یک سقوط و بررسی یک زنجیره

یک سقوط و بررسی یک زنجیره

هر حادثه جدید را باید به عنوان حلقه‌ای از یک زنجیره بررسی کرد. اگر هر حادثه را تک عاملی و بدون توجه به حوادث قبلی‌اش ببینیم و به این نتیجه برسیم که مثلا در این حادثه مقصر خلبان است یا نقص سیستم سبب‌ساز حادثه بوده باز هم شاهد تکرار حادثه خواهیم بود.

کد خبر : ۵۰۸۷۴
بازدید : ۱۸۸۶
یک سقوط و بررسی یک زنجیره علیرضا منظری | هواپیمای ATR ٧٢ -١٢ یک هواپیمای ملخی است و انعطاف‌پذیری‌اش مناسب فرودگاه‌های ساده‌تر و از امکانات کمتری برخوردار است.
در چارچوب استاندارد‌های تعریف‌شده، این هواپیما برای آب‌وهوا و موقعیت جغرافیایی کشور ما هم هواپیمای مناسبی قلمداد می‌شود و حدود ٢٤ سال است که این نوع هواپیما در پروازهای‌مان استفاده می‌شود.
برای همین نمی‌توان بلافاصله پس از حادثه سقوط هواپیمای تهران- یاسوج در مورد مناسب بودن یا نبودن این هواپیما اظهارنظر کرد چرا که باید اول علت سانحه پیدا شود و آن موقع در مورد نوع هواپیما و سازگاری آن با فرودگاه‌ها و موقعیت کشور صحبت کرد. بحث دیگر که در مورد سانحه مطرح می‌شود، موضوع وضعیت فرودگاه‌های کشور است.
در کشور‌های مختلف ممکن است تعداد زیادی فرودگاه وجود داشته باشد و این فرودگاه‌ها درجه‌بندی‌های مختلفی دارند. یعنی الزاما اینگونه نیست که تمامی فرودگاه‌ها از استاندارد یکسانی در حوزه نحوه ساخت و تجهیز برخوردار باشند.
نکته مهم این است که بر اثر دستورالعمل‌ها، تعریف عملیات پروازی هر یک از این فرودگاه‌ها با توجه به زیرساختی که دارند و با توجه به تجهیزات‌شان مشخص شود. یک هواپیما می‌تواند چگونگی انجام عملیات پروازی خود را با نظام آن فرودگاه هماهنگ کند.
اگر نظام پروازی با نظام فرودگاهی هم‌خوانی نداشته باشد نباید هواپیما را راهی آن فرودگاه کرد. بنابراین وجود فرودگاه یا ساخت آن در مناطق مختلف نمی‌تواند به عنوان یک عامل غیرایمن در نظر گرفته شود.

بهره‌برداران هواپیما با توجه به استاندارد‌های مورد تایید سازمان هواپیمایی کشور می‌توانند هواپیما‌های خاصی را که مناسب فرود در آن فرودگاه هستند را به مقصد بفرستند.
فرودگاه یاسوج در منطقه سختی به لحاظ کوهستانی قرار گرفته است. وقتی فرودگاهی در چنین موقعیتی قرار دارد طبیعتا دستگاه‌های ناوبری‌اش هم بر اساس همان موقعیت خریداری و نصب شده است و با توجه به موقعیت فرودگاه برایش طرح پروازی تهیه می‌شود تا هواپیمای مناسب و به شکل مناسب نشست و برخاستش را انجام دهد. اگر بهره‌برداری خارج از این دستورالعمل عمل کرده باشد باید به عنوان متخلف شناسایی شود.
مثلا اگر بویینگ ٧٣٧ نتواند در چنین فرودگاهی بنشیند و خلاف آن عمل شود به عنوان یک عمل غیرایمن مورد شناسایی قرار می‌گیرد. اما در هنگام سانحه باید اول بررسی سانحه انجام شود و بعد از آن اظهارنظر کرد که آیا تخلفی اتفاق افتاده یا سانحه مربوط به یک نقص ناگهانی در سیستم پروازی بوده است.
بدیهی است که در طراحی مسیر هوایی که از دل کوهستان‌ها می‌گذرد استاندارد‌ها در نظر گرفته می‌شوند. ویدیویی از مسیر پروازی تهران- یاسوج منتشر شده و فاصله کم هواپیما با کوه دنا را نشان می‌دهد. اول اینکه نمی‌توان از روی ویدیو در مورد مسیر و میزان ایمن بودن آن قضاوت کرد، دوم اینکه آنچه مسیر را ایمن می‌کند این است که تمامی جوانب و شرایط منطقه کوهستانی در طراحی مسیر سنجیده شود، اما گاه در عمل و به هنگام پرواز نتیجه کار متفاوت از آن طراحی مسیر می‌شود.
ممکن است خلبانی که هواپیما را هدایت می‌کند در مسیر اصلی نباشد، ممکن است بیش از اندازه به مانع نزدیک شود که این خودش تخلف محسوب می‌شود. دالان‌های هوایی یک مساله هستند و هدایت هواپیما یک مساله دیگر و ممکن است در این مسیر تصمیم نادرستی گرفته شود یا دستگاه‌های اطلاعات اشتباه را در اختیار خلبان گذاشته باشند.
فرودگاه در تمامی مناطق جغرافیایی با توجه به استاندارد‌های مناسب منطقه ساخته می‌شوند، در فرودگاه‌هایی که مسیر و موقعیت سخت‌تری دارند قاعدتا رویکرد و عملکرد عوامل پرواز امکان ریسک را کمتر و بیشتر می‌کند. البته نباید فراموش کنیم که این دسته از فرودگاه‌ها از جمله فرودگاه‌های پرریسک محسوب می‌شوند، فرودگاه‌های یاسوج، سنندج و خرم‌آباد از همین دسته هستند.
تمامی شرایط این فرودگاه‌ها و مسیر در دفترچه‌ای در اختیار خلبان قرار می‌گیرد. یکی از دلایلی که می‌گویند خلبان قبل از آغاز پرواز در یک مسیر باید چند بار آن مسیر را همراه با یک خلبان آشنا به مسیر رفته باشد برای همین شناسایی مسیر است تا مختصات منقطه تحت کنترلش باشد و ریسک پرواز و فرود در چنین مناطقی را کاهش دهد.
نکته آخر درک این موضوع است که وقتی سانحه‌ای در فاصله‌های زمانی مختلف تکرار می‌شود نباید آن را به صورت یک اتفاق مجرد و مجزا دید.
در چنین شرایطی هر حادثه جدید را باید به عنوان حلقه‌ای از یک زنجیره بررسی کرد. اگر هر حادثه را تک عاملی و بدون توجه به حوادث قبلی‌اش ببینیم و به این نتیجه برسیم که مثلا در این حادثه مقصر خلبان است یا نقص سیستم سبب‌ساز حادثه بوده باز هم شاهد تکرار حادثه خواهیم بود.
معتقدم یک بار هم که شده باید حوادث هوایی را در زنجیره‌اش بررسی کنیم، شاید در این زنجیره نقص مدیریت وجود دارد، شاید راهنما‌های غلطی وجود دارد، شاید مشکل نیروی انسانی داریم بحث تحریم را ببینیم، بحث نگهداری هواپیما در شرایط سخت را در نظر بگیریم، موضوع نحوه مدیریت فرودگاه‌ها را بررسی کنیم.
در برخی جا‌ها نمایندگان مجلس فشار می‌آورند و باعث می‌شوند مدیرانی منصوب شوند که توان کافی برای مدیریت بحث هواپیمایی را ندارند. همه این عوامل باید سنجیده شود و این کار شاید باعث شود که میزان حوادث هوایی را در کشورمان پایین بیاوریم.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید