دستاورد آن حبس کردن اصل و رها کردن سود آن است.
این سنت کهن، با پیشینه‌ای دراز در ایران، در زبان باستانی پهلوی با واژگان و عبارت‌هایی چون اشوداد، اهلوداد و روانیگان برابری داشته است. آیین نیکوکاری، به شکل‌های نذر و وقف اموال برای آتشکده‌ها و دیگر معبدها، در این سرزمین جریان داشته است، به گونه‌ای که برای نگهداری مهرآبه‌ها (عبادت‌گاه‌های مهری یا میترایی)، آتشکده‌ها، نیز برای آسایش و رفاه موبدان و هیربدان از درآمد زمین‌ها، خانه‌ها و باغ‌های وقف‌شده بهره می‌جستند.
وقف در میان ایرانیان باستان به سه شکل انجام می‌شد که همچنان نیز در میان زرتشتیان رایج است؛ نخست، آشوداد به معنای بخشش ملک؛ دوم، نیاز به مفهوم خریداری وسایل و لوازم و بخشش به آتشکده‌ها و دیگر معبدها؛ سوم، گهنبار، در قالب جشن‌هایی که در آن‌ها خوردنی و پوشیدنی میان نیازمندان بخش می‌شد.
زنان در ایران باستان، همخوان با پایگاه اجتماعی و اقتصادی‌شان در گونه‌های نیکوکاری فعالیت داشتند؛ حتی گزارش‌هایی درباره بخشش‌ها و نذرهای زنان قشرهای پایین در جشن‌های گهنبار به دست رسیده است؛ آنان متناسب با توان‌شان غذاها و شیرینی‌هایی مهیا و خیرات می‌کردند.
بنیادهای نیکوکاری در واپسین روزگار حکومت ساسانی، بر پایه سنت روانیگان به منظور رستگاری روان پدید آمدند که پول‌های خیرات و نذرها را برای یاری تنگ‌دستان و ساخت مکان‌های عام‌المنفعه در نظر می‌گرفتند. برای نمونه، شیرین پس از مرگ همسرش خسرو پرویز، همه دارایی‌های خویش را با هدیه‌هایی بسیار برای آمرزش و آرامش روان او به آتشکده‌ها سپرد.
این بنیادها بعدها الگویی برای وقف در روزگار آینده شدند. به نظر می‌رسد میان فرهنگ و باورهای ایرانیان و کمک بدون بازگشت به دیگران پیوندی تنگاتنگ وجود داشته است زیرا در باور آنان نیکوکاری و برجای‌نهادن خدمت‌های عام‌المنفعه، بخشودگی گناهان و آرامش روان مردگان را در پی داشته است.
حتی در روزگار کنونی با وصیت‌نامه‌هایی با نام «صوم و صلاه» روبه‌روییم که به اقتضای موقعیت اجتماعی و شغل واقف، بخش‌هایی از دارایی یا درآمد برای کارهای نیک اختصاص یافته؛ هدف بیش‌تر این وصیت‌نامه، بخشودگی و به‌جای‌آوردن نمازها و روزه‌های قضای واقفان و آمرزش آنان در دیار باقی بوده است.
نگارنده این گفتار در مجموعه مکتوب‌های خانوادگی مربوط به حوزه اداری و جغرافیایی شهرستان ماسال، نمونه‌ای از این وصیت‌نامه‌ها را دارم که به تاریخ یکم خرداد ١٣٢٥ خورشیدی بازمی‌گردد. فتح‌الله بیگ قلی‌زاده در این وصیت‌نامه به فرزند بزرگ‌اش احسان‌الله سفارش کرده است چهل گوسفند از دام‌هایش را به همراه اندازه‌ای زمین را برای صوم و صلاه‌اش در راه خیر هزینه کند.
همچنین وصیت‌نامه‌ای مربوط به پس از سال١٣٨٠ خورشیدی دیده‌ام که در آن محمدمیرزا اسدی و همسرش یمن، زمین‌هایی برای صوم و صلاه‌شان، در راه کارهای نیک در نظر گرفته‌اند. این موارد در میان توده مردمان در روزگار کنونی، پیوستگی سنت روانیگان ایران باستان را در وصیت‌نامه‌های صوم و صلاه می‌تواند بیانگر باشد.

آراستگان حرم‌سرا با املاک و زیورها در جست‌وجوی آمرزش
آیین نیکوی وقف افزون بر رویکردهای دینی و فرهنگی، برای شناسایی جایگاه راستین زنان ایرانی در تاریخ و آگاهی از پایگاه اجتماعی و اقتصادی آنان نقشی بسزا دارد؛ بیش‌تر زنان واقف در گذشته، از طبقه شاه‌زادگان، اشراف زمین‌دار و بازرگانان بوده، زنان دیگر قشرها تنها با شکل‌گیری و رواج آرام‌آرام آموزش و اقتصاد نوین از میانه‌های سده چهاردهم خورشیدی بدین‌سو فرصت یافتند در گستره این آیین نیکو حضوری گسترده یابند.
تاکید بر مفهوم‌های احسان و نیکوکاری بر اساس روایت‌های قرآنی همچون«و مَثل آنان که مالشان را در راه خشنودی خدا انفاق کنند و با کمال اطمینان خاطر دل به لطف خدا شاد دارند مَثل دانه‌ای است که در زمین شایسته بریزند بر آن باران زیادی به موقع ببارد و ثمره و حاصلی دو چندان که منتظرند دهد و اگر باران بسیار نیاید اندک‌اندک بارد تا باز به ثمر رسد و خداوند به کار با اخلاص بی‌ریای نیکان بصیر و آگاه است» (سوره بقره، آيه ٢٦٥)، نیز با وجود الگوهایی چون حضرت فاطمه (س) به عنوان نخستین زن واقف در اسلام، موجب شده است حضور زنان مسلمان ایرانی در گستره اوقاف در دوره اسلامی، جلوه‌ای برجسته یابد.
نخستین زن واقف ایرانی، بر اساس سندها و روایت‌های برجای‌مانده تاریخی، خدیجه بنت ربیعا نام دارد که در سده نخست هجری، زمین و قناتی در قزوین وقف کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهند زنان نیکوکار دوره‌های گوناگون تاریخ ایران در آیین نیکوی وقف پیشگام بوده، سرمایه‌هایشان را برای برگزاری مراسم سوگواری شهادت امام حسین (ع)، کمک به نیازمندان و تنگ‌دستان و یاری برای ساخت مکتب‌خانه‌ها، مدرس‌ها، حوزه‌های علمیه، مرکزهای درمانی به کاربرده‌اند.
در میان همسران حکم‌رانان، گوهرشاد آغا همسر شاهرخ تیموری از پیشاهنگان کارهای عام‌المنفعه به شمار می‌آید. او در نخستین سال‌های سده نهم هجری دستور داد دارالحفاظ، دارالتوحید و دارالضیافه، درون حرم امام رضا (ع) ساخته شود تا زایران جایی برای خوردن غذا، استراحت و خواندن قرآن و انجام پرسش و پاسخ دینی داشته باشند.
گوهرشاد همچنین دو مسجد، یکی در نزدیکی حرم و دیگری در هرات ساخت و مستغلاتی برای برآوردن هزینه‌های آن مسجدها وقف کرد. زنان ایرانی از دوره صفوی بدین‌سو در گستره وقف حضوری چشم‌گیر داشته‌اند. برای نمونه، حدود یک ششم از سندهای وقف‌نامه‌ای در اداره اوقاف اصفهان به بانوان نیکوکار تعلق دارد.
بر اساس اسناد وقفی آستان قدس رضوی، قدیم‌ترین موقوفه آن بارگاه، به بیگم آغا خانم ذوالفقار اختصاص دارد که به سال ٩٩٧ قمری همه موضع سلیمان‌آباد قزوین را بر آستان قدس رضوی وقف کرده است. آنگونه که دن گارسیا دسیلوا فیگوئه‌روا سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس یکم صفوی روایت کرده است زنان ثروتمند آن روزگار در کارهای نیک، از مردان دست و دلی بازتر داشتند، به گونه‌ای که بسیاری از کاروان‌سراها و ساختمان‌های عام‌المنفعه از صدقات زنان ساخته می‌شد.
آرامش و آسایش سیاسی و اجتماعی در ایران روزگار صفوی، پس از سال‌ها آشوب و نابسامانی برپا شد و بدین‌سبب اقتصاد و بازرگانی رونق گرفت، از این‌رو دوره صفوی نقطه‌ای عطف در تاریخ اوقاف ایران به ویژه در زمینه نهاد مدرسه به شمار می‌آید. شاهان صفوی به ویژه شاه عباس یکم در این دوران همه اموال، رقبات و املاک خالصه را وقف کردند و بسیاری از آن املاک، بر نیت‌های خیریه وقف شدند.
بنیان‌های فرهنگی ایران همچنین با برآمدن صفویان دگرگونی بسیار یافت؛ یکی از عنصرهای فرهنگی که تاثیری شگرف بر فرهنگ همگانی زنان ایران گذاشت، فراگیری سوگواری امام حسین (ع) و برپایی مجلس‌های روضه‌خوانی بود، هرچند سوگواری برای امام حسین(ع) از زمان سده‌های نخستین و در روزگار زندگی امامان شیعه به شکل‌های پنهانی و نیمه‌پنهانی وجود داشت و سپس در زمان آل بویه گسترش یافته و آشکار شده بود، مراسم سوگواری اما در روزگار صفویان به گونه یک نهاد نیرومند درآمد و در روزگار آینده نیز گسترش فراوان یافت.
زنان قشرهای پایین جامعه تا پیش از رواج آموزش و اقتصاد نوین در ایران به ویژه از میانه‌های سده چهاردهم خورشیدی چندان نمی‌توانستند املاک و مستغلات وقف کنند، بدین‌ترتیب گستره کنش‌های نیکوکارانه آنان بیش‌تر به نذرهایی مانند غذا، خرما، حلوا و شربت در مراسم آیینی همچون محرم محدود می‌شد. با وجود حضور گسترده زنان ایرانی در آیین نیکوی وقف در سراسر تاریخ ایران، اما از روزگار صفوی بدین‌سو سندهایی بیش‌تر درباره مشارکت آنان در این گستره بر جای مانده است. زنان اشراف و ثروتمند در دوره صفوی اموالی بسیار در کارهای گوناگون نیک وقف می‌کردند. دلارام خانم، همسر شاه عباس یکم از آن جمله است.
مدرسه‌ای در اصفهان برای ترویج علوم دینی، یکی از موقوفه‌های او به شمار می‌آمد که امروز به مدرسه جده کوچک آوازه دارد. مشارکت زنان این دوره در وقف به اندازه‌ای بود که افزون بر اصفهان، حتی زنان منطقه‌های دورتر مانند بیرجند نیز موقوفه‌هایی از خود بر جای گذاشته‌اند. برای نمونه، وقف‌نامه عابده خانم به واپسین سال‌های روزگار صفوی بازمی‌گردد که یک سهم و طاقه مزرعه شیر را بر طلاب علوم دینی مدرسه بیرجند وقف کرده است. عصمت خانم از زنان خراسان در دوره حکومت افشاریان، اموالی برای رد مظالم بر اساس آیین وقف به یادگار گذارده است.
بیش‌ترین گونه مصرف‌های درآمدهای موقوفه‌ها در دوره قاجار نیز مانند روزگاران پیشین، مذهبی بود ولی به جای مدرسه‌های علمیه و طلاب، به اجرای مراسم مذهبی مانند عزاداری بهای بیش‌تر داده می‌شد، به گونه‌ای که بیش از ٧٠ درصد وقف‌نامه‌ها برای سوگواری مذهبی اختصاص یافته بود. وقف‌هایی با هدف‌های آموزشی در زمان قاجارها انجام شد، هرچند تا پیش از فرستادن دانشجو به اروپا و پایه‌گذاری مدرسه دارالفنون، اینگونه وقف‌ها برای آموزش‌های دینی در نظر گرفته می‌شد.
انیس‌الدوله همسر ناصرالدین شاه از جمله زنان واقف درباری به شمار می‌آمد که هزینه‌های تعمیرات نقره و طلاکوب مسجد گوهرشاد مشهد را برعهده گرفت. او همچنین ده باب مغازه در مشهد برای روضه‌خوانی در حرم امام رضا (ع) وقف کرد. ساخت ضریح نقره برای شهیدان کربلا، ساخت بقعه و گنبد برای امام‌زاده شاهزاده حسین کاشانک و چاپ و پخش رایگان مجلد مربوط به زندگانی حضرت فاطمه (س) از کتاب ناسخ‌التواریخ، از دیگر کارهای نیک انیس‌الدوله به شمار می‌آمد.
جمیله ذوالفقاری نظام‌الدوله دختر حسین‌قلی خان از متنفذان زنجان با ارث و مستغلات شخصی، برآن شد مسجد و مدرسه‌ای بسازد اما پیش از پایان‌یافتن بناها درگذشت. دخترش قمرتاج خانم به وصیت مادر، کار نیمه‌پایان را به انجام رساند.
مدرسه و مسجد خانم در شهر زنجان از آثار دیدنی و بسیار زیبا در روزگار کنونی به شمار می‌آیند. افزون بر زنان اشراف درباری، دیگر زنان ثروتمند نیز در دوره قاجار، به انجام کارهای نیکو شیفتگی بسیار داشتند. برای نمونه، حاجیه هاجر خاتون خانم، حاجیه شرف‌نسا خانم و حاجیه سارا سلطان خانم، از زنان تهرانی دوره قاجار بودند که املاک و مستغلاتی وقف کردند.
نام و عنوان این زنان نشان می‌دهد همگی از طبقه مرفه و برخوردار تهران آن روزگار بوده‌اند؛ هاجر خاتون خانم ملقب به جدیدالاسلام همسر حاج محسن بازرگان تهرانی و حاجیه خاتون خانم که به حاجی وزیر هم آوازه داشت، دختر فردی اشرافی به نام اسماعیل بیگ بود؛ همینگونه دخترش حاجیه سارا سلطان خانم همسر محمد ابراهیم نواب بدایع‌نگار معروف و حاجیه شرف‌نسا خاتون نیز دختر حاجی گرگین بیگ زمین‌دار معروف بود.
زنان نام‌برده در وقف‌نامه‌های خود املاک و دکان‌هایی برای برآوردن هزینه‌های عزاداری و دیگر کارهای خیر اختصاص داده بودند. با گسترش نوخواهی و ورود آموزش و پزشکی نوین در دوره قاجار، انگیزه‌ها و مصرف‌های واقفان، به مسیر پیشرفت و ترقی جامعه گام نهاد و بسیاری از زنان برآن شدند در گسترش آموزش‌های نوین یاری رسانند.

بانوان نیکوکار ایرانی در مسیر ترقی‌خواهی
وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه پس از پیروزی مشروطه پدید آمد. بدین‌ترتیب با گسترش اداره‌ها و اهمیت‌دادن به ثبت موقوفه‌ها، حفاظت آنان آسان‌تر و امکان تبدیل‌شان به املاک شخصی کاهش یافت. زنان ثروتمند روزگار مشروطه متناسب با نیاز و خواست جامعه به گستره کارهای نیک وارد شدند.
زیور یحیاییان همسر سوم میرزا حسین خان معتمدالملک یحیاییان در سال ١٣٢٣ قمری باغ و عمارت همسر را برای ساخت بیمارستان وقف کرد؛ این موقوفه امروزه بیمارستان شفایحیاییان نام دارد. ملک‌تاج خانم، نام‌بُردار به نجم‌السلطنه از نوادگان عباس میرزا و مادر محمد مصدق، بیمارستان نجمیه را در خرداد ١٣٠٤ خورشیدی ساخت. این بیمارستان در آغاز کار بر اساس وقف‌نامه، حیاط، آشپزخانه، رخت‌شور، حیات خلوت و کاروانسرا داشته است. ساخت و وقف مدرسه‌های علمیه در ایران با برآمدن حکومت پهلوی با توجه به سیاست‌های ویژه کارگزاران آن دولت، به زوال رونهاد.
دولت با تصویب قانون موقوفه‌ها در سال ١٣١٣ خورشیدی امکان و نیرویی بیش‌تر برای اداره موقوفه‌ها یافت. وقف نهادهای نوین آموزشی اما در دوره پهلوی رواج یافت. اینگونه موقوفه‌ها در قالب بنیادهای خیریه نمایان شدند.
اشرف‌الملوک فخرالدوله از دختران مظفرالدین شاه قاجار و مادر علی امینی از رجال دوره پهلوی، در روزگار آغازین برآمدن پهلوی اول، با بنیان‌گذاری مرکزی آسایشگاهی و درمانی در زمین‌های موروثی‌اش در کهریزک، از پیشاهنگان این گستره به شمار می‌آید. او همچنین با یاری پاره‌ای زنان نیکوکار پرورشگاهی برای دختران و پسران یتیم راه انداخت که بعدها بنگاه خیریه بانوان نیکوکار نامیده شد.
مشارکت زنان نیکوکار ایرانی در ساخت و وقف مدرسه‌های نوین به اندازه‌ای بالا گرفت که از محدوده شهرهای بزرگ نیز فراتر رفت، به گونه‌ای که بانوانی دل‌سوز در منطقه‌های کوچک دبیرستان‌هایی با هزینه شخصی بر اساس آیین دیرینه نیکوکاری ایرانی پدید آوردند.
عظمت ماسالی یکی از این زنان بود که در دهه سی خورشیدی با ساخت دبیرستانی در شهر ماسال برای بسیاری از دختران آن شهر امکان ادامه تحصیل فراهم آورد. از آنجا که شهر ماسال در آن زمان دبیرستان دخترانه نداشت، بی‌شک این کنش نیکوکارانه عظمت ماسالی با اذعان بسیاری از زنان باسواد و فرهیخته شهر ماسال که برخی از آن‌ها در شغل‌های معلمی بازنشسته‌اند، ارزشمند به شمار می‌آمد، زیرا آن زنان در روزگار جوانی، برای ادامه تحصیل به شهرهای بزرگ نمی‌توانستند بروند.
این دبیرستان اکنون در شهر ماسال با نام مرکز پیش‌دانشگاهی عظمت ماسالی فعالیت آموزشی دارد. نقش باورها و اعتقادها را درباره زنان واقف در تاریخ ایران نباید نادیده انگاشت زیرا همچون عامل‌های انگیزشی، قشرهای گوناگون جامعه به ویژه زنان را به تکاپو و کنش برمی‌انگیخته‌اند. همچنین ترقی اجتماعی، علمی و اقتصادی از دیگر عامل‌های موثر در مشارکت زنان به شمار می‌آمدند.

* منابع نوشتار در دفتر روزنامه موجود است.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید