ترجمه‌های فلسفی دریابندری از نگاه ضیاء موحد

ترجمه‌های فلسفی دریابندری از نگاه ضیاء موحد

نجف دریابندری علاوه بر ترجمه‌های ادبی خود در فلسفه نیز دو کتاب مهم ترجمه و تألیف کرده است، یکی «تاریخ فلسفه غرب» اثر برتراند راسل و دیگری «درد بی‌خویشتنی» که رساله‌ای است در بررسی مفهوم الیناسیون.

کد خبر : ۴۳۳۵۷
بازدید : ۱۶۰۷
ترجمه‌های فلسفی دریابندری از نگاه ضیاء موحد
این روزها دریابندری را بیشتر با کتاب مستطاب آشپزی‌اش گرامی می‌دارند و نامش را به‌عنوان «گنجینه زنده بشری در میراث خوراک» در فهرست حاملان میراث ناملموس (نادره‌کاران) ثبت می‌کنند (به نقل از ویکی‌پدیای فارسی دریابندری). اما برای بزرگداشت او این دو کتاب از اهمیتی فوق‌العاده برخوردارند.
به بهانه تجدیدچاپ «درد بی‌خویشتنی» گفت‌وگویی تلفنی با ضیاء موحد انجام دادیم و از او درباره این دو کار در مجموعه کتاب‌های دریابندری پرسیدیم:

«پیش از تاریخ فلسفه غرب راسل در فارسی كتاب «سير حكمت در اروپا» را داشتيم. «سير حكمت» طبیعتا به‌لحاظ اهميت و تأثيرگذاري مهم‌تر از تاريخ فلسفه راسل است. روايت خود دریابندری که من از او شنيدم این‌گونه بود که در زندان برازجان هر یک از زندانيان كاري برعهده مي‌گرفته، ‌يكي آشپزي مي‌كرده، دیگری جارو، و او هم ظرف مي‌شسته و بعد مي‌نشسته پشت يك ميز كوچك و تاريخ فلسفه غرب را ترجمه مي‌كرده.
ما بعد از «سير حكمت در اروپا» چيزي نداشتيم. با توجه به شم انگليسي دريابندري كه بسيار خوب است و نثر زيباي راسل، او اين كتاب را ترجمه مي‌كند و استقبال خوبی از آن می‌شود تا جايي كه هم‌اكنون به چاپ هشتم رسيده است. راسل زماني به دليل عقايد چپ‌گرایانه در آمريكا مورد بي‌لطفي قرار گرفت و خودش می‌گويد اين كتاب را براي گذراندن معاش نوشته است.
از لحاظ تاريخ فلسفه كتاب عجيبي است و مثلا راسل برای اولين‌بار از نيچه يا لورد بايرون به‌عنوان فيلسوف اسم مي‌برد. امروز نيچه مطرح است ولي آن زمان كار راسل شجاعانه بود. ترجمه هم روان و خوب است چون نثر راسل بسیار زيباست. شايد به دليل نثر و سبک نوشته‌های راسل بود كه به او جايزه نوبل دادند نه به‌خاطر استادي در منطق. در هر صورت اين كتاب خالي از اشتباهات ترجمه نيست.
اين درواقع روش دريابندري است كه به لغت‌نامه و مراجع رجوع نمي‌كند و به شم خود اكتفا مي‌كند. بنابراين گاه اشتباهاتي هم مشاهده می‌شود ولي اين اشتباهات در حدي نيست كه بگوييم ترجمه قابل استفاده نيست.
فردی هم نقدي بر آن نوشت ولي ايرادات او را به خيلي‌ها مي‌توان گرفت. ما وقتي با دريابندري متن انگليسي مي‌خوانديم ايشان در برخی موارد مثلا is را are مي‌خواند يا برعكس، بعد خودش متوجه مي‌شد يا نمي‌شد برمي‌گشت درست مي‌كرد يا نمي‌كرد. من دریافتم دريابندري به «صرافت طبع» كار مي‌كند.
عبدالوهاب قزويني نيست كه بگويد من وقتي مي‌خواهم حمد و سوره را نقل كنم باز هم به قرآن رجوع مي‌كنم. دریابندری چندان به فرهنگ لغات و مرجع و ماخذ توجه نمي‌كرد بنابراين اشتباهاتی در كارش دارد ولي كتاب خوش‌خوان است.»

موحد درباره معادل‌هاي انتخابي دریابندری می‌گوید: «نجف در انتخاب معادل آدم خوش‌ذوقي است. يادتان باشد كه براي اليناسيون به‌راحتي نمی‌توان معادل فارسي پيدا كرد. اليناسيون مفهومي در فلسفه است كه بخش مهمي از فلسفه ماركس مبتني بر آن است. دریابندری کوشیده معادلی بیابد كه نزديك به آن معنا باشد. اصلا نجف آدم هنرمندي است.
او را بايد به مقالاتش شناخت و ترجمه‌هايي كه ترجمه نيست مثل «چنين كنند بزرگان» كه ترجمه سرراست نيست و تاحدودی نمك‌هاي خود نجف است كه در ترجمه به كار برده. نجف را بايد بيشتر به مقالاتش شناخت. والا انگ محقق يا فيلسوف به او نمي‌چسبد. اي‌كاش او به دنبال داستان‌نویسی مي‌رفت چون مي‌دانيد يكي- ‌دو داستان هم نوشته است. اي‌كاش آن خط را جدي‌تر دنبال مي‌كرد.
ولي شايد زمانی فهميده نمي‌تواند نويسنده باشد و به دنبال ترجمه رفته. در هر صورت آدم تأثيرگذاري است و كتاب هم در زمان خودش تأثيرگذار بود. كاش يك نفر اين كتاب را از اول تا آخر ویرایش مي‌كرد. راسل به‌عنوان مورخ فلسفه معتبر نيست،‌ كتاب تاريخ فلسفه كتاب فيلسوفي است كه به افلاطون و ارسطو ايراد مي‌گيرد، آدمي كه خودش را هم‌شأن آنها مي‌داند و صرفا نقل‌قول نمي‌كند. بنابراين كتاب جنجال‌بر‌انگيزي شد.
ترجمه دریابندری هم نه خالی از اشکال بلکه ترجمه خوبي است و براي كسي كه بخواهد تاريخ فلسفه بخواند مناسب است. بحث‌هايي در آن آمده كه در هيچ كتاب فلسفه نمي‌بينيد، از جمله درباره قرون وسطي، درباره مذهب، در مورد ايرادات وارد به كانت، در مورد فلسفه تحليلي كه در زمان نگارش کتاب آغاز پيدايش آن بوده، در مورد فرگه كه تا آن‌موقع کمتر کسی او را می‌شناخت، و بسياري موارد ديگر از محاسن اين كتاب است.»
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید