خرمشهر؛ شهری نه در میان شهرها
اینها در طول تاریخ امتحانشان را پس دادهاند و سربلند و پیروز سهمشان را به کشور ادا کردهاند؛ لذا مواجهه امروز ما با آنها باید مواجهه با صاحبان حقی باشد که مظلوم واقع شدهاند و از بد حادثه از هر سو در محاصره مشکلات و معضلات قرار گرفتهاند.
کد خبر :
۵۹۷۴۲
بازدید :
۱۰۳۹
سید علی میرفتاح | «و خرمشهر را تو مپندار که شهری است درمیان شهرها...» این جمله آغازین روایت مرتضی آوینی بر مستند «شهر آسمانی» است. او نه به تعارف و تبلیغ، که به عمق جان باور داشت خرمشهر شهری است آسمانی که سایهاش بر جنوب ایران، نزدیک آبادان افتاده است.
اگر بخواهید بدانید خرمشهر چه پیوندی با ایران و ایرانیان دارد باید به حدود چهل سال پیش برگردید و خبرهای مربوط به خونینشهر شدن خرمشهر را بخوانید. آن روز غمی سنگین و جانکاه بر تمام ایران سایه افکند.
خاطرم هست که حتی بقال سرکوچه ما در شاهعبدالعظیم بغض کرده بود و میگفت: خرمشهر که فقط یک شهر نیست... راست میگفت. خرمشهر را بیجهت به چنین اسم باطراوتی تسمیه نکردند. از بس که سبز و آباد بود و بوی زندگی میداد «محمره» را خط زدند جایش نوشتند خرمشهر. آبادان را هم با هوشیاری و ذکاوت روی عبادان گذاشتند.
قدیمیها فکر میکردند عبادان آخر دنیاست و معادل اینکه بگویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست میگفتند بعد از عبادان قریهای نیست... من نمیدانم آیا قبل از جنگ به خرمشهر و آبادان رفته بودید یا نه. بسیار آباد بود و مردمی خونگرم و سرخوش داشت. هنوز هم دارد اگرچه صدام افلقی بلایی بر سر این خطه مصفا آورد که مردمش نتوانستند یا نشد که از آن کمر راست کنند.
قدیمیها فکر میکردند عبادان آخر دنیاست و معادل اینکه بگویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست میگفتند بعد از عبادان قریهای نیست... من نمیدانم آیا قبل از جنگ به خرمشهر و آبادان رفته بودید یا نه. بسیار آباد بود و مردمی خونگرم و سرخوش داشت. هنوز هم دارد اگرچه صدام افلقی بلایی بر سر این خطه مصفا آورد که مردمش نتوانستند یا نشد که از آن کمر راست کنند.
سعدی وقتی برای بغداد مرثیه نوشت، گفت: «وقفت بعبادان ارقب دجله/ کمثب دم قان یسیل الی البحر». یعنی در آبادان ایستادم و دجله را دیدم که خون به دریا میریخت. عین این حالت را رزمندگان هم تجربه کردند وقتی محاصره آبادان را به تماشا نشستند یا موقع سقوط خرمشهر اسلحهها و جنازههای برادرانشان را بیرون کشیدند.
این خون بود که به دریا میریخت نه آب. هلاکو با بغداد بد معاملهای کرد و چنان دمار از روزگار آن شهر آباد درآورد که هنوز هم بغداد بغداد نشده است. صدام هم با آبادان و خرمشهر و اندیمشک و دزفول بهتر از هلاکو معامله نکرد. روزی که خونینشهر آزاد شد و دوباره نام خرمشهر را بر پیشانیاش نوشتند مردم شادمانه به خیابان آمدند و شربت و شیرینی پخش کردند و ده برابر ذوقی که حالا بابت برد فوتبال میکنند ذوق کردند.
اما در میان خنده، گریه میکردند و با اینکه شادمان بودند بغض راه گلویشان را بسته بود. جای بغض و گریه هم بود. از آن شهر آباد چیزی جز ویرانی نمانده بود. این بلایی که زمان جنگ سر خرمشهر آمد سر هر شهر دیگر هم میآمد غمبار بود، اما سر خرمشهر غمبارتر بود زیرا این شهر نه شهری در میان شهرها که به تعبیر سیدنا الشهید شهری آسمانی بود.
اما در میان خنده، گریه میکردند و با اینکه شادمان بودند بغض راه گلویشان را بسته بود. جای بغض و گریه هم بود. از آن شهر آباد چیزی جز ویرانی نمانده بود. این بلایی که زمان جنگ سر خرمشهر آمد سر هر شهر دیگر هم میآمد غمبار بود، اما سر خرمشهر غمبارتر بود زیرا این شهر نه شهری در میان شهرها که به تعبیر سیدنا الشهید شهری آسمانی بود.
شما باید خرمشهر را قبلش میدیدید، جلوتر با مردم خونگرمش رفاقت میکردید، با آفتابسوختههای خندهرو و مهماننواز لر و عرب معاشرت میکردید تا حساب کار دستتان میآمد که هلاکوی زمان چه بلایی سر جنوب آورده.
البته ظلم صدام، کمکاری ما را نسبت به شهرهای جنگزده توجیه نمیکند. با وجود سفارش اکید مسوولان بلندپایه نظام، آنچنان که باید و شاید به خرمشهر و آبادان توجه نشد و آبادی و خرمی آنچنان که مردم انتظار داشتند به این شهرها باز نگشت. معذلک پیوند باطنی مردم ایران با خرمشهر و آبادان همچنان به قوت خود باقی است و کماکان دل مردم ایران برای خرمشهر و آبادان میتپد.
البته ظلم صدام، کمکاری ما را نسبت به شهرهای جنگزده توجیه نمیکند. با وجود سفارش اکید مسوولان بلندپایه نظام، آنچنان که باید و شاید به خرمشهر و آبادان توجه نشد و آبادی و خرمی آنچنان که مردم انتظار داشتند به این شهرها باز نگشت. معذلک پیوند باطنی مردم ایران با خرمشهر و آبادان همچنان به قوت خود باقی است و کماکان دل مردم ایران برای خرمشهر و آبادان میتپد.
نکته مهم اینجاست که مسائل و مصائب این شهرها را نباید محلی و منطقهای حل و فصل کرد. با توجه به باطن فرهنگی این شهرها و پیوند عقیدتیای که مردم با مناطق جنگزده دارند، مصائب ریز و درشت آنها در زمره مصائب ملیاند و جز با عزم تلاش ملی حل و فصل نمیشوند. مردمی که ما میشناسیم بسیار صبور و مهربانند و بعید است متاثر از چند شایعه بیاساس خونشان به جوش بیاید و دست به اقدامات خطرناک
بزنند.
اینها در طول تاریخ امتحانشان را پس دادهاند و سربلند و پیروز سهمشان را به کشور ادا کردهاند؛ لذا مواجهه امروز ما با آنها باید مواجهه با صاحبان حقی باشد که مظلوم واقع شدهاند و از بد حادثه از هر سو در محاصره مشکلات و معضلات قرار گرفتهاند.
بزنند.
اینها در طول تاریخ امتحانشان را پس دادهاند و سربلند و پیروز سهمشان را به کشور ادا کردهاند؛ لذا مواجهه امروز ما با آنها باید مواجهه با صاحبان حقی باشد که مظلوم واقع شدهاند و از بد حادثه از هر سو در محاصره مشکلات و معضلات قرار گرفتهاند.
مسوولان البته قول پانزدهم تیر را دادهاند تا مشکل آب حل شود، اما غیر از آب گرفتاریهای دیگری نیز به دست و پایشان افتاده. حالا که قرار است متحد و یکدل، به مقابله با مشکلات کشور برویم خوب است نقطه عزیمتمان همین خرمشهر باشد و با تلاش همگانی آسایش و رفاه و امنیت را به این شهر برگردانیم.
۰