معمای یک قتل‌ عام خانوادگی

معمای یک قتل‌ عام خانوادگی

در این حادثه زن ٣٢ساله همراه با پسر ١١ساله‌اش توسط همسرش به قتل رسیدند پلیس روز گذشته پیکر بی‌جان پدر و مادر قاتل را هم در محل کار او کشف کرد...

کد خبر : ۴۲۶۴۷
بازدید : ۱۱۴۶۷
معمای یک قتل‌ عام خانوادگی
جنایتی مبهم. پرونده‌ای معماگونه. حادثه‌ای تکان‌دهنده، قتل ‌عام خانوادگی با انگیزه‌ای نامعلوم. چهار جسد و جنازه قاتلی که گفته می‌شود پس از ارتکاب به چهار قتل با چاقو خودکشی کرده است. همه عضو یک خانواده بودند، یک خانواده نسبتا مرفه با موقعیت اجتماعی مناسب. چاقویی که جان ٤ نفر از اعضای این خانواده را نشانه گرفت و دست آخر هم بر گردن عامل این جنایت نشست. کسی که در یک روز هم پسر و همسرش را کشت و هم احتمالا جان پدر و مادرش را گرفته و درنهایت با همان چاقو به زندگی‌اش پایان داد تا قتل‌ عام خانوادگی یکی از هولناک‌ترین و مرموز‌ترین پرونده‌های جنایی پایتخت را رقم بزند.
نخستین جسدهای این قتل ‌عام خانوادگی ساعت ٩شامگاه دوشنبه ١٣ شهریور امسال در یکی از فرعی‌های خیابان یخچال تهران کشف شد. خبر این حادثه را خواهر مینو، همسر قاتل به کلانتری ١٢٤ قلهک اطلاع داد. با حضور ماموران در محل حادثه و تأیید خبر کشف اجساد متعلق به یک خانواده سه نفره به نام‌های پژمان ٤٠ساله، مینو ٣٦ساله و پارسا ١٢ساله بلافاصله موضوع به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد. با تشکیل پرونده با موضوع «قتل‌ عمد» و به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ٢٧تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
اظهارات خواهر مینو
ماموران آگاهی در نخستین گام تحقیقات به سراغ خواهر مینو رفتند. او به‌عنوان نخستین مطلع از این حادثه و کسی كه پلیس را در جریان این جنایت قرار داده بود، در اظهاراتش به ماموران گفت: «قرار بود امشب مادرم از مسافرت بازگردد. او به یکی از کشورهای اروپایی رفته بود. به همین دلیل با مینو قرار گذاشتم تا با هم به فرودگاه برویم. حدودا ساعت دو بعدازظهر بود که با تلفن همراه مینو تماس گرفتم تا قرار رفتن به فرودگاه امام خمینی را نهایی کنیم. اما او تلفنش را جواب نداد. چند بار دیگر هم تماس گرفتم، اما او پاسخگوی تماس‌های من نبود. بعد با گوشی تلفن همراه همسرش تماس گرفتم اما او هم پاسخ تلفن من را نداد. با تلفن همراه پسر خواهرم تماس گرفتم اما او هم تلفنش را پاسخ نداد. نگران شده بودم. به همین دلیل به سمت خانه آنها حرکت کردم. چند دقیقه‌ای به ٩ شب مانده بود که به خانه آنها رسیدم. زنگ را زدم اما کسی در را باز نکرد. هم خودروی پژمان در پارکینگ بود، هم خودرو مینو. بیشتر نگران شدم. زنگ یکی از همسایه‌ها را زدم و وارد ساختمان شدم. به پشت در آپارتمان آنها در طبقه دوم - واحد ششم رفتم و ناگهان متوجه آثار خون بر روی نرده‌های دزدگیر آپارتمان شدم. از اختلاف مینو و پژمان خبر داشتم. چند سالی بود که آنها با هم مشکل داشتند، حتی خواهرم چندین‌بار از پژمان درخواست طلاق کرده بود برای همین، خیلی ترسیدم. به دنبال کلیدساز رفتم. زمانی که وارد خانه شدیم، همه‌جا پر از آثار خون بود. داخل اتاق خواب جسد مینو و پژمان افتاده بود و جسد پارسا نیز در داخل حمام. با سروصدای من همسایه‌ها به طبقه دوم آمده و پس از دقایقی پلیس در محل حاضر شد.» همزمان در تحقیقات و بررسی‌ها محل جنایت مشخص شد که پژمان با جسم تیز اقدام به کشتن همسر و پسر خود کرده و در ادامه به زندگی خود نیز پایان داده است.
کشف اجساد پدرومادر قاتل
اما این پایان پرونده جنایی نبود. قتل ‌عامل خانوادگی محله قلهک با کشف دو جسد دیگر در خیابان پاسداران وارد فاز جدیدی شد. جسد پدرومادر سالخورده پژمان صبح دیروز در محل کار او توسط پلیس کشف شد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در جریان تحقیقات جنایت خانوادگی قلهک اطلاع پیدا کردند، که پدرومادر عامل آن جنایت، قرار بوده از شهرستان به تهران مراجعه کنند. به همین دلیل ماموران با آنها تماس گرفتند تا درباره انگیزه ارتکاب این جنایت توسط پسرشان از آنها تحقیق کنند؛ اما آنها نیز پاسخگوی تماس‌های کارآگاهان و دیگر اعضای خانواده‌شان نبودند. در ادامه با شناسایی دفتر کار پژمان در منطقه پاسداران، کارآگاهان صبح روز سه‌شنبه به این محل مراجعه و پس از ورود به داخل دفتر کار پژمان با اجساد پدرومادر وی در حالی‌ که آنها نیز مورد جراحت شدید ناشی از جسم تیز قرار گرفته بودند، روبه‌رو شدند. کشف این دو جسد روند تحقیقات درباره این پرونده را پیچیده‌تر کرد. دو جنایت در خیابان یخچال، خودکشی عامل آن حادثه و کشف پیکر بی‌جان پدر و مادر پژمان آن هم در محل کار او ماموران را در برابر یک پرونده معمایی با انگیزه نامشخص قرار داد. هر چند بررسی تصاویر به دست آمده از دوربین‌های محل کار پژمان نشان داد که او روز دوشنبه، همراه با پدرومادرش به داخل این ساختمان رفته و پس از دقایقی، پژمان به تنهایی از ساختمان خارج شده است و به‌احتمال زیاد، این جنایت هم توسط پژمان رقم خورده است اما انگیزه این جنایت به معمایی رازآلود برای تیم تحقیقات در این پرونده تبدیل شده است.
در همین‌ حال محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران، پژمان را عامل جنایت خیابان یخچال اعلام کرده است. سرپرست دادسرایی جنایی درباره دو جسد کشف‌شده دیگر این پرونده هم گفت: «براساس اطلاعات به دست آمده، عامل جنایت خیابان یخچال، از پدرومادر خود خواسته بود تا به تهران بیایند و ظاهرا پدرومادر قاتل هم صبح روز دوشنبه از شهرستان به تهران آمده بودند و در محل کار پسرشان یعنی شرکت ساختمانی، در منطقه پاسداران حضور یافته بودند که تیم جنایی پس از مراجعه به محل کار قاتل با جسد پیرمرد و پیرزن مواجه شدند.»
روایت ساکنان ساختمان صبا
اما انگیزه این قتل‌عام خانوادگی، معمای این پرونده جنایی است. رازی که شاید با خودکشی پژمان هیچ‌وقت برملا نشود. این را یکی از همسایه‌ها این خانواده به «شهروند» می‌گوید. کوچه‌ای دنج در یکی از فرعی‌های خلوت خیابان یخچال. بن‌بستی سرسبز با درختانی تودرتو در دو ردیف که به اندازه یک خودرو برای تردد اهالی این کوچه راهی باز کرده است. نبش این کوچه ساختمان قدیمی با نمایی سیمانی‌ رنگ‌ورورفته قد علم کرده است. واحد ٦ ساختمان صبا. محل این جنایت هولناک. هنوز هم باورش سخت است، اصلا به سروشکل آنها نمی‌خورد که این‌کاره باشند، شنیده‌ام که با هم اختلاف داشتند، اما آدم‌های ساکت و بی‌آزار بودند. اینها را یکی از همسایه‌های این خانواده به «شهروند» می‌گوید. او چندسالی است که در ساختمان صبا ساکن است و همه ساکنان را می‌شناسد: «ما شب حادثه خانه نبودیم، تا دیروقت با خانواده بیرون بودیم، وقتی به نزدیکی خانه رسیدیم، چراغ خودرو پلیس و اورژانس را دیدم. ابتدا من و همسرم فکر کردیم خانه آتش گرفته، تا این‌که سر کوچه از صحبت‌های ماموران کلانتری متوجه این جنایت شدیم. آنها ساکن واحد ٦ بودند. هنوز سکونتشان به دوسال نرسیده بود، من چون کارهای مالی این ساختمان را انجام می‌دهم، در جریان رفت‌وآمد همه ساکنان هستم. آنها دوتا خودرو داشتند، خانمش رانندگی می‌کرد و خودروی شخصی داشت. مهندس هم شب‌ها دیروقت به خانه می‌آمد. اوایل چندباری برای گرفتن شارژ پیش او رفتم. از‌ سال گذشته هم شارژ ساختمان را به حسابم واریز می‌کرد. آدم معقول و متینی بود، کلا خانواده آرام و بی‌صدایی بودند، اما من شناخت زیادی از آنها نداشتم، در کل این‌جا محل آرامی است. کسی به کسی کاری ندارد.»
یکی دیگر از ساکنان این ساختمان هم به «شهروند» می‌گوید: «آنها در طبقه ما بودند. ما واحد ٧ هستیم. دیوار به دیوار آنها. اطلاع زیادی از این خانواده ندارم. تازه به این ساختمان آمده بودند، اما یک‌بار مینو به من گفته بود که همسرش مهندس و استاد دانشگاهی در کرمان است. خود مینو هم شاغل بود، فکر می‌کنم در دادگاه یا قوه‌قضائیه کار می‌کرد، آنها از صبح تا غروب در خانه نبودند. من در خبرها خواندم که خواهرش گفته؛ آنها با هم اختلاف شدیدی داشتند، اما این مدتی که به این‌جا آمدند، ما هیچ چیزی ندیدیم. نه صدایی، نه داد و فریادی. خانواده ساکتی بودند، زیاد هم رفت‌وآمد نداشتند. از دیشب پلیس به این‌جا آمد و جنازه آنها را در خانه پیدا کردند، همه شوکه شدیم.»
کم‌شدن آستانه تحمل چنین جنایت‌هایی را رقم می‌زند
«برای بررسی این جنایت هولناک باید در مرحله نخست پرونده را بعد از تحقیقات تکمیلی مورد مطالعه قرار داد اما قبل از هرموضوعی باید به سه نکته مهم که می‌تواند باعث بروز چنین جرایمی شود، توجه کرد.»
اینها را دکتر جعفر کوشا رئیس انجمن ایرانی جرم‌شناسی به «شهروند» می‌گوید و با بررسی این جنایت هولناک ادامه می‌دهد: «اول این‌که به ‌نظر می‌رسد برخی مردم از نظر تعادل روحی و روانی دچار مشکل شده‌اند و زمانی که نمی‌توانند از نظر اجتماعی و اقتصادی مسائل را حل کنند، با توجه به کم‌شدن آستانه تحمل دست به چنین جنایت‌هایی می‌زنند. این مشکلات در گذشته نیز وجود داشته اما آستانه تحمل مردم پایین آمده و قدرت کنترل و مهارکردن آن را ندارند. دوم این‌که در گذشته یکسری خطوط قرمز به‌عنوان سنت، مسائل شرعی و حرمت‌ها وجود داشت اما امروزه این نکات کنار گذاشته شده است. همچنین اختلافات خانوادگی، عدم تعادل روحی و روانی و عبور از خطوط قرمز درجامعه باعث شده تا مردم به‌ صورت پرخاشگرانه در برابر مسائل عکس‌العمل نشان دهند. دراین پرونده می‌توان گفت که قاتل به خاطر اختلافات خانوادگی که داشته، تعادل روحی و روانی خود را از دست داده و همین باعث شده تا ابتدا دست به قتل پدر و مادرش در محل کارش بزند. از نظر جرم‌شناسی، رفتار قاتل نشان از آن دارد که پسر خانواده پس از کشتن پدر و مادرش پشیمان شده و خیلی زود از محل کارش خارج شده و در نخستین مرحله قصد داشته ابتدا خودکشی کند اما در اوج عصبانیت به این نکته توجه داشته که پس از خودکشی و افشای راز قتل پدر و مادرش برای همسر و فرزندش مشکلاتی پیش خواهد آمد و این آسیب‌ها تا سال‌ها همراه آنها خواهد ماند. به همین‌ خاطر با رفتن به خانه اقدام به قتل همسر و فرزند خود کرده و در مرحله بعدی با خودکشی‌اش به این مسائل پایان داده است تا هیچ‌یک از اعضای خانواده‌اش در این ماجرا آسیب نبینند. در این جنایت خانوادگی باید به این نکته توجه داشت که پس از اختلافات خانوادگی، دخالت‌های خانواده‌ها و عبور از خطوط قرمز سنت‌شکنی و موضوع اقتصادی باید مورد بررسی قرار می‌گرفت. موضوع اقتصادی به این خاطر ارجحیت دارد که پدر و مادر قاتل به محل کار پسرشان مراجعه کرده‌اند و این درحالی است که خانه فرزندشان در نزدیکی محل کار او بوده و احتمالا بین آنها اختلافات مالی زیادی وجود داشته که پدر و مادر برای حل این موضوع به دفتر کار پژمان رفته و بین آنها درگیری پیش آمده و عامل جنایت نسبت به این موضوع پرخاشگری کرده و اقدام به قتل پدر و مادرش کرده است. احتمال می‌رود عامل جنایت در فاصله کمی قتل‌های دیگر و خودکشی را انجام داده است. احتمالا مشکلاتی وجود داشته که نمی‌خواسته کسی از آن باخبر شود. اگر زمان دو جنایت فاصله زیادی داشت، احتمال این‌که فردی متوجه قتل پدر و مادر در محل کار وی شود، وجود داشت. همین باعث می‌شد تا ماجرا را به همسر و فرزند قاتل اطلاع دهد و مانع قتل‌های بعدی شد یا درصورت دیگر شاید فاصله زیاد بین دو جنایت باعث می‌شد تا قاتل پس از قتل پدر و مادرش با گذشت زمان زیادی، از خشونت وی کاسته می‌شد و دست به قتل‌های بعدی نمی‌زد. از طرف دیگر، نمی‌توان گفت چون قاتل یک استاد دانشگاه بوده، پس نباید دست به این جنایت می‌زد. انجام اینگونه جنایت‌ها به موقعیت اجتماعی فرد ربطی ندارد و احتمالا فرد در گذشته و در شخصیت خود دچار اختلالات و مشکلاتی بوده است.»

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید