کارگاه‌های شال‌بافی و نحوه مالیات‌ستانی

کارگاه‌های شال‌بافی و نحوه مالیات‌ستانی

هنری پاتینجر از جمله ماموران سیاسى و نظامى هیات ژنرال مالكم، در هندوستان بود كه در سال 1809 ماموریت یافتند از راه خشكى، قدرت طبیعى، اقتصادى، نظامى و راه‌هاى سوق‌الجیشى مناطق بلوچستان و ایران جنوب‌شرقى را بررسى كرده، ارزش اردوكشى در این نواحى را تعیین کنند.

کد خبر : ۴۱۶۱۷
بازدید : ۱۴۷۲
کارگاه‌های شال‌بافی و نحوه مالیات‌ستانی
هنری پاتینجر از جمله ماموران سیاسى و نظامى هیات ژنرال مالكم، در هندوستان بود كه در سال 1809 ماموریت یافتند از راه خشكى، قدرت طبیعى، اقتصادى، نظامى و راه‌هاى سوق‌الجیشى مناطق بلوچستان و ایران جنوب‌شرقى را بررسى كرده، ارزش اردوكشى در این نواحى را تعیین کنند.
ستوان پاتینجر شرح مسافرت و نقشه مسیر خود را در سال 1816 میلادى در بریتانیا منتشر کرد. در اینجا بخشی از سفرنامه او را که به وصف شهر کرمان و مردمانش پرداخته است می‌خوانید:

جمعیت شهر كرمان درحال‌حاضر (1809) بیش از سی هزار نفر نیست و قسمت كوچكی از این جمعیت را گبرها یا پارسی‌ها تشكیل می‌دهند ولی ارمنی و هندو و یهودی در شهر كرمان وجود ندارد. از دو اقلیت اولی گهگاهی عده‌ای برای كسب به‌اینجا می‌آیند. تجارت و بازرگانی كرمان اگرچه هنوز جالب‌توجه است ولی هیچ‌وقت نتوانسته است به همان وضعی كه قبل از وارد شدن خرابی‌ها و كم‌شدن جمعیت داشته است، برسد و به احتمال قوی هیچ‌گاه هم نخواهد توانست وضع سابقش را دوباره احراز كند، زیرا كه هر روزه دسترسی تجار و بازرگانان به شهر ساحلی و بندر ابوشهر یا بوشهر زیادتر می‌شود و این ارتباط و وابستگی مستلزم ضرر و زیان بندرعباس و در نتیجه كرمان می‌باشد. صنایع شال‌بافی و تفنگ‌سازی و نمدهای كرمان در سراسر آسیا شهرت دارد و به قسمی كه گفته می‌شود یك‌سوم ساكنان شهر اعم از زن و مرد به این صنایع اشتغال دارند.

شال از پشمی كه به‌نام سابق و باستانی این ایالت (كارامانیا) نامیده شده، ساخته می‌شود و من خود دیده‌ام كه آنها از نظر دقت بافت و لطافت با شال‌های كشمیری رقابت دارند ولی از نظر نرمی و گرمی به پای آنها نمی‌رسند. گوسفندی كه پشم آن برای بافتن شال به‌كار می‌رود (این غلط است كه پشم گوسفندان خود می‌ریزد) بسیار كوچك بوده و پاهای كوتاهی دارد. این گوسفندها را طبق اوامر فتحعلی‌شاه به قسمت‌های مختلف مملكت برده‌اند، گرچه این حیوان در جاهای دیگر هم به زندگی خود ادامه می‌دهد ولی پشم آن صفات و كیفیات خوب خود را از دست می‌دهد و آنچه كه در نظر گرفته نمی‌شود و به حساب نمی‌آید، آن است كه این پشم در هیچ‌جای دیگر از مملكت به‌خوبی كرمان عمل نمی‌آید و كامل نمی‌شود. از این حقیقت مسلم و غیرقابل تردید می‌توان چنین نتیجه گرفت كه در آب و هوا یا آب شهر كرمان خاصیتی هست كه جاهای دیگر فاقد آن است و این كیفیت هم در ایالت كشمیر مشاهده می‌شود.

من تمام كارخانه‌های مهم بافندگی كرمان را سركشی كردم ولی در طرز بافتن آنها چیز جالبی كه قابل شرح باشد، ندیدم ولی در یكی از این كارخانه‌ها نمونه‌های پشمی را كه به‌كار می‌برند، دیدم كه جنس آن از هرنوع پنبه لطیفی كه تابه حال دیده‌ام لطیف‌تر است و چند شالی كه من اینجا خریدم به اندازه‌ای نرم و قشنگ می‌باشد كه تجار هندی كه بعدا شال‌ها را به ایشان نشان دادم قیمتی معادل 5 برابر قیمتی كه خریده بودم برای آنها تعیین كردند.
پشم پس از اینكه چیده شد و چندبار شسته و پرداخت شد، در محلولی كه تركیبات آن‌را هیچ‌كس جز سازندگان آن نمی‌دانند مدت چند هفته گذاشته می‌شود. این محلول ظاهرا از جوشانیدن برگ و پوست درختان مختلف به‌دست می‌آید و پشم را نرم و قابل خم‌شدن و مناسب برای ریسندگی می‌کند. عمل ریسندگی را زن‌ها انجام می‌دهند و نخی كه تابیده شد به‌این‌ ترتیب برای كارگاه بافندگی حاضر و آماده می‌شود.

اهالی كرمان قسمت اعظم مصنوعات و محصولات خود را از قبیل شال و نمد و تفنگ فتیله‌ای به خراسان و كابل و بلخ و بخارا و ایالات شمالی می‌فرستند و در ازای آنها انقوزه و انواع صمغ و ریواس و روناس و سایر ادویه و پوست بخارایی و خز و ابریشم و فولاد و مس و چای دریافت می‌كنند. سه محصول اخیر به‌مصرف داخلی می‌رسد و بقیه را به هندوستان و سند و عربستان و سواحل دریای‌احمر صادر می‌كنند.
به‌این نواحی محصولات دیگری از قبیل پسته و برگ گل‌سرخ و غنچه گل به‌منظور ساختن مربا و انواع چسب و فرش و شمش صادر می‌شود و از كشورهای اولی قلع و سرب و آهن و مس و فولاد و فلفل و سایر ادویه وارد می‌شود و همچنین چیت‌های گلدار (اعم از اروپایی و هندی) و دبیت یا اطلس و ململ و چای و ساتن كیم‌خاب (پارچه‌های ابریشمی گلدار) و زرباف و دانه‌های كاكائو و چینی و بلورجات و ماهوت و كالای دیگر نیز واردات آنها را از كشورهای گفته‌شده تشكیل می‌دهد. از سند پارچه‌های سفید و لنگی الوان برای عمامه و از عربستان و سواحل دریای سرخ قهوه و خاك طلا و عاج و مشك و كندر و غلام و برده و نظایر آن وارد می‌شود.

عایدات شهر كرمان در سال 1810 میلادی فقط به مبلغ سالانه بیست و پنج‌هزار تومان بالغ می‌شد ولی به قراری كه گفته می‌شود به سرعت در حال افزایش است. این عواید با اجازه اعلیحضرت شاه ازسوی شاهزاده برای مخارج دربار شاهزاده و نگهداری سپاه كه منحصرا وظیفه آنها محافظت شهر و اطراف مجاور آن می‌باشد، اختصاص داده شده است.
این عواید از محل عوارض مالیات‌های بازار كه نرخ آن بسیار سنگین است و مالیات سنگین بر شال و تفنگ تامین می‌شد، علاوه‌بر این برای هرشتر یا اسبی كه به‌كاروانسراهای شهر وارد می‌شود مبلغ یك روپیه و برای هر یابو نیم روپیه و هر الاغ ربع روپیه و غیره پرداخت می‌شود. حساب مالیات‌های ایالت مرتبا در خزانه شاهی نگهداری می‌شود و موقعی كه من در كرمان بودم یك نفر از پیشكاران برای این منظور به‌تهران احضار شده بود.
من نتوانستم كه رقم دقیق و صحیح این مبلغ را به‌دست آورم ولی حدس می‌زنم كه سالانه مبلغ 50 هزار تومان به استثنای عوایدی كه از بندرعباس به‌دست می‌آید بالغ می‌شود. این مبلغ از طریق مالیات بر املاك و اراضی و عوارضی كه بر شهرهای مختلف وضع شده به‌دست می‌آید. این مبلغ با مقایسه به‌وسعت ایالت بزرگ كرمان ناچیز و كم به‌نظر می‌رسد ولی باید به‌خاطر داشته باشیم كه این ایالت به‌طور كلی لم‌یزرع و خشك و كم‌جمعیت است. مجموع جمعیت این ایالت را نمی‌توان كاملا تخمین زد.

  • مسافرت سند و بلوچستان: اوضاع جغرافیایی و تاریخی، یك نقشه/ تالیف هنری پاتینجر ( ۱۸۵۶ - ۱۷۸۹)؛ ترجمه شاپور گودرزی، ص: 83
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید