ترکیب هنر معاصر ژاپن با استادکاری سنتی
در ژاپن، برخلاف چیزی که اغلب در غرب میبینیم، دریافتی که از زمان وجود دارد همیشه خطی نیست. گذشته، اکنون و آینده همیشه قلمروهای متمایزی نیست و میتوانند با هم همپوشانی داشته باشند یا جابهجا شوند.
کد خبر :
۶۴۱۹۶
بازدید :
۱۹۲۱
فرادید | در ژاپن، برخلاف چیزی که اغلب در غرب میبینیم، دریافتی که از زمان وجود دارد همیشه خطی نیست. گذشته، اکنون و آینده همیشه قلمروهای متمایزی نیست و میتوانند با هم همپوشانی داشته باشند یا جابهجا شوند.
این تلقی از زمان در هنر معاصر ژاپن خود را نشان میدهد. جایی که بسیاری از هنرمندان امروز ژاپن، در آثار خود دست به بازخلق و ایجاد دستساختهای باستانی میکنند. در اینجا، "سنت" یادگاری از گذشته نیست، بلکه ایدهای زنده است که پیوسته تکامل مییابد.
به گزارش فرادید به نقل از سیانان، کارهای فانتاسیستا اوتامارو، ایا کاواتو و یوکن ترویا، به خصوص رویکرد تاریخی به استادکار در هنر معاصر ژاپن را متبلور میکند.
فانتاسیستا اوتامارو، بازگشتی به مانگا و تصویرگری سنتی داشته، اما آنها را با موادی تازه و جایگزین بازآفرینی میکند. برخی از شناختهشدهترین کارهای این هنرمند، حاصل لایهپردازی رنگ اکریلیک و رزین در بلوکهای که به دقت از چوب برش داده شدهاند است تا تصاویری متهورانه و کارتونی تولید شود.
در حالی که این آفرینشها به مانگای محبوب ارجاع دارند، تاثیر بصری قویای که از آن حاصل میشود، تنها از راه دانش هنرمند نسبت به تکنیکهای لاکزنی ممکن میشود. حاصل کار اوتامارو، نتیجۀ زمان، تمرکز و کار جسمانی است و برای تکمیل کردن آثار خود بایستی به صورت مرحلهای کار کند، به آرامی هر لایه را پاک کند و به آرامی لایه به لایه اثر هنری را پدید آورد.
در عین حال، ایا کاواتو، از چنین فعالیت جسمیای در هنر خود بهره میگیرد. هر چند که گام را فراتر گذاشته و دستگاه بافندگیای ساخته تا بتواند بومهای دو بعدی پیچیده بسازد.
در نگاه اول، کار او ممکن است تصاویر پیکسلی چاپشده بنظر برسد، هر چند که در واقع برگههای کاغذی هستند که با ظرافت به هم بافته شدهاند و کاواتو با تمرکز بالا و مربع به مربع، رنگشان کرده است. او که در دانشگاه، تکنیکهای تاریخی نساجی را آموزش دیده است، روش کار خود را به گونهای ترتیب داده تا بتواند این توهمات دیداری مسحورکننده را پدید آورد.
نهایتاً، یوکن ترویا با استفاده از روشهای سنتی برش کاغذ و همچنین تغییر دادن آن، چهرهای مدرن به هنر باستانی و ژاپنی کیریگامی (نوعی از اوریگامی که در آن کاغذ هم تا میشود و هم برش میخورد) داده است. او با استفاده از متریالهای غیرمعمول، نظیر اوراق بانکی، بستهبندیهای مکدونالد و کیسههای خرید پرادا دست به ساخت آثار خود میزند. او به جای استفاده از قیچیهای سنتی، از تیغ جراحی استفاده میکند تا برشی پیچیدهتر بزند که تقریباً سه بعدی به نظر میرسند.
این سه هنرمند، نمونۀ تکامل تکنیکهای سنتی هستند؛ و تاکیدی که بر کار فیزیکی، مهارت و استادکاری دارند، برای درک هنر معاصر ژاپن حیاتی است.
فلسفۀ ریشهدار
ژاپن بیش از هر زمانی، به آزمایشگاهی برای آینده بدل شده است. غربیها خود را ساکنان "آنتروپسن"، یعنی جهانی به مرکزیت بشر و شکلیافته به دست او، میدانند. غربیها آیندۀ خود را تنها در گسترش قلمروی بشر به سوی آسمان و فضا میبینند. با این حال، فوتورولوژی (آیندهپژوهی) ریشه در زمین خودمان دارد.
پس از بلایای طبیعی نظیر زلزلۀ کوبه در سال ۱۹۹۵ (گسترۀ این فاجعه در حدی بود که جامعه را مجبور به پذیرش شکنندگی خود کرد) و اخیراً فجایع محصول بشر نظیر فاجعۀ هستهای فوکوشیما در سال ۲۰۱۱، هنرمندان را به پرسش از زندگیهای روزمرۀ خود و روشهایی که با آن خلق هنر میکنند، واداشته است. این امر بعضاً منجر بازگشت به عقاید بنیادیای نظیر روحباوری (انیمیسم) شده (که موفقیت عظیم انیمۀ "پرنسس مونونوکه" را رقم زد)، اما در عین حال به دریافت غیرخطی از زمان نیز دامن زده است.
هنرمندان امروزی ژاپن احترامی عیان برای جهانی که در آن زندگی میکنند قائل هستند. بلایا، طبیعی و انسانی، به آنها یادآوری کردهاند که انسانها آنقدرها که هواداران نظریۀ آنتروپسن میخواهند باور کنیم، بر جهان مسلط نیستند و به آن شکل نمیدهند. احترام آنان برای زمین ریشه دوانده است و این موضوع را میتوان در جسمیت هنرشان مشاهده کرد.
تکنیکهای مورد استفادۀ اوتامارو، کاواتو، و ترویا اتکای سنگینی بر بدن انسان دارند. هر کدام از این تکنیکها نیازمند مهارت جسمی، زحمت و کنترل و شکلدهی به مواد با دست است.
اما این جسمیت، به هیچوجه، تنها ادای دینی به گذشته نیست. آینده به همان میزان سنت، در آثار ایشان حضور دارد.
۰