زنان رنج‌دیده؛ نیمه فراموش‌شده افغانستان

زنان رنج‌دیده؛ نیمه فراموش‌شده افغانستان

به‌تازگی در یک نظرسنجی از ۱۵ هزار افغان، زنان گفتند بزرگ‌ترین مشکل آن‌ها نبود امکانات آموزشی و بی‌سوادی است. سرمایه‌گذاری در آموزش و فرصت‌های کسب درآمد برای زنان و همچنین تلاش مضاعف برای دسترسی بهتر زنان به مراقبت‌های بهداشتی حیاتی است. از هر ۱۰ زن افغان یک نفر با احتمال مرگ هنگام زایمان روبه‌روست.

کد خبر : ۶۷۱۶۷
بازدید : ۱۴۸۵
زنان رنج‌دیده؛ نیمه فراموش‌شده افغانستان
دو پژوهشگر آمریکایی به نام‌های آن ماری اسلوتر (استاد سیاست و امور بین‌الملل در دانشگاه پرینستون و مدیر اسبق برنامه‌ریزی سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا) و اشلی جکسون در مقاله‌ای با عنوان «نیمه فراموش‌شده افغانستان» به این مسئله پرداخته‌اند که حقوق زنان در مذاکرات صلح با طالبان باید یکی از اولویت‌های اصلی باشد و توافق‌نامه صلحی که تضمینی برای نیمی از مردم افغانستان نباشد، ارزش ندارد.
زمانی که زلمی خلیل‌زاد در سپتامبر ۲۰۱۸ (شهریور ۹۷) به عنوان نماینده ویژه ایالات متحده در امور صلح افغانستان منصوب شد، پایان‌دادن به طولانی‌ترین جنگ آمریکا امری ممکن به نظر می‌رسید. اما با توجه به اعلام ناگهانی رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در اواخر ماه دسامبر (دی) که ایالات متحده هفت هزار نیروی خود را از افغانستان خارج خواهد کرد، فشار بر خلیل‌زاد به منظور دستیابی به توافق با طالبان تا بهار به‌شدت افزایش یافت. اکنون بسیاری نگرانند که ترامپ قصد دارد افغانستان را بدون توجه به پیامد‌های آن، مهم‌تر از همه برای زنان کشور، از نیرو‌های نظامی آمریکایی خالی کند.

پیشرفت زنان افغان امری ضروری برای کل افغانستان است. با این حال، این زنان ناگهان در مطبوعات بین‌المللی نیز مانند بیشتر جامعه افغانستان دیده نشدند.
بسیاری از دیپلمات‌ها در محافل خصوصی نظر می‌دهند که حقوق زنان در مذاکرات با طالبان اولویت ندارد. می‌گویند خوب است، اما ضروری نیست و با درنظرگرفتن رفتار وحشتناک طالبان با زنان در دهه ۱۹۹۰ که آن کشور را اداره می‌کردند، احتمالا مسئله چندان چشمگیری نیست. این طرز تفکر اشتباه است. رهبران طالبان از این مشکل آگاهند که تصویری بالقوه فاجعه‌بار از آن‌ها وجود دارد. جامعه بین‌المللی از دولت طالبان در دهه ۱۹۹۰ به‌شدت انتقاد کرد که بخشی از آن به رفتارشان با زنان مربوط بود.
رهبران طالبان اگر بخواهند به‌عنوان یک جنبش سیاسی مشروع و یک شریک قابل قبول در هر گونه توافق درباره تقسیم قدرت، پذیرفته شوند، باید نشان دهند که دیدگاهشان را تغییر داده‌اند. آن‌ها اکنون می‌گویند دختران می‌توانند در نزدیک به ۶۰ درصد کشور تحت کنترل طالبان که تاکنون تفکیک جنسیتی وجود داشته است، به مدرسه بروند. این پیشرفتی مختصر نسبت به یک نسل پیش است؛ با آنکه زنان افغانستان پس از سال ۲۰۰۱ و شکست طالبان گام‌های بزرگی برداشته‌اند، دستاورد‌های آن‌ها در معرض خطر بوده و کار‌های بسیار باقی مانده است.
به‌تازگی در یک نظرسنجی از ۱۵ هزار افغان، زنان گفتند بزرگ‌ترین مشکل آن‌ها نبود امکانات آموزشی و بی‌سوادی است. سرمایه‌گذاری در آموزش و فرصت‌های کسب درآمد برای زنان و همچنین تلاش مضاعف برای دسترسی بهتر زنان به مراقبت‌های بهداشتی حیاتی است. از هر ۱۰ زن افغان یک نفر با احتمال مرگ هنگام زایمان روبه‌روست.
این وضعیت سبب شد دولت و سازمان‌های غیردولتی از فرماندهان طالبان درخواست کنند ماما‌های بیشتری را به مناطق تحت کنترل خود بفرستند. شمار دختران مدرسه‌رو کاهش می‌یابد و حمایت قانونی از زنان نیز کمتر می‌شود و آزار و اذیت و خشونت علیه زنان در عرصه عمومی رو به افزایش است.
رسیدگی به این مسائل نه‌فقط برای زنان افغان، بلکه برای فرزندان، خانواده‌ها و کشورشان ضروری است. بهترین راه تضمین منافع زنان در مذاکرات صلح این است که زنان بر سر میز مذاکره بیایند و نقشی برابر در مذاکره، طراحی و اجرای هرگونه روند صلح داشته باشند. در حالی که اکثر متخصصان سیاست خارجی این پیشنهاد را غیرضروری یا حتی نامطلوب می‌دانند، مشارکت زنان هم اصولی است و هم کارآمد.
فرایند‌های صلحی که زنان در آن مشارکت داشته باشند، کمتر احتمال دارد شکست بخورند و احتمال بیشتری دارد که توافق حاصله پایدار بماند. برخی ممکن است استدلال کنند که طالبان هرگز با یک زن افغان مذاکره نخواهد کرد، اما قبلا این اتفاق افتاده است. در سال ۲۰۱۵ گروهی از زنان افغان که همه مقامات و فعالان برجسته دولتی بودند، با نمایندگان طالبان در اسلو دیدار کردند.
طالبان به طور صریح خواستار این جلسه بود... از چهار سال پیش که این دیدار انجام شد، دیگر کاری به منظور تسهیل گفتگو میان زنان افغان و طالبان انجام نشد. شاید دولت‌های غربی برای خوشایند افکار عمومی بر اهمیت حقوق زنان تأکید کنند، اما کمتر پیش آمده که لفاظی‌هایشان پشتوانه‌ای داشته باشد. به طور خاص، دولت ترامپ به این نگرانی‌ها توجهی ندارد، چون به حقوق زنان در ایالات متحده نیز بی‌توجه است. جامعه بین‌المللی می‌تواند و باید وارد عمل شود.
در مأموریت فعلی ناتو، ۳۹ کشور دارای سربازان مستقر در خاک افغانستان هستند و بسیاری دیگر از کشور‌ها کمک‌های قابل‌توجهی در اختیار افغانستان می‌گذارند. تعهد آن‌ها برای حمایت از هرگونه معاهده صلح، ضروری است. آن‌ها باید از این اهرم استفاده کنند تا اطمینان حاصل شود که زنان بر سر میز مذاکره خواهند بود، مسائلشان در دستور کار قرار دارد و.... اگر معلوم شود که این‌ها ممکن نیست، آن کشور‌ها می‌توانند گفتگو‌هایی موازی را برقرار کنند که منحصرا بر حقوق زنان تمرکز دارد و مقدمه مذاکرات گسترده‌تری باشد.
آن‌ها همچنین باید مبالغ کمک در حوزه‌های مهمی مانند بهداشت و آموزش زنان را افزایش دهند. مطمئنا هرگونه توافق صلح با طالبان شامل مصالحه‌های دشوار و ناگوار خواهد بود. اما توافق‌نامه‌ای که نیمی از جمعیت افغانستان را دربر نگیرد، ارزشی ندارد.
همچنین حفظ صلحی که زنان بخشی از آن نباشند، کمتر محتمل است. حقوق زنان، چه در افغانستان و چه در دیگر نقاط، یک امر «اضافی» در سیاست خارجی نیست. این حقوق در هرگونه تلاش جدی برای حل اختلاف، ضروری است.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید