حجاریان: بهتربود عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیدیم

حجاریان: بهتربود عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیدیم

«اگر می‌دانستیم از جانب نیرو‌های تمامیت‌خواه این همه سنگ پیش پای روحانی خواهد افتاد و از آن‌سو، دولت دست راستی مانند ترامپ بر سر کار خواهد آمد، شاید بهتر بود اساسا عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیدیم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمی‌زدیم».

کد خبر : ۶۴۶۰۳
بازدید : ۹۳۲
سعید حجاریان: نباید سرنوشت اصلاحات را به دولت گره می‌زدیم
سعید حجاریان، انتقادات صریحی به عملکرد دولت وارد کرد. اگرچه از این گفتگو یکی به نعل و یکی به میخ استنباط می‌شود؛ آنجا که حجاریان می‌گوید: «ما اگر می‌دانستیم از جانب نیرو‌های تمامیت‌خواه این همه سنگ پیش پای روحانی خواهد افتاد و از آن‌سو، دولت دست راستی مانند ترامپ بر سر کار خواهد آمد، شاید بهتر بود اساسا عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیدیم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمی‌زدیم».
اینجا به موانع بر سر راه روحانی اشاره دارد و در ادامه مصاحبه می‌گوید: «پروژه اصلی دولت برجام بود. در آن پروژه دیپلماسی نقش اول را ایفا می‌کرد و فی‌الواقع پروژه‌ای الیتیستی (نخبه‌محور) بود که به مردم احتیاج نداشت».
حجاریان حتی از این موضوع سخن می‌گوید که «زمانی که عرصه بر اصلاحات تنگ شود، مردم به گزینه‌های دیگر فکر می‌کنند. اما من معتقدم، ریزش جدی از سمت اصو‌لگرایان به سمت جریان اصلاحات صورت خواهد گرفت»؛ موضوعی که تبیین نشده و معلوم نیست که مابه‌ازای این حرف چیست.
این گفتگو را در پی می‌خوانید:

اگر همین امروز به سال ۹۲ بازگردیم، آیا انتخاب دیگری جز آنچه تا الان صورت گرفته است، پیش روی اصلاح‌طلبان نیست؟
اصلاح‌طلبان سال ۹۲ در مخمصه گرفتار شده بودند. از یک‌سو، رد صلاحیت کاندیدای واقعی‌شان از پیش مشخص بود، از سوی دیگر، آقای هاشمی که رأی بالایی داشت و گزینه مناسبی به حساب می‌آمد، رد صلاحیت شد! بنابراین فرصت بسیار کمی برای تصمیم‌گیری وجود داشت.

تنها گزینه ما، آقای روحانی بود. با سابقه‌ای که از او سراغ داشتیم، احتمال می‌دادیم با عادی‌کردن فضا، چه در داخل و چه در سطح جهانی، اوضاع را از وضعیت بلبشوی مابعد معجزه نجات دهد و نوعی اعتدال را برقرار کند تا در پرتو آن، قدری آلام مردم کم شود و فضایی برای تنفس گشوده شود.

آقای عارف هم در مقایسه با آقای روحانی این توان را نداشت که سیاست خارجی ما را رو به راه کند، زیرا روحانی از مدت‌ها قبل در زمینه مذاکرات فعال بود و تیم داشت و امید می‌رفت بتواند سر این مشکل را به بالین نهد؛ بنابراین تنها گزینه اصلاح‌طلبان در آن سال، جناب روحانی بود که انتخاب شد.

اگر امروز بخواهید راه دیگری را به عنوان جایگزین برای طی همان مسیر پیشنهاد بدهید، آن چیست؟
قصد اصلاح‌طلبان این بود، با انتخاب روحانی به مردم فرصتی برای تنفس داده شود و سیلی را که پیش‌بینی می‌شد، بعد از هشت سال فعالیت دولت معجزه بر سر مردم آوار شود، کنترل کند؛ بنابراین از شعار‌های اصلی خود، یعنی پیگیری بی‌تنازل دموکراسی، موقتا دست کشیدند تا اوضاع بسامان شود.

ما اگر می‌دانستیم از جانب نیرو‌های تمامیت‌خواه این همه سنگ پیش پای روحانی خواهد افتاد و از آن‌سو، دولت دست راستی مانند ترامپ بر سر کار خواهد آمد، شاید بهتر بود اساسا عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیدیم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمی‌زدیم.

نه اینکه بخواهم، تنزه‌طلبی کنم، اما خود دولت روحانی هم استعداد و ظرفیت کافی برای مقابله با معضلات داخلی نداشت؛ بنابراین ما به لحاظ اخلاقی هم نمی‌توانستیم وظیفه‌ای در قبال او داشته باشیم.

با ایده‌های مطرح‌شده در باب اصلاح اصلاحات و پوست‌اندازی اصلاحات تا چه اندازه موافق‌اید؟
من قبلا دراین‌باره توضیح داده‌ام که اصلاحات به قفا بنگرد و راه طی‌شده را یک‌بار مرور و آن را نقد کند. ما حتما نیاز داریم در سه زمینه گفتمان، تشکیلات و راهبرد دست به ابتکار‌های جدید بزنیم و به قول شما پوست‌اندازی کنیم. البته معتقدم پس از انتخابات ۸۸ پوست اصلاحات را کنده‌اند؛ پس، ابتدا باید صبر کنیم تا پوست جدید دربیاید و بعد پوست‌اندازی کنیم!

آیا واقعا با گذشت زمان به آنچه مردم در اعتراضات دی‌ماه مبنی بر «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» گفتند، خواهیم رسید؟ آیا ماجرای جریان اصلاحات تمام است؟
من بعید می‌دانم، قاطبه مردم اساسا با این اصطلاحات آشنا باشند؛ چه برسد به آنکه هر دو را نفی کنند. بخش عظیمی از مردم، گرفتار مشکلات معیشتی‌شان هستند و شعار‌های مذکور در مقطعی از زمان در میان بخشی از الیت‌های جامعه سر داده شد و از سوی رسانه‌های مجازی بازتاب پیدا کرد. لذا، اینکه بگوییم مردم از فلان دسته یا گروه به‌کلی بریده‌اند، کمی اغراق‌آمیز است؛ نوعی زدگی به‌وجود آمده و آن هم به دلیل در‌هم‌آمیختگی است.

جریان اصلاحات در انتخابات پیش‌رو چگونه خواهد بود؟
کاملا به رفتار صاحبان تصمیم بستگی دارد. باید ببینیم شورای نگهبان برای تأیید کاندیدا‌ها چه می‌کند. البته درباره مجلس، به‌خاطر دعوا‌های طایفه‌ای و چشم و هم چشمی میان بخش‌های مختلف شهر‌های کوچک مشارکت بالای ۶۰ درصد خواهیم داشت، اما بعید است در شهر‌های بزرگ چنین استقبالی شود.

ریشه اختلافات امروز احزاب، اشخاص و گروه‌های اصلاح‌طلب (ماجرای اختلافات در شورای عالی، شورای شهر، شهرداری و...) چیست؟
اصلاح‌طلبان برخلاف اصولگرایان چندان قیم‌پذیر نیستند و هرکدامشان، ایده و عقیده مستقل دارند. این ایده‌ها بعضا سالم و بعضا با اغراض سیاسی آمیخته است و بخشی از آن با آلودگی‌هایی همراه است. در میان جناح راست، گوش شنوا از بالادستشان بیشتر است، مانند شورای دوم تا چهارم که می‌دیدیم برون خموش و درون پرغوغا بود؛ اما برعکس، اصلاح‌طلبان آنچه را دارند، روی دایره می‌ریزند و به‌همین‌دلیل، گزک به جناح رقیب می‌دهند تا این اختلاف‌ها را آگراندیسمان (بزرگ‌نمایی) کنند و استفاده خود را ببرند. در کنار این موارد، مشتی خنّاس هم با لطایف‌الحیل (حیله‌ورزی) سعی در برهم‌زدن آرامش دارند و از هر کاهی، کوه می‌سازند و البته ابزارش را هم دارند.

چرا دولت به این صراحت از جریان اصلاح‌طلبی گذشت؟ تأثیر رفتار دولت بر ناامیدشدن از جریان اصلاحات چیست؟
من پیش‌تر گفته‌ام، پروژه اصلی دولت برجام بود. در آن پروژه دیپلماسی نقش اول را ایفا می‌کرد و فی‌الواقع پروژه‌ای الیتیستی (نخبه‌محور) بود که به مردم احتیاج نداشت؛ بنابراین از ابتدا دولت خود تدبیرکرده را نیازی به اصلاحات نبود و به‌کارگرفتن دو، سه وزیر اصلاح‌طلب در امور خدماتی برای کابینه کفایت می‌کرد.

دولت اساسا عقدی با اصلاح‌طلبان منعقد نکرد که بخواهد از آن عبور کند؛ یعنی در سال ۹۲، به‌قدری فرصت کم بود که اصلاح‌طلبان با دولت بر سر موضوعات خاص به ائتلاف نپرداختند و از این گذشته، روحانی برنامه ائتلافی نداشت؛ اما بخشی از شعار‌های روحانی برآورده‌کردن خواسته‌های اصلاح‌طلبان هم بود که به هیچ‌یک از آن‌ها وفادار نماند و به‌همین‌دلیل شاید بتوان گفت: خودش از خودش عبور کرده است.

با توجه به فعالیت اندیشه‌ای به نام برانداز‌ها چه‌قدر امکان دارد حامیان اصلاحات که علقه‌ای به جریان اصولگرایی هم ندارند، به آن‌ها بپیوندند؟
همواره امکان جابه‌جایی وجود دارد. زمانی که روزنامه‌های اصلاح‌طلب را به‌صورت فله‌ای بستند، به هشدار‌های ما توجه نشد و دیدم مردم پس از مدتی با آمدن ماهواره به سمت کانال‌های ماهواره‌ای روی آوردند و با همه تلاشی که نیروی انتظامی در برابر دیش و رسیور کردند، توفیقی به دست نیامد.

پس محتمل است زمانی که عرصه بر اصلاحات تنگ شود، مردم به گزینه‌های دیگر فکر کنند، اما من معتقدم ریزش جدی از سمت اصولگرایان به سمت جریان اصلاحات خواهد بود، کمااینکه تاکنون این‌گونه شده است؛ پس از ظرف اصلاحات چیزی کم نمی‌شود.

از این گذشته، باید به برانداز‌ها هم فکر کرد؛ آن‌ها با مشکلات عدیده‌ای دست‌به‌گریبان‌اند؛ اولا، وحدت فرماندهی ندارند؛ ثانیا، راهبرد‌های مشخص ندارند و حتی بعضی راهبردهایشان در تعارض با یکدیگر است؛ ثالثا، بعضی از آن‌ها به دولت‌های منطقه‌ای وابسته شده‌اند و از پول‌های کثیف ارتزاق می‌کنند و بعضی دیگر حتی اصول اولیه دموکراسی را در میان خودشان مراعات نکرده‌اند، ولی ادعا می‌کنند می‌خواهند دموکراسی را در ایران حاکم کنند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید