بَلبشو جشنواره فجر
اگر این فیلمهای در نوبت اکرانمانده بهلحاظ ارزشهای کیفیشان در بخش مسابقه مهمترین رویداد سینمایی سال قرار گرفتهاند، پس چرا شرایط مناسب اکران برایشان فراهم نمیشود و بعضی از آنها بهناگزیر باید تن به نمایش عمومی در بدترین زمانها بدهند؟
کد خبر :
۴۷۴۲۱
بازدید :
۸۲۴
در شرایطی که یکماهونیم بیشتر به برگزاری سیوششمین «جشنواره فیلم فجر» باقی نمانده است، هنوز تعدادی از فیلمهای بخش مسابقه (سودای سیمرغ) جشنواره سال قبل از جمله «اسرافیل» آیدا پناهنده، «سد معبر» محسن قرایی، «فِراری» علرضا داوودنژاد، «بدون تاریخ، بدون امضا» وحید جلیلوند، «پشت دیوار سکوت» مسعود جعفریجوزانی، «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی، «سوفی و دیوانه» مهدی کرمپور، «دیشب کی سحرو دیدی؟» فرزاد موتمن، «ماهگرفتگی» مسعود اطیابی، «مادری» رقیه توکلی و «شماره ١٧ سهیلا» محمود غفاری به نمایش عمومی درنیامدهاند.
این در حالی است که همین امسال فیلمهایی اکران شدهاند که در جشنواره قبل حضور نداشتند و اساسا برخی از آنها فاقد ارزشهای کیفی بوده اند و به صرف گیشهداشتن (از نظر خنداندن تماشچی عامهپسند)، باب طبع سنیمادارهای تصمیمگیرنده هستند.
خب، این یک نمونه آشکار عدم تعادل و توازن در چرخه سیاستگذاری و اکران فیلمها است و واقعا معلوم نیست که متر و معیار جامعه سینمایی ما درحالحاضر چیست؟ اگر این فیلمهای در نوبت اکرانمانده بهلحاظ ارزشهای کیفیشان در بخش مسابقه مهمترین رویداد سینمایی سال قرار گرفتهاند، پس چرا شرایط مناسب اکران برایشان فراهم نمیشود و بعضی از آنها بهناگزیر باید تن به نمایش عمومی در بدترین زمانها بدهند؟
اگر در این آشفتهبازار حرف اول و آخر را سینمادار میزند و میتواند تشخیص دهد کدام فیلم اکران شود یا نشود و ملاک اصلیشان «بِرفوش» بودن فیلم و طنازی و لودگی هرچهبیشتر برای جذب مخاطب (از نوع تئاتر گلریزش) است، پس شترسواری دولادولا را کنار بگذارید و ساخت و تولید اینگونه فلیمهای نفروش را منتفی کنید تا خیال سینمادار راحت شود و ما با یک وضعیت یکدست روبهرو شویم و تکلیف خودمان را بدانیم! آقایان! سیاستگذاران عزیز فرهنگ و سینما! والله این راه و رسم مدیریت و نظارت دولتی نیست.
شما که بههر دلیلی هنوز لزوم تفکر و سیاست دولتی را در گستره سینما تشخیص میدهید، پس لااقل از این حالت انفعالی و باریبههرجهت بیرون بیایید و وضعیت اسفبار موجود را بهدرستی آسیبشناسی کنید.
آیا متوجه هستید که «سرمایه»، «سرمایهگذار» و «تهیهکننده» در سینمای فعلی ما، چه تعریف دگرگونشدهای پیدا کرده است؟ آیا میدانید سینمای مستقل و بخش خصوصی کارآمد و هویتمند که بتواند «مخاطب»، «هنر/ صنعت» و «بازگشت سرمایه» را بهدرستی براساس وضعیت موجود جامعه ترسیم و برایش بسترسازی مناسب کند، فاتحهاش خوانده شده و همه افتادهاند به کاسبی و پیداکردن سرمایهگذار و اسپانسری که اصلا توی باغ نیست و اهداف دیگری دارد و اکراننشدن فیلم برایش مهم نیست؟
نتیجه چنین شیوه فیلمسازی و تولید و سرمایهگذاری میشود فیلمهایی که در آنها انتخاب بازیگر و کارگردان و نگارش فلیمنامه و کارکردن روی موضوع، فاقد هرگونه اصول و قواعد حرفهای و فرهنگی این کار هستند و ما در واقع، با نوعی بسازوبفروشی و قرارداد پیمانکاری سروکار داریم، تا فیلمسازی و فرهنگسازی.
آقایان! دولتمردان گرامی! کجای کارید؟
آقایان! دولتمردان گرامی! کجای کارید؟
۰