ماجرای ٨ساعت شکنجه پسر میلیاردر در یک برج

ماجرای ٨ساعت شکنجه پسر میلیاردر در یک برج

پسرجوانی که به مدت ٨ساعت در منزلش در گروگان افراد ناشناسی بود، بیش از ٤‌میلیارد پولش را از دست داد. گروگانگیران با اطلاع از حساب شخصی این پسر جوان که در کار خریدوفروش کالا و خدمات اینترنتی بود، با تهدید، همه حساب‌های او را خالی کردند. این گروگانگیری و سرقت عجیب در نیمه‌های شب هفته گذشته در یکی از برج‌های مسکونی شمال تهران رخ داد، اما جوان مالباخته با استفاده از خواب‌آلودگی گروگانگیران موفق شد از دست آن‌ها فرار کند.

کد خبر : ۶۱۲۰۰
بازدید : ۲۷۶۹
پسرجوانی که به مدت ٨ساعت در منزلش در گروگان افراد ناشناسی بود، بیش از ٤‌میلیارد پولش را از دست داد. گروگانگیران با اطلاع از حساب شخصی این پسر جوان که در کار خریدوفروش کالا و خدمات اینترنتی بود، با تهدید، همه حساب‌های او را خالی کردند. این گروگانگیری و سرقت عجیب در نیمه‌های شب هفته گذشته در یکی از برج‌های مسکونی شمال تهران رخ داد، اما جوان مالباخته با استفاده از خواب‌آلودگی گروگانگیران موفق شد از دست آن‌ها فرار کند.
ماجرای ٨ساعت شکنجه پسر میلیاردر در یک برج
او پس از خارج‌شدن از این برج مسکونی به کلانتری رفت و پرده از این حادثه عجیب برداشت. تاکنون ٤نفر از گروگانگیران شناسایی و دستگیر شده‌اند، اما سردسته آن‌ها که نقشه این سرقت را کشیده بود، تحت تعقیب است.

فرار از دست گروگانگیران
نیمه‌های یکی از شب‌های هفته گذشته، در یکی از محلات شمال تهران پسرجوانی دوان‌دوان خودش را به پاکبانان شهرداری رساند. وضع آشفته، رنگ‌پریده و سر و وضع نامناسب او باعث شد تا ماموران شهرداری چندان به او توجهی نکنند، اما او با صدای بلند فریاد می‌زد که از دست چندنفر که مرا به گروگان گرفته بودند، فرار کردم. او از ماموران شهرداری کمک می‌خواست و نگران بود که افراد ناشناس در تعقیب او باشند.
با درخواست‌های مکرر این جوان ماموران شهرداری با پلیس تماس گرفتند. به دنبال این تماس، دقایقی بعد ماموران در محل حاضر شدند. پسر جوان که با دیدن ماموران کمی اضطرابش فروکش کرده بود، در اظهاراتش به پلیس گفت: «من چندساعت در گروگان چند مرد قوی‌هیکل بودم. آن‌ها دست‌های من را بستند و به زور همه حساب‌های بانکی‌ام را خالی کردند.
گروگانگیران مدام تهدید می‌کردند که اگر به خواسته‌های آن‌ها عمل نکنم، من را می‌کشند. بعد از چندساعت آن‌ها خوابشان برد و من هم از فرصت استفاده کردم و از خانه خارج شدم.» به دنبال اظهارات این مرد پلیس به خانه این پسر مراجعه کرد، اما هیچ خبری از گروگانگیران نبود. به هم‌ریختگی و وضع نامرتب خانه، اما حکایت از چندساعت پرالتهاب در این خانه داشت. بلافاصله موضوع به ماموران آگاهی اطلاع داده شد.
ردپای شریک قدیمی
فردای آن روز هم پسر جوان با مراجعه به دادسرا از این گروگانگیران شکایت کرد. شعبه نهم دادسرای جنایی تهران جایی بود که رسیدگی به این پرونده را عهده‌دار شد. پسر جوان در اظهاراتش به بازپرس مرادی گفت: «شب حادثه من در خانه‌ام بودم، که آیفون زنگ خورد. در را باز کردم. بعد از چنددقیقه ٤ مرد درشت‌اندام پشت در داخلی آپارتمانم بودند که خودشان را پلیس امنیت معرفی کردند. آن‌ها وارد خانه شدند. دستبند، شوکر و بی‌سیم داشتند. کارتی هم به من نشان دادند و من کاملا باور کردم که آن‌ها پلیس هستند. آن‌ها به من دستبند زدند و شروع به تفتیش آپارتمانم کردند. بعد سراغ کامپیوترم رفتند و به زور و تهدید رمزش را گرفتند.» او ادامه داد: «کار من خریدوفروش کالا و خدمات در اینترنت است.
آن‌ها ٤‌میلیارد تومن از پول‌های من را از طریق اینترنت جا‌به‌جا کردند. همان‌موقع‌ها بود که نفر پنجمی هم به آن‌ها اضافه شد. با دیدن او تازه فهمیدم که ماجرای پلیس امنیت و این داستان‌ها همه دروغ است.» این پسر جوان درباره هویت پنجمین نفر از گروگانگیران به بازپرس مرادی توضیح داد: «سعید، شریک قدیمی من بود. ما دو‌سال پیش به دلیل اختلاف مالی از هم جدا شدیم.
آن‌شب وقتی او را در آپارتمانم دیدم، خشکم زد. همه ماجرا زیر سر او بود تا همه پول‌های من را سرقت کند.» او درباره چگونگی خلاص‌شدن از دست گروگانگیران هم گفت: «بعد از چنددقیقه، سعید همراه با دو سه‌نفر دیگر از آن‌ها از آپارتمان من خارج شدند، اما سعید هنگام رفتن به دونفر دیگر گفت که مراقب من باشند. چندساعت گذشت و دونفری از من نگهبانی می‌کردند، خوابشان برد. دستبندی هم که به من زده بودند، کمی شل بود. من هم به آرامی دستبند را باز کردم و به سرعت از آپارتمان خارج شدم و خودم را به ماموران شهرداری که مشغول جمع‌آوری زباله بودند، رساندم.»
گروگانگیری و شراکت در ساخت‌وساز
به دنبال اظهارات جوان مالباخته، پرونده‌ای با موضوع گروگانگیری و سرقت در اختیار ماموران آگاهی قرار گرفت. با توجه به شناسایی سردسته این گروگانگیران، کارآگاهان به دنبال پاتوق‌های سعید رفتند. آن‌ها موفق شدند ٤ گروگانگیر را شناسایی و دستگیر کنند، اما سردسته آن‌ها با اطلاع از ورود پلیس به ماجرا پا به فرار گذاشت و هنوز هم متواری است. هر ٤ متهم در همان بازجویی‌های اولیه به جرمشان اعتراف کردند.
آن‌ها مدعی شدند که این کار را به خاطر پیشنهاد وسوسه‌انگیز سعید و دوستی با او انجام داده‌اند. یکی از گروگانگیران در اعترافاتش گفت: «سعید به ما گفت که این جوان از او کلاهبرداری کرده و قصد او فقط بازپس‌گیری پولش است. از طرف دیگر هم، به من وعده داد که اگر این طلب را زنده کنم، در یک پروژه ساختمان‌سازی من را شریک می‌کند، اما سه‌نفر دیگری که همراه من وارد خانه این جوان شدند و او را به گروگان گرفتند، فقط به خاطر دوستی‌ای که با سعید داشتند، این کار را انجام دادند.» همچنان تحقیقات درخصوص این پرونده ادامه دارد و پلیس به دنبال رد و نشانی از سردسته این گروگانگیران است.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید