سرنوشت تلخ بنیتا
این حادثه ساعت ١١:٣٠ دقیقه پنجشنبه هفته گذشته در یکی از خیابان‌های مشیریه زمانی اتفاق افتاد که مرد جوان به همراه دختر ٨ماهه‌اش قصد خروج از داخل پارکینگ خانه‌شان را داشت. این پدر برای بستن درِ پارکینگ برای چند لحظه از خودروی پرایدش پیاده می‌شود و بنیتا در خودرو تنها می‌ماند، اما همین یک لحظه غفلت کافی بود تا این خودرو از سوی دو سارق به سرقت برود. تلاش پدر برای جلوگیری از سرقت خودرو بی‌نتیجه ماند و دزدان با خودرو سرقتی موفق به فرار می‌شوند. بلافاصله پس از این حادثه، پدرومادر این دختر به کلانتری مراجعه می‌کنند و پلیس را در جریان این سرقت قرار میدهند.
کد خبر :
۴۰۷۹۴
بازدید :
۱۸۳۶۶
پیکر بی‌جان بنیتا پس از ٦روز جست‌وجو پیدا شد. جسد این دختر ٨ماهه در داخل همان خودرویی که توسط سارقان به سرقت رفته بود، در حوالی پاکدشت از سوی پلیس کشف شد. هنوز پزشک قانونی علت دقیق مرگ را اعلام نکرده است، اما به احتمال زیاد این دختر ٨ماهه به علت گرما و گرسنگی و تشنگی جان خود را از دست داده است. هر دو متهم این حادثه از سوی پلیس دستیگر شده‌اند که یکی از آنها بنا براعلام پلیس سابقه‌دار بوده و به قید وثیقه آزاد شده است.
نوزاد ٨ ماهه که با پراید دزدیده شد
این حادثه ساعت ١١:٣٠ دقیقه پنجشنبه هفته گذشته در یکی از خیابان‌های مشیریه زمانی اتفاق افتاد که مرد جوان به همراه دختر ٨ماهه‌اش قصد خروج از داخل پارکینگ خانه‌شان را داشت. این پدر برای بستن درِ پارکینگ برای چند لحظه از خودروی پرایدش پیاده می‌شود و بنیتا در خودرو تنها می‌ماند، اما همین یک لحظه غفلت کافی بود تا این خودرو از سوی دو سارق به سرقت برود. تلاش پدر برای جلوگیری از سرقت خودرو بی‌نتیجه ماند و دزدان با خودرو سرقتی موفق به فرار می‌شوند. بلافاصله پس از این حادثه، پدرومادر این دختر به کلانتری مراجعه می‌کنند و پلیس را در جریان این سرقت قرار میدهند.
حسن پدر جوان بنیتا در اظهاراتش به پلیس می‌گوید: «روز سرقت به قصد بستن درِ پارکینگ از خودرو پیاده شدم که ناگهان دیدم مردی ٣٠ساله با لباس تیره و شلوار جین و موهای کوتاه پشت فرمان خودرویم نشسته است و به سرعت قصد فرار دارد، چون بنیتا داخل خودرو بود، خودم را به جلوی خودرو انداختم و درحالی که خودرو حرکت می‌کرد، به دزد خودرویم می‌گفتم که دخترم داخل خودرو است اما بی‌فایده بود و سارق جوان با حرکات مارپیچ و سرعت بالا مرا از کاپوت به پایین پرت کرد و به سمت اتوبان امام علی (ع) فرار کرد.» به دنبال اظهارات این مرد، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی برای شناسایی سارقان و یافتن کودک ربوده‌شده وارد عمل شدند، اما نبود سرنخی از این حادثه، کار جست‌وجو برای پیداکردن خودرو و بنیتا ٨ماهه را با مشکل مواجه کرد. همزمان پدرومادر این کودک برای یافتن نشانی از این کودک دست به دامن شبکه‌های اجتماعی شدند. آنها از شهروندان خواستند تا در پیداکردن این نوزاد به آنها کمک کنند، اما نه پلیس و نه تلاش‌های خانواده بنیتا هیچ‌کدام نتوانست مانع از بروز یک حادثه تلخ شود.
بنیتا پیدا شد، اما بی‌جان در داخل خودروی به سرقت‌رفته پدرش. یک نوزاد ٨ماهه ٦روز بدون آب و غذا در خودروی دربسته. حبس‌شدن در اتاق فلزی زیر تیغ آفتاب سوزان، این که این نوزاد چقدر این گرما را طاقت آورده، کسی نمی‌داند تا کجا توانسته با گرسنگی و تشنگی مقاومت کند را هم کسی نمی‌داند، صدای گریه‌ها و بی‌تابی این بچه را هم کسی نشنیده. از زمان مرگ او هم هیچ اطلاعی در دست نیست. پلیس جسد بنیتا را صبح دیروز در پراید دزدیده‌شده پدرش در پاکدشت پیدا کرد. در واقع اعتراف دو متهم اصلی این پرونده باعث شد تا پیکر این دختر ٨ماهه پس از ٦روز پیدا شود. دو متهمی که خبر دستگیری آنها همزمان با خبر مرگ بنیتا از سوی پلیس رسانه‌ای شد. بنابر اعلام پلیس تهران «کارآگاهان آگاهی با انجام اقدامات پلیسی موفق شدند دونفر را درخصوص این پرونده شناسایی کنند که نفر اول در محل سکونت خود واقع در شهرستان پاکدشت دستگیر و در اظهارات خود به سرقت خودرو و ربایش کودک توسط یکی از دوستانش اعتراف و اعلام کرد، در همان ساعات اولیه پس از سرقت به همراه همدستش خودرو و کودک را به شهرستان پاکدشت منتقل کرده و سپس از همدیگر جدا شدند.» پلیس هم پس از اعترافات این سارق به
محل اختفای سارق اصلی مراجعه و او را دستگیر میکند. این فرد که دارای سوابق متعدد کیفری است و به تازگی از زندان آزاد شده، در اعترافات اولیه اعلام میکند که ساعاتی پس از سرقت و انتقال خودرو به خارج از تهران، خودرو و نوزاد ٨ماهه را در یکی از خیابان‌های شهرستان پاکدشت رها کرده و درحال حاضر هیچ‌گونه اطلاعی از سرنوشت کودک ربوده‌شده ندارد. در نهایت هم پلیس به نشانی اعلام‌شده از سوی متهم مراجعه و پیکر بی‌جان بنیتا را در داخل خودرو پیدا می‌کنند. دقایقی پس از آن هم موضوع را به خانواده این دختر ٨ماهه اطلاع میدهند.
اعلام علت مرگ تا ٢ هفته آینده
جسد «بنیتا» برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی منتقل شده است. رحیم علیش‌پور دادستان عمومی و انقلاب شهرستان پاکدشت ضمن اعلام این خبر با اشاره به جزییات این پرونده گفت: «سه‌شنبه‌شب خودروی سرقت‌شده در تهران که یک کودک ٨ماهه در آن بود، در پاکدشت کشف شد و متاسفانه کودک ۸ماهه داخل این خودرو، فوت کرده است. دو سارق در پاکدشت شناسایی و دستگیر شدند و هر دو به سرقت و آدم‌ربایی اعتراف کردند.» او درباره جرم دو متهم این پرونده هم گفت:«درحال بررسی این موضوع هستیم که آیا قتل عمدی بوده یا خیر، البته هنوز زود است که به نتیجه برسیم؛ بعد از کشف جسد، اقدامات اولیه انجام شد، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر شد تا نهایتا معاینات انجام و کالبدشکافی انجام شود و پس از آن پزشکی قانونی نظرش را اعلام کند.» درهمین حین، مسعود قادی‌پاشا رئیس پزشکی قانونی تهران درباره علت مرگ بنیتا گفت: «علت مرگ در دست بررسی است و کار‌شناسان درحال انجام آزمایش‌های تخصصی هستند که تا ۲ هفته آینده نتیجه به مراجع قضائی اعلام خواهد شد.»
همه منتظر بازگشت دخترم بودیم، من خیلی امیدوار بودم که بنیتا پیدا شود، به پسرم و عروسم دلداری می‌دادم که حال او خوب است، ولی امروز با این خبر همه امیدهای من از بین رفت، نمی‌دانم جواب این دختر را چه بدهم، اینها را پدربزرگ بنیتا به «شهروند» می‌گوید. پیرمردی سفیدموی که غم از دست‌دادن نوه‌اش او را خمیده‌تر از قبل کرده، به سختی صحبت میکند، اشک و بغض امانش را بریده، اما با این وجود سعی میکند خودش را کنترل کند. همسایه‌ها هم همگی درخانه بنیتا جمع شده‌اند اما به جز اشک کار دیگری از دستشان برنمی‌آید و نمی‌توانند تسلی دل خانواده داغدیده باشند. پدربزرگ بنیتا با گریه به خبرنگار «شهروند» می‌گوید: «٦روز است که روز و شب نداریم، همه بیایان‌های اطراف را دنبال نوه‌ام گشتیم؛ تا دشت ورامین رفتیم، کهریزک، قیام‌دشت، شب و روز دنبال ردی از این بچه بودیم. در این مدت عروسم حالش را نمی‌‌فهمید، هروقت صدای درِ خانه می‌آمد یا کسی به خانه یا به موبایل زنگ می‌زد، با هزار امید و آرزو از جایش می‌پرید که نکند کسی خبری از این بچه آورده باشد، اما همه اینها امروز روی سرمان خراب شد. حدود ساعت ١٠ صبح بود که تلفن حسن زنگ خورد، رنگش پرید، من
همان موقع فهمیدم که اتفاق بدی افتاده، به سرعت آماده شد و از خانه بیرون رفت، وقتی داشت از خانه خارج می شد، از او پرسیدم از بنیتا خبری شده، بغضش شکست و گریه همه صورتش را خیس کرد، همانجا فهمیدم که چه بلایی سرمان نازل شده است.»
این پیرمرد درحالی که اشک‌های گوشه چشمش را پاک می‌کرد، ادامه داد: «اینها فقط همین یک بچه را داشتند، عروسم به من می‌گوید؛ بابا تو گفتی بنیتا پیدا می‌شود، پس کو. نمی‌توانم جواب او را بدهم. هیچکس نمی‌تواند جواب بدهد. دختر کوچمان را از دست دادیم، بدون اینکه کاری از دست کسی بربیاید.» صحبت‌های پدربزرگ بنیتا وقتی به اینجا رسید، یکی از همسایه‌ها حرف او را ادامه داد: «این منطقه اصلا امنیت ندارد، این پارک لانه دزد و موادفروشان شده است. ما در خانه خودمان هم امنیت نداریم، جایی که خودرو حسن را دزدیدند، با درِ خانه ما ١٠سانت هم فاصله ندارد. اینجا ناامن است، به چه کسی باید بگوییم، مسئول امنیت ما کیست، چندبار جمع شدیم و استشهاد نوشتیم که فکری به حال اینجا بکنند، اما فایدهای نداشت. گشت نیروی انتظامی به این پارک آمد و چند نفری را بازداشت کرد، اما باز هم فایدهای نداشت.» غلام یکی از کاسب‌های خیابان مطلبی است. کسی که از نزدیک شاهد سرقت خودرو و ربوده‌شدن بنیتا بود. او از اتفاقات آن روز به «شهروند» می‌گوید: «مغازه من آن طرف خیابان روبه‌روی خانه حسن آقا است. من روی سکوی مغازه نشسته بودم، دیدم که حسن با خودرواش بیرون آمد،
چند ثانيه صبر کرد، اما بعد نمی‌دانم چرا از خودرو پیاده شد، همزمان دو نفر به‌سرعت به سمت خودروي او رفتند، سوار شدند و حرکت کردند. حسن خودش را روی کاپوت انداخت، چندبار با سرعت عقب جلو کرد و حسن برف‌پاکن‌های خودرو را گرفته بود و اسم دخترش را صدا می‌زد، من تا آمدم به خودم بجنبم، دیدم که حسن روی زمین افتاده و سارقان هم با خودرو به سمت اتوبان امام علی(ع) رفتند.» او هم ناامنی این منطقه را دلیل بروز این حادثه می‌داند: «اینجا پر از خلافکار است؛ دزد، معتاد، مواد‌فروش، همه‌جور خلافی پیدا می‌شود.»
محمد و مهدی دو سارق سابقه‌داری هستند که پس از ربودن خودروی پدر بنیتا ٦ روز فراری بودند. آنها درنهایت دستگیر شدند و با سرنخ‌هایی که از محل رهاکردن خودرو و دختربچه به ماموران دادند، جسد بنیتای ٨ ماهه کشف شد. محمد متهم اصلی پرونده با ٣٣ سال سن و سابقه‌های زیادی از جرایم مختلف ادعا میکند كه پس از سرقت به خاطر ترس کودک را به حال خودش رها کردم.
سابقه داری؟
بله؛ به خاطر سرقت، نزاع و درگیری با پلیس و خرید و فروش مواد‌مخدر و مشروبات الکلی بارها به زندان رفتم.
آخرین‌بار کی از زندان آزاد شدی؟
اواخر سال گذشته بود که با قرار وثیقه از زندان آزاد شدم.
آخرین‌بار به چه اتهامی زندان بودی؟
سرقت که ١٣٠ شاکی در پرونده‌ام است.
چطور به فکر سرقت خودروی پدر بنیتا افتادی؟
با مهدی برای خرید مواد به منطقه مشیریه رفته بودیم که مهدی متوجه خودروی روشن کنار خیابان شد. همانجا به پیشنهاد او تصمیم به سرقت گرفتیم.
می‌دانستی داخل خودرو کودک ٨ ماهه‌ای است؟
نه؛ من به‌سرعت پشت فرمان نشستم و مهدی برای اینکه صاحب خودرو مانع کارمان نشود در جلوی در خانه‌اش ایستاد. در همین لحظه و در حالی‌که من پشت فرمان بودم، صاحب پراید از خانه خارج شد و با دیدن من به‌سرعت سمت خودرو دوید و به سمت جلوی خودرو پرید. او سعی داشت مانع سرقت شود که من به‌سرعت و با حرکات مارپیچ خودرو موفق شدم او را از روی خودرو پرت کنم.
چه موقع متوجه حضور کودک شدی؟
همان ابتدا با صدای گریه‌های بچه متوجه او شدم.
پس از سرقت خودرو چه کردی؟
مهدی هم بعد از فرار من، با یک خودروی دیگر فرار کرد و پیش من آمد. ما با هم به سمت افسریه و سپس پاکدشت رفتیم. در منطقه قیام‌دشت خودرو را پارک کردیم. مهدی پس از سرقت قطعات خودرو را داخل کیسه‌ای ریخت و رفت.
با بچه چکار کردی؟
ترسیده بودم، نمی‌دانستم چه باید کرد؛ به خاطر همین کودک را در حالی که گریه می‌کرد، داخل پراید رها کردم و به خانه یکی از دوستانم رفتم و خوابیدم. زمانی که من خودرو را رها کردم، بنیتا زنده بود و گریه می‌کرد. برای همین او را به حال خودش رها کردم تا کسی نجاتش دهد. من قاتل نیستم و نمی‌خواستم این بچه بمیرد.
وقتی بنیتا را رها کردی، نگرانش نشدی؟
آن لحظه ترسیده بودم و به هیچی فکر نمی‌کردم.
قتل عمد یا شبه عمد
در این میان باید دید که سرنوشت مجرمی که بنیتا را در خیابان رها کرده است، چه می‌شود. قاضی محسن مدیر روستا، بازپرس دادسرای جنایی اعلام کرده است كه شواهد و مدارک نشان از قتل عمد بنیتا دارد. همچنین اصغرزاده، قاضی دادگاه جنایی نیز در این رابطه به «شهروند» می‌گوید: «در این پرونده با توجه به شواهد و مدارک موجود می‌شود برای عمل رهاکردن بچه اتهام قتل عمد گرفت؛ ولی باز هم باید تمام زوایای آن بررسی شود و بعد از آن تصمیم گرفت.»
عبدالصمد خرمشاهی یک حقوقدان نیز در رابطه با مجازات این مجرمان به «شهروند» می‌گوید: «ماده ٢٩٠ قانون مجازات اسلامی می‌گوید که اگر کسی از قبل قصد و نیت کشتن داشته باشد و یا اینکه عملش نوعا کشنده باشد، از لحاظ قانون قتل عمد محسوب می‌شود و فرد باید با مجازات اعدام روبه‌رو شود. در این پرونده نیز باید بررسی شود که اعمال این مجرمان کشنده بوده و باعث مرگ این دختربچه شده است یا نه که من فکر می‌کنم فردی که این دختربچه را در خیابان و گرما رها کرده قطعا می‌دانسته چنین کودکی در این گرما دوام نمی‌آورد و بر اثر گشنگی و تشنگی جان خود را از دست می‌دهد. به نظر من او می‌دانسته که این کار کشنده است و یک نوزاد وقتی دسترسی به آب و هوا ندارد، می‌میرد. حالا ممکن است که قصد کشتن نداشته باشد، ولی عملش کشنده بوده و موجب مرگ شده است. با این حال همه چیز به نظر قاضی پرونده بستگی دارد. باید تحقیقات تکمیل شود و قاضی تمام این موارد را بررسی کند. آن زمان است که تشخيص می‌دهد قتل عمد بوده یا خیر. اگر قتل عمد تشخيص داده شد که مجازاتش اعدام است و اگر قتل عمد گرفته نشد، جرم این فرد قتل شبه عمد است و در آن صورت باید دیه بپردازد و به زندان
برود.»
۰
