سرقت ادبی عادی است!
بعضا در فضاهای مجازی نوشتند در این سالها اتفاقهای مشابه کم نیفتاده است حالا چرا حمید هیراد را بدنام میکنید؟! یعنی برای اغلب هنرمندان این موضوع عادی است.موسیقی ایران علیالحساب پلیس ندارد.
کد خبر :
۵۴۲۶۵
بازدید :
۱۲۸۳
امیر بهاری | در اواخر تعطیلات گروه قابل توجهی از ترانهسرایان نامه نوشتند و ادعا کردند حمید هیراد خواننده- به زعم خودش مولف- ابیاتی از شاعران دیگر را بدون رعایت قانون حقوق مولف استفاده کرده است. یعنی حمید هیرادِ تازه از راه رسیده باعث شد کمپین «نه به سرقت ادبی» راه بیفتد و نامه اعتراضآمیز ٤٠ ترانهسرا به امضای ٢٥٠٠ شاعر (سرزمین شاعرخیزی داریم!) رسید. نگذریم از اینکه دلخوری کسانی مثل ابتهاج از اینکه آثارشان را بدون اجازه میخوانند هم تا حالا کار به جایی نبرده بود.
حمید هیراد اولین این ماجرا نیست. او گرفتار شد، چون ترانهسرایان وطنی در این مدت آموختهاند که صنفشان را جدی بگیرند، اما مگر کسی به این اعتراض کرد که خیلی از ستارههای نیمه دوم دهه ١٣٨٠ با کپی (مودبانه همان دزدی) ملودیهای خوانندگان ترک و یونانی محبوب شدند؟ هنوز هم آثار بسیاری منتشر میشود که بیتها و موتیفهایش دزدی است.
از این بحث تکراری که بگذریم، دو موضوع جالب در میان است؛ یکی غیبت قانون و دیگری عادی شدن مساله. در کشمکشی که بین حمید هیراد و مدعیان پیش آمد سیستم قضایی به هیچوجه انتخاب طرفین نبود.
حمید هیراد اولین این ماجرا نیست. او گرفتار شد، چون ترانهسرایان وطنی در این مدت آموختهاند که صنفشان را جدی بگیرند، اما مگر کسی به این اعتراض کرد که خیلی از ستارههای نیمه دوم دهه ١٣٨٠ با کپی (مودبانه همان دزدی) ملودیهای خوانندگان ترک و یونانی محبوب شدند؟ هنوز هم آثار بسیاری منتشر میشود که بیتها و موتیفهایش دزدی است.
از این بحث تکراری که بگذریم، دو موضوع جالب در میان است؛ یکی غیبت قانون و دیگری عادی شدن مساله. در کشمکشی که بین حمید هیراد و مدعیان پیش آمد سیستم قضایی به هیچوجه انتخاب طرفین نبود.
«راه انداختن هشتک و کمپین» و «متوسل شدن به راه و رسم کدخدامنشی» به عنوان راهحل مطرح بود ولی خبری از قانون نبود. نه اینکه در قوانین کشور در این موارد راهحلی وجود نداشته باشد یا نتوان راهحلهایی را به وجود آورد بلکه پیش از آن موانعی، چون عدم وجود ارادهای جدی و محکم بر سر راه است.
در واقع غیبت قانون پیش از ضعف سیستم قضایی ناشی از عوامل بسیاری در میان جماعت هنرمند از جمله «عادی شدن مساله» است. به واکنش برخی از هنرمندان به همین مناقشه حمید هیراد دقت کنید. بعضا در فضاهای مجازی نوشتند در این سالها اتفاقهای مشابه کم نیفتاده است حالا چرا حمید هیراد را بدنام میکنید؟! یعنی برای اغلب هنرمندان این موضوع عادی است؛ صدا و سیما موسیقی ما را پخش میکند و حق و حقوق ما را هم رعایت نمیکند.
چه میشود کرد؟ اپراتورهای تلفن همراه میلیاردی از موسیقی ما کاسبی میکنند دست آخر یکی، دو درصد هم به همه ما (ناشر، مولف، صاحب اثر...) میدهند.
باز خدا را شکر میلیاردی درمیآورند تا سالانه چند صد هزارتومانی دست ما را بگیرد... موسیقیدانان چنین حال و هوایی دارند. مثل این میماند که کسی بیاید خانه شما و اشیای قیمتی شما را بدزد و خیلی راحت در مغازهاش بفروشد بعد شما تعجب نکنید و به پلیس هم زنگ نزنید.
احتمالا اگر پلیس در کار نباشد شما حداقل با تعدادی از آشنایان سراغ دزد میروید. موسیقی ایران علیالحساب پلیس ندارد و تازه به این راهحل رسیده که موسیقیدان حداقل برای احقاق حقوقش با همکارانش همراه شود. تا پیدا شدن پلیس، راه زیادی در کار است.
۰