گذار از ازدواج اشتراکی به تکهمسری
بررسی تاریخ خانواده از سال ۱۸۶۱ با انتشار کتاب «حق مادری» نوشته باکوفن آغاز شد. باکوفن معتقد بود که انسان در آغاز در حالت بیبندوبار جنسی زندگی میکرده که ازدواج اشتراکی نامیده میشده است. این بیبندوباری باعث میشد تبار پدری یکسره غیرقطعی باشد، بنابراین اصل و نسب تنها از سوی زن برابر حق مادری شناختنی بود.
کد خبر :
۶۳۵۸۸
بازدید :
۴۹۸۲
«منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» رسالهای است از فردریک انگلس که در سال ۱۸۸۴ نوشته شد. انگلس در این کتاب، شکلگیری و تحولات خانواده و پدیدآمدن دولت را از منظر ماتریالیسم تاریخی بررسی میکند. بخشهایی از کتاب برپایه یادداشتهای کارل مارکس بر کتاب «جامعه باستان» اثر لویس مورگان نوشته شده است.
مارکس برای کشفیات مورگان جامعهشناس و مردمشناس آمریکایی (۱۸۱۸ - ۱۸۸۱) درباره تاریخ ابتدایی انسان اهمیت و ارزش بسیار قائل بود و خود میخواست نتایج پژوهشهای مورگان را در کتابی مخصوص گردآوری و تحلیل کند، ولی مرگ مانع از آن شد که به این نیت جامه عمل بپوشاند.
هدف مارکس این بود که پژوهش وسیع مورگان را درباره تکامل انسان با «بینش ماتریالیستی از تاریخ» پیوند بزند. انگلس در سراسر کتاب برای رسیدن به این هدف تلاش میکند. مسعود احمدزاده نخستین ایرانی بود که در سالهای پایانی دهه چهل به ترجمه بخشهایی از این اثر درخشان انگلس پرداخت.
در شرایط آن روز جنبش مارکسیستی، آنچه که در درجه نخست اهمیت قرار داشت فراگرفتن روششناسی مارکسیستی بود، بنابراین مثل سایر مبارزان آن دوره در ترجمه پارهای از آثار کلاسیک تنها به ترجمه بخشهای مهم آن بسنده میکردند تا بتوانند شمار هرچه بیشتری از این آثار را در دست فارسیزبانان قرار دهند. تکمیل و بازترجمه این اثر در دهه ۱۳۵۰ توسط خسرو پارسا در خارج از کشور انجام شد. این کتاب که در آستانه انقلاب به صورت «کتاب جلد سفید» در دسترس بود، یکبار در سال ۱۳۸۰ توسط نشر جامی، بار دوم در سال ۱۳۸۶ توسط نشر دیگر و به تازگی با مقدمهای از اولین رید (با ترجمه مجزای این مقدمه به قلم خسرو کلانتری) توسط نشر طلایه پرسو منتشر شده است.
فصل اول کتاب به پیشاتاریخ میپردازد و دورههای «توحش» و «بربریت» را بررسی میکند. فصل دوم درباره تکوین نهاد «خانواده» است و «خانواده همخون»، «خانواده پونالوایی»، «خانواده یارگیر» و «خانواده تکهمسری» را بررسی میکند. فصلهای سوم تا نهم کتاب به تیرههای ایروکویی، تیره یونانی، پیدایش دولت آتن، تیره و دولت در روم، تیره در میان سلتیها و ژرمنها، تشکیل دولت میان ژرمنها و بربریت و تمدن اختصاص دارد. پیوست کتاب شامل یک مورد تازهکشفشده از ازدواج گروهی (در زمان نگارش کتاب) و نقش کار در گذار از میمون به انسان است.
بررسی تاریخ خانواده از سال ۱۸۶۱ با انتشار کتاب «حق مادری» نوشته باکوفن آغاز شد. باکوفن معتقد بود که انسان در آغاز در حالت بیبندوبار جنسی زندگی میکرده که ازدواج اشتراکی نامیده میشده است. این بیبندوباری باعث میشد تبار پدری یکسره غیرقطعی باشد، بنابراین اصل و نسب تنها از سوی زن برابر حق مادری شناختنی بود. دیگر اینکه این پدیده در آغاز در میان همه مردمان روزگاران کهن صادق بوده است.
در نتیجه از میان پدر و مادر نسل جوان، تنها زن بهمثابه یگانه زاینده بیچونوچرای نسل تازه از ستایش و توجه زیادی برخوردار میشد که بنا به برداشت باکوفن این پدیده تا مرز حکومت مطلق (زنسالاری) پیش رفت. گذار به تکهمسری که در آن زن تنها از آن یک مرد است دربرگیرنده نقض مقررات مذهبی نخستین بود که باید جبران میشد یا اینکه زن تحمل آن نقض مقررات را با واگذاری خود برای زمانی محدود به دیگران خریداری میکرد. باکوفن برای اثبات نظرات خود نقلقولهای پرشماری از ادبیات کلاسیک میآورد که آنها را با دقت بسیار زیادی فراهم کرده است.
بنابر نوشته او تحول از ازدواج اشتراکی به تکهمسری و از حق مادری به حق پدری بهویژه در میان یونانیان در نتیجه تحول اندیشههای مذهبی و پیداشدن خدایان نوین بود بهگونهای که یکی کمکم دیگری را از صحنه بیرون کرد.
باید یادآوری کرد که در زمینه مورد بررسی انگلس بعدها پژوهشهای وسیعی انجام شده و آثار معتبری بهویژه درباره چگونگی تکوین انسان و مراحل نخستین جامعه انسانی به چاپ رسیده است، اما تکامل نیرومند پژوهشهای علمی هنوز از اهمیت شگرف علمی و تاریخی اثر انگلس نکاسته است. این تحول و تکمیل یافتههای باستانی موضوعی بود که در زمان انگلس هم مطرح بود.
او میگوید: «امروزه مدارک ما در زمینه تاریخ جامعههای انسانی نخستین افزایش بسیار یافته است. افزون بر انسانشناسان، جهانگردان و تاریخنویسان حرفهای پیشاتاریخ، دانشجویان حقوق تطبیقی هم در این راه وارد شدهاند و مطالب و دیدگاههای نوینی به دست دادهاند. در نتیجه برخی از فرضیههای مورگان در برخی زمینهها سست شده است، اما مدرکهای نوین در هیچجا به دگرگونشدن برداشتهای بنیادین او نینجامیده است.
نظامی که وی در بررسی تاریخ جامعههای نخستینی پدید آورد، در ویژگیهای بنیانیاش تا امروز به قوت خود باقی مانده است». انگلس اثر خود را طی سه ماه (از مارس تا مه ۱۸۸۴) نوشت و آن را در اکتبر همین سال منتشر کرد.
این اثر طی شش سال چهاربار به چاپ رسید. انگلس در جریان چاپ چهارم اثر، یعنی طی سالهای ۱۸۹۱ - ۱۸۹۰، تغییرات فراوانی در آن وارد کرد و برخی مطالب آن را تکمیل کرد. از جمله در بخش مربوط به خانواده، از نتیجه تحقیقات کوالوسکی، جامعهشناس روس (۱۸۵۱ - ۱۹۱۶) استفاده شایانی کرد. بهعلاوه پیشگفتار تازهای بر کتاب افزود و از نظریات مورخ سوئیسی باکوفن (۱۸۱۵- ۱۸۸۷) و مورخ و حقوقدان اسکاتلندی، مک لنان (۱۸۲۷-۱۸۸۱) در این پیشگفتار استفاده کرد. این پیشگفتار نخست به صورت مقالهای جداگانه در سال ۱۸۹۱ انتشار یافت و سپس انگلس آن را بر اثر خویش افزود. انگلس در «منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» مسائل عمده جامعه ابتدایی (کمون اولیه) را بررسی میکند، سیر تکامل و تحول مناسبات خانوادگی و زناشویی را تحلیل میکند، مشخصات «کمونیسم» دودمانی (در نمونه خلقهای یونان و ژرمن) را نشان میدهد و توضیح میدهد که علل اقتصادی متلاشیشدن آن چه بود و در جریان این فروپاشی چگونه مالکیت خصوصی، طبقه و دولت پدید آمد.
در فصول مختلف این کتاب، انگلس روند پیدایش مالکیت خصوصی، نابرابری در ثروت، طبقات و دولت را روشن میکند و بهرغم نظریه جامعهشناسان بورژوا، که مدعی بودند که این مقولات گویا همیشه در تاریخ بشر وجود داشته و خود آنها محصول غرایز ابدی انسانی است، نشان میدهد که مالکیت خصوصی از موعد معینی در تاریخ بشر پدیدار میشود و پیدایش دولت نیز نتیجه پیدایش مالکیت خصوصی، نابرابری در ثروت و تقسیم جامعه به طبقات متخاصم است. انگلس نشان میدهد که افزایش بازده کار و تحول در تقسیم کار اجتماعی منجر به پیدایش مبادله محصولات، ایجاد طبقات، تحقق مالکیت خصوصی و در نتیجه فروپاشی کمونیسم اولیه و ظهور دولت شده است.
دولت بهمثابه حربه طبقات بهرهکش برای سرکوب طبقات ستمدیده پدید آمده و با ازمیانرفتن طبقات در جامعه، بهناچار ضرورت وجود دولت نیز پایان میپذیرد. از نظر او همانطور که مقولات دولت، مالکیت خصوصی و طبقات در تاریخ همزادند، زوال آنها نیز پس از پیروزی نظام کمونیستی روندی است بههمپیوسته.
۰