نویسنده و کارگردان: داریوش رعیت
بازیگران: پریزاد سیف / بهروز پور برجی | پژمان علی پور
مکان و زمان اجرا: تئاترشهر، تالار سایه ساعت ۱۸
چرا باید این نمایش را دید؟
روایت نمایش «تیاتر قجری» درباره ناصرالدین شاه و اعتمادالسلطنه است که قرار است به مناسبت پنجاهمین سالگرد پادشاهی این شاه قجر، مجلس تقلید یا تیاتری برای زنان حرمسرای شاهی تمرین و اجرا کنند.
اعتمادالسلطنه برای این منظور، پییس نمایش «در انتظار گودو» را در نظر گرفته که هنگام تمرین، مورد پسند شاه قرار نمیگیرد و شاه انتظار دارد اعتمادالسلطنه آن را آداپتاسیون کرده و قدری اتراکسیون و جذابیتهای نمایش ایرانی به آن بیفزاید.
هنگامی که اعتمادالسلطنه به پیشنهاد شاه، شروع به بداهه گویی میکند، که این بداهه گویی بیشتر درباره وضعیت نابسامان کشور و خیانت دولتمردان و بدبختی مردم است، شاه خشمگین میشود و او را از ادامه بازی منع میکند، اما هنگامی که دیالوگها به رقص و آواز آمیخته میگردند، مورد پسند شاه واقع میگردد.
کمدی موقعیت و کمدی گفتار انیس الدوله، همسر شاه، به بیان و آشکارسازی موقعیت نابسامان خبرچینی و انتقال اخبار در دربار شاه میپردازد. تمرین تیاتر ناصرالدین شاه در ادامه، با خواندن غزلیاتی عاشقانه توسط ناصرالدین شاه برای انیس الدوله، سوگلی اش، به پایان میرسد و باز هم ادبیات عاشقانه بر درام غربی میچربد و باز هم معشوق ایرانی با شنیدن غزل عاشقانه عاشقش، دل میبازد و به اندرونی خویش میرود. ناصرالدین شاه در پایان نمایش، به میل درونی خود در بودن مانند یک آدم عادی جامعه اعتراف میکند.
او میل باطنی اش را این گونه ابراز میکند که میخواهد مانند یک شاعر، عکاس، مسافر و... باشد. این اعتراف شاه در روزهایی مانده به مراسم پنجاهمین سالگرد پادشاهی شاه قاجار رقم میخورد و این افشاگری بزرگ، از ناتوانی و بی میلی شاهی سخن میگوید که پنجاه سال بر کشور ایران حکم راند.
«تیاتر قجری» تعبیری دراماتیک از این نویسنده از نوع نمایشی «ارباب و سیاه» از انواع نمایش ایرانی به سبک دیالوگ محور نمایشهای ایرانی است که با وفاداری او به شیوه دیالوگ محور نمایشهای ایرانی شکل گرفته، شیوه محوریت روایی بر چیدمان دیالوگی را در پیش میگیرد و البته از شیوه رویداد محوری درام غربی فاصله بسیاری دارد.
کارگردانی نمایش با دراماتورژی موومانی از نوع نمایش ایرانی، بیشتر بر میزانسنهای ساکن و روبه رو و نیمرخ بازیگرانش طراحی شده و البته با سبک نگارش نمایش که در سبک و سیاق نمایش ایرانی - قجری است، همخوانی دارد.
تصاویر مربوط به دربار ناصرالدین شاه قاجار که در بک گراند صحنه با ویدئو پروجکشن به نمایش در میآیند، هم دراماتورژی خوبی در نمایش دارند و هم بر افزایش حس کمدی اجرا میافزایند. دراماتورژی موومانی برای اجرایی ایرانی - قجری، به اندازه کافی از تنوع حرکتی برخوردار است، گرچه اجرا از ریتمی تقریبا یکنواخت برخوردار است.
بازیگران شیوه نمایش ایرانی - قجری را خیلی خوب میدانند. بازیگر نقش ناصرالدین شاه به خوبی قالب پوستهای شاهی پوشالی و توخالی را در هیبتی نمادین به نمایش میگذارد و با بهره گیری از بیان خوب خود، دراماتورژی این شاه قاجار را به خوبی اجرا میکند.
بازیگر نقش اعتمادالسلطنه نیز در جایگاه یک درباری مأمور و معذور، نقش متقابل مناسبی را در جایگاه بینابینی فردی از جامعه ایران آن روز در دربار ناصری به نمایش میگذارد. پاسکاری خوب نمایشی شاه و اعتمادالسلطنه، تعبیر نمایشی نویسنده از نوع نمایشی «ارباب و سیاه» را در انواع نمایش ایرانی به خوبی عملی میکند.
صحنه نمایش با درختی که طناب دار از آن آویزان است و صندوق حاوی پییسها آراسته شده که البته برای نوع اجرای این اثر، قدری آوانگارد به نظر میرسد. این درخت با طناب دار آویخته از آن در طول نمایش، دراماتورژی موومانی خوبی را برای بازیگران نمایش طراحی میکند. نور تنها نقش روشنایی بخشی صحنه را عهده دار است و برای چنین اثر روایی ایرانی، مسلما نقش دراماتیک چندانی در بر ندارد.
موزیک به صورت زنده، گاه توسط سازهای ایرانی و گاه توسط پیانو نواخته میشود که البته هم خوانی و سینک خوبی با اجرا دارد. موزیک گاه نقش افکت بک گراند را برای صحنه بازی ایفا میکند و گاه با ایجاد ریتم در دیالوگهای بازیگران و با ایجاد رقص و حرکات موزون، نقشی دراماتیک را در نمایش بر عهده میگیرد. لباس و گریم بازیگران در کمال سادگی و به خوبی، تناسب خود با درباریان ناصرالدین شاه.
چرا نباید این نمایش را دید؟
تیاتر قجری» رویدادی نهان را در درون داستان پنهان دارد که در پایان نمایش و با نزدیک شدن به پایان بازی، آن را افشا میکند، که همان بی میلی و ناچاری ناصرالدین شاه در پذیرش پادشاهی است. شاید اگر نویسنده، این رویداد درونی را در آغاز نمایش و به موازات موضوع بیهودگی زندگی ایرانیان دراماتورژی میکرد، نمایش از پتانسیل دراماتیک بیشتری بهره میبرد و این قوه به فعلیت بیشتری میرسید.
«تیاتر قجری» از نظر ساختار متن، از متنی تک پاره تشکیل شده که شاید بهتر بود با بخش بندی به اپیزودها و بخشهای دراماتیک کوچکتر، نمایشنامه و بازی را با ریتمی متنوعتر تجربه میکرد. آکت و مکث زیادی در اجرا دیده نمیشود و موومانهای بازی، تابلوهای دراماتیک زیادی را در پی ندارند.
نمایش گرچه پی رنگی جذاب در دل خود دارد، ولی با تعلل در گشایش موضوعی خود و بیان دیرهنگام آن، داستان خود را به سوی روزمرگیهای درباری ناصرالدین شاه میبرد و نزدیک به پایان اجرا، با چرخشی ناگهانی پرده از رازی مگو، از زبان شاهنشاه ایران برمی دارد و چند دقیقه به پایان، تنها این فرصت را مییابد تا تماشاگرش را با افشای این موضوع به اندیشهای ژرف فرو برد.
منبع: روزنامه هفت صبح