بورسیههای تحصیلی دست و دلبازانه چینیها!
آنها بورسیۀ کامل هستند؛ شامل شهریۀ رایگان، سکونت رایگان، و یک خرجی ۳۰۰۰ یوانی (۴۴۱ دلاری) در ماه میگیرند که سه برابر سرانۀ تولید ناخالص ملی پاکستان است.
کد خبر :
۶۷۳۸۴
بازدید :
۱۷۶۲۲
فرادید | در رستورانی در کوچه پسکوچههای پکن، دوازده پاکستانی و افغانستانی که در دانشگاه ارتباطات چین تحصیل میکنند، داستان آمدنشانشان به چین را نقل میکنند. هیچکس دنبالشان نیامد، و هیچکدام یک کلمه چینی هم بلد نبودند. داستانهای زیادی از گمشدنها، آدرس غلطی دادنها و کلاههایی که رانندهتاکسیها سرشان گذاشتهاند نقل میکنند.
به گزارش فرادید به نقل از اکونومیست، این دانشجویان به غیر از دو نفرشان، از قومیت پشتون هستند و سر میز در حالی که غذاهای سینکیانگی میخورند، و رستوران را با خندههایشان روی سرشان گذاشتهاند. هر چه دلخوری آن روزهای اول بوده، حالا خیلی وقت است که فراموش شده است. آنها با هم همصدا هستند که به غیر از بعضی از راننده تاکسیها، چینیها در مجموع آدمهای خوبی هستند و غریبهها را راهنمایی میکنند. روابط دوستانه میان کشورهایشان با چین، باعث شده تا از آنها با روی باز استقبال شود. مهمتر از همه اینکه، آنها بورسیۀ کامل هستند؛ شامل شهریۀ رایگان، سکونت رایگان، و یک خرجی ۳۰۰۰ یوانی (۴۴۱ دلاری) در ماه میگیرند که سه برابر سرانۀ تولید ناخالص ملی پاکستان است. رستورانهای سینکیانگی بسیار که در پکن وجود دارند و غذا حلال سرو میکنند، نیز بر امتیازات اینجا اضافه کنید.
حدود نیم میلیون دانشجوی خارجی در چین تحصیل میکنند که حدود ۵۰ درصد آنها از بورسیههای مختلف استفاده میکنند. دانشجویان کرۀ جنوبی بیشترین تعداد را به خود اختصاص میدهند. آنها اغلب به چین میآیند، چرا که نتوانستهاند وارد دانشگاههای خوب کشور خود شوند. در مقابل آمریکاییها هستند که کنجکاوی فرهنگی و سیاسی آنها را به اینجا میکشاند و البته این که این تجربه در رزومههایشان جلوۀ خوبی دارد. اما سهم دانشجویانی که از کشورهای در حال توسعه به چین میآیند، به سرعت در حال افزایش است. آنها به خصوص از کشورهای نظیر پاکستان و افغانستان میآیند که در پروژۀ جادۀ ابریشم چین مشارکت دارند، که یک پروژۀ زیرساختی جهانی است. در حالیکه در بازۀ زمانی سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۶، مجموع شمار دانشجویان خارجی چهار برابر شده است؛ تعداد دانشجویان که از کشورهای مرتبط با پروژۀ راه ابریشم جدید میآیند، ۸ برابر شده است. در سال ۲۰۱۲، یک سال پیش از آنکه پروژۀ راه ابریشم جدید کلید بخورد، تعداد دانشجویان این کشورها که بورسیۀ دولتی چین را دریافت میکردند، کمتر از ۵۳ درصد از دریافتکنندگان بورسیه بود. تا سال ۲۰۱۶، ۶۱ درصد بورسها به ایشان میرسید. چین میگوید که ۱۰۰۰۰ عدد از بورسیههایش را هر ساله برای کشورهای پروژۀ جادۀ ابریشم جدید کنار گذاشته است. دولتهای محلی نیز، جداگانه برنامههای "بورسیۀ جادۀ ابریشم" خاص خود را به اجرا گذاشتهاند.
در کشورهایی نظیر بریتانیا، استرالیا و آمریکا، دانشجویان خارجی بیشتر از این جهت عزیز هستند که دانشگاهها بیشتر از دانشجویان شهروند همین کشورها، برایشان درآمدزا هستند. در چین، اوضاع برعکس است. دانشجویان خارجی از یارانههای زیادی بهرهمند میشوند. اغلب، به نسبت دانشجویان چینی، با خارجیها دستودلبازی بیشتری صورت میگیرد. سال گذشته، وزارت آموزش چین، بودجهای ۳.۳ میلیارد یوانی را به ایشان اختصاص داد که به نسبت سال ۲۰۱۷، ۱۶ درصد افزایش داشته است. چین با این کار به دنبال خریدن نفوذ است.
پشتونهای خوشحال در پکن، جلوهای از این استراتژی چین هستند. یکی دیگر از جلوههای این استراتژی، بیش از ۵۰۰ انستیتوی کنفوسیوسی است که دولت در دانشگاههای سراسر جهان تدارک دیده است. این موسسات، کلاسهای آموزش زبان ماندارین را با قیمتهای بسیار پایین ارایه میدهند، این شک را در غرب برانگیخته که شاید چین با استفاده از آنها به دنبال اعمال نفوذ سیاسی باشد. چنین نگرانیهایی باعث شده تا چندین دانشگاه در اروپا و آمریکا دست به تعطیل کردن این موسسات بزنند. اما مقاومت در برابر تلاش دوچندان چین برای آوردن دانشجویان به خاک خود و تاثیر گذاشتن بر آنها در آنجا، بسیار کمتر است.
این یک مسیر آشنا برای کشورهایی است که به دنبال ابرقدرت شدن هستند. همانطور که سسیل رودز، یک قرن پیش بورسیۀ رودز را ارایه میداد تا محاسن امپریالیسم بریتانیایی را القا کند، آمریکا برنامۀ فولبرایت در سال ۱۹۴۶ راهاندازی کرد تا ارزشهای آمریکایی را نشر دهد و اتحاد شوروی در سال ۱۹۶۱ دانشگاه پاتریس لومومبا را تاسیس کرد تا سوسیالیسم را به دانشجویان جهان سومی بیاموزد، چین از آموزش عالی برای مقاصد سیاسی استفاده میکند. یکی از اهداف آن، تقویت پیوندهایش با کشورهای ذیل پروژۀ جادۀ ابریشم است. گلوبال تایمز، یک روزنامۀ زرد دولتی در چین، از فرستادۀ سابق چین به ایران (که از کشورهای ذیل ابرپروژۀ جادۀ ابریشم است)، نقل به مضمون کرده بود که درس خواند در چین به افراد کمک میکند تا سیستم سیاسی چین را درک کنند و در دام "جهتگیری جاهلانۀ غربی" علیه این کشور نیافتند.
برای بسیاری از دانشجویان خارجی، اصلیترین جاذبۀ تحصیل در چین، دریافت مدرک ارزان است. چندین نفر از پاکستانیها، برای گرفتن بورسیههای اروپایی، شمال آمریکا و استرالیا تلاش کردند، اما موفق نشدند؛ مدرک گرفتن در پاکستان به نسبت چیزی که چینیها ارایه میکنند بسیار پرخرجتر تمام میشد؛ و کریدور اقتصادی چین-پاکستان، که یک پروژۀ عظیم مرتبط با راه ابریشم جدید است، یعنی برای کسانی که زبان چینی بلد باشند، کار بسیار است. بلال، یکی از دانشجویان پشتون، میگوید که وقتی از تعطیلات میخواسته به چین بازگردد، در همان مدتی که در فرودگاه کراچی منتظر پروازش بوده، دو پیشنهاد شغلی به او شده است.
برای بسیاری از دانشجویان، زبان یک مشکل است. برخی از دانشگاهها رشتههای به زبان انگلیسی ایجاد کردهاند، و بنا بر اطلاعات موسسات پذیرش دانشجو بیش از ۲۰۰۰ عدد از این برنامهها وجود دارد، اما بسیاری از دانشجویان باز هم نیاز دارند که از چینی استفاده کنند و تعداد کمی آن را به خوبی صحبت میکنند. این موضوع، کار را برای اساتید دشوار کرده است. شیویون لیو، از دانشگاه بیجینگ نورمال، میگوید: "دولت و دانشگاهها نمیخواهند که دانشجویان خارجی درسها را بیافتند، اما هر چه تعداد بیشتر شده، کیفیت کمتر شده است. " در میان چینیهای جوان، از اینکه با وجود این کاستیها، دانشجویان خارجی به راحتی وارد دانشگاههای خوب میشوند و بعضاً امکانات بهتری دریافت میکنند، قدری دلخوری ایجاد شده است.
به گفتۀ خانم لیو، که در مورد رضایت خارجیها از آموزش در چین تحقیق کرده، دانشجویان خارجی نیز نقدهای خود را دارند. او میگوید: "قوانین در اینجا صریح نیست و پنهان است. " و رابطۀ میان استاد و شاگرد نیز در اینجا متفاوت است. او میگوید: "اینجا چندان تفکر انتقادی وجود ندارد. دانشجویان چندان تشویق نمیشوند که استاد را به چالش بکشند. " یادگیری در چین میتواند بدل به تست تحمل هم بشود. جلسات درس معمولاً سه تا چهار ساعت طول میکشند و فقط یک وقت استراحت ده دقیقهای میانشان وجود دارد. یکی از دانشجویان پاکستانی میگوید: "امروز بعد از سه ساعت، خوابم برد. "
با توجه به اینها، دانشجویان کشورهای در حال توسعه، نسبت به غربیها، بیشتر به تحصیل در چین رغبت دارند. اکوچوکوو ایزوندو، یک نیجریهای که از دانشگاه ژیآن جیائوتونگ در شهر سوژو در شرق چین، فوقلیسانس گرفته است، میگوید: "فرهنگشان فوقالعاده است. " گودویل ماتارانیکا، دانشجوی زیمباوهای دانشگاه شیجیاژوآنگ تیدائو در استان شمالی ههبِی، میگوید: "به نظر من چین، یک نیروی خیر در جهان است. پروژۀ راه ابریشم جدید یک کریدور اقتصادی برای منفعت دوسویه است و چین نیز در حال سرمایهگذاری در آفریقا برای یک منفعت برد-برد مشترک برای همۀ ملتهاست. " (نیجریه و زیمباوه هر دو از کشورهای ذیل پروژۀ راه ابریشم هستند.)
با وجود همۀ این حرفها، رابطۀ شخصی میان خارجیها و همکلاسیهای چینیشان اغلب نزدیک نیست. پاکستانیها و افغانستانیها به گرمی از دوستان خارجیای که در چین پیدا کرده اند صحبت میکنند، اما دوستان چینی ندارند. بلال که مدرکش را به زبان چینی گرفته، میگوید: "من سعی میکردم با آنها صحبت کنم، اما وقتی تکالیف گروهی را انجام میدادیم، آنها گروههای خودشان را تشکیل میدادند و خارجیها هم میماندند و مجبور میشدند که با هم کار کنند. من نمیدانم دلیلش چیست. شاید خجالتی هستند. " با این حال، بلال شکایتی ندارد. او در چین با یک برزیلی آشنا شد و با او ازدواج کرد و حالا در سفارت پاکستان در پکن کار میکند. "من بورسیه گرفتم، یک زبان یاد گرفتم، کار گرفتم و زن گرفتم. خدا به من لبخند زده بود. "
۰