نگاهی به تکنولوژی تمدید عمر انسان

نگاهی به تکنولوژی تمدید عمر انسان

تمدید عمر این وضعیت را تغییر خواهد داد. کسانی که توانایی تمدید عمرشان را دارند همان احساس ناپایداری را که ما تجربه اش می کنیم را نخواهند داشت. آنها قادر خواهند بود بدون هیچ نگرانی از هدر رفتن سال های ارزشمند زندگی شان به ارضاء امیال خود بپردازند

کد خبر : ۶۵۷۶۵
بازدید : ۴۳۳۸

فرادید | از گذشته تا امروز، هر زمانی که در میان انسان ها نابرابری وجود داشته، مرگ به عنوان عامل این نابرابری شناخته می‌شده است. ثروتمندان و قدرتمندان مثل همه افراد باید می پذیرفتند که جوانی زودگذر است و قدرت و سلامت به سرعت از بین می روند و تمامی دارایی ها را می باید طی چند دهه از دست داد.

به گزارش فرادید؛ درست است که ثروتمندان به طور متوسط بیش از فقرا زندگی می کنند اما این به آن دلیل است که افراد فقیر در معرض تاثیرات کوتاه مدت، از قبیل بیماری، رژیم غذایی بد و خدمات بهداشتی نامناسب قرار دارند نه به این دلیل که ثروتمندان می توانند زندگی خود را طولانی تر کنند.

در گذشته حد مشخصی برای سن انسان وجود داشته (کتاب مقدس مسیحیان این حد را شصت-هفتاد سال اعلام کرده و در گذشته هیچ کس بیش از 52 سال زندگی نمی کرده است) کسانی هم که به این مرز نزدیک می شدند به لطف شانس و وراثت بوده نه به دلیل ثروت و مقام اجتماعی.

این واقعیت گریزناپذیر عمیقا جامعه و فرهنگ را شکل داده و به ایجاد یک حس بشر دوستی در میان انسان ها کمک کرده است. ممکن است که ما زندگی ثروتمندان را تحقیر یا به آن حسادت کنیم، اما همه ما ترس آنها از مرگ و اندوهشان را به خاطر از دست دادن عزیزانشان را درک می کنیم.

اما این وضعیت می تواند به نحو غم انگیزی تغییر کند. هیچ موجودی نمی تواند از پیری و مرگ اجتناب کند. برای مثال هیدرا، موجودی از گونه عروس دریایی، این توانایی شگفت آور را دارد که بتواند سن خود را بازسازی کند که این توانایی به معنای «جاودانگی بیولوژیکی» است.

دانشمندان به بررسی آن بخش از ساختمان بدن انسان پرداخته‌اند که مرتبط با پیری و جوان سازی است (یکی از عواملی که به نظر می رسد در این رابطه نقش داشته باشند، ژن های FOXO هستند که وظیفه تنظیم فرایندهای سلولی مختلف را بر عهده دارند) و مبالغ بسیار زیادی به تحقیق در خصوص کاهش یا پیشگیری از پیری در انسان اختصاص داده شده است.

برخی از درمان های ضد پیری پیش از این در آزمایش های بالینی وجود داشته است، اگرچه ما باید پیش بینی هواداران تمدید عمر را با کمی احتیاط در نظر بگیریم اما این احتمال وجود دارد که ظرف تنها چند دهه به نحو قابل توجه ای به تکنولوژی تمدید عمر انسان دست پیدا کنیم. در این صورت دیگر محدودیتی برای سن انسان وجود نخواهد داشت.

این اتفاق چه تاثیری بر جامعه ما خواهد داشت؟ همانطور که لیندا مارشا در مقاله ای در سایت ایان اشاره می کند، تمدید عمر تهدیدی برای افزایش نابرابری های موجود است، این اتفاق کسانی را که می‌توانند از آخرین دستاوردهای پزشکی برای تمدید دوره زندگی شان استفاده کنند را برای زندگی بیشتر، احتکار منابع و فشار بر دیگران تواناتر می کند. مارسا معتقد است اگر ما این فناوری را به طور عادلانه در دسترس همگان قرار ندهیم، یک "شکاف سِنّی" ایجاد خواهد شد و تنش های عمیق اجتماعی را به وجود خواهد آورد. تمدید عمر یک عامل نابرابری خواهد شد.

من فکر می کنم این ترس مبنای محکمی دارد و من می خواهم به جنبه دیگری از آن بپردازم. یک شکاف سنی نه تنها در مقدار زندگی بلکه در ماهیت آن نیز تفاوت ایجاد می کند. تمدید عمر نحوه فکر کردن به خود و زندگی مان را تغییر خواهد داد و یک شکاف روانشناختی عمیق میان آنهایی که از این فناوری برخوردار هستند و آنهایی که دسترسی به این فناوری ندارند ایجاد خواهد کرد.

تاکید من بر همین موضوع است. ما اساسا حامل هایی هستیم که آنچه را که به ما رسیده، حفظ می کنیم و به نسل بعد انتقال می دهیم. از یک منظر بیولوژیکی ما حامل ژن ها هستیم - به اصطلاح جالب ریچارد داوکینز "رباتهای کارگر غول پیکر" که توسط انتخاب طبیعی برای تکثیر DNA هایمان ساخته شده ایم.

ما حاملان محصولات فرهنگی نظیر کلمات، تصورات، دانش، ابزار، مهارت ها و مانند آن نیز هستیم و هر تمدنی محصول گردآوری و اصلاح تدریجی چنین محصولاتی در طی چندین نسل است. با این همه این نقش ها محدودیتی برای ما به وجود نمی آورند.

ژن ها و فرهنگ ما، ما را قادر می کنند که جامعه ای بسازیم که در آن منافع و برنامه های شخصی خودمان را که مستقیما به ارزش های زادآوری و حیات مربوط نمی شود را دنبال کنیم. (همانطور که روانشناسی به نام کیث استانوویچ تاکید می کند ما ربات های تنبلی هستیم که در مقابل ژن هایی که ما را ساخته اند مقاومت می کنیم.) ما می توانیم مصرف کننده، گردآورنده و سازنده باشیم - یعنی امیال جسمانی مان را برآورده کنیم، ثروت و دانش بیاندوزیم و خودمان را از طریق هنر و فعالیت های جسمانیمان ابراز کنیم.

اما با این حال، به زودی تشخیص خواهیم داد که فرصت مان محدود است و اگر می خواهیم که برنامه ها، دارایی ها و خاطرات ما تداوم داشته باشند، باید افرادی را پیدا کنیم که در غیاب ما از آنها نگهداری کنند. مرگ خودشیفته ترین افراد در میان ما را تشویق می کند که تبدیل به حامل یکی از این انواع شود. خوانندگان رمان "میدل مارچ" اثر جرج الیوت که در سال 1871 میلادی به چاپ رسید تصویر پژوهشگر خودشیفته آن رمان به نام ادوارد کاساوبن را به خاطر خواهند داشت، کسی که در آستانه مرگ از همسر جوانش جدا شد تا بتواند تحقیقات خود را پیگیری کند.

تمدید عمر این وضعیت را تغییر خواهد داد. کسانی که توانایی تمدید عمرشان را دارند همان احساس ناپایداری را که ما تجربه اش می کنیم را نخواهند داشت. آنها قادر خواهند بود بدون هیچ نگرانی از هدر رفتن سال های ارزشمند زندگی شان به ارضاء امیال خود بپردازند، به همین دلیل آنها می توانند زمان زیادی را در انتظار چیز کم ارزشی صرف کنند.

آنها احتمالا هیچ فوریتی برای به اشتراک گذاشتن برنامه هایشان با دیگران احساس نمی کنند، چرا که می دانند سال های بیشتری زنده خواهند ماند و می توانند دانش و فرهنگ را همانند دارایی های مادی جمع آوری کنند. آنها می توانند سالها وقت خود را صرف پرورش ذهن، جسم و احساسات زیبایی شناسانه خود کنند و نگران این موضوع نباشند که مرگ به زودی تمام این تلاش ها را از بین خواهد برد.

ممکن است که آنها خود را نسبت به انسان هایی که دارای طول عمر طبیعی هستند برتر ببینند. آنها می توانند عمر تمدید شده خود را نمادی از جایگاه بالاتر خود بدانند همانطور که درباره خانه و قایق بادبانی لوکس شان چنین فکر می کنند.

آنها ممکن است که احساس خودبرتر بینی هم داشته باشند. فیلسوفی به نام دانیل دنت، "من" را به عنوان یک داستان توصیف می کند- راوی فرضی داستان ناتمامی که ما درباره رویکردها، تجارب، انگیزه ها، برنامه ها و دوره های زندگی مان تعریف می کنیم. این روایت ها در حقیقت ساخته های در حال تکمیل هستند که بر اساس مجموعه ای از سیستم های مغزی که تا حدودی غیر یکپارچه هستند ساخته می شوند، اما ما آنها را به عنوان گزارشات یک "من" یکپارچه تفسیر می کنیم.

کسانی که عمرشان را تمدید می کنند، قادر خواهند بود داستان زندگی ارزشمندتر و خوش بینانه‌تری را تعریف کنند که پر از اتفاقاتی است که منجر به بهبود و پرورش شان شده و شامل حوادث کمتری مانند فقدان و اندوه است (فرض کنید که عزیزان شان نیز عمرشان را تمدید کرده باشند.) در نتیجه ممکن است آنها خودشان (یعنی راویان مقدر این داستان های بلند جذاب) را ذاتا ارزشمندتر از دیگرانی بدانند که عمرشان قابل تمدید نیست و نمی توانند جز داستانی کوتاه و غم انگیز تعریف کنند.

البته، حتی کسانی که عمر بسیار می کنند در نهایت باید با مرگ مواجه شوند، اما این افراد برای چندین دهه قادر خواهند بود به عنوان مالک و گردآورنده زندگی کنند به جای اینکه به عنوان یک حامل زندگی خود را بگذرانند.

بر اساس معیارهای فردگرایانه جامعه غربی مدرن، آنها تا اندازه بسیار زیادی ممتازتر از کسانی هستند که زندگی غیر قابل تمدید دارند و تقریبا جزء یک گونه متفاوت محسوب می شوند. تصور وضعیت وحشتناکی که در آن مستضعفان در مقابل افرادی که گونه تمدید شده قدرتمندان قیام کنند دشوار نیست. فیلم مترو پولیس ساخته فریتز لانگ (1927) این وضعیت را پیش بینی می کند.

این بحث به آن معنا نیست که تمدید عمر به خودی خود چیز بدی باشد. آنچه که مهم است این است که ما با تمدید عمر چگونه مواجه می شویم. مرگ به ما کمک می کند که با زیاده روی های خود مقابله کنیم و از نابرابرهای عمیق جدید اجتناب کنیم، بر این اساس حذف مرگ چنین خطراتی را به دنبال خواهد داشت.

شاید ما بتوانیم با استفاده از فناوری تمدید عمر که به طور گسترده در اختیار همگان قرار می گیرد از نابرابری اجتناب کنیم اما این امر به خودی خود باعث بروز بیش از حد جمعیت و کاهش منابع می شود. به هر حال اگر خواهان یک جامعه پایدار هستیم، باید راهی برای مقابله با نابرابری حاصل از مرگ پیدا کنیم، راهی که مشوق فروتنی و موجب افزایش حس انسان دوستی باشد.

منبع: ایان

ترجمه: فرادید

۰
نظرات بینندگان
  • ناشناس ارسالی در

    همیشه کسانی هستند که از هر چیز ی سو استفاده کنند

  • حمید ارسالی در

    اما این مقوله ی عجیبی میتونه باشه وقتی تولد و مرگ رو تنها از طرف خدا قبول میکنیم پس چگونه میشه این زمان مرگ که نه لحظه ای عقب ونه جلو میشه برد رو حالا دستکاری نمود و عمر انسان رو دو چندان کرد ..ایا این همه سال مرگ انسانها اصلا به خواست ومشیت الهی نبوده و شاید روزی هم بشنویم که اصلا برای انسان مرگی وجود نداشته

  • ناشناس ارسالی در

    کاش حالا حالاها این تکنولوژی تو ایران نياد ،چون یه سری عمرشونو تمدید میکنن بیچاره میشیم

    • رضا ارسالی در

      وای چه باحال گفتی
      !!!!

    • ناشناس ارسالی در

      خدا بگم چیکارت کنه
      مردم از خنده

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید