چرا زنان سفیدپوست به ترامپ رأی میدهند؟
مشکل زنان سفیدپوست چیست؟ چرا نیمی از آنها وفادارانه به جمهوریخواهان رأی میدهند؛ حتی وقتی حزب جمهوریخواه به سازمانی زشت و هیولاوار تبدیل میشود؟ به نظر میرسد محتملترین پاسخ این باشد که زنان سفیدپوست به همان دلیل به جمهوریخواهان رأی میدهند که مردان سفیدپوست؛ "چون نژادپرست هستند".
کد خبر :
۶۴۴۷۷
بازدید :
۱۵۴۸
خانم مویرا دانگان، مقالهنویس روزنامه گاردین، هفته گذشته در یادداشتی به این مسئله عجیب پرداخته است که چرا با وجود مواضع زنستیزانه دونالد ترامپ، بیش از نیمی از زنان سفیدپوست آمریکایی به او رأی دادهاند. بخشهایی از این مقاله را میخوانیم.
در دو سال گذشته، چپگرایان آمریکایی مبهوت یک رقم ماندهاند: ۵۳. این رقم، درصد زنان سفیدپوستی است که در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ به دونالد ترامپ رأی دادهاند. در بخشهایی از چپ که سالهاست به آمار و ارقام میپردازند، این رقم که هم ناامیدکننده است و هم غافلگیرکننده، چنین تفسیر میشود که زنان سفیدپوست، نژادپرستی حمایتشده از سوی حزب جمهوریخواه را به پیوستن به ائتلافی اخلاقی با مردان رنگینپوست و زنانی از نژاد دیگر ترجیح میدهند.
این آمار در جناح چپ، شاید حتی خشم و سوءظنها را به مشروعیت اخلاقی افکار فمینیستی برانگیزد و سبب تردید درباره جنبشهای سیاسی زنان سفیدپوست لیبرال شود. داستان واقعی زنان رأیدهنده سفید جدیتر و پیچیدهتر از رقم ۵۳ درصد است. واقعیت این است که رقم ۵۳ درصدی از زنان سفیدپوست که در انتخابات اخیر ریاستجمهوری به ترامپ رأی دادهاند، آمار بهتری است نسبت به دورههای حتی بدتر در چند انتخابات قبلی. ۵۶ درصد زنان سفیدپوست در سال ۲۰۱۲ از میت رامنی حمایت کردند و در سال ۲۰۰۴ نیز ۵۵ درصد حامی جورج دبلیو بوش بودند.
حتی این ارقام هم بهتر از حمایت زنان سفیدپوست از جمهوریخواهان در یکی از دورههای پیش از آن بود. رونالد ریگان رأی ۶۲ درصد زنان سفیدپوست را در سال ۱۹۸۴ به دست آورد. تمام این ارقام البته کمتر از آرای مردان سفیدپوست بود که ادامه حمایت آنان از جمهوریخواهان همچنان هشداردهنده است و اکثر قریببهاتفاق آرای محافظهکاران به آنها اختصاص دارد. نتایج اولیه انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا نشان میدهد این روند کاهشی ادامه دارد و نامزدهای جمهوریخواه آرامآرام حمایت زنان سفیدپوست را در سراسر کشور از دست میدهند.
به نوشته والاستریتژورنال، حمایت کلی زنان سفیدپوست از جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۶ به ۵۳ درصد کاهش یافته و تا سال ۲۰۱۸ به ۵۰ درصد میرسد. نظرسنجی سیانان نشان میدهد حمایت زنان سفیدپوست از جمهوریخواهان به ۴۹ درصد رسیده است.
شواهد حاکی از آن است که با تغییر رویکرد حزب جمهوریخواه از لفاظیهای محافظهکارانه رامنی درباره امور مالی به نژادپرستی سادیسمی که نشان ویژه دونالد ترامپ است، نظر زنان سفیدپوست نیز تغییر میکند. این تغییر باعث میشود زنان سفیدپوست همزمان یکی از بزرگترین بلوکهای رأیدهنده در کشور و همچنین یکی از تقسیمشدهترین و غیرایدئولوژیکترین گروه از نظر جمعیتشناسی باشند.
هیچ گروه نژادی و جنسیتی دیگری تا این اندازه تقسیمشده نیست. اکنون نبردی در روح آمریکاییها بین خشونت نژادپرستانه ترامپ و حامیانش و دیدگاه پذیرش، عدالت و حسنسلوک که در ائتلاف روبهرشدی در جناح چپ به وجود آمده، درگرفته است. بخش بزرگی از این نبرد، در قلب زنان سفیدپوست جریان دارد و چپ امیدوار است با اتکا به آن، بیشتر و بیشتر آنها را جذب کند، وفاداری تاریخیشان را به برتری نژاد سفید درهم بشکند و مدلی سالمتر و پایدارتر برای آینده بسازد.
اما شاید زنان سفیدپوست، حزب جمهوریخواه را با آن سرعتی ترک نکنند که بتوان به آن امید بست. اگر برخی از زنان سفیدپوست از وفاداری سنتی به حزب جمهوریخواه خود دست برمیدارند، زنان دیگر -نیمی از آنان- ماندنی هستند. روند تغییر گرایش زنان سفیدپوست به حزب دموکرات، گرچه واقعی به نظر میرسد، بسیار کندتر از پیشبینیهای امیدوارانه انجام میشود.
مشکل زنان سفیدپوست چیست؟ چرا نیمی از آنها وفادارانه به جمهوریخواهان رأی میدهند؛ حتی وقتی حزب جمهوریخواه به سازمانی زشت و هیولاوار تبدیل میشود؟ به نظر میرسد محتملترین پاسخ این باشد که زنان سفیدپوست به همان دلیل به جمهوریخواهان رأی میدهند که مردان سفیدپوست؛ چون نژادپرست هستند.
این احتمال وجود دارد که زنان سفیدپوستی که در سال ۲۰۱۶ به ترامپ رأی دادهاند، در سال ۲۰۲۰ نیز به او رأی بدهند؛ چون سادیسم نژادپرستانه او برای آنها نیز سرگرمکننده است. بااینحال نکته دیگری نیز وجود دارد که پیچیدهتر است و به رابطه زنان سفیدپوست با پدرسالاری سفید مربوط میشود.
هویت زنان سفیدپوست آنها را در موقعیت عجیبی در مرز دو بردار امتیاز و سرکوب قرار میدهد؛ آنها از نظر نژادی، قدرت ساختاری را به دست میآورند، اما از نظر جنسیتی از این قدرت مستثنا میشوند. در نظامی سیاسی که هم نژادپرستی برقرار است و هم جنسیتگرایی، زنان سفیدپوست باید یا وفادارانه به جنبه قدرتمندترکننده هویت نژادی بچسبند یا به مسئله جنسیت که از قدرت آنها میکاهد.
برخی از زنان سفیدپوست جمهوریخواه ممکن است به نژادپرستی به دلیل خود نژادپرستی اتکا نکنند، بلکه به آن بهعنوان وسیلهای برای اجتناب یا انکار این واقعیت که چگونه سرکوب جنسیتگرایانه باعث آسیبپذیری آنها میشود، رو بیاورند.
۰