رگ خواب مخاطبم را فهمیدم
ریوندی قبل از شروع سال ۹۶ یک صفحه خیلی عادی و کم فالوئر داشت، اما در مدت نسبتا کوتاهی توانست بیش از ۳ میلیون فالوئر جذب کند. علاوه بر اینها صفحه اینستاگرام ریوندی به یکباره توانست عنوان بعضی از «ترین ها» را بین صفحات فارسی اینستاگرام به دست بیاورد.
کد خبر :
۵۴۰۳۵
بازدید :
۱۹۲۰
یوسف هاشمی | ریوندی قبل از شروع سال ۹۶ یک صفحه خیلی عادی و کم فالوئر داشت، اما در مدت نسبتا کوتاهی توانست بیش از ۳ میلیون فالوئر جذب کند. علاوه بر اینها صفحه اینستاگرام ریوندی به یکباره توانست عنوان بعضی از «ترین ها» را بین صفحات فارسی اینستاگرام به دست بیاورد.
با توجه به همه این نکات سراغ حسن ریوندی رفتیم تا از رازهای موفقیت او در شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام باخبر شویم. ریوندی در آستانه چهل و دو سالگی هنوز پر انرژی است و سعی میکند در کلیپهای اینستاگرامی یا حتی اجراهایش روی استیج پر شر و شور باشد. شاید به همین خاطر است که تعداد برنامههای او و طرفداران شان هر روز بیشتر از قبل میشود. حدود ۲۶ سال از آغاز فعالیت هنری او گذشته و این روزها در اوج شهرت است و از آنجایی که در پایان سال هستیم، بازار نمایشهای آخر سالش داغ است. ریوندی تقریبا هیچ روزی از اسفند ماه را در یک شهر نمیماند و برای برگزاری نمایش هایش مدام در حال پرواز به استانهای مختلف کشور است.
حسن ریوندی
مشخصات: متولد اولین روز سال ۱۳۵۵ در سبزوار، فارغ التحصیل از دانشگاه تربیت معلم حکیم سبزواری
شغل: استندآپ کمدین، مقلد صدا و مجری
علت انتخاب چه بود؟
صفحه اینستاگرام او در سال ۹۶ رشد بسیار زیادی داشته و از مرز سه میلیون فالوئر عبور کرده است.
رزومه اش چیست؟
رزومه اش چیست؟
حسن ریوندی خیلی زود به استعداد خودش در تقلید صدا پی برد و پس از مدت کوتاهی تصمیم گرفت به جای معلم ورزش، به یک مقلد صدا و استندآپ کمدین تبدیل شود. به همین خاطر با شغل معلمی خداحافظی کرد و به اجرای برنامه در مراسمهای مختلف پرداخت. ریوندی هفت سال قبل توانست اولین کنسرت خنده را در ایران برگزار کند. هم زمان با این اتفاق او فعالیتش را در شبکههای اجتماعی شروع کرد و به سرعت توانست به یکی از صفحات پر مخاطب فارسی در فیس بوک تبدیل شود. با خلوت شدن فیس بوک ریوندی به تلگرام و اینستاگرام رفت و پس از یک دوره شکست، خودش را بازیابی کرد و توانست به عنوان یکی از پرمخاطبترین صفحات فارسی مطرح شود.
به عنوان یک هنرمند غیر تلویزیونی کار خود را از کجا شروع کردید؟
- ۲۶ سال قبل اولین اجرای رسمی خودم را در یازده سالگی در مدرسه خودم در شهرستان سبزوار انجام دادم. بعد از کمی فعالیت در سبزوار به تهران آمدم و در مدارس این شهر مشغول فعالیت شدم. پنج سال معلم ورزش بودم و بعد از هشت سال، مرخصی گرفتم تا به کارهای هنری خودم برسم. بعد از آن به شکل رسمی کار هنری ام را انجام دادم.
چه زمانی برای اولین بار مطرح شدید؟
- هفت سال قبل برای اولین بار در ایران کنسرت خنده را برگزار کردم. خیلیها گفتند کنسرت خنده اصلا چی هست. دوستان هنرمند حوزه موسیقی هم از من گله کردند که چرا برای این برنامهها از عنوان کنسرت استفاده کردم. آن موقع من به آنها پاسخ علمی دادم و گفتم ما به این نتیجه رسیدیم که در بین همه موسیقیهایی که در جهان وجود دارد، زیباترین ریتم و زیباترین ملودی جهان صدای خنده است. هر کسی هم با یک ریتم و ملودی میخندد، اما در نهایت همه خندهها زیبا هستند.
علاوه بر این شما بهترین موسیقیهای جهان را هم چند بار گوش دهید خسته میشوید، اما صدای خنده آدمها و به خصوص عزیزان تان هیچ وقت شمارا خسته نمیکند. به خاطر اینها هر کسی دوست دارد مدام این ملودی خنده را بشنوند. با این توجیه اسم مراسم را گذاشتیم کنسرت خنده. زخم زبانها هم برای مان مهم نبود. آن زمان کار خیلی سخت بود. یک رقابت عجیبی بین خوانندههای پرطرفدار وجود داشت.
شبکههای اجتماعی چقدر در کارتان تاثیر داشته؟
- خیلی! شبکههای اجتماعی کاری کرده که به اندازه بازیگران معروف شوم. همین شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام برای من نقش یک تلویزیون شخصی را بازی میکنند. وقتی یک پست در اینستاگرام میگذارم همان روز اول ۳۰۰ هزار بازدید میخورد. کدام برنامه تلویزیون این قدر دیده میشود؟ بعضی از شبکههای تلویزیونی هستند که ۲۴ ساعت کل برنامه نشان میدهند، اما چند هزار بازدید هم ندارند. حالا شما آن شبکه را با یکی از پستهای من مقایسه کنید که در همان روز اول دو میلیون بازدید خورد.
اصلا ورود شما به شبکههای اجتماعی از کی شروع شد؟
- هشت سال قبل برای اولین بار وارد فیس بوک شدم و اولین فعالیتم در شبکههای اجتماعی شروع شد. آن زمان در فیس بوک خیلی مخاطب نداشتم و قدرت اصلی در دست بازیگران سینما و تلویزیون و خوانندهها بود. آن موقع مردم دلیلی نداشتند که به صفحه من بیایند و مطالبش را لایک کنند.
به عنوان یک هنرمند غیر تلویزیونی کار خود را از کجا شروع کردید؟
- ۲۶ سال قبل اولین اجرای رسمی خودم را در یازده سالگی در مدرسه خودم در شهرستان سبزوار انجام دادم. بعد از کمی فعالیت در سبزوار به تهران آمدم و در مدارس این شهر مشغول فعالیت شدم. پنج سال معلم ورزش بودم و بعد از هشت سال، مرخصی گرفتم تا به کارهای هنری خودم برسم. بعد از آن به شکل رسمی کار هنری ام را انجام دادم.
چه زمانی برای اولین بار مطرح شدید؟
- هفت سال قبل برای اولین بار در ایران کنسرت خنده را برگزار کردم. خیلیها گفتند کنسرت خنده اصلا چی هست. دوستان هنرمند حوزه موسیقی هم از من گله کردند که چرا برای این برنامهها از عنوان کنسرت استفاده کردم. آن موقع من به آنها پاسخ علمی دادم و گفتم ما به این نتیجه رسیدیم که در بین همه موسیقیهایی که در جهان وجود دارد، زیباترین ریتم و زیباترین ملودی جهان صدای خنده است. هر کسی هم با یک ریتم و ملودی میخندد، اما در نهایت همه خندهها زیبا هستند.
علاوه بر این شما بهترین موسیقیهای جهان را هم چند بار گوش دهید خسته میشوید، اما صدای خنده آدمها و به خصوص عزیزان تان هیچ وقت شمارا خسته نمیکند. به خاطر اینها هر کسی دوست دارد مدام این ملودی خنده را بشنوند. با این توجیه اسم مراسم را گذاشتیم کنسرت خنده. زخم زبانها هم برای مان مهم نبود. آن زمان کار خیلی سخت بود. یک رقابت عجیبی بین خوانندههای پرطرفدار وجود داشت.
شبکههای اجتماعی چقدر در کارتان تاثیر داشته؟
- خیلی! شبکههای اجتماعی کاری کرده که به اندازه بازیگران معروف شوم. همین شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام و تلگرام برای من نقش یک تلویزیون شخصی را بازی میکنند. وقتی یک پست در اینستاگرام میگذارم همان روز اول ۳۰۰ هزار بازدید میخورد. کدام برنامه تلویزیون این قدر دیده میشود؟ بعضی از شبکههای تلویزیونی هستند که ۲۴ ساعت کل برنامه نشان میدهند، اما چند هزار بازدید هم ندارند. حالا شما آن شبکه را با یکی از پستهای من مقایسه کنید که در همان روز اول دو میلیون بازدید خورد.
اصلا ورود شما به شبکههای اجتماعی از کی شروع شد؟
- هشت سال قبل برای اولین بار وارد فیس بوک شدم و اولین فعالیتم در شبکههای اجتماعی شروع شد. آن زمان در فیس بوک خیلی مخاطب نداشتم و قدرت اصلی در دست بازیگران سینما و تلویزیون و خوانندهها بود. آن موقع مردم دلیلی نداشتند که به صفحه من بیایند و مطالبش را لایک کنند.
برای این که مخاطبها به صفحه ام جذب شوند، شروع به انتشار محتوای طنز کردم و در طول یک سال و نیم توانستم به عنوان پرطرفدارترین صفحه فارسی معرفی شوم. خاطرم هست که یکی از فیلمهای ما که شوخی با یک فیلم خارجی بود و در واقع یک مطلب بین المللی به حساب میآمد چند صد میلیون بار دیده شد! در فیس بوک رنکینگ صفحههای ما عالی بود و خیلی راضی بودیم، اما ناگهان فیس بوک خلوت و خلوتتر شد.
همان دورهای که فضای فیس بوک تغییر کرد؟
- بله. این اتفاق عمومی بود. اینستاگرام آمد و مردم فیس بوک را خالی کردند. فیس بوک تبدیل شده بود به یک شهر متروک که باد میآمد و گرد و خاک همه جا را فرا گرفته بود. انگار نه انگار که تا چند وقت قبل این جا یک شهر آباد و باشکوه بوده.
البته چه آن موقع و چه حتی در حال حاضر ایرانیهای خارج از کشور از قارههای مختلف مطالب ما را میبینند و ما فیلمهای جدیدمان را در صفحه مان قرار میدهیم، اما به هر حال باید پذیرفت آنها خیلی کمتر از داخلیها هستند. احتمالا شما و مخاطبان تان میدانید که همین الان در دنیا فیس بوک اول است و پس از آن نرم افزارهایی مثل توییتر و اینستاگرام هستند. با این حال از آنجایی که ما میخواستیم با مردم داخل کشور ارتباط داشته باشیم تصمیم گرفتیم راهی اینستاگرام شویم و تولید محتوا را در آنجا شروع کنیم.
فعالیت در اینستاگرام چطور بود؟ تا جایی که میدانیم شکست بدی خوردید.
- وقتی کار در اینستاگرام را شروع کردم فقط میتوانستم ویدئوهای ۱۵ ثانیهای ارسال کنم و این اصلا جوابگوی من نبود. ویدئوها را ارسال میکردم، اما اصلا واکنش خوبی نداشتم. در فیس بوک ۷۰۰ هزار نفر عضو صفحه من بودند، اما اینجا هیچ کس از من استقبال نمیکرد. انگار مردم من را فراموش کرده بودند. چطور ممکن بود که همان افراد در اینستاگرام ما را پس بزنند؟
سوال ما هم همین است، دلیل این واکنش مردم چه بود؟
- ما این پدیده را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که درست است که من در فیس بوک خیلی مخاطب داشتم، اما بین مردم چهره معروف یا به قول خارجیها سلبریتی نشدم. برخلاف من آدمهایی مثل مهناز افشار و بهنوش بختیاری و ... که کاملا سلبریتی به حساب میآمدند به محض این که در اینستاگرام وارد شدند کلی مخاطب پیدا کردند. هواداران آنها کاری کردند که در عرض یک ماه فالوئرهای شان از یک میلیون بگذرد. تقریبا بیشتر آدمهای معروف بین یک تا شش میلیون عضو دارند.
هر چند که خیلی از اینها با آمار لایکهای شان نمیخواند. مثلا یک بازیگری با چند میلیون فالوئر پستی را منتشر میکند، اما در عرض یک ماه فقط ۳۰۰ هزار بازدید میخورد. این ماجراها در بین بیشتر سلبریتیها وجود دارد. در کنار این بعضیها هم بودند که با اینستاگرام مطرح شدند. سلبریتیهای اینستاگرامی در خیلی از مواقع موفقتر از هنرمندان مطرح سینما و تلویزیون هستند.
به نظرتان دلیل این اتفاق چه بود؟
- نمیدانم. شاید به خاطر این که مردم از اینستاگرام چیز جدیدی میخواستند. برای مردم جذاب نبود که محمدرضا گلزار یک بخش از سریال عاشقانه یا فیلم سلام بمبئی را در اینستاگرام قرار دهد. مردم میتوانستند همینها را در سینما یا شبکه خانگی ببینند. بچههایی که به عنوان سلبریتیهای اینستاگرامی مطرح شدند خیلی زود این احساس نیاز را متوجه شدند و سراغ تولید محتوا رفتند.
فعالیت در اینستاگرام چطور بود؟ تا جایی که میدانیم شکست بدی خوردید.
- وقتی کار در اینستاگرام را شروع کردم فقط میتوانستم ویدئوهای ۱۵ ثانیهای ارسال کنم و این اصلا جوابگوی من نبود. ویدئوها را ارسال میکردم، اما اصلا واکنش خوبی نداشتم. در فیس بوک ۷۰۰ هزار نفر عضو صفحه من بودند، اما اینجا هیچ کس از من استقبال نمیکرد. انگار مردم من را فراموش کرده بودند. چطور ممکن بود که همان افراد در اینستاگرام ما را پس بزنند؟
سوال ما هم همین است، دلیل این واکنش مردم چه بود؟
- ما این پدیده را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که درست است که من در فیس بوک خیلی مخاطب داشتم، اما بین مردم چهره معروف یا به قول خارجیها سلبریتی نشدم. برخلاف من آدمهایی مثل مهناز افشار و بهنوش بختیاری و ... که کاملا سلبریتی به حساب میآمدند به محض این که در اینستاگرام وارد شدند کلی مخاطب پیدا کردند. هواداران آنها کاری کردند که در عرض یک ماه فالوئرهای شان از یک میلیون بگذرد. تقریبا بیشتر آدمهای معروف بین یک تا شش میلیون عضو دارند.
هر چند که خیلی از اینها با آمار لایکهای شان نمیخواند. مثلا یک بازیگری با چند میلیون فالوئر پستی را منتشر میکند، اما در عرض یک ماه فقط ۳۰۰ هزار بازدید میخورد. این ماجراها در بین بیشتر سلبریتیها وجود دارد. در کنار این بعضیها هم بودند که با اینستاگرام مطرح شدند. سلبریتیهای اینستاگرامی در خیلی از مواقع موفقتر از هنرمندان مطرح سینما و تلویزیون هستند.
به نظرتان دلیل این اتفاق چه بود؟
- نمیدانم. شاید به خاطر این که مردم از اینستاگرام چیز جدیدی میخواستند. برای مردم جذاب نبود که محمدرضا گلزار یک بخش از سریال عاشقانه یا فیلم سلام بمبئی را در اینستاگرام قرار دهد. مردم میتوانستند همینها را در سینما یا شبکه خانگی ببینند. بچههایی که به عنوان سلبریتیهای اینستاگرامی مطرح شدند خیلی زود این احساس نیاز را متوجه شدند و سراغ تولید محتوا رفتند.
کار اینها خیلی خوب گرفت، چون متوجه شدند چه حوزههایی برای مردم جذاب است. اینها دانسته یا نادانسته متوجه شدند که جوانها از موضوعات اجتماعی و دوستیهای امروزی استقبال میکنند و در همین موارد کار کردند. بعضیهای شان هم برای جذب مخاطب بیشتر از دختران جوان یا بعضی شوخیها استفاده میکردند که همین باعث شد کارشان بگیرد.
- بله، خیلیها هستند که حاضرند هر کاری انجام دهند تا در نهایت مطرح شوند. بعضی از اینها مشکلات روحی و روانی دارند و آسیبهایی که در گذشته دیده اند باعث شده الان چنین کارهایی کنند. چند وقت پیش صفحهای دیدم که بیشتر کامنت هایش فحش بود، اما صاحب صفحه ترجیح میدهد فحشها را بخورد و معروف باشد. قدیم برای کار طنز میگفتند اگر کسی شلوارش را روی صحنه در بیاورد مردم باز هم میخندند. بعضی از این گونه رفتارها شبیه همان کار است. بعضیها ترجیح میدهند به عنوان یک آدم چندش معروف شوند، اما هر جور که شده دیده شوند!
موارد غیر اخلاقی که هیچ، سراغ ترفندهای دیگر مثل استفاده از بازیگر خانم هم نمیروید؟
- نه، اصلا نمیتوانیم سمت این کارها برویم. به هر حال صفحه من یک وجاهتی پیدا کرده و به همین خاطر اصلا نمیتوانم سراغ این کارها بروم. مسابقه تیم ما به شکلی است که نمیتوانیم از دخترهای جوان با لباسهای آنچنانی یا آرایشهای عجیب و غریب استفاده کنیم. این کارها برای بعضیها روش جذب مخاطب است به خصوص که خیلی از این صفحات از عکس همین دخترها برای کاور ویدئو استفاده میکردند. ما مجوز داریم و اصلا نمیتوانیم چنین کارهایی را انجام بدهیم. جنس مخاطبان ما هم چنین چیزهایی را نمیپسندند.
برگردیم سر بحث قبلی، یک دقیقهای شدن ویدئوهای اینستاگرام تاثیری در استقبال از شما به وجود آورد؟
- اتفاق خوبی برای ما بود، اما حتی با ویدئوهای یک دقیقهای هم مورد استقبال قرار نگرفتیم. همان طور که گفتم ما رقبایی داشتیم که نمیتوانستیم از راهکارهای آنها برای جذب مخاطب استفاده کنیم. از طرفی ویدئوهایمان هم پاسخگوی نیاز مخاطبها نبود و کسی جذب نمیشد.
بعضیها اعتقاد دارند شما صرفا در تقلید صدا خوب ظاهر میشوید، اما بامزه نیستید.
- خیلیها به من میگویند چرا برای بهتر شدن کارهایت مدام کتاب میخوانی یا مشاور میگیری. من به این افراد میگویم که میخواهم موفق بمانم. برای شان ابوریحان بیرونی یا پروفسور حسابی که تا زمان مرگ به پیشرفت ادامه دادند را مثال میزنم و میگویم این داستانها برای این نبوده که بخوانیم به صفحه بعدی برویم، باید این رفتارها را یاد بگیریم. با توجه به این روحیه، من نمیخواهم چرخ را دوباره اختراع کنم. میخواهم از کارهای گذشته و حرفهای شان برای پیشرفت خودم استفاده کنم. به همین خاطر وقتی نقدی مطرح میشود و میگویند بی مزه هستم آن را میپذیرم، اما فرد منتقد باید دلیلش را هم به من بگوید.
- باید دید چه کسی این حرف را میزند. یک زمان یک مخاطب عادی این حرف را مطرح میکند و گاهی اوقات یک کارشناس استندآپ کمدی. پاسخ من هم برای هر کدام متفاوت است. اصلا ممکن است یک زمان یک فرد خاص چنین صحبتی را مطرح کند و من در مقابلش بنشینم و با هم گفتگو کنیم. ضمنا نقدها هم باید با دلیل باشد. با شکلی که شما میفرمایید و کلی گوییهای این مدلی یا صرفا گفتن عبارت «بامزه نیستی» نمیشود نقد کرد.
من این نقدها را میپذیرم. اصلا جزء آن دسته افرادی نیستم که به منتقدان شان بگویند «فلانی حالیش نیست». اگر بخواهم بدون گوش دادن نقدها جلو بروم حتما زمین میخورم. من میخواهم آدم موفقی باشم، اما موفقیت را به معنای یک هدف مثل رسیدن به ۱۵ میلیون فالوئر نمیدانم. اینها موفقیت هست، اما برای من ادامه دادن این مسیر مهمتر است.
واکنش تان در مقابل افرادی که بدون دلیل میگویند بی مزه هستید چیست؟
- یک بار داشتم دایرکتهای اینستاگرامم را چک میکردم و دیدم یکی برایم نوشته که «رویه شما بسیار غلط است و با این کارها و نمایشها در آینده نزدیک جایی در میان فرهیختگان نخواهی داشت.» اینها را با کلی صحبت دیگر که تو بد هستی و ... برای من فرستاده بود. من هم در عین رعایت ادب نوشتمای کاش شما که برخلاف من به علوم مختلف اشراف دارید، ایرادات را مینوشتید تا من اینها را برطرف کنم و بتوانم کاری کنم که شما فرهیختگان هم من را دوست داشته باشید. آن فرد پاسخ من را دید، اما واکنشی نداشت. حس کردم این افراد همانهایی هستند که یک حرفی را میزنند تا اظهار وجود کنند.
مختصر و مفید از صفحه اینستاگرام حسن ریوندی
بازدیدهای میلیونی
تا این لحظه حسن ریوندی با ۷۹۸ پستی که در اینستاگرام بارگذاری کرده توانسته بیش از ۳ میلیون فالوئر جذب کند. سری به صفحه او زدیم تا با اینستاگرام او به شکل دقیقتر آشنا شویم.
روند رشد فالوئرهایش چگونه است؟
بر اساس گفتههای حسن ریوندی صفحه اش در هر ۲۴ ساعت ۱۵-۱۰ هزارتا عضو جدید میگیرد. علاوه بر اینها او نفر اول میانگین بازدیدهای صفحات فارسی است. البته به جز در اینستاگرام، کانال تلگرام ریوندی هم فعال است و بیشتر از ۲۴۰ هزار عضو دارد.
چه کسانی را دنبال میکند؟
- او تا این لحظه ۳۳ نفر را فالو کرده که به جز خیریه محک، یک سازمان مردم نهاد، یک وکیل و یکی از اقوامش باقی همگی افراد مطرح حوزههای مختلف و هنرمندان سینما و موسیقی هستند. در بین این افراد نام هنرمندانی مانند ترانه علیدوستی، مهناز افشار، بهنوش بختیاری، بهرام رادان و ... به چشم میخورد. اینها همگی جزء پرفالورترین افراد فارسی زبان اینستاگرام هستند. البته دو شومن خارجی را هم فالو دارد.
برای میلیونی شدن چقدر زمان کافی است؟
- فقط ۲۴ ساعت کافی است که پستهای حسن ریوندی به بازدید ۱.۵ میلیونی برسد. برای مثال پست ۲۳ ساعت قبل او در حال حاضر ۱،۴۹۲،۲۱۸ بازدید دارد و احتمالا به زودی از یک میلیون و نیم بگذرد. علاوه بر اینها تمامی پستهای هفته اخیر ریوندی بالای ۱.۳ میلیون بازدید داشته و در بعضی موارد به ۳ میلیون هم رسیده است.
کدام کلیپ رکوردار است؟
- در صفحه حسن ریوندی پستهایی که بیشتر از دو یا حتی سه میلیون بازدید داشته باشند زیاد به چشم میخورند، اما رکورد بازدید متعلق به پستی است که بازدیدش از رقم ۴ میلیون گذشته است. این پست مربوط به شوخی با سحر قریشی و حضورش در برنامه «دید در شب» آپارات است و خود سحر قریشی هم در آن وجود دارد.
راز موفقیت اینستاگرامی ریوندی چیست؟
وقتی حسن ریوندی وارد اینستاگرام شد تا مدتها هیچ استقبالی از او نمیشد و به قول خودش مردم او را فراموش کرده بودند، اما ناگهان به اوج برگشت و پیجش به عنوان پربازدیدترین صفحه فارسی زبان معرفی شد.
شما در عرض یک سال جزء پرمخاطبترین صفحات اینستاگرام شدید. برای رسیدن به این مرحله چه کاری انجام دادید؟
- حدود یک سال قبل از یک تیم چهار نفری کمک گرفتیم که اعضای آن را کارشناسان شبکههای اجتماعی، هنر، روانشناسی و ... تشکیل میدادند. آنها نشستند و همه صفحات موفق فارسی زبان را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که ما باید پستهای مان را با یکسری فاکتورهای خاص منتشر کنیم تا شاید نظر مردم به ما جلب شود.
چه تغییراتی ایجاد کردید؟
- محتواهای قبلی ما بیشتر فورواردی بود. یعنی فیلمهایی را منتشر میکردیم که تولید خودمان نبودند یا فیلمهای خود من بودند که روی استیج برنامه اجرا میکردم. دلیل شکست محتوای قبلی مان این بود که وقتی روی صحنه اجرا میکنم ۱۰ دقیقه وقت میگذارم که تا مخاطبم را به اوج خنده بگذارم. در اینستاگرام چنین امکانی وجود نداشت و ابتدا در ۱۵ ثانیه و سپس در عرض یک دقیقه باید مفهوم خنده دار با به مخاطبم میرساندم. مردم متوجه مقدمه و موخره کلیپهای مان نمیشدند و خیلیها هم میگفتند که چقدر بی مزه است. محتوای جدید که قرار شد تولید کنیم این بود که جدا از همه تولیدات مان برای اینستاگرام با یک موضوع اجتماعی مثل بی فرهنگیهایی که مردم درگیرش هستند، کلیپ بسازیم.
الان همان دست فرمان را میروید؟
- خیر، مدتی که گذشت به این نتیجه رسیدیم که روند صعودی ما کمرنگ شده. دوباره آن تیم را جمع کردیم و مشورت گرفتیم. به این نتیجه رسیدیم که تا حدودی دست فرمان محتوای مان را تغییر دهیم. به همین خاطر کم کم وارد حوزههای جدیدی شدیم و سراغ موضوعات بکرتری رفتیم. مثلا ابتدا فایلهای تاکشو را منتشر کردیم و بعد سراغ کارهای عجیب و غریب رفتیم. مثل مردی که بدنش آهن رباست یا تقلید صدا بلد است. این وسط افرادی بودند که میتوانستند شیشه بخورند یا کارهای خاص دیگری کنند. میخواستیم سراغ چنین مواردی که مثلا فردی بنزین میخورد یا در بدن خودش میخ فرو میکند برویم، اما به این نتیجه رسیدیم که ممکن است این کارها بدآموزی داشته باشد.
- در اصل من قبل از این مشاورهها اصلا در فضای اینستاگرام وجود نداشتم که بخواهم بازگشتی داشته باشم. البته تجربه فیس بوک را داشتم، اما به هر حال در اینستاگرام ناموفق بودم.
برای شبکههای اجتماعی مختلف ادمین دارید؟
- بله، حتما باید همین طور باشد. البته ادمینهای ما هم یک نفر نیست. ما یک تیم هستیم. کار ما تیمی است و به همین تعداد نفرات هم قانع نیستم. دوست دارم در آینده تیمم حداقل ۲۰ نفر شود و تعداد ادمین هایم به پنج نفر برسد. ۱۰ اتاق هم داشته باشم که این تیم به شکل مستقر کار کند تا بتوانیم مسیر رو به جلوی مان را ادامه دهیم.
تیم فعلی شما چند نفره است؟
- اینها دیگر جزء اسرار است!
اگر تیم تان بزرگتر شود چه کار جدیدتری ارائه میدهید؟
- هر چه تیم من بزرگتر شود میتوانم هنرمندهای خارجی و صفحات خارجی را بهتر رصد کنم و از آنها ایده بگیرم. با ایدههای جدید میشود کارهای بهتری ارائه داد و حتی میشود طنزهای خارجی را ایرانیزه کرد.
الان هم رصد میکنید؟ کدام موارد نظرتان را جلب کرده است؟
چند نفری در خارج از کشور هستند که اصالت ایرانی دارند و کار استندآپ کمدی انجام میدهند. تیم من آنها را رصدمی کند. یکی از اینها یک خان آلمانی است که به سه زبان انگلیسی، آلمانی و فارسی برنامه اجرا میکند. در ایران هم شاید حدود ۳۰-۲۰ نفر حرفهای این کار را انجام میدهند. علاوه بر اینها ۱۰ نفری هم از اینستاگرام هستند که اسم نمیبرم، اما کارهای خوبی را ارائه میدهند. البته معمولا هر چند وقت یک بار یک نفر به اینستاگرامیها اضافه میشود و چند صدهزار فالوئر جذب میکنند.
از فیلتر شدن این رسانههای خیلی شخصی نمیترسید؟
- راه ما همیشه باز است. اگر تلگرام و اینستاگرام فیلتر شود، در نرم افزارهای جدید فعال میرویم و دوباره با کارهای مان سعی میکنیم مردم جذب شوند. برای تیم غیرممکن وجود ندارد.
صفحه شما پتانسیل کار اقتصادی زیادی دارد، تا به حال پیشنهادی برای تبلیغات داشتید؟
- بله، پیشنهادهای مختلفی داشتم و مبالغ بعضیهای شان واقعا وسوسه انگیز بود، اما جواب منفی دادیم و تصمیم گرفتیم از صفحات مان در شبکههای اجتماعی استفاده اقتصادی نکنیم، چون میدانیم که مخاطب از تبلیغ خوشش نمیآید. البته در بعضی موارد و بدون حساب و کتاب مالی مواردی پیش آمده که از یک وسیله نام ببریم و تبلیغش کنیم، اما آنها هم در جریان تولید کلیپ بوده است. مثلا چند وقت قبلتر در مورد کتاب بی شعوری کلیپی ضبط کردیم و بعدها باخبر شدیم که این کتاب در چهار ماه اخیر جزء پرفروشترین کتابهای سال شده است. آنجا بود که متوجه شدم این صفحه چقدر بین مردم تاثیرگذار است.
کسی از شما به خاطر این تبلیغات تشکر میکند؟ مثلا انتشارات کتاب؟
- معمولا در ایران از این مرامها وجود ندارد. تا الان بارها شده که از صابون گلنار در ویدئوها استفاده کردم و طبیعتا این ویدئوها روی فروش آن صابون موثر بودند، اما حتی یک بار هم نشده که از کارخانه این صابون با من تماس بگیرند و تشکر کنند.
تصور میکردید که به عنوان یکی از افراد موفق سال ۹۶ در حوزه شبکههای اجتماعی انتخاب شوید؟
- راستش فکر میکنم شما لطف دارید به من. اما علاوه بر شما در هفتم همین ماه یک سمیناری در مورد برند یک در شبکههای اجتماعی برگزار شد. از طرف آن سمینار با من تماس گرفتند و من را برای دریافت جایزه موفقترین چهره شبکههای اجتماعی در سال ۹۶ دعوت کردند. متاسفانه نتوانستم به آن جلسه بروم، اما حداقل این مصاحبه را انجام دادم.
ماهی صفت، کوزوکو و دیگران!
سن ریوندی خیلی تاکید داشت که قصد ندارد از کسی نام ببرد یا درباره سلبریتیهای اینستاگرامی و استندآپ کمدینهای مطرح نظر دهد، اما در طول مصاحبه چند باری از بعضی از اینها نام برد و نظرش را گفت.
حمید ماهی صفت: فعالیت کمی در فضای مجازی دارد، اما دوست من است و پیشکسوت ما به حساب میآیند. من همیشه به ایشان احترام میگذارم و دوستشان دارم.
سید زینب موسوی (امپراتور کوزوکو): خیلی کم کارهای ایشان را دیده ام. متاسفانه در زمان خندوانه اصلا فرصت نکردم برنامههای شان را ببینم، اما وقتی در اینستاگرام فیلمش را دیدم نظرم جلب شد. ایشان تسلط خوبی روی کلام دارند و این که همیشه از چادر استفاده میکنند قابل توجه است، ولی نمیدانم با این کار چه هدفی دارند. درستاست که این تبدیل به برند شده، اما در بلندمدت خسته کننده میشود. یک استندآپ کمدین خوب باید مخاطب را غافلگیر کند.
گسگم: من کلیپ این فرد را دیده ام. اینها موج هستند. ما به آنها لقب فوارهای را دادیم. مثل فواره بالا میآیند و سقوط میکنند. مردم ما خیلی به این چیزها علاقه ندارند و اگر استقبال میکنند به خاطر مسخره کردن و ساخت کلیپهای مشابه است. خود مردم دوباره اینها را تحریک میکنند تا بازهم فایلهای جدید تولید کنند.
کریم پور: فرد خیلی موفقی است و در بین سلبریتیهای اینستاگرام کارهای خوبی تولید میکند. من کارهایش را اکثر میبینم. به جز کریمپور چند نفر دیگر هم هستند که کارشان خیلی خوب است و شنیدم از اینستاگرام وارد کار بازیگری شده اند. بعضی از اینها از بازیگران سینمایی هم بهتر بازی میکنند.
- بله، خیلیها هستند که حاضرند هر کاری انجام دهند تا در نهایت مطرح شوند. بعضی از اینها مشکلات روحی و روانی دارند و آسیبهایی که در گذشته دیده اند باعث شده الان چنین کارهایی کنند. چند وقت پیش صفحهای دیدم که بیشتر کامنت هایش فحش بود، اما صاحب صفحه ترجیح میدهد فحشها را بخورد و معروف باشد. قدیم برای کار طنز میگفتند اگر کسی شلوارش را روی صحنه در بیاورد مردم باز هم میخندند. بعضی از این گونه رفتارها شبیه همان کار است. بعضیها ترجیح میدهند به عنوان یک آدم چندش معروف شوند، اما هر جور که شده دیده شوند!
موارد غیر اخلاقی که هیچ، سراغ ترفندهای دیگر مثل استفاده از بازیگر خانم هم نمیروید؟
- نه، اصلا نمیتوانیم سمت این کارها برویم. به هر حال صفحه من یک وجاهتی پیدا کرده و به همین خاطر اصلا نمیتوانم سراغ این کارها بروم. مسابقه تیم ما به شکلی است که نمیتوانیم از دخترهای جوان با لباسهای آنچنانی یا آرایشهای عجیب و غریب استفاده کنیم. این کارها برای بعضیها روش جذب مخاطب است به خصوص که خیلی از این صفحات از عکس همین دخترها برای کاور ویدئو استفاده میکردند. ما مجوز داریم و اصلا نمیتوانیم چنین کارهایی را انجام بدهیم. جنس مخاطبان ما هم چنین چیزهایی را نمیپسندند.
برگردیم سر بحث قبلی، یک دقیقهای شدن ویدئوهای اینستاگرام تاثیری در استقبال از شما به وجود آورد؟
- اتفاق خوبی برای ما بود، اما حتی با ویدئوهای یک دقیقهای هم مورد استقبال قرار نگرفتیم. همان طور که گفتم ما رقبایی داشتیم که نمیتوانستیم از راهکارهای آنها برای جذب مخاطب استفاده کنیم. از طرفی ویدئوهایمان هم پاسخگوی نیاز مخاطبها نبود و کسی جذب نمیشد.
بعضیها اعتقاد دارند شما صرفا در تقلید صدا خوب ظاهر میشوید، اما بامزه نیستید.
- خیلیها به من میگویند چرا برای بهتر شدن کارهایت مدام کتاب میخوانی یا مشاور میگیری. من به این افراد میگویم که میخواهم موفق بمانم. برای شان ابوریحان بیرونی یا پروفسور حسابی که تا زمان مرگ به پیشرفت ادامه دادند را مثال میزنم و میگویم این داستانها برای این نبوده که بخوانیم به صفحه بعدی برویم، باید این رفتارها را یاد بگیریم. با توجه به این روحیه، من نمیخواهم چرخ را دوباره اختراع کنم. میخواهم از کارهای گذشته و حرفهای شان برای پیشرفت خودم استفاده کنم. به همین خاطر وقتی نقدی مطرح میشود و میگویند بی مزه هستم آن را میپذیرم، اما فرد منتقد باید دلیلش را هم به من بگوید.
- باید دید چه کسی این حرف را میزند. یک زمان یک مخاطب عادی این حرف را مطرح میکند و گاهی اوقات یک کارشناس استندآپ کمدی. پاسخ من هم برای هر کدام متفاوت است. اصلا ممکن است یک زمان یک فرد خاص چنین صحبتی را مطرح کند و من در مقابلش بنشینم و با هم گفتگو کنیم. ضمنا نقدها هم باید با دلیل باشد. با شکلی که شما میفرمایید و کلی گوییهای این مدلی یا صرفا گفتن عبارت «بامزه نیستی» نمیشود نقد کرد.
من این نقدها را میپذیرم. اصلا جزء آن دسته افرادی نیستم که به منتقدان شان بگویند «فلانی حالیش نیست». اگر بخواهم بدون گوش دادن نقدها جلو بروم حتما زمین میخورم. من میخواهم آدم موفقی باشم، اما موفقیت را به معنای یک هدف مثل رسیدن به ۱۵ میلیون فالوئر نمیدانم. اینها موفقیت هست، اما برای من ادامه دادن این مسیر مهمتر است.
واکنش تان در مقابل افرادی که بدون دلیل میگویند بی مزه هستید چیست؟
- یک بار داشتم دایرکتهای اینستاگرامم را چک میکردم و دیدم یکی برایم نوشته که «رویه شما بسیار غلط است و با این کارها و نمایشها در آینده نزدیک جایی در میان فرهیختگان نخواهی داشت.» اینها را با کلی صحبت دیگر که تو بد هستی و ... برای من فرستاده بود. من هم در عین رعایت ادب نوشتمای کاش شما که برخلاف من به علوم مختلف اشراف دارید، ایرادات را مینوشتید تا من اینها را برطرف کنم و بتوانم کاری کنم که شما فرهیختگان هم من را دوست داشته باشید. آن فرد پاسخ من را دید، اما واکنشی نداشت. حس کردم این افراد همانهایی هستند که یک حرفی را میزنند تا اظهار وجود کنند.
مختصر و مفید از صفحه اینستاگرام حسن ریوندی
بازدیدهای میلیونی
تا این لحظه حسن ریوندی با ۷۹۸ پستی که در اینستاگرام بارگذاری کرده توانسته بیش از ۳ میلیون فالوئر جذب کند. سری به صفحه او زدیم تا با اینستاگرام او به شکل دقیقتر آشنا شویم.
روند رشد فالوئرهایش چگونه است؟
بر اساس گفتههای حسن ریوندی صفحه اش در هر ۲۴ ساعت ۱۵-۱۰ هزارتا عضو جدید میگیرد. علاوه بر اینها او نفر اول میانگین بازدیدهای صفحات فارسی است. البته به جز در اینستاگرام، کانال تلگرام ریوندی هم فعال است و بیشتر از ۲۴۰ هزار عضو دارد.
چه کسانی را دنبال میکند؟
- او تا این لحظه ۳۳ نفر را فالو کرده که به جز خیریه محک، یک سازمان مردم نهاد، یک وکیل و یکی از اقوامش باقی همگی افراد مطرح حوزههای مختلف و هنرمندان سینما و موسیقی هستند. در بین این افراد نام هنرمندانی مانند ترانه علیدوستی، مهناز افشار، بهنوش بختیاری، بهرام رادان و ... به چشم میخورد. اینها همگی جزء پرفالورترین افراد فارسی زبان اینستاگرام هستند. البته دو شومن خارجی را هم فالو دارد.
برای میلیونی شدن چقدر زمان کافی است؟
- فقط ۲۴ ساعت کافی است که پستهای حسن ریوندی به بازدید ۱.۵ میلیونی برسد. برای مثال پست ۲۳ ساعت قبل او در حال حاضر ۱،۴۹۲،۲۱۸ بازدید دارد و احتمالا به زودی از یک میلیون و نیم بگذرد. علاوه بر اینها تمامی پستهای هفته اخیر ریوندی بالای ۱.۳ میلیون بازدید داشته و در بعضی موارد به ۳ میلیون هم رسیده است.
کدام کلیپ رکوردار است؟
- در صفحه حسن ریوندی پستهایی که بیشتر از دو یا حتی سه میلیون بازدید داشته باشند زیاد به چشم میخورند، اما رکورد بازدید متعلق به پستی است که بازدیدش از رقم ۴ میلیون گذشته است. این پست مربوط به شوخی با سحر قریشی و حضورش در برنامه «دید در شب» آپارات است و خود سحر قریشی هم در آن وجود دارد.
راز موفقیت اینستاگرامی ریوندی چیست؟
وقتی حسن ریوندی وارد اینستاگرام شد تا مدتها هیچ استقبالی از او نمیشد و به قول خودش مردم او را فراموش کرده بودند، اما ناگهان به اوج برگشت و پیجش به عنوان پربازدیدترین صفحه فارسی زبان معرفی شد.
شما در عرض یک سال جزء پرمخاطبترین صفحات اینستاگرام شدید. برای رسیدن به این مرحله چه کاری انجام دادید؟
- حدود یک سال قبل از یک تیم چهار نفری کمک گرفتیم که اعضای آن را کارشناسان شبکههای اجتماعی، هنر، روانشناسی و ... تشکیل میدادند. آنها نشستند و همه صفحات موفق فارسی زبان را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که ما باید پستهای مان را با یکسری فاکتورهای خاص منتشر کنیم تا شاید نظر مردم به ما جلب شود.
چه تغییراتی ایجاد کردید؟
- محتواهای قبلی ما بیشتر فورواردی بود. یعنی فیلمهایی را منتشر میکردیم که تولید خودمان نبودند یا فیلمهای خود من بودند که روی استیج برنامه اجرا میکردم. دلیل شکست محتوای قبلی مان این بود که وقتی روی صحنه اجرا میکنم ۱۰ دقیقه وقت میگذارم که تا مخاطبم را به اوج خنده بگذارم. در اینستاگرام چنین امکانی وجود نداشت و ابتدا در ۱۵ ثانیه و سپس در عرض یک دقیقه باید مفهوم خنده دار با به مخاطبم میرساندم. مردم متوجه مقدمه و موخره کلیپهای مان نمیشدند و خیلیها هم میگفتند که چقدر بی مزه است. محتوای جدید که قرار شد تولید کنیم این بود که جدا از همه تولیدات مان برای اینستاگرام با یک موضوع اجتماعی مثل بی فرهنگیهایی که مردم درگیرش هستند، کلیپ بسازیم.
الان همان دست فرمان را میروید؟
- خیر، مدتی که گذشت به این نتیجه رسیدیم که روند صعودی ما کمرنگ شده. دوباره آن تیم را جمع کردیم و مشورت گرفتیم. به این نتیجه رسیدیم که تا حدودی دست فرمان محتوای مان را تغییر دهیم. به همین خاطر کم کم وارد حوزههای جدیدی شدیم و سراغ موضوعات بکرتری رفتیم. مثلا ابتدا فایلهای تاکشو را منتشر کردیم و بعد سراغ کارهای عجیب و غریب رفتیم. مثل مردی که بدنش آهن رباست یا تقلید صدا بلد است. این وسط افرادی بودند که میتوانستند شیشه بخورند یا کارهای خاص دیگری کنند. میخواستیم سراغ چنین مواردی که مثلا فردی بنزین میخورد یا در بدن خودش میخ فرو میکند برویم، اما به این نتیجه رسیدیم که ممکن است این کارها بدآموزی داشته باشد.
- در اصل من قبل از این مشاورهها اصلا در فضای اینستاگرام وجود نداشتم که بخواهم بازگشتی داشته باشم. البته تجربه فیس بوک را داشتم، اما به هر حال در اینستاگرام ناموفق بودم.
برای شبکههای اجتماعی مختلف ادمین دارید؟
- بله، حتما باید همین طور باشد. البته ادمینهای ما هم یک نفر نیست. ما یک تیم هستیم. کار ما تیمی است و به همین تعداد نفرات هم قانع نیستم. دوست دارم در آینده تیمم حداقل ۲۰ نفر شود و تعداد ادمین هایم به پنج نفر برسد. ۱۰ اتاق هم داشته باشم که این تیم به شکل مستقر کار کند تا بتوانیم مسیر رو به جلوی مان را ادامه دهیم.
تیم فعلی شما چند نفره است؟
- اینها دیگر جزء اسرار است!
اگر تیم تان بزرگتر شود چه کار جدیدتری ارائه میدهید؟
- هر چه تیم من بزرگتر شود میتوانم هنرمندهای خارجی و صفحات خارجی را بهتر رصد کنم و از آنها ایده بگیرم. با ایدههای جدید میشود کارهای بهتری ارائه داد و حتی میشود طنزهای خارجی را ایرانیزه کرد.
الان هم رصد میکنید؟ کدام موارد نظرتان را جلب کرده است؟
چند نفری در خارج از کشور هستند که اصالت ایرانی دارند و کار استندآپ کمدی انجام میدهند. تیم من آنها را رصدمی کند. یکی از اینها یک خان آلمانی است که به سه زبان انگلیسی، آلمانی و فارسی برنامه اجرا میکند. در ایران هم شاید حدود ۳۰-۲۰ نفر حرفهای این کار را انجام میدهند. علاوه بر اینها ۱۰ نفری هم از اینستاگرام هستند که اسم نمیبرم، اما کارهای خوبی را ارائه میدهند. البته معمولا هر چند وقت یک بار یک نفر به اینستاگرامیها اضافه میشود و چند صدهزار فالوئر جذب میکنند.
از فیلتر شدن این رسانههای خیلی شخصی نمیترسید؟
- راه ما همیشه باز است. اگر تلگرام و اینستاگرام فیلتر شود، در نرم افزارهای جدید فعال میرویم و دوباره با کارهای مان سعی میکنیم مردم جذب شوند. برای تیم غیرممکن وجود ندارد.
صفحه شما پتانسیل کار اقتصادی زیادی دارد، تا به حال پیشنهادی برای تبلیغات داشتید؟
- بله، پیشنهادهای مختلفی داشتم و مبالغ بعضیهای شان واقعا وسوسه انگیز بود، اما جواب منفی دادیم و تصمیم گرفتیم از صفحات مان در شبکههای اجتماعی استفاده اقتصادی نکنیم، چون میدانیم که مخاطب از تبلیغ خوشش نمیآید. البته در بعضی موارد و بدون حساب و کتاب مالی مواردی پیش آمده که از یک وسیله نام ببریم و تبلیغش کنیم، اما آنها هم در جریان تولید کلیپ بوده است. مثلا چند وقت قبلتر در مورد کتاب بی شعوری کلیپی ضبط کردیم و بعدها باخبر شدیم که این کتاب در چهار ماه اخیر جزء پرفروشترین کتابهای سال شده است. آنجا بود که متوجه شدم این صفحه چقدر بین مردم تاثیرگذار است.
کسی از شما به خاطر این تبلیغات تشکر میکند؟ مثلا انتشارات کتاب؟
- معمولا در ایران از این مرامها وجود ندارد. تا الان بارها شده که از صابون گلنار در ویدئوها استفاده کردم و طبیعتا این ویدئوها روی فروش آن صابون موثر بودند، اما حتی یک بار هم نشده که از کارخانه این صابون با من تماس بگیرند و تشکر کنند.
تصور میکردید که به عنوان یکی از افراد موفق سال ۹۶ در حوزه شبکههای اجتماعی انتخاب شوید؟
- راستش فکر میکنم شما لطف دارید به من. اما علاوه بر شما در هفتم همین ماه یک سمیناری در مورد برند یک در شبکههای اجتماعی برگزار شد. از طرف آن سمینار با من تماس گرفتند و من را برای دریافت جایزه موفقترین چهره شبکههای اجتماعی در سال ۹۶ دعوت کردند. متاسفانه نتوانستم به آن جلسه بروم، اما حداقل این مصاحبه را انجام دادم.
ماهی صفت، کوزوکو و دیگران!
سن ریوندی خیلی تاکید داشت که قصد ندارد از کسی نام ببرد یا درباره سلبریتیهای اینستاگرامی و استندآپ کمدینهای مطرح نظر دهد، اما در طول مصاحبه چند باری از بعضی از اینها نام برد و نظرش را گفت.
حمید ماهی صفت: فعالیت کمی در فضای مجازی دارد، اما دوست من است و پیشکسوت ما به حساب میآیند. من همیشه به ایشان احترام میگذارم و دوستشان دارم.
سید زینب موسوی (امپراتور کوزوکو): خیلی کم کارهای ایشان را دیده ام. متاسفانه در زمان خندوانه اصلا فرصت نکردم برنامههای شان را ببینم، اما وقتی در اینستاگرام فیلمش را دیدم نظرم جلب شد. ایشان تسلط خوبی روی کلام دارند و این که همیشه از چادر استفاده میکنند قابل توجه است، ولی نمیدانم با این کار چه هدفی دارند. درستاست که این تبدیل به برند شده، اما در بلندمدت خسته کننده میشود. یک استندآپ کمدین خوب باید مخاطب را غافلگیر کند.
گسگم: من کلیپ این فرد را دیده ام. اینها موج هستند. ما به آنها لقب فوارهای را دادیم. مثل فواره بالا میآیند و سقوط میکنند. مردم ما خیلی به این چیزها علاقه ندارند و اگر استقبال میکنند به خاطر مسخره کردن و ساخت کلیپهای مشابه است. خود مردم دوباره اینها را تحریک میکنند تا بازهم فایلهای جدید تولید کنند.
کریم پور: فرد خیلی موفقی است و در بین سلبریتیهای اینستاگرام کارهای خوبی تولید میکند. من کارهایش را اکثر میبینم. به جز کریمپور چند نفر دیگر هم هستند که کارشان خیلی خوب است و شنیدم از اینستاگرام وارد کار بازیگری شده اند. بعضی از اینها از بازیگران سینمایی هم بهتر بازی میکنند.
منبع: هفته نامه همشهری جوان
۰