مهاجرانی؛ جواهری که بعد از ۴۰ سال بازگشت

مهاجرانی؛ جواهری که بعد از ۴۰ سال بازگشت

سورپرایز عادل فردوسی پور با علی پروین و حشمت مهاجرانی، چیزیست که باید برایش از این مجری تشکر کرد.

کد خبر : ۵۸۵۰۹
بازدید : ۲۲۰۵
مهاجرانی؛ جواهری که بعد از ۴۰ سال بازگشت
قاب تلویزیون با بیست هجده، چقدر زیبا‌تر شد. اگر حالا هنری‌ها داغ ندیدن ناصر ملک مطیعی و فردین را از قاب سیما تا ابد در دل خواهند داشت، ورزشی‌ها و عشق فوتبال ها، ولی به خود خواهند بالید که بعد از ۴۰ سال یک بار دیگر، مرد خوش صحبت و موفق‌ترین مربی ایرانی تاریخ را از قاب تلویزیون خانگی شان دیدند.
دیدند جنتلمنی را که چه شیوا سخن می‌گوید. چه دوست داشتنی و احتمالا چه حسرت‌ها خوردند از این ۴۰ سالی که چنین جواهری عمر فوتبالی اش تباه شد یا صرف ساختن بهترین ستاره‌های کشور‌های خلیج فارس شد، چون اگر اینجا می‌ماند احتمالا همان شور و حال دهه شصتی که خیلی از ستاره‌های هم عصرش را یا به خارج فراری داد و یا مثل ناصر ملک مطیعی عطا بهمنش و خیلی‌های دیگر، چون فردین می‌ماند و در تنهایی، غصه می‌خورد، عصه می‌خورد، غصه می‌خورد و در نهایت می‌مرد از غمباد.
حالا، اما باز برنامه مجری دوست داشتنی توانست سد شکن شود. عادل فردوسی پور که هنوز تبعات برنامه ویژه قرعه کشی جام جهانی اش نخوابیده، برای افتتاحیه سری جدید برنامه ویژه جام جهانی خود به جای اینکه برود سراغ ستاره‌های بزرگ فوتبال دنیا و خب، چون حرفی برای پرسیدن از آن‌ها ندارد خیلی، بزند به صحرای کربلا! این بار رفت سراغ دو تایی که بهترینند. دو تایی که در این فوتبال تا به حال زنده برای مردم حرف نزده بودند و اقلا این نسل فوتبالی زنده حرف زدن شان را ندیده بودند.
علی پروین شاید در همه این سال‌ها خودش، خودش را ممنوع التصویر کرده بود تا به قول خودش، یکی از آن فلفلی‌هایی که می‌گوید، اشتباهی در نرود. اگرچه دیشب خیلی بامزه گفت: «نمی آمدم، چون این عادل به هیچ کسی وقت حرف زدن نمی‌دهد. باید راحت بشینی و حرف بزنی نه اینکه دو دقیقه حرف بزنی بپره وسط حرفت بگه وقت نداری!»
خیلی راحت ماند کلی خاطره شیرین و عسلی گفت و اصلا فلفلی در بین حرف هایش نبود و مردم برای دیدنش ذوق کردند و باز با کار دیگری از عادل حال شان خوب شد.
پروین، اما با همه شیرینی هایش اقلا من یکی را که کیلومتر‌ها این ور‌تر و در دل همه کارهایم باید اینترنتی این برنامه را می‌دیدم غیر از جذابیت‌های کاریزماتیکش، خیلی سورپرایز بزرگی نبود. دیدن حشمت خان بود که داشت هر لحظه بیشتر و بیشتر حس غرور از یک سو حسرت این همه سال محروم بودن یک مردم از دیدنش عذابم می‌داد.
آری او یک مربی بوده. یک فوتبالی. بهترین مربی که افتخاراتش را هیچ کس غیر از او نمی‌توانسته و نتوانسته تکرار کند. دو قهرمانی در آسیا و صعود به جام جهانی! شوخی که نیست واقعا. در بین همین سیاستمداران که از ۴۰ سال قبل مانده اند، چندین نفرشان به کاخ سلطنتی می‌رفتند و می‌آمدند؟ از بین هنرمندان و چهره‌های اجتماعی چطور؟
چرا پس او باید مثل فردین، ناصر یا حتی بهروز تابو می‌شدند؟ نماد درباری بودن؟ جرم شان چه بوده؟ آیا سند مستدلی برای اثبات فعالیت‌های سیاسی شان بود؟
راستش را بخواهید نه! اگر بود که در این همه سال، اقلا در این نزدیک دو دهه که محدودیت ورود و خروج حشمت به کشور برداشته شده، یکبار می‌بردندش برای سئوال جواب!
مشکل، اما فقط همانی بوده که باعث از دست رفتن ناصر ملک مطیعی و فردین شد. جرم او هم مثل آن بقیه شهرت بوده. بی توجه به توانایی هایش و بی توجه به اینکه دارند ورزش مان را از چه سرمایه‌ای محروم می‌کنند.
امروز می‌توانیم خوشحال باشیم که اقلا یکی از حصار‌ها شکست و مدیران رسانه ملی می‌توانند با خود فکر کنند چطور توانستند یک شب رویایی را برای مخاطبان بسازند بی آنکه آسمان به زمین بیاید و چقدر بیننده‌های شان را افزایش دهند. مرسی عادل برای همه این چند هفته‌ای که تلاش کردی و برای این حصاری که فقط تو با فاکتور محبوبیتت می‌توانستی بشکنی و شکستی.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید