با مردم روراست باشیم

با مردم روراست باشیم

تحلیل دو عنصر تفکر و سیاست‌گذاری در جامعه ما چگونه است و آیا راه نجاتی برای اقتصاد کشور متصور است؟

کد خبر : ۴۹۷۳۷
بازدید : ۲۱۱۶
با مردم روراست باشیم سیدمصطفی هاشمی‌طبا | مدتی قبل بحثی میان دکتر محسن رنانی، استاد دانشگاه و اقتصاددان معروف، با حجت‌الاسلام دکتر غلامرضا مصباحی‌مقدم، نماینده پیشین مجلس و از فعالان سیاسی اصولگرا، در برنامه‌ای تلویزیونی صورت گرفت که در فضای مجازی بخشی از آن پخش شده است.
دکتر رنانی در بحث یادشده می‌گوید در ٣٥ سال گذشته همه منابع کشور را مصرف کرده‌ایم و برای توسعه منبع دیگری نداریم. در سوی مقابل، حرف آقای مصباحی‌مقدم آن بود که ما الگو نداشتیم و نداشتن الگو باعث وضع فعلی شده است. دکتر رنانی معتقد است ما از انقلاب مشروطه تا انقلاب، ٣٠ میلیارد بشکه نفت استخراج کرده‌ایم و از انقلاب اسلامی تاکنون ٣٥ میلیارد بشکه و نیز آب‌های زیرزمینی را هدر داده‌ایم و نمی‌توان این منابع را برگرداند.
اما حجت‌الاسلام مصباحی‌مقدم می‌گوید ما الگو نداشتیم؛ اکنون هم با چه الگویی به توسعه اقتصاد و اشتغال بپردازیم؟ نگارنده دکتر رنانی را انسانی عالم و دلسوخته می‌دانم و یقین دارم که با مطالعه و تحقیق صحبت می‌کند و در درونش اضطراب نسبت به آینده کشور وجود دارد. آقای مصباحی‌مقدم نیز فردی واقع‌بین و منصف است که صرف‌نظر از جناح‌بندی‌ها، او را متعادل یافته‌ام.
سخن آن است که تحلیل دو عنصر تفکر و سیاست‌گذاری در جامعه ما چگونه است و آیا راه نجاتی برای اقتصاد کشور متصور است؟ اول از دکتر رنانی شروع می‌کنم. حرف‌های ایشان درباره ازدست‌دادن فرصت‌ها و هدردادن منابع کاملا درست است، اما هم‌اکنون با وجود همه کاستی‌ها باز هم منابع فراوانی داریم.
مشکل اینجاست که هنوز هم متنبه نشده‌ایم و هدردادن منابع و فرصت‌ها همچنان با شدت بیشتری ادامه دارد. متفکر دلسوخته‌ای مانند دکتر رنانی اینک باید بیشتر به فکر ارائه راه‌حل‌ها باشد، هرچند بیان آنچه بر ما گذشته است، حتما صواب و ضروری است.
اما حجت‌الاسلام دکتر مصباحی‌مقدم را چگونه باید دید؟ روحانی اقتصاد‌خوانده و مجلس‌دیده که معتقد است ما الگو نداشتیم. شاید اگر یک فرد ناآشنا به دین و دینداری چنین می‌گفت، حرفش پذیرفتنی بود، اما از یک روحانی بعید است که بگوید الگو نداشتیم و حال هم پس از گذشت نزدیک به ٤٠ سال از پیروزی انقلاب اسلامی برای اصلاح وضع موجود بگوید با چه الگویی؟ پیش از انقلاب می‌گفتیم اگر روزانه یک ساعت صداوسیما در دست ما باشد، همه چیز را درست می‌کنیم.
سؤال این است که مگر الگو را باید به صورت دربسته از ناکجاآباد برایمان ارسال می‌کردند؟ بهتر است قدری به آسیب‌شناسی رفتار سیاسی و اقتصادی بپردازند. در فقه شیعه، اجتهاد یعنی تلاش و کوشش در کشف حقیقت (احکام). با رد و دفع مکتب اخباری‌گری و حاکمیت اصولیون از زمان مرحوم وحید بهبهانی، موضوع اهمیت‌دادن به عقل از ارکان مهم اجتهاد بوده و به‌این‌ترتیب استنباط عقلانی احکام از قرآن و حدیث و اجماع را مستقر کردند.
هرچند به‌تدریج و برحسب برخی نظرات این عقل‌گرایی موقوف به تشخیص روایت سره از ناسره بوده است و نه عقل شخصی تخصصی، زیرا به هر نوع تشخیص عقل تخصصی اتهام قیاس یا استحسان وارد می‌شده و می‌شود و به‌این‌ترتیب یک بار دیگر اخباری‌گری نضج گرفته است. اگر به آیه شریفه «ان المبذرین کانوا اخوان الشیاطین» یا «کلو واشربو و لا تسرفوا» توجه شود، ما به جای آنکه در عمل به این آیه عقل خود را در زمینه‌های مختلف به کار گیریم چنین عمل کرده‌ایم:

«کلوا و اشربوا را تو در گوش کن و لا تسرفو را فراموش کن»
اگر عقل به کار گرفته می‌شد، در مصرف آب کشاورزی و صنعتی اسراف نمی‌شد و الگوی مصرفی کشور برحسب عقل و علم تنظیم می‌شد و با ذخیره‌های آب قابل استحصال تطبیق داده می‌شد. پس در اینجا الگو داشته‌ایم، اما عقل به‌کارگیری آن را نداشته‌ایم.
در مصرف سوخت به جای کنترل، مصرف آن آزاد گذاشته شده که هرکس به صرف داشتن امکانات مالی هر اندازه بخواهد اسراف کند. آدام اسمیت می‌گوید هر مسرفی دشمن بالقوه جامعه است و هر قناعت‌پیشه‌ای، ولی نعمت مردم می‌شود. یکی از مواردی که در قرآن به آن سفارش شده، قسط است که به تعریف علما قراردادن هر چیز در جایگاه مناسب است.
توجه به قسط در سرزمین که همان آمایش سرزمینی است، در برنامه‌ریزی ما وجود ندارد. مگر در قرآن درباره انفال سفارش نشده است.
پس چگونه جنگل‌ها به وضع فعلی درآمده، از آلودگی رودخانه‌ها جلوگیری نکرده و مراتع به نابودی کشانده شد؟ در قرآن آمده «ولا تسب الذین یدعون من دون الله»، «به بت‌ها اهانت نکنید» آیا ما به هر کسی دوستش نداشته‌ایم - و نه حتی دشمنان- دشنام نداده‌ایم؟ در قرآن به موسی (ع) گفته شده «اذهب الی فرعون انه طغی و قولو قولا لینا»، به‌سوی فرعون برو، چراکه طغیان کرده است و با او به زبان ملایم صحبت کن....

اما ما حتی با دوستان به زبان ملایم صحبت نکرده‌ایم و به محض کوچک‌ترین اختلاف، زبان خود را تند و غیرقابل تحمل کرده‌ایم. مگر نداریم «اکرم الضیف و لو کان کافرا»؛ میهمان را گرامی دارید حتی اگر کافر باشد. اگر چنین کرده بودیم امروز سیل میهمانان خارجی (توریست‌ها) را در کشور داشتیم که هم با فرهنگ ما آشنا باشند و هم به اشتغال در کشور کمک کرده باشند.
پیامبر (ص) به‌جای کمک نقدی به مسکین، به او طناب داد تا با آن پشته خار تهیه کند و کار ایجاد کند، اما در ایران بین مردم پول تقسیم شد. پس اینکه یک عالم اقتصاد یا یک شرع‌مدار ما بگوید الگو نداشته‌ایم، نه از دیدگاه دین پذیرفته است و نه از راه عقل.
در علم اقتصاد، از ابتدای وضع ضوابط اداره و تمشیت اقتصاد منزل در یونان و ایران باستان، بر حفظ اموال و مدیریت آن‌ها تأکید می‌شده است و می‌توان گفت: استنباط توسعه‌ای از اداره حکومت، امنیت، ارتباطات و عمران از آن زمان به وجود آمده است. در تاریخ مدرن با تثبیت اقتصاد به‌عنوان یک علم مستقل، بحث‌ها با مباحث توسعه شروع شد که مقایسه کشور‌ها با شاخص‌های اقتصادی را از «ثروت ملل» نوشته (آدام اسمیت) به‌روشنی دیده می‌شود.
از نحله مرکانتالیست‌ها تا نهادگرایان مدرن همه اقتصاددانان بزرگ نگران توسعه بوده‌اند و ادبیات علم اقتصاد در نظرات آن‌ها مشحون از بحث‌های اقتصاد توسعه است. آقای مصباحی‌مقدم احتمال می‌دادند الگوی توسعه با حفظ اموال و افزودن بر سرمایه‌های انسانی و مادی کشور‌ها و بنگاه‌ها ملازمه داشته و دارد.
حضور فعال در چندین دوره مجلس و ریاست بر کمسیون‌های برنامه و تلفیق در دوره‌های تنظیم بودجه‌های سالانه و برنامه‌های پنج‌ساله باید ثمراتی توسعه‌ای برای کشور و ملت به ارمغان بیاورد. اگر به ملاک و الگو‌های بسیار رایج و مورد اتفاق همه اقتصاددانان توجه می‌شد حتما نابودی سرزمین ایران، خیل عظیم جوانان بی‌کار و فرار سرمایه‌ها و مغز‌ها از کشور اتفاق نمی‌افتاد.
وقتی رهبر انقلاب فرمودند: باید در سال ١٤٠٤ اقتصاد اول منطقه باشیم، باید الگوی سرمایه‌گذاری در بودجه‌های سالانه دیده می‌شد. در روز‌های اخیر پس از اعتراض‌های مختلف افراد متفاوتی در جامعه از جمله برخی مسئولان اظهارنظر‌هایی کرده‌اند مبنی بر شنیدن صدای مردم و رفع مشکلات آن‌ها و تأمین خواسته‌های آنان. ببینیم اعتراض‌ها را چه کسانی انجام دادند.

الف- تخریب‌ها و اغتشاش‌های مخرب نوعا از سوی مخالفان نظام که آرزوی براندازی نظام جمهوری اسلامی را دارند - اعم از تحریک خارجی یا درک سیاسی داخلی- صورت گرفته است و خواست آن‌ها قابل تأمین نیست.

ب- تظاهرات مسالمت‌آمیز کسانی که از بنگاه‌های مالی آسیب دیده‌اند و کسانی که به خاطر مشکلات مالی و اقتصادی و نیز افرادی که به‌صورت سیاسی مخالف دولت هستند. البته بسیاری دیگر از مردم کشورمان که به تظاهرات نپیوسته‌اند از زمره این افراد هستند.

به‌ظاهر مشکل بنگاه‌های مالی حل شده یا در شرف حل‌شدن است، اما مسئله آن‌هایی که به‌صورت سیاسی مخالف‌اند یا از وضع مالی و اقتصادی گله‌مند هستند، فعلا قابل حل‌وفصل نیست.

ج- گروه دیگری که فقط تظاهرات می‌کنند، مردم محروم اقصا نقاط کشور هستند که اعاشه آن‌ها نسبت به گروه دوم بسیار پایین است، اما زبانی برای گفتن ندارند و در حقیقت گروه دوم ناخواسته زبان گروه سوم شده‌اند.

در اینجا باید بگویم مشکل گروه اول حل‌شدنی نیست، زیرا نظام و مردم در مقابل آن‌ها ایستاده‌اند و گروه اول چه با حمایت خارجی و چه با اندک مخالفان اصل نظام، راه به جایی نخواهند برد. مشکل گروه سوم یعنی محرومان واقعی از سوی عوامل کمک‌کننده مانند کمیته امداد امام، بهزیستی و گروه‌های مردم‌نهاد قابل رفع و رجوع است، هرچند در لایحه بودجه سال ٩٧ نسبت به آن بی‌توجهی شده است.
این‌ها اعانه‌بگیران واقعی و مستحق هستند و با اندکی ملاحظه می‌توان در حد رفع مشکلات اساسی آن‌ها گام برداشت؛ اما مشکلات گروه دوم که قاطبه مردم کشورمان را تشکیل می‌دهند، درحال‌حاضر قابل حل‌وفصل نیست و ارتقای سطح زندگی آنان و رفع مشکلات آنان ممکن نیست. حال با هرکس دیگر که گروه اول کم‌وبیش آن‌ها را صدا می‌زنند.

نظام جمهوری اسلامی موجود هم با وعده‌ووعید و روش کنونی نمی‌تواند در کوتاه‌مدت مسئله را حل کند و انتقاد‌های ضد دولت که این روز‌ها در صداوسیما یا از سوی برخی تریبون‌های نماز جمعه به دولت می‌شود و آرزوی آن‌ها برکناری دولت فعلی و حضور دولت همسوی خودشان است نمی‌تواند راهگشا باشد.
واقعیت آن است که درآمد دولت محدود، سرمایه‌گذاری بسیار اندک، جذب سرمایه خارجی ناچیز، فرار سرمایه داخلی همواره و رو به تزاید، دشمنان خارجی وقیح و وقیح‌تر و مدیران و کارکنان دولتی دارای ابتکار و قوه خلاقیت لازم نیستند. در‌این‌حال مسئولان هم بر طبل نیاز‌ها و حل آن‌ها می‌کوبند و به طور غیرمستقیم و حتی مستقیم دولت را در حل مسائل مربوطه بی‌کفایت قلمداد می‌کنند. البته دولت عاری از عیب‌ونقص نیست؛ اما هیچ دولتی اعم از راست، چپ، اصولگرا، اصلاح‌طلب، حزب‌اللهی، لیبرال، نظامی، غیرنظامی، بسیجی و جهادی با این شیوه نمی‌تواند در کوتاه‌مدت این مطالبات را برآورده کند و طبعا در بلندمدت مسائل را حادتر خواهد دید...،

اما همه این دولت‌هایی که ذکر کردم، با نیروی انسانی موجود می‌توانند در میان‌مدت مشکلات را آرام و در بلندمدت آن‌ها را حل کنند؛ مشروط بر آنکه قوه عاقله به مددشان بیاید و روش‌هایی را به کار گیرند که امید واقعی به آینده در دل مردم پایدار شود.

دشمن‌شناسی کامل داشته باشند؛ اما برای تندکردن آتش تنش‌ها پیش‌قدم نشوند و مانند مطرح‌کردن هولوکاست در هنگامه محکومیت اسرائیل به‌خاطر جنایت در غزه، به کمک آن نشتابند.

با مردم روراست باشند. واقعیت‌های اقتصاد کشور و تنگنا‌های آن را به مردم صریحا بگویند و از مردم کمک بخواهند.

چاپلوسی نسبت به مردم را کنار بگذارند و به مردم بگویند نسل آتی ما به دلیل نشست دشت‌ها، نابودی آب‌های زیرزمینی، آلودگی و خشک‌شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها، آلودگی هوا، وجود فاضلاب‌ها و پس‌ماند‌ها از یک طرف و بهمن نقدینگی، گسترش‌نیافتن فناوری‌های نوین در سطح کشور، مهاجرت بی‌رویه از روستا‌ها به سمت شهر‌های کوچک و نهایتا شهر‌های بزرگ و بسیاری مسائل دیگر حیات و زندگی مناسبی نخواهند داشت و بر این باور باشند که «چو ایران نباشد تن من مباد».
آنچه شهدا و ایثارگران ما در دفاع از مرز‌های کشور به پا داشته و مؤمنانه و عاشقانه به دیدار معبود شتافتند؛ پس چگونه در میان مسئولان ما و مردم ما فقط و فقط مکیدن از مام میهن در دستور کار قرار گرفته است؟

موضوع صرفه‌جویی در همه زمینه‌ها به صورت علمی، عینی و اجرائی دنبال شود. در این راستا به آمایش سرزمینی برای صرفه‌جویی سرزمینی توجه کامل شود و مصداق صرفه‌جویی در همه وجود داشته باشد.

به صورت فوریتی موضوع مصرف آب در کشاورزی و به‌طور‌کلی مدرنیزه‌کردن کشاورزی و الگوی کاشت در نقاط مختلف کشور مورد توجه قرار گیرد و تصفیه فاضلاب‌ها و بازگردانی آن‌ها و وارد‌نشدن پساب‌ها به رودخانه‌ها مورد عنایت قرار گیرد.

موضوعاتی مانند صنعت ایران‌گردی، واگذاری طرح‌های نیمه‌تمام به مردم، سرمایه‌گذاری خارجی، مبارزه با فساد و رانت‌خواری مورد توجه و عنایت مستقیم شخص رئیس‌جمهور قرار گیرد.

نگارنده از مدت‌ها قبل نوشته‌هایی در این زمینه داشته است و در انتخابات ریاست‌جمهوری هم به زبان الکن بیان کردم. ما که رفتنی هستیم؛ اما برای نسل‌های آینده آیا نمی‌خواهیم درنگی داشته باشیم؟
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید