فیلمِ ریک پسر سفیدپوست؛ زندگی پسرِ خلف دیترویت
«ریک پسر سفیدپوست»؛ ساخته «یان دمانژ»، داستان زندگی کابوسناک پسری امریکایی است که میخواهد زندگی بهتری برای خودش، خواهرش و پدرش داشته باشد. این فیلم، داستان واقعی زندگی «ریچارد ورش جونیور» و روایتگر چرایی و چگونگی جذب شدن ریک ۱۵ ساله به گروههای سیاهپوست و خلافکار شهر «دیترویت» است.
کد خبر :
۶۷۰۷۳
بازدید :
۲۱۷۰
آن روی دیگرِ «رویای امریکایی»، کابوسِ امریکایی است.
کابوس فقر، مواد مخدر، اسلحه و حتی نژادپرستی. البته که امریکا تنها کشوری نیست که با این کابوسها درگیر باشد، ممالک بیشمار دیگری هم بیشتر و کمتر با معضلات اینچنینی درگیرند. اما مهم است بدانیم که همه امریکا رویا نیست و رویا هم برای همه امریکاییها محقق نمیشود.
«ریک پسر سفیدپوست»؛ ساخته «یان دمانژ»، داستان زندگی کابوسناک پسری امریکایی است که میخواهد زندگی بهتری برای خودش، خواهرش و پدرش داشته باشد. این فیلم، داستان واقعی زندگی «ریچارد ورش جونیور» و روایتگر چرایی و چگونگی جذب شدن ریک ۱۵ ساله به گروههای سیاهپوست و خلافکار شهر «دیترویت» است.
ریک برای رهایی از منجلاب فقر و اعتیادی که خودش و خواهرش در این شهر دچار آن هستند دو راه پیش پایش میبیند.
اولین راه، رفتن است. در طول فیلم چند بار شاهد هستیم که ریک از پدرش با بازی «متیو مک کانهی» میخواهد که شهر دیترویت را ترک کنند.
یکبار این خواسته را در حالی مطرح میکند که شاهد ادرار کردنِ مردی روی دیوار است، که گویی سکانسی نمادین از شهری است که مردمان آن مشغول به کثافت کشیدنِ آن هستند.
انگار رفتن محال است و تنها راه دیگر، تن دادن به قواعد دیترویت؛ شهری که اگر بخواهید خواهر خود را از چنگ اعتیاد و فحشا بیرون بکشید باید ساقی مواد مخدر شوید تا مانند گندههای این بازار به زندگی رویایی برسید، غافل از اینکه گندهها همیشه پا روی شانههای خردهها دارند.
روایت دمانژ از زندگی ریک نمره قابل قبولی میگیرد، اما همیشه ساختن فیلمی بر اساس زندگی واقعی راه رفتن روی لبه تیغ است. اگر فیلمساز بار دراماتیک فیلم را برای جذاب شدن آن زیاد کند، احتمال اینکه از داستان واقعی دور شود زیاد میشود و اگر بخواهد نعلبهنعل آنچه در واقعیت روی داده است جلو برود، تنها به یک روایتگر خنثی تبدیل میشود که در حال تعریف واقعیتی است.
برای همین ساخت فیلم زندگینامهای که هم با واقعیت همپوشانی داشته باشد، هم نگاه مولف در آن باشد و هماینکه مخاطب را با خود همراه کند سخت است و بهندرت میتوان فیلمی در این موضوع پیدا کرد که به شاهکار تبدیل شده باشد.
«ریک پسر سفید پوست» در بسیاری مواقع مخاطب را با خود همراه میکند، نگاه و قضاوت مولف در آن مشخص است، اما یک شاهکار نیست و حتی درجاهایی فیلمنامه افت شدیدی پیدا میکند و به اثری ضعیف تبدیل میشود. با همه ضعفهایی که فیلم دارد، روایت دمانژ از زندگی ریک ارزش دیدن دارد؛ دیدن اینکه در بازیهای بزرگ همیشه آنکه میبازد بازیکن کوچک است و آنکه در نهایت قسر در میرود بازیکن بزرگ.
۰