استراتژی ائتلاف و اتحاد استراتژیک
اگر دولت خود را بینیاز از جریان فکری و سیاسی تاریخی و پرنفوذ اصلاحات بداند و همچنین اصلاحات نیز از همین زاویه به تحولات و آرایش سیاسی کشور بنگرد، نه توسعهای باقی خواهد ماند و نه دموکراسیخواهی نضج میگیرد که این دو پارادایم و گفتمان برای رسیدن به گفتار و ارزشهای مشترک و متفق نیاز به تداوم همسویی و همگرایی پایدار دارند.
کد خبر :
۴۵۱۲۷
بازدید :
۳۹۰۴
دو رویداد سیاسی در روزهای اخیر موجب شد از زاویهای دیگر مهمترین ائتلاف جریانهای سیاسی (پس از ائتلاف تاریخی راست مدرن و چپهای خطامامی در مجلس پنجم) را بازخوانی و بازتعریف کنیم؛ یکی معرفی منصور غلامی بهعنوان وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و دیگری موضع بهزاد نبوی، از چهرههای شاخص و ارشد جریان اصلاحات، در تعریض و حتی نکوهش بخشی از فعالان اصلاحطلب در نوع مواجهه با دولت روحانی و برخی انتصابهای او.
کلید این اعتراضات و انتقادات که ضرورت این بازبینی را ایجاد میکند، مواجهه بدنه دانشگاهی و بخشی از فعالان سیاسی است که عموما پیروزی روحانی و دولت او را مدیون و وامدار فعالیتها و حمایتهای خود میدانند؛ موضع و نگاهی مشروع و بهحق که البته نوعی ناپختگی و نداشتن حزماندیشی نیز در آن وجود دارد.
روحانی و دولت برآمده او که برکشیده ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان است، واقعیت این روزهای ایران ماست. دولتی توسعهگرا که اقتصاد را بر سیاست ترجیح میدهد و ثبات سیاسی شکلگرفته کنونی را پیششرط و لازمه توسعه اقتصادی میداند؛ اما هم دولت و هم اصلاحطلبان در این محاسبه و برنامهریزی دچار نوعی کژتابی تحلیلی هستند.
از سوی دیگر، مفاهیم و کارکردهای این تحلیل هم شامل همین بحران است. اگر کارکرد مفاهیم و کاربرد آن در ساخت ائتلاف در جایگاه مناسبی قرار نگرفته، پیش و بیش از هر چیزی ناشی از تدویننشدن و نبود تعریف دقیق آن مفاهیم است که قادر به تشریح فضای کنونی نیستند.
حمله به این مفاهیم و ایجاد تشکیک در ساخت ماهوی، نهتنها راه پیشرو را روشنتر و قابل فهمتر نمیکند، بلکه اتفاقا به پیچیدهشدن و مهآلودترشدن فضا میانجامد. راهحل، مکانیسم و سازوکاری که میتواند از دامنه بحران بکاهد، در گام اول پرداختن به بازخوانی مفاهیم کلیدی از قبیل اصلاحات، ایدهها، الگوها و ارزشهای مترتب بر آن است.
انگارهها، نگرهها و ایماژهایی که از این مفاهیم کلیدی ناشی میشود، همیشه در نوعی سیالیت و بیمرزی ادامه حیات دادهاند که در برخی مواقع، برای پوشش خلأها و کاستیهای ناشی از اعمال آن، عملگرایی را کاریکاتوریزه و اصلاحطلبی را لیبرالیزه کردهاند.
پس اینکه ائتلاف شکلگرفته بهجای تخریب، تقویت و بهجای تقابل به قوام برسد، یک مسئله محوری را پیشروی خود دارد که از آن واقعنگری و تقویت رئالیسم سیاسی بدون عبور از اصول هویتی است.
برهمینمبنا اگر دولت خود را بینیاز از جریان فکری و سیاسی تاریخی و پرنفوذ اصلاحات بداند و همچنین اصلاحات نیز از همین زاویه به تحولات و آرایش سیاسی کشور بنگرد، نه توسعهای باقی خواهد ماند و نه دموکراسیخواهی نضج میگیرد که این دو پارادایم و گفتمان برای رسیدن به گفتار و ارزشهای مشترک و متفق نیاز به تداوم همسویی و همگرایی پایدار دارند.
هرگونه غفلت و خطای محاسباتی پوپولیسم را بهعنوان رقیبی تاریخی یک بار دیگر در مواجهه و رقابت با توسعهگرایی و دموکراسیخواهی پیروز میکند. امروز روحانی همان راهی را میرود که باید برود.
راهی که میراث تجربه سازندگی و اصلاحات و بر اساس و مبنای واقعیتهای روشن فضای سیاسی کشور است و استراتژی ائتلاف را به راهبرد اتحاد میرساند که علاوه بر حفظ هویت، رقابتهای درونگفتمانی را به رسمیت میشناسد. اقتصاد چشم اسفندیار این مسیر است که اصلاحطلبان با تقویت جامعه مدنی و اعتدالگرایان با ارتقای کارآمدی میتوانند در راستای برطرفکردن آن گام بردارند.
از سوی دیگر اما اصلاحطلبان در این جغرافیا شرایط پیچیدهتری را تجربه میکنند. اصلاحطلبان پس از وقایع سالهای گذشته علاوه بر فشار بیرونی، تنش داخلی را نیز تجربه کردند. این شرایط بر پیکره اصلاحطلبی که بازفهم جریان خط امام بود، آسیبهای جدی وارد کرد؛ از مهمترین این چالشها اغتشاش گفتمانی و فکری و در مواردی و تقابل با آموزههای چپهای مدرن بود اما اکنون که منتهیالیه چپ جریان اصلاحطلبان در فرایندی درونگفتمانی مقهور منتهیالیه راست یا همان جنبش اصلاحات شده، فرصت مناسبی برای اصلاحطلبان فراهم آمده که بیش از قدرت اجرائی به تقویت تئوریک و البته تعیین مرزهای هویتی خود همت بگمارند.
طبعا مادامی که اصلاحطلبان مناسبات خود را بازتنظیم یا بازتعریف نکنند، در فضای سیاسی کشور نمیتوان متوقع کنش یا تحرک مؤثری از آنان بود و نقش و جایگاه آنان در فرایندی تقلیلگرایانه به بلوکی حاشیهای و دست دوم فرو کاسته خواهد شد.
باید پذیرفت که اصلاحطلبان نباید رئیس دولت اصلاحات و جایگاه و محبوبیت او را پوششی برای نارساییها و اهمالهای خود قرار دهند و از هماکنون با خطای محاسباتی چندباره پایههای ائتلاف چپمدرن و راستمدرن را متزلزل کنند.
۰